شـاید من:)
#منی_برای_تو
داشتم اخر شب کتاب رو میخوندم
بخاطر همین نور عکس خوب نیست:)!
هدایت شده از وکنا تاج سر
سبز نموندیم.
-
فکرکنم هنوز هم میشه صبر کرد تا سبز شد
هر گیاهی پاییز و زمستونی داره.
امروز همش این متنه تو سرم میچرخه که :
حسی را که گمان میکردم
با اندکی راه رفتن فراموش میشود؛
وسط خیابان مرا به گریه انداخت..
شـاید من:)
امروز همش این متنه تو سرم میچرخه که : حسی را که گمان میکردم با اندکی راه رفتن فراموش میشود؛ وسط خیا
یا اون که:
اون ماجرا را برای کسی تعریف نمیکرد
اما هرشب تا زمانی که خوابش ببرد
بالشتش خیس میشد!
او تورا کشته بود
اما
تو طوری رفتار میکردی که
اگر بر سر مزارت شاخه گلی میاورد
باز هم اورا میبخشیدی..