eitaa logo
حمید رضا مظاهری سیف
260 دنبال‌کننده
128 عکس
12 ویدیو
1 فایل
✅ پایگاه نشر افکار و آثار استاد مظاهری سیف تبیین معنویت اسلامی و نقد عرفان های کاذب 🎬 آپارات: aparat.com/mazaheriseyf 📸 اینستاگرام: instagram.com/mazaheriseyf 🌏وبسایت: mazaheriseyf.ir 🔹توییتر: twitter.com/mazaheriseyf 🔸️پرسش_پاسخ: @mazaheriseyf_hr
مشاهده در ایتا
دانلود
⚡️💎⚡️ سرنوشت شیعه 🔸نامۀ سرگشادۀ ایت الله یزدی به عالم مدقق حضرت آیت الله شبیری زنجانی، مباحثی را در بین اندیشمندان حوزوی و برخی از شخصیت های سیاسی برانگیخت. فارغ از موج سواری ژورنالیستی چهره های سیاسی ضرورت بررسی علمی نقش و کارکرد مرجعیت شیعه در آستانۀ چهل سالگی انقلاب اسلامی ضروری به نظر می رسد. 🔹مرجعیت ترکیبی از علم و عدالت و درایت در امور اجتماعی است. مرجع تنها کسی نیست که با مراجعه به کتب می تواند روایات را تحلیل کند، بلکه باید بتواند با درک درست اوضاع و احوال روزگار مضامین دینی را بر اوضاع زمان تطبیق دهد و به تشخیص و تصمیم درست که مطابق رضای خداست دست یابد. یا دست کم برای دست یابی به حکم مرضی پروردگار به قدر توان تلاشش را به کار گیرد. دقت نظر در متون دینی آنگاه که با اشراف کامل بر امور جامعه و مسائل مستحدثه آمیخته می شود، نقش ضروری مرجعیت را در تفکر شیعی باز می نماید. اگر تنها متون دینی و موشکافی و تدقیق در روایات ملاک مرجعیت پنداشته شود، شعبه ای از انگارۀ حسبنا کتاب الله شکل می گیرد، که نه تنها مرجعیت، بلکه ضرورت امامت را کمرنگ می نماید. 🔸شیعه به زنده بودن مرجعیت دینی و تفسیر و تطبیق معارف به تناسب مقتضیات زمان و مکان اعتقاد دارد و از این جاست که ختم نبوت را، ختم تمام شئون رسالت نمی داند و اکمال دین را در انتصاب ولی پس از نبی و تداوم کارکردهای ولایی رسالت می داند. در عصر غیبت که دست از دامان عصمت و امامت کوتاه است به نص و نصب معصوم در امور نوپدید (مستحدثه) نقش فقها (راویان احادیث) به عنوان مرجعیت دینی تثبیت شده است. آنچه تفکر شیعه را زنده نگهداشته و زنده بودن را شرط مرجعیت قرار داده، این است که مرجع ناگزیر باید این توانایی را داشته باشد، که متون دینی را بر امور زمانه تطبیق دهد و تلاش کافی را برای تشخیص و تصمیم درست در حکم داشته باشد. بنابراین اجتهاد دو بخش مهم و ضروری دارد: نخست، تدقیق در متون دینی؛ دوم، تطبیق آموزه های دین بر امور مستحدثه. این دو بخش با هم فرایند اجتهاد را تمام می کند و بدون بخش دوم اجتهاد ناتمام است. 🔹شرط عدالت که در نصوص مربوط به تعیین نقش فقها در عصر و مصر غیبت مورد تأکید قرار گرفته، به این امر مهم بازمی گردد، که به لحاظ جامعه شناختی نه تنها قول مرجع دینی، بلکه فعل او نیز حجت است و اگر در عمل او گژی افتد، از مقام مرجعیت دینی فرومی آید. 