eitaa logo
مَوَدَّت[اظهارِچاکری]
155 دنبال‌کننده
0 عکس
0 ویدیو
0 فایل
درکوی‌عشق‌شوکت‌شاهی‌نمی‌خرند اقـــرارِبنــدگی‌کـن‌واظهــارِچــاکری انتقادات پیشنهاد و راه ارتباط با خادم کانال: @ahad69
مشاهده در ایتا
دانلود
رفتنت خانه خرابم می‌کند ماندنت چون شمع آبم میکند https://eitaa.com/mavaddat_69
۱۱ آذر ۱۴۰۳
خانه را خالی زِ خوشحالی مکن جان من پشت مرا خالی مکن https://eitaa.com/mavaddat_69
۱۱ آذر ۱۴۰۳
بیا تا کی نهادی سر به صحرا، یا اباصالح بتاب ای آفتاب عالم آرا، یا اباصالح صدای غربت مولا ز چاه کوفه می‌آید علی تنهاست ای تنهای تنها، یا اباصالح بیا ای وارث حیدر که زخم پهلوی زهرا به شمشیر تو می‌گردد مداوا، یا اباصالح چرا مخفی‌ست قبر فاطمه در شهر پیغمبر بیا و پرده از این راز بگشا، یا اباصالح در و دیوار بیت وحی گوید با تو پیوسته که اینجا مادرت افتاد از پا، یا اباصالح بیا از قنفذ کافر غلاف تیغ را بستان که جایش مانده بر بازوی زهرا، یااباصالح میان دشمنان نقش زمین شد مادرت زهرا بگو آن دم چه حالی داشت مولا، یا اباصالح غلامرضا سازگار https://eitaa.com/mavaddat_69
۱۱ آذر ۱۴۰۳
زهرا نوشت: پای علی کم نیاورید خرج علی کنید، حیات و ممات را https://eitaa.com/mavaddat_69
۱۵ آذر ۱۴۰۳
ساعت سخت فراق آغاز شد مخفی و آهسته درها باز شد شد برون آرام با رنج و ملال هفت مرد و چار طفل خردسال چار تن دارند تابوتی به دوش دیده گریان سینه سوزان لب خموش در دل تابوت جان حیدر است هستی و تاب و توان حیدر است گوئی آنشب مخفی از چشم همه هم علی تشییع شد هم فاطمه شهر پیغمبر محیط غم شده زانوی سردار خیبر خم شده آسمان بر اشک او مبهوت بود جان شیرینش در آن تابوت بود کم کم از دستش زمام صبر رفت با دو زانو تا کنار قبر رفت کرد چشمی جانب تابوت باز گشت با جانان خود گرم نیاز کای وجودت عرش حق را قائمه یاریم کن یاریم کن فاطمه یاریم کن کز زمین بردارمت با دو دست خود به گِل بسپارمت وای بر من مرده ام یا زنده ام قبر تو یا قبر خود را کنده ام آسمان، اشک علی را پاک کن جای محبوبم مرا در خاک کن این چراغِ چشم خونبار من است این همان تنهاترین یار من است ناگهان از آن بهشت بی نشان گشت بیرون دست های باغبان کای شکسته بال و پر بلبل بیا وی به قلبت مانده داغ گل بیا باغبانم، هست و بودم را بده یا علی یاس کبودم را بده از چه یاسم این چنین پرپر شده لاله من باغ نیلوفر شده ای بیابان گِل زاشک جاری ات آفرین بر این امانت داری ات باغبان تا یاس پرپر را گرفت اشک خجلت چشم حیدر را گرفت یا محمد از رخت شرمنده ام فاطمه جان داده و من زنده ام شاخة یاست اگر بشکسته بود دستهای باغبانت بسته بود یا محمد دخترت در خاک خفت دردهای خویش را با من نگفت اینکه بگرفتیش جانان من است بلکه هم جان تو، هم جان من است قلزم خون کاسة صبر علیست خانة بی فاطمه قبر علیست غصه ها را در دل صد چاک ریخت بر تن محبوبه خود خاک ریخت زمزم از دریای چشمش سر گرفت مثل کعبه قبر را در برگرفت ناله زد کای با وفا یار علی ای چراغ چشم بیدار علی همسرم دستی برون از خاک کن اشک از رخسار حیدر پاک کن اشک من در دیده بی لبخند تو است تکیه گاهم شانه فرزند تو است https://eitaa.com/mavaddat_69
