eitaa logo
مطلع عشق
276 دنبال‌کننده
5.5هزار عکس
2.1هزار ویدیو
73 فایل
@ad_helma2015 ارتباط با مدیر کانال برنامه کانال : شنبه ، سه شنبه : امام زمان( عج ) و ظهور ومطالب سیاسی یکشنبه ، چهارشنبه : خانواده وازدواج دوشنبه ، پنجشنبه : سواد رسانه داستانهای جذاب هرشب بجز جمعه ها استفاده از مطالب کانال آزاد است (حتی بدون لینک )
مشاهده در ایتا
دانلود
قسمت 6⃣1⃣ 🌺 بشارت آسمانی برای قلب من به شهر سامرا می رسند. نزدیک غروب است. وارد شهر می شوند. رفتن به خانه امام هادی علیه السلام جرم است و آنها باید به خانه بشر رفته و در فرصت مناسبی خود را به خانه امام برسانند. هوا خیلی تاریک است و آنها می توانند از تاریکی شب استفاده کنند. نیمه شب شده آماده حرکت می شوند. بشر از آنها می خواهد که خیلی مواظب باشند و بدون هیچ سر و صدایی حرکت کنند. وارد محله عسکر می شوند و نزدیک خانه امام می ایستند. صدایی به گوش می رسد : _خوش آمدید. بشر وارد خانه می شود زانوهای نرجس می لرزد، بوی گل محمدی به مشامش می رسد. اینجا بهشت نرجس است. اشک در چشمان او حلقه زده است. امام هادی علیه السلام به استقبال او می آید. نرجس سلام می کند و جواب می شنود. امام هادی به روی او لبخند میزند و میفرمایند: "آیا می خواهی به تو بشارتی بدهم که چشمانت روشن شود؟ " امام میداند که نرجس در این سفر با سختی های زیادی روبه‌رو شده و رنج اسارت کشیده است. اکنون باید دل او را با مژده ای شاد می کند. " ای نرجس! خشنود باش و خوشحال! به زودی خداوند به تو فرزندی می دهد که آقای همه دنیا خواهد شد و عدالت را در این کره خاکی برقرار خواهد کرد. " نرجس میفهمد که او مادر خواهد شد، همان کسی که همه پیامبران به آمدنش مژده داده اند. به راستی چه مژده ای از این بهتر! نرجس سوالی می پرسد: _ آقای من! پدر این فرزند کیست؟ _آیا آن شب را به یاد داری؟ شبی که عیسی علیه السلام و جـدم، پیامبر صلی الله علیه و آله مهمان تو بودند؟ آن شب پیامبر تو را برای چه کسی خواستگاری کرد؟ _فرزندتان حسن علیه السلام را می گویید؟ _آری، تو به زودی همسر او خواهی شد. این جاست که چهره نرجس از خوشحالی همچون گل می شکفد. خدا سرور مردان جهان را برای همسری با او انتخاب نموده است.