eitaa logo
مواعظ عددیه
2.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
618 ویدیو
23 فایل
کانال های حاج حسن👇👇👇 ۱_ @mavaezoladadiye ۲_ @Dastansoti ۳_ @mojezeyeghoran ۴_ @rozeyesoti ۵_ @menbare_soti_mozoyi ارتباط با مدیر کانال👇👇👇 @hajj_hassan تبادل نداریم🚫
مشاهده در ایتا
دانلود
1⃣🔺 پینه دوزى بود سر کوچه حمّام وزیر که منزل ما در آنجا بود، و ما کفشهاى خود را براى پینه و وصله به او میدادیم. یک روز با حالت گریه به منزل آمد و این قضیّه را براى پدرم که عالم محلّه بود تعریف کرد، و من صغیر بودم و خوب به خاطر دارم.مىگفت: ما کفش دوزها عادتمان بر اینست که چون بخواهیم میخهائى را به کفش بزنیم، یک مشت از آنرا در دهان خود میریزیم، سپس یکى یکى در مىآوریم و به کفش میکوبیم. من یک مشت میخ سیاه بنفش (که معروف است و بلند و نوک تیز است) در دهان خود ریختم تا به کفش بزنم. ناگهان کسى آمد و مشغول گفتار شد و من غفلت کردم و آنها را بلعیدم در آنگاه مرگ را در برابر چشمانم مشاهده کردم که اینک است که معده و روده من پاره پاره شود. بدون معطّلى در دکّان را بستم و به حضرت عبد العظیم علیه السّلام رفتم، و خود را به ضریح چسباندم و گفتم: یا سَیِّدَ الْکَریم! تو میدانى که من عائله سنگین دارم، فقط شفاى خود را از تو میخواهم. حالم بسیار منقلب بود. چون از حرم بیرون آمدم، وسط صحن کنار حوض نشستم. ناگهان حال قِى و استفراغى به من دست داد، چون قى کردم دیدم همه آن میخها در آن است @mavaezoladadiye ‌بیش از به صورت : و 👇👇👇👇👇👇 https://eitaa.com/mavaezoladadiye