🔸با پیروزی انقلاب اسلامی ظهور دین در عرصۀ اجتماع بسیار بیش از گذشته شده و عرصه های سیاسی و اجتماعی و فرهنگی افق های بی کرانی را به روی دین گشوده و مسائل بی شماری را در برابر مراجع دینی نشانده است. این تحول بزرگ و غیر قابل انکار که در محیط مرجعیت دینی پدید آمد، تحولاتی را بر نقش و کارکرد مرجعیت تحمیل کرد و وظایف این منصب را سنگین تر و دشوار تر ساخت. 🔹شرایط تازه ای با تشکیل حکومت اسلامی پدید آمد، که توصیف و تحلیل آن نیازمند «مفهوم سازی» و به کارگیری ادبیاتی تازه است. امروزه اگر مرجعیت شیعه از پذیرش نقش ها و پاسخ به مسائلی که جامعه شیعه انتظار دارد، باز بماند و سکوت اختیار کند، ناکارآمد توصیف می شود. اگر حوزه های علمیه از تحولات و کارکردهایی که او را برای حل مسائل حکومت اسلامی توانمند می سازد، دست بکشد، «حوزۀ سکولار» به شمار می آید. 🔸تاریخ حوزه های علمیه سرشار از تحولاتی است که با توجه به تغییرات محیطی مرجعیت روی داده است. شیخ طوسی، شهید اول، علامه حلی، علامه مجلسی، میرزای شیرازی، محقق کرکی، آیت الله بروجردی، امام خمینی و ده های شخصیت تحول آفرین در تاریخ مرجعیت شیعه، چهرۀ پویای حوزه های علمیۀ سنتی را نشان می دهند که همواره از مؤلفه های انقلابی نظیر استقبال از تحول، نقش پذیری اجتماعی، پاسخ گویی و کارآمدی برخوردار بوده است. فلسفۀ وجودی مرجعیت دینی و حوزه های علمی شیعه رویارویی با مسائل مستحدثه و تطبیق متون و آموزه های دینی بر مسائل روز است. حوزه و مرجعی که چشم بر این مسائل بسته باشد، سکولار و غیر انقلابی خواهد بود. 🔹حوزه های علمیه سنتی همواره انقلابی بوده است و امروز با پدیدۀ بزرگ انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت اسلامی، فعال سازی ظرفیت های انقلابی در حوزه های سنتی ضروری می نماید. کسانی که نمی توانند با این تحول همراه شوند و آنطور که حوزه های سنتی انقلابی زیسته اند، حیات حوزه های علمیه سنتی را تداوم بخشند، باید بپذیرند که میراث دار خوبی برای ظرفیت های انقلابی حوزه های علمیه سنتی و تفکر شیعی نیستند.
🔸ممکن است عالمی متتبع، مدقق و موشکاف باشد، که توانایی اجتهاد تام را در خود نبیند و از میدان های علمی و پاسخ گویی دامن برچیند و عمری را بدون تجربۀ سیاسی پشت سر بگذارد. بی شک چنین عالمی اگر با توجه به وسع و استعداد خود از اجتهاد و پاسخ گویی به مسائل خود داری کرده باشد، محترم است و خود را در جای مناسب قرار داده و عدالتش برقرار است. اگر چه میراث دار شایسته ای برای تراث انقلابی حوزه های سنتی نیست و نمی تواند حامی مکتب اهل بیت در میدان های رویارویی با نیروهای معارض باشد. 