فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ فتوای پزشکان برای آدم کشی 🍃
دکتر روازاده: عجله نکنید...
چند هفته مهلت دهید به جنین برای شنیدن صدای ضربان قلبش ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃 روز جمهوری اسلامی مبارک باد 🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸🍃 اللهم عجل لولیک الفرج 🍃🌸
💞 *شهیدی که بخاطر رضایت پدر از بهشت برگشت💞*
آخرین روزهای اسفند ۱۳۶۴ بود. در بیمارستان مشغول فعالیت بودم. من تکنسین اتاق عمل و متخصص بیهوشی بودم. با توجه به عملیات رزمندگان اسلام تعداد زیادی مجروح به بیمارستان منتقل شده بود. لحظه ای استراحت نداشتیم اتاق عمل مرتب آماده می شد و تیم جراحی وارد می شدند.🍂
داشتم از داخل راهروی بیمارستان به سمت اتاق عمل می رفتم، که دیدم حتی کنار راهروها مجروح خوابیده!! همین طور که جلو میرفتم یک نفر مرا به اسم کوچک صدا زد، برگشتم اما کسی را ندیدم. 🍀می خواستم بروم که دوباره صدایم کرد، دیدم مجروحی کنار راهروی بیمارستان روی تخت حمل بیمار از روی شکم خوابیده و تمام کمر او غرق خون است. رفتم بالای سر مجروح و گفتم شما من را صدا زدی؟ چشمانش را به سختی باز کرد و گفت: بله، منم کاظمینی .چشمانم از تعجب گِرد شد، گفتم محمدحسن اینجا چه کار میکنی؟
محمدحسن کاظمینی سال های سال با من همکلاسی و رفیق بود. از زمانی که در شهرضای اصفهان زندگی می کردیم. حالا بعد از سال ها در بیمارستانی در اصفهان او را میدیدم. او دو برادر داشت که قبل از خودش و در سالهای اول جنگ در جبهه مفقود شده بودند. البته خیلی از دوستان میگفتند که برادران حسن اسیر شده اند. 🌼
بلافاصله پرونده پزشکی اش را نگاه کردم. با یکی از جراحان مطرح بیمارستان که از دوستانم بود صحبت کردم و گفتم این همکلاسی من طبق پروندهاش چندین ترکش به ناحیه کمرش اصابت کرده و فاصله بین دو شانه چپ و راست را متلاشی کرده طوری که پوست و گوشت کمرش از بین رفته، دو برادر او هم قبلاً مفقود الاثر شدند. او زن و بچه هم دارد اگر می شود کاری برایش انجام دهید.🌱
تیم جراحی خیلی سریع آماده شد و محمدحسن راهی اتاق عمل شد دکتر همین که میخواست مشغول به کار شود. مرا صدا زد و گفت: باورم نمیشه، این مجروح چطور زنده مانده بهقدری کمر او آسیب دیده که از پشت می توان حتی محفظه ای که ریه ها در آن قرار می گیرد مشاهده کرد!! دکتر به من گفت: این غیر ممکن است، معمولاً در چنین شرایطی بیمار یکی دو ساعت بیشتر دوام نمی آورد. بعد گفت: من کار خودم را انجام می دهم. اما هیچ امیدی ندارم ، مراقبتهای بعد از عمل بسیار مهم است. مراقب این دوستت باش. عمل تمام شد. یادم هست حدود ۴۰ عدد گاز استریل را با بتادین آغشته کردند و روی محل زخم گذاشتم و پانسمان کردم. دایرهای به قطر حدود ۲۵ سانت، روی کمر او متلاشی بود. روز بعد دوباره به محمدحسن سر زدم حالش کمی بهتر بود، خلاصه روز به روز حالش بهتر شد. یادمه روز آخر اسفند حسابی براش وقت گذاشتم، گفتم فردا روز اول عید است. مردم و بستگان شما به بیمارستان و ملاقات مجروحین میآیند. بگذار حسابی تر و تمیز بشیم همینطور که مشغول بودم و او هم روی شکم خوابیده بود به من گفت می خواهم به خاطر تشکر از زحماتی که برای من کشیدی یک ماجرای عجیب رو برات تعریف کنم. گفتم بگو میشنوم، فکر کردم می خواهد از حال و هوای رزمندگان و جبهه تعریف کنه. ماجرایی را برایم گفت که بعد از سالها هنوز هم وقتی به آن فکر میکنم حال و هوایم عوض میشه.
