eitaa logo
🌺مـذهـبـــ🇮🇷ـــانـهـ🌺
1.2هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
6.7هزار ویدیو
74 فایل
#امام_زمان دَرهَیاهو‌یِ‌دنیایی‌پٌـرازجمعیٺ سَلٰام‌بَـراو‌کہ‌جـایَش‌ هَمہ‌جـٰاخـٰالۍاست..! #السلام‌علیڪ‌یابقیة‌الله فروشگاه حرز نجفی لینک کانال https://eitaa.com/joinchat/446824494C4305ede01c برای سفارش حرز به ادمین کانال پیام دهید @herznjfy
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 در فتنه ها، چونان شتر دوساله باش، نه پشتی دارد كه سواری دهد، و نه پستانی تا او را بدوشند. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 آنكه جان را با طمع ورزی بپوشاند خود را پست كرده، و آنكه راز سختی های خود را آشكار سازد خود را خوار كرده، و آن كه زبان را بر خود، حاكم كند، خود را بی ارزش كرده است. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 بخل ننگ، و ترس نقصان است. و تهيدستي مرد زيرك را در برهان كند مي سازد، و انسان تهيدست در شهر خويش نيز بيگانه است. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 ناتواني آفت، و شكيبايي شجاعت، و زهد ثروت، و پرهيزكاري سپر نگهدارنده است. و چه همنشين خوبي است، راضي بودن و خرسندي. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 دانش، ميراثي گرانبها، و آداب، زيورهاي هميشه تازه، و انديشه، آيينه اي شفاف است. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 سينه خردمند صندوق راز اوست، و خوشرويي وسيله دوست يابي، و شكيبايي، گورستان پوشاننده عيبهاست. و نيز فرمود: پرسش كردن وسيله پوشاندن عيب هاست، و انسان از خود راضي، دشمنان او فراوانند. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 صدقه دادن دارويي ثمربخش است، و كردار بندگان در دنيا، فردا در پيش روي آنان جلوه گر است. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 از ويژگيهاي انسان در شگفتي مانيد، كه با پاره اي (پي) مي نگرد، و با (گوشت) سخن می گويد، و با (استخوان) مي شنود، و از (شكافی) نفس می كشد!! 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 چون دنيا به كسي روي آورد، نيكيهاي ديگران را به او عاريت دهد، و چون از او روي برگرداند خوبيهاي او را نيز بربايد. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 با مردم آنگونه معاشرت كنيد، كه اگر مرديد بر شما اشك ريزند، و اگر زنده مانديد، با اشتياق سوي شما آيند. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 اگر بر دشمنت دست يافتي، بخشيدن او را شكرانه پيروزي قرار ده. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 💠 ناتوان ترين مردم كسي است كه در دوست يابي ناتوان است، و از او ناتوان تر آنكه دوستان خود را از دست بدهد. 📒 ┄┅═══✼🦋✼═══┅┄ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
امام صادق (ع) فرمودند: (( چشم چرانی یکی از تیرهای شیطان است و هر کس برای خداوند آن را ترک کند نه برای غیر خدا،خداوند ایمانی که مزه آن را شخص درک کند جایگزین آن خواهد فرمود)). وسائل الشیعه،ج20،ص192 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🦋💫 🧔🏻بنده ای به خداگفت: اگرسرنوشت مراتو نوشته ای✍ 🍁پس چرادعا کنم؟ خداوندگفت: شاید در سرنوشتت🌿 نوشته باشم👇🏻 💕"هر چه دعا کند"💕 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
