الوعده وفا...

https://harfeto.timefriend.net/17015360544377 پاراگراف ماه چطور بود؟ نگید قهر میکنم😂😐

جالبه بدونید موقع نوشتن این پارت من واقعا خسته بودم ساعت هم حدود ۱۲ یا ۱ شب بود بعد پرده اتاقم کنار بود... دراز کشیدم رو تختم، یهو دیدم ماه رو به روی منه یجورایی ماه تو اتاقمه:) و... همون لحظه طبق عادت شروع کردم تو ذهنم نوشتن و دیدم چقدر خوب شروع شد برای همین رو قلم اوردمش:) و این بود داستان متولد شدن این پاراگراف... (پ.ن:برای نویسندگی باید دنیا رو قشنگ بیینی یعنی به اطرافت باید توجه کنی تا بنویسی... برای اشخاصی که میگفتن چجوری میتونی بنویسی بهمون یاد بده! دیدن خوب اولین قدم برای نویسنده شدنه🪐)

ولی مهم اینه خورشید زمین رو داره:))))

اما شاید او تنها چیزی که لازم داشت کلمه ای به نام [دَرْک]بود... Mrs_213

نوشتن هم عجیب است درد هایت را مینویسی وروزی دوباره ان غم هارا به یاد میاوری... Mrs_213

پله های خانه قدیمی بوی خاک نم خورده،گیاه تازه جوانه زده و اسفند میدهد...

(همه چیز در گردش است)(یس۴۰) جالبه خود ایه هم تو گردشه... یکی از زیبایی های قران✨

سلام بر جوانه زدگان امروز🍃✒️

فهمیدم دوستت دارم؛ همان شبی که با یک حرفِ ساده‌ی تو، تا صبح لبخند زدم؛ لیدوکائین؛

استخوان* ببخشیددددد😂