🔹چنین عالمانی در معرض یک تهدید جدی قرار دارند. بی تجربگی در میدان های سیاسی و نقص در اجتهاد، دشمنان مکتب اهل بیت و نظام اسلامی را برای یارگیری از میان آنها به طمع می اندازد، تا با نزدیک شدن به آنها قرآن بر سر نیزه کنند و با وسوسه های خناسانه در جبهۀ اهل حق شکاف اندازند. ممکن است این افراد خود را ساکن سرزمین جدایی دین از سیاست بدانند، ولی سیاست در دست اهل باطل حیله های گوناگون و حبائل رنگارنگی دارد، که در بی تجربگی سیاسی کارگر می افتد. 🔸راه نجات افراد عالم و عامی که می دانند هوش سیاسی ندارند، این است که از مدار ولایت خارج نشوند و دوستی و دشمنی و نشست و برخاست شان را با شاخص ولایت هماهنگ سازند. 🔹عبرت بزرگ عاشورا این بود که اگر خواص اهل حق اشتباه کنند و دیگران آنان را امر به معروف و نهی از منکر نکنند، امام تنها می ماند و فاجعه رخ می دهد. می دانیم که دیگر قرار نیست فاجعه ای رخ دهد، پس برای اینکه آمادگی پذیرش امام را در بین خودمان ایجاد کنیم، بهتر است که امر به معروف و نهی از منکر خواص را تمرین کنیم و خواص هم پذیرش امر و نهی را تمرین کنند. به امید روزی که با انقلاب درونی آمادگی لازم را برای انقلاب بزرگ وعدۀ الهی را تحصیل نماییم. 🕊🍃حمیدرضا مظاهری سیف @mazaheriseyf 🍃🌺
باز دلم خون شد و چشمم گریست آنکه درین روز چون من نیست کیست؟ باز دگرباره رسید اربعین جوش زند خون حسین از زمین اربعین حسینی بر تمامی شیعیان تسلیت باد 🏴
"پرسش هایی درباره استاد سیر و سلوک" 🕊🍃حمیدرضا مظاهری سیف
🔷میزان سرسپردگی به استاد چقدر است؟ 🔶صرفا باید در انجام دستورات و گفتن اذکار تمکین کرد و در بقیه زندگی با عقل و وحی(شریعت)عمل کرد و توصیه های غیر سلوکی استاد جنبه ی ارشادی و راهنمایی دارد؟ ♦️یا اینکه باید تمام و کمال زندگی و نفس را به استاد سپرد و در درون خود حالت خضوع و خشوع و تمکین تام نسبت به استاد پیدا کرد؟ ▫️اگر سوال درباره استاد کامل است که باید در تمام شئون تسلیم او بود.زیرا کسی که قدم در راه سیر و سلوک میگذارد،تمام زندگی اش سیر و سلوک است.سیر و سلوک یک کاری در کنار سایر کارها و شئون زندگی نیست،خوردن و خوابیدن و کسب روزی و بودن با خانواده و صله رحم برای زنان و همسرداری و فرزند پروری و سایر نقش ها و وظایف در زندگی همه بخش هایی از سیر و سلوک است که باید متناسب با هدف سیر الی الله تنظیم شود.همان طور که دین برای همه این امور دستور و برنامه دارد. ▪️استاد سالک فقط ذکر نمیدهد بلکه تمام زندگی شخصی را به ذکر تبدیل میکند،باید کاری کند که سالک در تمام کارهایش گامی به سوی خدابردارد والا استادسیر و سلوک نیست.در برابر چنین استادی باید تسلیم بود.او بر اساس دین و شریعت الهی و طریقت نبوی ما را به سوی حقایق اسرار الهی پیش می برد و باید در همه شئون مطیع استاد باشی تا بتواند کارش را انجام دهد و توهم نیز بتوانی بهره ات را ببری.