•| {👌🏻} اگه‌کسی‌ تو‌ کُما‌ باشه؛ خانوادش‌ همه‌ منتظرن‌ ڪه‌برگرده... خیلیامون‌ تو‌کمای‌ گناه‌ رفتیم؛ اَهل‌ بِیت‌ منتظرمونند... وقتش‌نشده‌که‌برگردیم؟! 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
به سوپر گروه ما بپیوندید تا بتونیم کانال رو ارتقا بدیم و مطلب نشر کنیم و صواب ببریم https://eitaa.com/joinchat/436863069C5b1a92e982
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تا حالا توجه کردین... در برابر آینه اگه خندان باشی😊 چهره‌ای خندان می‌بینی✅ و اگه گریان باشی😭 چهره‌ای گریان رو تماشا می‌کنی✅ چی میخوام بگم❗️❗️❗️ این دنیا هم آینه‌واره به خاطر همین شما همونی رو می‌بینی که هستی و انجام می‌دی✅ هر دست که دادند همان دست گرفتند👌 این فرمولیه که قرآن کریم داره و می فرماید: 🌺إِنْ أَحْسَنْتُمْ أَحْسَنْتُمْ لِأَنْفُسِكُمْ وَإِنْ أَسَأْتُمْ فَلَهَا🌺 یعنی اگر خوبی کنی خوبی می‌بینی و اگر بدی کنی بدی می‌بینی. التماس دعا✋ 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
ای زن به تو از فاطمه این گونه خطاب است ارزنده ترین زینت زن حفظ حجاب است🧕🧕🏻🏻 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
📛برادرم مردان با غیرت قب→ل از اینکه زن محجه داشته باشن⬇️ {چشمان} محجبه ..... دارند 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺 🌸@mazhabane_313🌸 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺
🔴 (قسمت ۱۳) 📘از دیگر اتفاقاتی که در آن بیابان مشاهده کردم این بود که برخی از آشنایان که قبلا از دنیا رفته بودند را دیدم. 🔆 یکی از آنها عموی خدابیامرزم من بود، او را دیدم که در یک باغ بزرگ قرار دارد. ✅سوال کردم: عموجان این باغ زیبا را در نتیجه کار خاصی به شما دادند؟ 🔰گفت: من و پدرت در سنین کودکی یتیم شدیم. پدر ما یک باغ بزرگ را به عنوان ارث برای ما جا گذاشت اما شخصی آمد و قرار شد در باغ ما کار کند. اما او با چند نفر دیگر کاری کردند که باغ از دست ما خارج شد. آنها باغ را فروختند و البته هیچکدام عاقبت به خیر نشدند و در اینجا نیز همه آنها گرفتارند... ⛔️ چون با اموال یتیم این کار را کردند، حالا این باغ را به جای باقی که در دنیا از دست دادم به من داده‌اند تا با یاری خدا در قیامت به باغ اصلی برویم. 🌴بعد اشاره به در دیگر باغ کرد و گفت: این باغ دو در دارد که یکی از درهای باغ برای پدر شماست که به زودی باز می شود... 🌲 باغ بزرگ دیگری آنجا بود که متعلق به یکی از بستگان ما بود. به خاطر یک وقف بزرگ صاحب این باغ شده بود. ☘همانطور که به باغ خیره بودم یکباره تمام باغ سوخت و تبدیل به خاکستر شد! 🍁 بنده خدا با حسرت به اطرافش نگاه می‌کرد... شگفت‌زده پرسیدم: چرا باغ شما سوخت؟؟ 🎋 گفت: پسرم اینها همه از بلایی است که پسرم بر سر من می آورد،او نمی گذارد ثواب خیرات این زمین به من برسد... ✨پرسیدم: حالا چه می‌شود؟ چه کار باید بکنید؟! گفت: مدتی طول می‌کشد تا دوباره با ثواب خیرات باغ من آباد شود به شرطی که پسرم نابودش نکند. 💥 من در جریان ماجرای زمین وقفی و پسر ناخلف اش بودم، برای همین بحث را ادامه ندادم. ✨آنجا می توانستیم به هر کجا که می‌خواهیم سر بزنیم یعنی همین که اراده می کردیم بدون لحظه ای درنگ به مقصد می‌رسیدیم. 💫 پسر عمه ام در دوران دفاع مقدس شهید شده بود ،دوست داشتم جایگاهش را ببینم. بلافاصله وارد باغ بسیار زیبایی شدم. 🌕 مشکلی که در بیان مطالب آنجاست عدم وجود مشابه در این دنیا است... 