نوشتن هم عجیب است
درد هایت را مینویسی
وروزی دوباره ان غم هارا به یاد میاوری...
Mrs_213
هدایت شده از لیدوکائین؛
فهمیدم دوستت دارم؛ همان شبی که با یک حرفِ سادهی تو، تا صبح لبخند زدم؛
لیدوکائین؛
موسی خطاب به خداوند در کوه طور: اَرَنی (خود را به من نشان بده)
خداوند: لن ترانی (هرگز مرا نخواهی دید)
مولوی:
"ارنی" کسی بگوید که تو را ندیده باشد
تو که با منی همیشه، چه "تری" چه "لن ترانی"