۱۷ آذر ۱۴۰۳
بعد از شهادت اى مادر حسین و حسن! دیده باز کن حال على بین و سپس خواب ناز کن! در کار من ز مرگ تو افتاده مشکلى لطفى کن و ز کار على، عقده باز کن! من آمدم که باز برم سوى خانه ات بازآ به سوى خانه، مرا سر فراز کن! اطفال تو، بهانه ى مادر گرفته اند دستى پى نوازش ایشان دراز کن! سجاده ى نماز تو افکنده زینبت با پهلوى شکسته بیا و، نماز کن! همسایگان، دعاى تُرا آرزو کنند برخیز و رو به جانب محراب راز کن از پاى تا به فرق (موید) بود نیاز لطفى برین حقیر سراپا نیاز کن سید رضا موید (موید) https://eitaa.com/mavaddat_69
۲۱ آذر ۱۴۰۳
طاقتم تاب شد و از تو نیامد خبری جگرم آب شد و از تو نیامد خبری عاشقانی که مدام ازفرجت میگفتند عکسشان قاب شد و از تو نیامد خبری https://eitaa.com/mavaddat_69
۲ دی ۱۴۰۳
زهرا که عـنایتش به دنیا برسد باشد که به فریاد دل ما برسد یا رب سببی ساز که در روز جزا پرونده ما بــه دست زهرا برسد https://eitaa.com/mavaddat_69
۲ دی ۱۴۰۳
عیال پیر خراباتیان خرابه نشین شد چراکه حال خراباتیان خراب نباشد...؟! https://eitaa.com/mavaddat_69
۴ بهمن
من را بخر گرچه به دردت نمیخورم چیزی که از بزرگی تو کم. نمیشود... https://eitaa.com/mavaddat_69
۴ بهمن
تو موسایی اگر حتی نیاندازی عصا را هم به زندان رفتی و گردن گرفتی جرم ما را هم تو در بندی ولیکن اختیار دهر را داری به دست بسته‌ات داده خدا ارض و سما را هم تو که دست جوان مست را در کوچه می‌گیری توقع می‌رود آقا بگیری دست ما را هم در این دنیا که تشخیص مسیر زندگی سخت است خدا را شکر افتاده به دست آشنا راهم دعاهایی که بالا رفته از دست شما رفته و این یعنی که می‌گیری شما دست دعا را هم شفا را غالباً از سفره‌ات بردند مادرها که تحت الامرِ نانِ سفره‌ات کردی شفا را هم زن بدکاره را سبوح و قدوس تو عابد کرد مسلمان می‌کنی با دست بسته بی‌حیا را هم قریب چهارده سال است که کت‌بسته می‌خوانی نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را عشا را هم جه بی‌رحمانه زندان‌بان شکسته در دل زندان به مانند غرورت، استخوان ساق پا را هم تو را با تازیانه می‌زند با اینکه می‌داند شفاعت می‌کنی فردای محشر انبیا را هم تو را زنده به گورت کرده‌اند اینجا که زندان نیست  نه، اینگونه نمی‌سازند حتی قبرها را هم چنان با ساق پای تو غل و زنجیر ممزوج است که با سختی جدا کردند از زخمت عبا را هم عبا گفتیم و یاد جد عریان تو افتادیم غم عریانی‌اش سوزاند حتی بوریا را هم https://eitaa.com/mavaddat_69
۶ بهمن
توبه بر لب، سبحه بر کف، دل پر از شوق گناه معصیت را خنده می‌آید ز استغفار ما... https://eitaa.com/mavaddat_69
۲۳ بهمن