🌏 یعنی نمی دانیم زیبایی‌های آنجا را چگونه توصیف کنیم؟! کسی که تاکنون شمال ایران و دریا و سرسبزی جنگل‌ها را ندیده و تصویر و فیلمی از آن جا ندیده هرچه برایش بگویم نمی تواند تصور درستی در ذهن خود ایجاد کند. ❄️حکایت ما با بقیه مردم همینگونه است. ما باید به گونه‌ای بگوییم که بتواند به ذهن نزدیک باشد. 🌴 وارد باغ بزرگ شدم که انتهای آن مشخص نبود. از روی چمن هایی رد می شدم که بسیار نرم و زیبا بودند. بوی عطر گلهای مختلف مشام انسان را نوازش می داد. 🌳درختان آنجا همه نوع میوه‌ای را داشتند، میوه های زیبا و درخشان... بر روی چمن ها دراز کشیدم. مثل یک تخت نرم و راحت و شبیه پرقو بود. بوی عطر همه جا را گرفته بود . 🌾صدای پرندگان و شرشر آب رودخانه به گوش می‌رسید. اصلا نمی شد آنجا را توصیف کرد. 🍀 به بالای سرم نگاه کردم درختان میوه و میوه و یک درخت نخل پر از خرما دیدم . ✅با خودم گفتم: خرمای اینجا چه مزه‌ای دارد؟ یک باره دیدم درخت نخل به سمت من خم شد. 🔆 دستم را بلند کردم و یکی از خرماها را چیدم و داخل دهان گذاشتم. ♻️ نمی‌توانم شیرینی آن خرما را با چیزی در این دنیا مثال بزنم، اینجا اگر چیزی خیلی شیرین باشد باعث دلزدگی می‌شود. اما نمی‌دانید آن خرما چقدر خوشمزه بود. 💠 از جا بلند شدم به سمت رودخانه رفتم.در دنیا معمولا در کنار رودخانه‌ها زمین گل آلود است و باید مراقب باشیم تا پای ما کثیف نشود. 💠اما همین که به کنار رودخانه رسیدم دیدم اطراف رودخانه مانند بلور زیباست... به آب نگاه کردم آنقدر زلال بود که تا انتهای رود مشخص بود دوست داشتم بپرم داخل آب. ✅ اما با خودم گفتم بهتر است سریعتر بروم سمت قصر پسر عمه. آن طرف رود یک قصر زیبای سفید و بزرگ نمایان بود نمی‌دانم چطور توصیف کنم. ♻️با تمام قصر های دنیا متفاوت بود. تمام دیوارهای قصر نورانی بود میخواستم به دنبال پلی برای عبور از رودخانه باشم اما متوجه شدم می توانم از روی آب عبور کنم 🔆با پسر عمه صحبت می کردم، او گفت:ما در اینجا در همسایگی اهل بیت هستیم. میتوانیم به ملاقات امامان برویم و این یکی از نعمت‌های بزرگ بهشت برزخی است... ادامه دارد...
🔴 (قسمت ۱۴) 🍃اوایل ماه شعبان بود که راهی مدینه شدیم. یک روز صبح در حالی که مشغول زیارت بقیع بودم متوجه شدم که مأمور وهابی دوربین یک پسر بچه را که می خواست از بقیع عکس بگیرد را گرفته. ♦️جلو رفتم و به سرعت دوربین را از دست او گرفتم و به پسربچه تحویل دادم. 🍀بعد به انتهای قبرستان رفتم در حال خواندن زیارت عاشورا بودم که به مقابل قبر عثمان رسیدم. 💥همان مامور وهابی دنبال من آمد و چپ چپ به من نگاه می کرد. یکباره دستم را گرفت و به فارسی و با صدای بلند گفت: چی میگی؟داری لعنت می کنی؟ گفتم:نخیر دستم را ول کن! 💠 اما او داد میزد وبقیه مامورین را دور خودش جمع کرد. یکدفعه به من نگاه کرد و حرف زشتی را به مولا امیرالمومنین زد. 🔴من دیگر سکوت را جایز ندانستم، یکباره کشیده محکمی به صورت او زدم . چهار مامور به سر من ریختند و شروع به زدن کردند. 🔆 یکی از مامورین ضربه محکمی به کتف من زد که درد آن تا ماه ها مرا اذیت می کرد. چند نفر جلو آمدند و مرا از زیر دست آنها خارج کردند و فرار کردم. ♻️اما در لحظات بررسی اعمال ماجرای درگیری در قبرستان بقیع را به من نشان دادند و گفتند: شما خالصانه و به عشق مولا با آن مأمور درگیر شدی و کتف شما آسیب دید و برای همین در نامه عمل شما ثبت شده است. 