eitaa logo
مطلع عشق
277 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از KHAMENEI.IR
🔔 شماره‌ی جدید نشریه‌ی #خط_حزب‌الله منتشر شد: ♨️ #سخن_هفته: علی‌رغم #تحریم‌های_بی‌سابقه، ایران اولین ماهواره‌ی نظامی خود را به #فضا فرستاد؛ #نور_انقلاب به #ثریا رسید 🔶 #اطلاع‌نگاشت: پای درس #تفسیر_قرآن «آیت‌الله خامنه‌ای»| ۲؛ #انفاق کار مردمان باهوش است ✅ #روایت_پیشرفت: #تحریم به نفع ماست به شرطی که... 🔷 #درس_اخلاق: با فضیلت‌ترین کارها در #ماه_رمضان چیست؟ ❇️ #عکسنوشت: شرط شکست‌ناپذیری #ملت‌ها @Khattehezbollah
✍️ سی و چهارم 💠 با خبر شهادت ، فاتحه ابوالفضل و دمشق و داریا را یکجا خواندم که مصطفی با قامت بلندش قیام کرد. نگاهش خیره به موبایلش مانده بود، انگار خبر دیگری خانه‌خرابش کرده و این دست و بالش را بسته بود که به اضطرار افتاد :«بچه‌ها خبر دادن ممکنه بیان سمت حرم سیده سکینه!» 💠 برای اولین بار طوری به صورتم خیره شد که خشکم زد و آنچه دلش می‌خواست بشنود، گفتم :«شما برید ، هیچ اتفاقی برا من نمیفته!» و دل مادرش هم برای حرم می‌لرزید که تلاش می‌کرد خیال پسرش را راحت کند و راحت نمی‌شد که آخر قلبش پیش من ماند و جسمش از خانه بیرون رفت. 💠 سه روز، تمام درها را از داخل قفل کرده بودیم و فقط خدا را صدا می‌زدیم تا به فریاد مردم مظلوم برسد. صدای تیراندازی هرازگاهی شنیده می‌شد، مصطفی چندبار در روز به خانه سر می‌زد و خبر می‌داد تاخت و تاز در داریا به چند خیابان محدود شده و هنوز خبری از و زینبیه نبود که غصه ابوالفضل قاتل جانم شده بود. 💠 تلوزیون سوریه تنها از پاکسازی حلب می‌گفت و در شبکه العربیه جشن کشته شدن بر پا بود، دمشق به دست ارتش آزاد افتاده و جانشینی هم برای تعیین شده بود. در همین وحشت بی‌خبری، روز اول رسید و ساعتی به افطار مانده بود که کسی به در خانه زد. مصطفی کلید همراهش بود و مادرش هرلحظه منتظر آمدنش که خیالبافی کرد :«شاید کلیدش رو جا گذاشته!» 💠 رمقی به زانوان بیمارش نمانده و دلش نیامد من را پشت در بفرستد که خودش تا حیاط لنگید و صدا رساند :«کیه؟» که طنین لحن گرم ابوالفضل تنم را لرزاند :«مزاحم همیشگی! در رو باز کنید مادر!» تا او برسد قفل در را باز کند، پابرهنه تا حیاط دویدم و در همان پاشنه در، برادرم را مثل جانم در آغوش کشیدم. وحشت اینهمه تنهایی را بین دستانش گریه می‌کردم و دلواپس بودم که بی‌صبرانه پرسیدم :«حرم سالمه؟» 💠 تروریست‌های را به چشم خودش در زینبیه دیده و هول جسارت به حرم به دلش مانده بود که قد علم کرد :«مگه ما مرده بودیم که دستشون به حرم برسه؟» لباسش هنوز خاکی و از چشمان زیبایش خستگی می‌بارید و با همین نگاه خسته دنبال مصطفی می‌گشت که فرق سرم را بوسید و زیر گوشم شیطنت کرد :«مگه من تو رو دست این پسره نسپرده بودم؟ کجا گذاشته رفته؟» 💠 مادر مصطفی همچنان قربان قد و بالای ابوالفضل می‌رفت که سالم برگشته و ابوالفضل پشت این شوخی، حقیقتاً نگران مصطفی شده بود و می‌دانست ردّش را کجا بزند که زیر لب پرسید :«رفته ؟» پرده اشک شوقی که چشمم را پوشانده بود با سرانگشتم کنار کشیدم و شیدایی این جوان را به چشم دیده بودم که شهادت دادم :«می‌خواست بره، ولی وقتی دید درگیری شده، همینجا موند تا مراقب من باشه!» 💠 بی‌صدا خندید و انگار نه انگار از یک هفته شهری برگشته که دوباره سر به سرم گذاشت :«خوبه بهش سفارش کرده بودم، وگرنه الان تا حلب رفته بود!» مادر مصطفی مدام تعارف می‌کرد ابوالفضل داخل شود و عذر غیبت پسرش را با مهربانی خواست :«رفته حرم سیده سکینه!» و دیگر در برابر او نمی‌توانست شیطنت کند که با لهجه شیرین پاسخ داد :«خدا حفظش کنه، شما که تو داریا هستید، ما خیالمون از حرم (علیهاالسلام) راحته!» 