"پرسش هایی درباره استاد سیر و سلوک" 🕊🍃حمیدرضا مظاهری سیف
▫️تعابیر"کالمیت بین یدی الغسال" و "خضر و موسی"برای بیان نسبت به استاد و سالک در عرفان شیعه چقدر صحیح و دقیق است؟ 🔺این تعابیر ابعاد شاعرانه دارد.یعنی یک ظاهری دارد و یک باطنی.منظور از مثل مرده در بین غسال این است که نهایت تسلیم را میخواهد بیان کند که در برابر استاد لازم است.اما اصل سیر و سلوک با اراده و اختیار شخص انجام می شود.چه بسیار کسانی که بر اثر سوء اختیار سقوط می کنند.پس مثل میت نیستند،بلکه اختیار دارند.استاد راه را نشان می دهد،برنامه را متناسب ظرفیت و استعداد شخص بیان می کند،از اینجا به بعد به عهده سالک است که درست عمل کند.گاهی سالک چنان نیکو و خالصانه عمل می کند که استاد راهم به اعجاب وا می دارد.داستان زید بن حارثه و پیامبر را در مسجد همه شنیده اند،بروید و آن روایت را دوباره بخوانید،پیامبر از اینکه زید می گوید به یقین رسیده ام تعجب می کند،از او نشانه های یقین را می پرسد،او می گوید و پیامبر می فرمایند کافی است ادامه نده. 🔹تشبیه خضر و موسی هم همین است،یک تشبیه ابعاد شاعرانه ای دارد،منظور این است که در سلوک و در برابر استاد باید صبور باشی و از آنچه استاد دستور میدهد سوال نکنی،حقایق به تدریج برایت فاش می شود.باید اول بروی تا برسی و ببینی.اما اگر منظور خضر و موسی را به معانی ظاهری آن در نظر بگیریم و بگوییم اگر استاد بی گناهی را هم زد و کشت تو نباید چیزی بگویی،به هیچ وجه قرآن چنین اجازه ای نمی دهد. 🔸اگر به داستان موسی و خضر برگردیم،معلوم می شود که موسی در مواجهه با خضر اشتباه نکرده است.اعتراض های او کاملا به جا بود.بخصوص در موردی که قتل اتفاق افتاد.این نشان میدهد که یک پیامبر بزرگ الهی که معجزات بی شمار دارد،تحمل نمی کند که در برابر او خلاف شرع صورت بگیرد،حتی اگر خداهم کسی را به عنوان عالم معرفی کرده باشد،پیامبر خدا از او سوال می کند که این چه کاری است.حضرت موسی درست عمل کرد. 🔻خضر به معنای کسی که فراتر از شرع و حجت ظاهر عمل می کند،محکوم به گمنامی است.او نمیتواند مشهور و عادی زندگی کند.قرآن می گوید،این راه راهی مخفی است.خضر نمیتواند استاد کسی باشد.حتی استاد پیامبر بزرگی که کلیم الله بود و با خدا سخن می گفت و خداوند با او خصوصی و زیر گوشی راز می گفت"فقربناه نجیا"حتی خضر نمیتواند استاد چنین کسی باشد.سبک زندگی خضری سبک زندگی استاد سلوک نیست.او راه را می رود و فراتراز شرع و به موجب آن باید مخفی و ناشناخته زندگی کند و صلاحیت استادی ندارد.حضرت خضر خیلی عالم است،اما استاد نیست. 🍂استاد باید اسوه و الگو باشد،بنابراین باید در معیار عقل و شرع بگنجد.بتواند راه را از بی راهه نشان دهد،نه اینکه راه و بی راه را با هم بیاموزد.از قرآن میفهمیم که خضر استاد نیست.این موضوع دست مایه فساد در بسیاری از فرقه های صوفیه و عرفان های دروغین شده است.