I love you as much as Harley Quinn loved the Joker and I would do anything for you, like jumping into acid.
من قایقرانے با کشتیِ ســوراخی بودم که آبِ سردِ استــخوان سوز با مزهی نفرت از خود و شرمندگی جایِ رُزهای خونینِ درون ریههایم را میگرفت. تقلا و تلاشی که برای نجات خود میکردم کافی نبود. خدایــان دریا مرا به سویِ پوچی و سیــاهی میکشیدند. به سویِ جایی که تمام عمر فکرمیکردم به آنجا تعــلق دارم؛ اما ناگهان سوسویِ ستــارهاے از تاریــکترین بخشِ آسمان که حتی مـاه هم آن را فراموش کرده بود دیدم.
آن تو بودی. تویی کـہ در حال غرق شدن در اقــیانوسِ تنهایی خود بودی. با وجود سرما و غم خانــمان سوزی که در وجودم رخنه کرده بود خودم را به تو رساندم. نفــسم را به تو دادم، قلــبِ تیکه تیکه شدهام را بدوں هیچ چشمداشــتی پیشکش کردم و در آخر تورا در آغوش کشیدم تا دیگر تـنها نباشی.