eitaa logo
🌷 شهدای گمنام مهرشهر 🌷
345 دنبال‌کننده
5.2هزار عکس
2.6هزار ویدیو
55 فایل
بـی‌پلاڪ‌️افتاده‌امادست‌چینِ‌فاطمہ‌ست💕 آن‌شھیدے‌ڪہ‌بہ‌سر،سربندِ«یازهرا» زده💕 دریافت کمک‌های مردمی برای ساخت یادمان و برگزاری مراسم مذهبی🍃 ۶۱۰۴-۳۳۷۳-۳۳۰۱-۶۸۷۹ به نام یاسر دانائی‌فر🍃 ارتباط با ادمین کانال 👇👇 @Mojahed31350
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹روز تشییع جنازه قرار شد پیکر مطهر شهید را اول ببریم منزل پدرش و بعد داخل شهر تشییع کنیم. وقتی آمبولانس جلوی در ایستاد، جمعیت تابوت را روی دست گرفتند و بردند داخل منزل پدرش. 🔸جمعیت گریه و شیون می‌کردند. بعد از چند دقیقه پدر شوهرم با صدای بلند فریاد کشید و همه را ساکت کرد. بعد خطاب به تابوت شهید کرد و گفت: فرهاد من از تو راضی هستم خدا هم از تو راضی باشد برو به امان خدا اما فقط محمدت را فراموش نکن و به او سر بزن! 🔹بعد از مراسم تدفین و نزدیک غروب محمد داخل ماشین خواب بود. هرچه نوازشش می‌کردیم چشمش را باز می‌کرد و باز هم می‌خوابید. بعد از ساعتی از خواب بیدار شد. می‌گفت بابا اومد پیشم، منو بوسید و برام اسباب بازی خرید، پلیس شده بود و تفنگ داشت، باهاش هاپوها رو می‌کشت…. 🔸فرهاد به قولش وفا کرده و آمده بود. یکی از همرزمانش می‌گفت روز آخر در عملیات به من گفت امروز می‌خواهم اینها (دشمن) را مثل سگ بکشم. 🌷 ⁦🥀 https://eitaa.com/joinchat/695337053Ccb090d0b05
مدتی از پیروزی انقلاب گذشت. شاهرخ نشسته بود مقابل تلویزیون، سخنرانی حضرت امام در حال پخش بود. داشتم از کنارش رد می شدم که یکدفعه دیدم اشک تمام صورتش را پر کرده. ●گفتم: شاهرخ، داری گریه می کنی؟! با دست اشکهایش را پاک کرد و گفت: امام، بزرگترین لطف خدا در حق ماست. ما حالا حالاها مونده که بفمهمیم رهبر خوب چه نعمت بزرگیه، من که حاضرم جونم رو برای این آقا فدا کنم. 🌷 📎منبع: کتاب شاهرخ حُر انقلاب اسلامی @mazareshahid