بسیار هستند که با همین تعبیر خضر و موسی به اسم استاد عرفان فسادهایی برانگیخته اند و مسائلی ایجاد کردند که دیگر پشیمانی سودی نداشت.بعضی از همین خضرها به خاطر همین جرایم متعدد اعدام هم شده اند.اگر کسی فکر میکند خضر است،بداند که موسی هایی هستند که از او سوال می کندد و اگر نتوانند پاسخ بدهند و نتوانند،مثل خضر پا بر امواج دریا بگذارند و بگریزند،حکم شرع درباره آنها اجرا خواهدشد. ☘داستان موسی و خضر بسیار آموزنده است.اما ما باید تعابیر عرفا را درست بفهمیم و ظاهر و باطن آن را تشخیص دهیم و لطایف و اشارات آنها را دریابیم و فراموش نکنیم که در طول تاریخ همواره عرفانی بزرگ و خود ائمه علیهم السلام تاکید داشته اند بر عقل و شرع و این معیاری است که قرآن بر آن تاکید دارد و هم تاکید بر عقل و هم تاکید بر اینکه همه پیامبران آمدند و یک سخن داشتند"فاتقوا الله و اطیعون"
🏴دختر بَدرُالدُّجا امشب سه جا دارد عزا 🕯گاه می گوید حسن 🕯گاهی پدر 🕯گاهی رضا 🏴رحلت پیامبر اکرم حضرت محمد(ص)و شهادت امام حسن(ع) و امام رضا(ع) تسلیت باد 🏴آجرک الله یاصاحب الزمان(عج)
خطاکردن اشکالی ندارد تکرارکردن خطا، خطای واقعی است اگر خطاکردی خودت را ببخش، ولی فراموش نکن اگر تکرارکردی، خودت را تنبیه کن درغیر این صورت، دیگران این کار را می کنند. 🕊☘️ حمیدرضامظاهری سیف @mazaheriseyf 🍃🌺
"پرسش هایی درباره استاد سیر و سلوک" 🕊🍃حمیدرضا مظاهری سیف
▪️یقین و ایمان به استاد از چه سنخی است؟ ▫️همچون اعلم دانستن مرجع تقلید یا یقینی است از سنخ ایمان به امام معصوم علیه السلام؟ 🔹آیا شک در استاد موجب سقوط سالک است؟ 🔸شک سالک به استاد میتواند مقدس باشد؟ 🔻اگر سالکی در میان سلوکش نشانه هایی از عدم صلاحیت استاد مشاهده کرد،آیا حق مخالفت و تمکین نکردن دارد؟ 🍁یقین به استاد بیشتر شبیه به امام معصوم است.یعنی ما با شواهدی امام را میشناسیم از او سوال می کنیم،او را می آزماییم،تا نشانه های امامتش را بیابیم.اگر شکی در استاد پیدا کردیم،آیا ببینیم که موجه است یا نه؟شک و تردید بی دلیل وسوسه شیطان است.اما اگر دلیلی در کار بود،باید تفحص کرد.مثلا شما فرض کنید که در محضر امام علی(ع) هستید،احساس میکنید که ایشان در جایی دروغ گفت و شما به امامتش و عصمتش شک کردی،چه کار میکنی؟ معلوم است که باید شرفیاب شوی خدمت امام و با ادب سوال کنی و من چنین چیزی از شما دیدم موضوع چیست؟امام هم قطعا توضیح می دهد. 🍃اگر تو کسی را امام دانستی و بعد از او دروغ و خطا دیدی باز هم میخواهی معتقد باشی که او امام است.اگر این معیارها عقلی و شرعی نبود،شیعه هیچگاه راه خود را در میان مدعیان امامت پیدا نمیکرد. 🍂کسی می آمد و ادعای امامت می کرد،مردم مدتی اورا زیر نظر میگرفتند شاید در ابتدا به او اعتماد می کردند ولی بعد مسائلی می دیدند که متوجه می شدند او امام نیست.تاریخ امامان شیعه را بخوانید تا حقایق برای شما روشن شود.همان دقت نظر و حساسیتی که در تشخیص امام و ایمان آوردن به او وجود داشته،در شناختن استاد کامل هم باید مراعات شود.