ادامه ماجرا ... 🧡
محمد حسن بی مقدمه گفت: اثر انفجار را روی کمر من دیدی؟ من با این انفجار شهید شدم، روح به طور کامل از بدنم خارج شد و من بیرون از بدنم ایستادم و به خودم نگاه می کردم یک دفعه دیدم که دو ملک در کنار من ایستادند. به من گفتند: از هیچ چیزی نگران و ناراحت نباش تو در راه خداوند شهید شده و اکنون راهی بهشت الهی خواهی شد. همراه با آن دو ملک به سمت آسمان ها پرواز کردیم در حالی که بدن من همینطور پشت خاکریز افتاده بود. در راه همین طور به من امید می دادند و می گفتند نگران هیچ چیزی نباش. خداوند مقام بسیار والایی را در بهشت برزخی برای شما و بقیه شهدا آماده کرده.
در راه برخی رفقایم را که شهید شده بودند میدیدم آنها هم به آسمان می رفتند. کمی بعد به جایی رسیدیم که دو ملک دیگر منتظر من بودند. دو ملک قبلی گفتند اینجا آسمان اول تمام می شود شما با این ملائک راهی آسمان دوم میشوی از احترامی که به ملائک آسمان دوم گذاشته شد فهمیدم، ملائک آسمان دوم از لحاظ رتبه و مقام از ملائکه آسمان اول برترند. آن دو ملک هم حسابی مرا تحویل گرفتند و به من امید دادند که لحظاتی دیگر وارد بهشت برزخی خواهی شد و هر زمان که بخواهی می توانی به دیدار اهل بیت علیه السلام بروی. بعد من را تحویل ملائکه آسمان سوم دادند. همین طور ادامه داشت تا این که مرا تحویل ملائک آسمان هفتم دادند، کاملا مشخص بود که ملائکه آسمان هفتم از ملائک آسمان ششم برترند. بلافاصله نگاهم به بهشت افتاد. نمی دانید چقدر زیبا بود از هر نعمتی بهترین هایش در آنجا بود. یکباره دیدم که هر دو برادرم در بهشت منتظر من هستند فهمیدم که هر دوی آنها شهید شدهاند. چون قبلاً به ما گفته بودند که آنها اسیر هستند.
خواستم وارد بهشت بشوم که ملائک آسمان هفتم با کمی ناراحتی گفتند : این شهید را برگردانید، پدرش راضی به شهادت او نیست و در مقام بهشتی او تاثیر دارد او را برگردانید تا با رضایت پدرش برگردد. تا این حرف را زدند، ملائک آسمان ششم گفتند چشم ... ♥️
یکباره روح به جسم من برگشت تمام بدنم درد میکرد. من را در میان شهدا قرار داده بودند.🍁 اما یک نفر متوجه زندهبودن من شد و مرا به بیمارستان منتقل کردند و از آنجا راهی اصفهان شدیم. حالا هم فقط یک کار دارم، من بهشت و جایگاه بهشتی خودم را دیدم. حتی یک لحظه هم نمی توانم دنیا را تحمل کنم فقط آمدهام رضایت پدرم را جلب کنم و برگردم. او میگفت و من مات و متحیر گوش میکردم.🍃
روز بعد پدرش حاج عبدالخالق به ملاقات او آمد، پیرمردی بسیار نورانی و معنوی، میخواستم ببینم ماجرا چه می شود وقتی پدر و پسر خلوت کردند ، شنیدم که محمدحسن گفت: پدر شما راضی به شهادت من نیستی؟ پدر خیلی قاطع گفت: خیر.☘
محمد حسن گفت: مگه من چه فرقی با برادرهایم دارم. آنها الان در بهشت هستند و من اینجا.