💠 با متانت داخل خانه شد و نمی‌فهمیدم با وجود شهادت و آشوبی که به جان دمشق افتاده، چطور می‌تواند اینهمه آرام باشد و جرأت نمی‌کردم حرفی بزنم مبادا حالش را به هم بریزم. مادر مصطفی تماس گرفت تا پسرش برگردد و به چند دقیقه نرسید که مصطفی برگشت. از دیدن ابوالفضل چشمان روشنش مثل ستاره می‌درخشید و او هم نگران حرم بود که سراغ زینبیه را گرفت و ابوالفضل از تمام تلخی این چند روز، تنها چند جمله گفت :«درگیری‌ها خونه به خونه بود، سختی کارم همین بود که هنوز مردم تو خونه‌ها بودن، ولی الان پاکسازی شده. دمشق هم ارتش تقریباً کنترل کرده، فقط رو بعضی ساختمون‌ها هنوز تک تیراندازشون هستن.» 💠 و سوالی که من روی پرسیدنش را نداشتم مصطفی بی‌مقدمه پرسید :«راسته تو انفجار دمشق شهید شده؟» که گلوی ابوالفضل از گرفت و خنده‌ای عصبی لب‌هایش را گشود :«غلط زیادی کردن!» و در همین مدت را دیده بود که به سربازی‌اش سینه سپر کرد :«نفس این تکفیری‌ها رو گرفته، تو جلسه با ژنرال‌های سوری یجوری صحبت کرد که روحیه ارتش زیر و رو شد و بازی باخته رو بُرد! الان آموزش کل نیروهای امنیتی سوریه با ایران و و به خواست خدا ریشه‌شون رو خشک می‌کنیم!»... ✍️نویسنده: ‌❣ @Mattla_eshgh http://eitaa.com/joinchat/1912668160Cb98d13f3dc
مطلع عشق
#رمان_محمد_مهدی 116 🔰 این عهدها رو با امام ببندیم، از اون طرف از امام هم بخواهیم که برای رشد معنوی
117 🔰 بعد از منبر ، مردم رفته بودن تا از حاج اقا تشکر کنن دور حاج اقا حلقه زدن 💠 یکی می گفت واقعا از شما ممنونیم حاج اقا، موضوع مهمی را برای امسال انتخاب کردید. اصلا تا الان با مفهوم آیات مهدوی آشنا نبودیم 🌀 یکی میگفت حاج آقا امسال ان شالله با این بحث آیات مهدوی ، ما قرآن رو طور دیگه و به شکل بهتری می خونیم و وقتی به آیات مهدوی رسیدیم حتما روی اون فکر بیشتری می کنیم. 🔰 حاج آقا : حتما ، کار خوبی می کنین، فقط به قبل و بعد آیات مهدوی هم توجه داشته باشین، یعنی مثلا اگه آیه 20 ، آیه مهدوی بود ، آیات قبل و بعد رو حتما ببینین، ارتباط خوبی بین اونها پیدا می کنین و حتما به تفاسیر رجوع کنین و ارتباط بین این آیات رو بهتر بخونین ⭕️ آقا هادی : تفسیر نور خوبه حاج آقا برای این کار؟ 🔰 حاج آقا : بله ، واقعا برای عموم مردم تفسیر خوبیه ، اما کمی سطح بالاتر اگه میخواین تفسیر نمونه رو ببینین، روایات خوبی هم در موضوع هر آیه آورده 💠 یکی گفت حاج آقا بیشتر برای ما از ارتباط گرفتن با امام زمان (عج) بگین ، امشب که شب اول هست ما میخواهیم در این ماه بیشتر با حضرت آشنا بشیم 🔰 حاج آقا : حتما ، خیالتون راحت ، ما ان شالله در این ماه مبارک ، محور همه سخنرانی های هر شب خودمون رو بر محور امام زمان (عج) خواهیم گذاشت ان شالله ⭕️ آقا هادی : حتی شب های قدر ؟ 🔰 حاج آقا : بله ، بله ، حتی شب های قدر ، اوج کار مهدوی در شب های قدر هست ، اصلا تو این شب هست که ما باید بیشتر قدر امام زمان (عج) رو بدونیم و با عظمت ایشون آشنا بشیم ، حیف هست که خیلی از سخنرانهای محترم در این شب چیزی از امام زمان (عج) نمیگن، انگار فراموش کردن که این شب واقعا متعلق به امام عصر (عج) هست و ان شالله به وقتش که برسه توضیح میدم ✅ حاج آقا متوجه شد که ساسان و یه گوشه ایستاد هستن و منتظرن تا وقتی کار حاج اقا با اهل مسجد تمام شد برن سراغ ایشون و باهاشون حرف بزنن حاج آقا زودتر جواب مردم رو دادن و رفتن پیش بچه ها و پرسیدن سوالی دارین؟ ساسان گفت...