سلام علیکم ببخشید مزاحم میشم 🔶لطفا درباره ی آقای که الان در قم به عنوان عارف شناخته شده است نظرتون رو بفرمایید❓ 💎✨ متأسفانه ایشون از نظر اساتید اخلاق و عرفان مردود است. و مطالب خلاف واقع زیادی به همراه ادعاهای عجیب و غریب بیان می کند. او حتی آیات و روایات را نمی تواند از رو بخواند، اما با این حال لباس روحانی به تن کرده و مریدانش او را استاد عرفان و آیت الله می نامند 🔴 برای اطلاع بیشتر و دقیق از انحرافات این فرد؛ به وبلاگ زیر مراجعه کنید. http://ostadekamel.blog.ir/ @mazaheriseyf 🍃🌺
چشم #نرگس به جمالت نگران است ، نرو.‌.. گل #زهرا پسرت مویه کُنان است ، نرو... 🏴شهادت جانسوز پیشوای یازدهم ، اباالمهدی ، حضرت #امام_حسن_عسکری (علیه السلام) تسلیت باد. #سامراء قسمتِ چشمانِ عَطش خیزم کن...🙏 #اباالمهدی #غریب_سامراء #شهادت_امام حسن_عسگری_ع تسلیت باد
"پرسش هایی درباره استاد سیر و سلوک" 🕊🍃حمیدرضا مظاهری سیف
🔹آیا استاد باید تصرفات تکوینی در سالک داشته باشد و به او در ترک معاصی و انجام واجبات کمک کند؟ 🔸اگر این گونه است پس کمالی که در پس سعی و تلاش برای عبودیت است چه مفهومی دارد؟ 🍃اثر استاد در تهذیب نفس سالک بسیار زیاد است،ولی این طور نیست که بگوییم که اثر تکوینی در اینجا وجود دارد که با یک نگاه استاد شاگردش متحول می شود‌.برای درک اثر استاد بر طالب سلوک باید به این توجه کنیم که انسان ها از افراد مختلفی اثر می پذیرند. 🍁انسان های صالح و پاک،اثر خوبی دارند و افراد ناصالح اثر بدی می گذارند.اهل ایمان به درجه وارستگی و ایمان شان آثار بیشتری را بر افراد دیگر می گذارند.یک استاد کامل عرفان هم اثر زیادی بر دیگران دارد.نه اینکه معجزه ای یا کرامتی صورت گیرد.این اثر کاملا طبیعی است.تا حدودی هم به شناخت و تصور مخاطب نسبت به آن استاد یا شخصیت وارسته مربوط است.شما هر چه تصور بزرگتری از استاد داشته باشی اثر او بر شما بیشتر می شود،چون با اعتماد بیشتر به سخنش توجه می کنی،وقتی خودت را در حضورش تصور میکنی در کنار او شرم میکنی که او کجاست و من کجا هستم،اینها زمینه ساز تغیر و تحول در انسان است.کرامت خاص یا اثر تکوینی به معنای یک اشاره معجزه آسا و غیرقابل توضیح وجود ندارد. 🍂شما به همان دلیل که نباید با افراد فاسد و فاسق همنشین شوی و باید با اهل ایمان و تقوا همنشینی کنی،به همان دلیل دیدن علما،نشستن در محضر آنها که تو را یاد خدا می اندازند،در تو اثر می گذارد و تکریم آنان توصیه شده و عبادت به شمار می آید. ☘این اثر به دستگیری در سلوک کاری ندارد و یک اثر عام است.انسان های وارسته و با ایمان بالا محضرشان نورانی تر و موثرتر است.دستگیری به راهنمایی ها و رهنمودهایی است که استاد با درک ظرفیت شاگرد ارائه میدهد و خاص است.اما اثر محضر استاد و یا به قولی نفس استاد،موضوع عام دیگری است و خاص یک فرد نیست.هر کس در محضر هر شخص وارسته ای از فیض حضور او بهره مند می شود. 🌸ممکن است کسی بیاید و این بهره مندی را توصیف کند یا برایش خیلی شگفت انگیز باشد،یا در زمانی روی دهد که او به یک امداد بیرونی و نشانه ای نیاز داشته است و از قضا در این شرایط با آن شخص وارسته روبرو شده است.بنابراین یک فعل تکوینی خاص از سوی استاد بر شاگرد انجام نمی شود.این اثر عامی است که در ارتباط با اهل ایمان در مراتب مختلف به حسب ایمان شان پدید می آید.