پدر گفت: اون ها شاید اسیر باشند و برگردند اما مهم این است که آنها مجرد بودند و تو زن و بچه داری من در این سن نمی توانم فرزندان کوچک تو را سرپرستی کنم. از اینجا به بعد رو متوجه نشدم که محمدحسن برای پدرش چه گفت، اما ساعتی بعد وقتی پدرش بیرون رفت و من وارد اتاق شدم محمد حسن خیلی خوشحال بود. گفتم چه شده گفت: پدرم راضی شد. انشاالله می روم آنجایی که باید بروم. من برخی شبها توی بیمارستان کنارش می نشستم برای من از بهشت می گفت، از همان جایی که برای چند لحظه مشاهده کرده بود، می گفت: با هیچ چیزی در این دنیا نمی توانم آنجا را مقایسه کنم. زخمهایش روز به روز بهتر میشد، دو سه ماه بعد ، از بیمارستان مرخص شد شنیدم بلافاصله راهی جبهه شده.🌸
چند روزی از اعزام نگذشته بود که برای سر زدن به خانواده راهی شهرضا شدم، رفقایم گفتن امروز مراسم تشییع شهید داریم. پرسیدم کی شهید شده؟
گفتند: محمد حسن کاظمینی. جا خوردم و گفتم این که یک هفته نیست راهی جبهه شده! به محل تشییع شهدا رفتم. درب تابوت را باز کردم. محمد حسن، نورانی تر از همیشه گویی آرام خوابیده بود. یکی از رفقا به من گفت: بلند شو که پدرش داره میاد. دوست من گفت: خدا به داد ما برسه ممکنه حاجی سر همه ما داد بزنه. دو تا پسرش مفقود شده و سومی هم شهید شد. من گوشه ای ایستادم. پدر بالای سر تابوت پسر آمد و با پسرش کمی صحبت کرد ، بعد گفت: پسرم بهشت گوارای وجودت. دو سال بعد جنگ تمام شد و اُسرای ایرانی آمدند اما اثری از برادران محمد حسن نبود. با شروع تفحص پیکر دو برادر محمد حسن هم پیدا شد و برگشت، و در کنار برادرشان و در جوار مزار حاج ابراهیم همت در گلزار شهدای شهرضا آرام گرفتند...🌿💛
🔺شهدا را با ذکر صلواتی یاد کنیم
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*👆کلیپی بسیارزیبا بانغمه ای که دلهاروپر پرواز میده به سوی آسمان اجابت همراه با احادیثی از کلام اهل بیت درمورد اهمیت نماز صبح وبیداری بین الطلوعین تقدیم شما بیداردلان 🙏🍃🙏🍃🙏🍃🙏🍃🙏🍃🙏🍃*
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⭕️ این کلیپ به شدت هر ببیندهای رو تحت تأثیر قرار میده
🍃 یکی از نادر کلیپ هایی بود که بعد از دیدنش فقط تونستم بگم الله اکبر
🍃 خدایا اینها کجا هستند ما کجا هستیم.
🍃 اینجاست که به جمله معروف شهید بهشتی رسیدم:
که «بهشت را به بها بدهند و نه به بهانه»
🌙ماه مبارک رمضان
برای آن است که یک ماه
مرخصی از زمین
براے سفر به ملکوت بگیریم . . .🌺
خدایا 🙏
ما را به شایستگی
وارد این ماه مبارک کن
🌙حلول #ماه_رمضان ماه بندگی خدا بر تمامی مسلمانان جهان تبریک و تهنیت باد
▫️برگزاری جلسات تفسیر سوره #تغابن در ماه مبارک رمضان با محوریت کتاب تفسیر سوره تغابن، اثر رهبر انقلاب اسلامی
توسط استاد: حجةالاسلاموالمسلمین فخریان
شروع از #سهشنبه سوم ماه رمضان(۱۶ فروردین)، ساعت ۱۶
این جلسات بصورت مجازی و در فضای اسکایروم برگزار میگردد.
