💐🍃🌿🌸🍃🌾🌼
🍃🌺🍂
🌿🍂✧✦•﷽ ✧✦•
🌸
🌹
#دختر_باحیای_بابا
#پیشنهاد_ویژه
❤️داستانی براساس واقعیت ها...
یه روز که مهمونی داشتیم و هرکسی مشغول گپ و چاق سلامتی خودش بود یه هو دیدم صدای گریه و هق هق دختر 7 ساله ام ریحانه جون بلند شده ، راستش منم خیلی روی گریه دخترم حساسم...چه کار کنم دیگه ،دل نازکم...
سراسیمه من و مامانش و سایر فامیل رفتیم توی اتاقی که ریحانه داشت زار زار گریه میکرد.
وقتی ازش دلیل گریه اش رو پرسیدم نمیدونم چی شد که اشک تو چشمان خودم هم حلقه زد...
آره ،ریحانه داشت با گریه اش تعریف میکرد و من ومامانش از شوق به خودمون میبالیدیم که خداوند چه ثروت و نعمت بزرگی رو به ما عطا کرده ..
ریحانه گفت:
باباجون داشتم با عارفه(دخترعمه اش) بازی میکردم که گره روسریم شل شد، اومدم گره روسریم رو باز کردم که دوباره محکم تر ببندم، نمیدونم چی شد که باد پنکه روسری رو از دستم کند و موهام رو علی آقا(شوهر عمه اش )
دید...اون هی گریه میکرد و میگفت حالا چه کار کنم ؟؟؟
منم که از حیاء و عفت دخترم شگفت زده شده بودم سعی داشتم آرومش کنم..که البته بعدا با کمی توضیح بیشتر از شرایط حجاب برای دخترم اون رو آروم و متقاعدش کردم که این یک اتفاق نخواسته بوده...
باور کنید که ما اصلا حجاب رو برای اون بصورت اجباری توضیح ندادیم ،فقط داستانهای رقیه کوچولو و عمو جونش رو زیاد براش خوندم .(شبیه سازی واقعه کربلا و ارزش حجاب و عفت در خاندان عصمت و طهارت) .
حالا اون دیگه تو ذهنش یه رقیه کوچولو داره که چقدر برای چادرش اهمیت قائل میشده..
بله به نظرم این میتونه برای ما بالاترین لطف و نعمت و ثروت باشه که دختر 7 ساله ام ارزش حجاب رو خوب متوجه شده باشه بدون اینکه هنوز به سن تکلیف الهی رسیده باشه...
با ما همراه باشید با داستانهایی از ارزش حجاب وعفت یک زن مسلمان و شیعه ایرانی...
#بالاترین_ثروت_معنوی
#حجاب_عفاف_دخترم_ریحانه
🌿❣ @Mattla_eshgh
🌾🍂
🍃🌺🍂
💐🌾🍀🌼🌷🍃🌼