پیامبر اکرم (ص): با فضیلت ترین عبادات، انتظار فرج است. نهم ربیع الاول، سالروز آغاز زعامت خورشید دوازدهم آسمان امامت، حضرت مهدی (عج) گرامی باد.
@mazaheriseyf 🍃🌺
"پرسش هایی درباره سیر و سلوک" 🕊🍃حمیدرضا مظاهری سیف
🍃آیا استاد باید در مقام خاصی باشد تا بتواند از سالک دستگیری کند؟ 🌸مثلا از یک مقام خاص به بعد،شخص سالک به مقام استادی نائل می شود؟ ▫️استاد کامل کسی است که در مراتب وجودیش از عالم برزخ و عالم عقول و ارواح گذشته و به مقام واحدیت وشهود اعیان ثابته رسیده است‌.تا استاد به این مرتبه نرسیده باشد نمیتواند استعداد افراد را دریابد و دستگیری مناسب از آنها داشته باشد. 🔸کسی که خودش در مرتبه برزخی و خیال است و کشف های او نهایتا خیالی هستند،نمی تواند،استاد کامل باشد.نهایت کاری که او میتواند انجام دهد،این است که سالک را به مرتبه خیالی برساند تا کشف های صوری برای او ایجاد شود. البته برای کسی که در مرتبه خیالی است امکان موفقیت در این کار خیلی کم است،زیرا شخص در هیچ مرتبه ای کامل نمی شود،مگر اینکه از آن بگذرد و به آن مرتبه اشراف پیدا کند. 🔻در سیر و سلوک این قانون است که هیچ منزل و مقامی به کمال نمی رسد مگر باگذر از آن و رسیدن به منزل و مقام بعدی.در این صورت است که آن استاد مقام و مرتبه خود را به درستی شناخته و می تواند دیگران را به سوی آن راهنمایی کند.کسی که وارد عالم عقول می شود،بر عالم مثال و راه های آن تسلط پیدا می کند ولی چون بر عین ثابت و قابلیت افراد اشراف ندارد،فقط میتواند راهنمایی های کلی ارائه دهد،که ممکن است برای همه مناسب نباشد.
دارایی و نعمت واقعی آن چیزی است که قدرش را می دانی و برایش شکرگزاری می کنی نه آنچه که فقط در اختیار داری 🕊🍃 حمیدرضامظاهری سیف @mazaheriseyf 🍃🌺
يا رحمه للعالمين و تو... حلول اسم اعظم خدايي! انگار خدا، از روز ازل تو را از حمدِ خويش سرشار ديد و محمد ناميد. يا ابالقاسم يا رسول الله يا امام الرحمه يا سيدنا و مولانا.... مهربان باشيم مثل محمد(ص) ميلاد رسول مهرباني و امام جعفر صادق(ع) مبارك
"پرسش هایی درباره سیر و سلوک" 🕊🍃حمیدرضا مظاهری سیف
🔹آیا استاد سلوک باید بی واسطه با امام معصوم در ارتباط باشد؟ 🔸چنین ارتباطی ممکن است؟ 🌸همه ما باید با ائمه معصومین ارتباط داشته باشیم و ارتباط با آنها بی واسطه است.آنها شاهد عالم هستند و ما هم با توجه به مقام و حضور آنها میتوانیم با آنها ارتباط برقرار کنیم.سلام هایی که به ائمه می دهیم هم سلام به مخاطب است.شما در اذن دخول به حرم امام رضا (ع)میخوانید،" واَعلَمُ انّ رَسولَک و خَلفاءکَ عَلَیهمُ السلامُ احیاءُ،عِندک یروَن مَقامی،و یَسمَعُونَ کَلامی،و یَرُدوُنَ سَلامی"بعد می گویید:"ءاَدخُلُ یا رَسوُلَ اللهِ،ءاَدخُلُ یا حُجَه اللهِ" 🌿این ارتباط بی واسطه با معصوم است.