لینک ورود به جلسه🔻
https://www.skyroom.online/ch/tmfr/tafsir
🔸با گزینهی #میهمان وارد شوید.
🔹حضور برای عموم آزاد است.
@t_manzome_f_r
▫️مجموعهی تبیین منظومه فکری رهبری
*📢تحدیر (تند خوانی)*
*📕قرآن کریم با حجم کم*
*🌸سلام به همه شماعزیزان*
*✍️ضمن آرزوی قبولی طاعات و عبادات ۳۰ جزء قرآن برای قرائت روزانه تقدیم میگردد*
*دانلود جزء اول*
ahlevela.ir/tahdir/Joze01.mp3
*دانلود جزء دوم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze02.mp3
*دانلود جزء سوم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze03.mp3
*دانلود جزء چهارم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze04.mp3
*دانلود جزء پنجم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze05.mp3
*دانلود جزء ششم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze06.mp3
*دانلود جزء هفتم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze07.mp3
*دانلود جزء هشتم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze08.mp3
*دانلود جزء نهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze09.mp3
*دانلود جزء دهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze10.mp3
*دانلود جزء یازدهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze11.mp3
*دانلود جزء دوازدهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze12.mp3
*دانلود جزء سیزدهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze13.mp3
*دانلود جزء چهاردهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze14.mp3
*دانلود جزء پانزدهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze15.mp3
*دانلود جزء شانزدهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze16.mp3
*دانلود جزء هفدهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze17.mp3
*دانلود جزء هجدهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze18.mp3
*دانلود جزء نوزدهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze19.mp3
*دانلود جزء بیستم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze20.mp3
*دانلود جزء بیست و یکم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze21.mp3
*دانلود جزء بیست و دوم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze22.mp3
*دانلود جزء بیست و سوم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze23.mp3
*دانلود جزء بیست و چهارم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze24.mp3
*دانلود جزء بیست و پنجم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze25.mp3
*دانلود جزء بیست و ششم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze26.mp3
*دانلود جزء بیست و هفتم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze27.mp3
*دانلود جزء بیست و هشتم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze28.mp3
*دانلود جزء بیست و نهم*
ahlevela.ir/tahdir/Joze29.mp3
*دانلود جزء سی ام*
ahlevela.ir/tahdir/Joze30.mp3
*تحدیر روشی از تلاوت قرآن است که قاری در آن علیرغم رعایت کردن قواعد تجوید از سرعت در خواندن نیز بهره میبرد از این رو در زمان یکسان نسبت به ترتیل و تحقیق تعداد آیات بیشتری تلاوت میشود*
*📌حجم هرفایل:حدود۴ مگابایت*
*📌زمان تلاوت هرجزء:حدود۳۵ دقیقه*
❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️❣️
🌸🌿🍃 ماه رمضان مبارک 🍃🌿🌸
ای اهل ایمان، روزه بر شما واجب شد. همانگونه که بر پیشینیان شما واجب شد. باشد تا که رستگار شوید.
eitaa.com/mazareshahid
⭕ ترجمه صوتی و تصویری قرآن کریم 🍃
عالیست. از دست ندهید.
http://www.masoudriaei.com/index.php/quranv/
🌸🌿🍃 رمضان المبارک 🍃🌿🌸
روزه واجب شد از طرف کسی که:
۱- خالق توست.
۲- بیشتر از هر کسی جسم و جان تو را میشناسد.
۳- نسبت به تو از هر کسی مهربانتر است.
۴- بیشتر از هر کسی خیر تو را میخواهد.
۵- پیروی از دستوراتش تو را از نیازهای مادی و معنوی بهرهمند میسازد.
۶- برای رفع مشکلات به صورت اساسی نیازمند او هستی.
انسان عاقل، حامی قادر و توانائی این چنین را با چه چیزی عوض میکند؟
eitaa.com/mazareshahid