هدایت شده از سنگرشهدا
10.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📝حیدر حیدر حیدر ... 🎙نماهنگ بسیار زیبای سید طالع باکویی و محمود اسیری بمناسبت ایام علیه السلام @sangarshohada 🏴
👌نمازی که در هر شب از ماه مبارک خوانده می شود 🔰بسیار عظیم و پر اثر در سلوک معنوی ⏰ زمان خواندن : از اول اذان مغرب تا اذان صبح ✅ نمازهای مستحب که دارای زمان می باشند را اگر قضا کردیم،می توانیم به نیت رجاء (به امید ثواب) در زمان های دیگر هم بخوانیم،مثلا اگر امشب نخواندیم، می توانیم فردا یا فرداشب قضایش را بخوانیم 👌بیاییم امسال واقعا هر ۳۰ شب این نماز مهم را بخوانیم ،حتی نشسته 👈 حتما به دیگران هم یاداوری کنیم
💠 اعمال شب قدر ١٩ ماه مبارک رمضـان 🌙 اين شب با عظمت آغاز شب هاى قدر است، و شب قدر آن شبى است كه در طول سال، شبى به خوبی و فضليت آن يافت نمى‌شود، و عمل در اين شب از عمل در طول هزار ماه بهتر است، و تقدير امور سال در اين شب صورت می‌گيرد، و فرشتگان و روح كه اعظم فرشتگان الهى است، در اين شب به اذن پروردگار به زمين فرود می‌آيند، و به محضر امام زمان عجل‌ الله تعالی فرجه الشریف مى‌رسند و آنچه را كه براى هر فرد مقدّر شده بر آن حضرت عرضه می‌دارند. 🕌 اعمـال شب قـدر بر دو نوع است: ✅ اول : اعمالى است كه در هر سه شب بايد انجام داد، و آن چند عمل است: 1⃣ غسل (مقارن با غروب آفتاب) 2⃣ دو ركعت نماز كه در هر ركعت پس از سوره «حمد» ، هفت مرتبه «توحيد» خوانده، و پس از فراغت از نماز هفتاد مرتبه بگويد:«أَسْتَغْفِرُ اللّه وَ أَتوبُ الَيْهِ». در روايت نبوى است كه از جاى برنخيزد تا خدا او و پدر و مادرش را بيامرزد. 3⃣ قرآن بر سر گرفتن 4⃣ ده مرتبه چهارده معصوم را صدازدن 5⃣ زیارت امام حسین علیه السلام 6⃣ احیا و شب زنده داری 7⃣ صد ركعت نماز كه فضليت بسيار دارد و بهتر آن است كه در هر ركعت پس از سوره «حمد» ، ده مرتبه «توحيد» خوانده شود. 8⃣ قرائت دعای جوشن كبير 9⃣ خواندن دعای " اَللّهُمَّ اِنّي اَمْسَيْتُ لَكَ عَبْداً داخِراً ... " ✅ دوم: اعمال مخصوص هر یک از اين شبها است. 🔻اعمال شب نوزدهم ماه مبارک رمضان 1⃣ گفتن صد مرتبه «أَسْتَغْفِرُ اللَّهَ رَبِّي وَ أَتُوبُ إِلَيْهِ» 2⃣ گفتن صد مرتبه «اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ» 3⃣ خواندن دعاى "یا ذَالَّذی کانَ..." 4⃣ خواندن دعای "اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِيمَا تَقْضِي وَ تُقَدِّرُ ..." 📚 برای خواندن ادعیه‌ی ذکر شده به کتاب مفاتیح الجنان مراجعه شود @Aminikhaah
هدایت شده از Aminikhaah
توسل‌های کوچک و عنایت‌های بزرگ؛ 🔰 در این ماه مبارک، از توسلات غافل نشویم، وقتی با لب تشنه رقیق و شکسته می‌شویم، از توسل به اباعبدالله الحسین علیه السلام غفلت نکنیم. ✍🏻 از توسل به بقیه الله‌ اعظم ارواحنافداه و خصوصا توجه به مقام مولا علی علیه السلام غافل نشویم که "ذکر علیُُ عباده". ✍🏻 انسان حیرت می‌کند که دست این ابر مرد چه‌قدر باز و بخشنده است و آنقدر توجه دارد که سرسوزنی را رها نکند، و به کمترین توسلات عنایت می‌کند! 📌 برگرفته از جلسات «شه شناس» @Aminikhaah