در زیارت عاشورا می گویید:" یا ابا عبدالله انی اتقرب الی الله و الی رسوله و الی امیرالمومنین و الی فاطمه و الی الحسن و الیک بموالاتک و بالبرائه ممن قاتلک و نصب لک الحرب" ☘اینها ارتباط مستقیم و بی واسطه با معصومین است و اختصاصی به استاد کامل ندارد.ممکن است بگویید منظور از ارتباط مستقیم این است که معصومین با استاد کامل ارتباط مستقیم برقرار می کنند.این هم برای همه امکان پذیر است.اگر کمی توجه قلبی داشته باشید، هنگام سلام دادن پاسخ آنها را هم می شنوید و اینها همه کشف های برزخی و مربوط به عالم مثال و خیال است که انعکاس حقایق بالاتر در این مرتبه است.با کمی انصراف توجه از عالم ماده این کشف ها روی می دهد. 🍁نکته مهمی که در اینجا وجود دارد این است که کشف های برزخی و مثالی نباید مورد گفتگو قرار گیرند.این نوع از کشف ها به دلیل اینکه مرتبی پایینی دارند،در صورتی که به زبان بیایند و ذهن مشغول آنها شود،سالک را در خودش نگه میدارد و مانع از سلوک در مراتب بالاتر می شود.به همین علت عرفان این کشف ها را بیان نمی کنند.حتی بعضی از بزرگان معتقدند که این ها نشانه سستی و پایین بودن مرتبه سلوک است و باید هر چه سریعتر سالک با افزایش معرفت و مراقبه به مرتبه عقول و ارواح برسد. 🍃در مرتبه عقول و ارواح ارتباط با فرشتگان و ارواح معصومین برقرار می شود. این سطح از ارتباط هم نشانه استاد کامل شدن نیست.زیرا تجلی واحدیت وشهود اعیان ثابته راهی طولانی در پیش است. 🌸کسی که به عالم عقول و ارواح رسیده باشد،آنجا را سراسر نور خدا و حضور الهی می بیند،ادراک ارواح کلیه در این مرتبه طوری نیست که بتوان از آن تعبیر کرد به دیدار امام.این مرتبه از کشف،معنوی است و بیان آن با مفاهیم کلی مطابقت دارد.نه تعابیر جزئی. در این مرتبه کسی خود را همراه و همنشین امام علی نمی بیند،بلکه خود را با روحی می بینید،که نور عصمت و ولایت از آن می تابد و این همان نور رسول الله است و نور اهل بیت اوست و صدالبته پیش از آنکه نور آنها باشد و عارف که به خدا توجه دارد،آن را نور خدا می یابد و می نامد.این مقام تجلی نور الهی در جهان هستی و به اصطلاح اعیان خارجیه است و استاد کامل کسی است که به مرتبه علم الهی راه یافته و بر اعیان ثابته اشراف دارد. ☘گذشته از این وجهی برای گفتن این موضوع وجود ندارد.چرا باید کسی بگوید که من با اهل بیت و معصومین ارتباط مستقیم دارم.اولا آیا این سخن به معنای خیالی است،یا به معنای عالم عقول و ارواح کلیه است ویا مراتب بالاتر،ثانیا چه وجهی برای گفتن این موضوع وجود دارد.این ادعا به جهت ابهامی که دارد نه استاد کامل بودن را اثبات میکند و مرتبه سلوک شخص را مشخص می نماید. @mazaheriseyf 🍃🌺