🔰 در این سفر کوتاه به قیامت نگاه من به شهید و شهادت تغییر کرد، علت آن هم چند ماجرا بود: 🔷یکی از معلمین و مربیان شهر ما در مسجد محل تلاش فوق العاده‌ای داشت که بچه‌ها را جذب می‌کرد. ♦️خالصانه فعالیت می‌کرد و در مسجدی شدن ما هم خیلی اثر داشت. ▪️ این مرد خدا یک بار که با ماشین در حرکت بود از چراغ قرمز عبور کرد و سانحه شدید رخ داد و ایشان مرحوم شد 🔶من این بنده خدا را دیدم که در میان شهدا و هم درجه آنها بود.ایشان به خاطر اعمال خوبی که در مسجد و محل داشت و رعایت دستورات دین به مقام شهدا دست یافته بود. 🔵 اما سوالی که در ذهن من بود تصادف او و عدم رعایت قانون و مرگش بود! ☘ایشان به من گفت: من در پشت فرمان ماشین سکته کردم و از دنیا رفتم و سپس با ماشین مقابل برخورد کردم. هیچ چیزی از صحنه تصادف دست من نبود... 🌾 در جایی دیگر یکی از دوستان پدرم که اوایل جنگ شهید شده بود و در گلزار شهدای شهرمان به خاک سپرده شده بود را دیدم. 🍁 اما او خیلی گرفتار بود و اصلاً در رتبه شهدا قرار نداشت. تعجب کردم تشییع او را به یاد داشتم که در تابوت شهدا بود! ⚡️خودش گفت: من برای جهاد به جبهه نرفتم به دنبال کاسبی و خرید و فروش بودم که برای خرید جنس به مناطق مرزی رفتم که آنجا بمباران شد. 💥بدن ما با شهدای رزمنده به شهر منتقل شد و فکر کردند من رزمنده ام و... 🌸 اما مهم ترین مطلبی که از شهدا یادم‌ ماند مربوط به یکی از همسایگان ما بود. 🌒 خوب به یاد داشتم که در دوره دبستان آخر شب وقتی از مجلس قرآن به سمت منزل آمدیم از یک کوچه باریک و تاریک عبور کردیم. 💥از همان بچگی شیطنت داشتم، زنگ خانه مردم را می زدیم و سریع فرار می کردیم. 💥یک شب دیرتر از بقیه دوستانم از مسجد راه افتادم. همان کوچه بودم که دیدم رفقای من که زودتر از کوچه رد شدن یک چسب را به زنگ یک خانه چسبانده اند، صدای زنگ قطع نمی‌شد. ✨ پسر صاحبخانه یکی از بسیجیان مسجد محل بود، بیرون آمد چسب را از روی زنگ جدا کرد و نگاهش به من افتاد. ❄️شنیده بود که من قبلا از این کارها کرده ام، برای همین جلو آمد و مچ دستم را گرفت و گفت باید به پدرت بگویم چه کار می کنی! 🌿 هرچه اصرار کردم که من نبودم بی فایده بود.مرا مقابل منزل ما برد و پدرم را صدا زد.پدرم خیلی عصبانی شد و جلوی چشم همه حسابی مرا کتک زد. 🥀 این جوان بسیجی که در اینجا قضاوت اشتباهی داشت در روزهای پایانی دفاع مقدس به شهادت رسید. 🌿 این ماجرا و کتک خوردن به ناحق من در نامه اعمالم نوشته شده بود که به جوان پشت میز گفتم: ❓ چطور باید حقم را از آن شهید بگیرم او در مورد من زود قضاوت کرد! ♻️جوان گفت: لازم نیست که آن شهید به اینجا بیاید. من اجازه دارم آنقدر از گناهان تو ببخشم تا از آن شهید راضی شوی. 🔆خیلی خوشحال شدم و قبول کردم.حدود یکی دو سال از گناهان اعمال من پاک شد تا جوان پشت میز گفت راضی شدی؟ گفتم بله عالیه. 🔆لبته بعدا پشیمان شدم که چرا نگذاشتم تمام اعمال بدم را پاک کند.. اما باز بد نبود. ✅ همان لحظه آن شهید را دیدم و روبوسی کرد،خیلی از دیدنش خوشحال شدم. گفت: با اینکه لازم نبود اما گفتم بیایم از شما حلالیت بطلبم. هرچند شما هم به خاطر کارهای گذشته در آن ماجرا بی تقصیر نبودی... ادامه دارد.. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔰 مقام معظم رهبری برای سلامتی مردم آبرویش را هزینه کرد. 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺 🌸@mazhabane_313🌸 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺
امام خامنه‌ای: شهادت سلیمانی یک حادثه‌ی تاریخی است، یک حادثه‌ی معمولی نیست که از یاد تاریخ برود؛ این در تاریخ ثبت شد به عنوان یک نقطه‌ی روشن. و شهید [سلیمانی]، هم قهرمان ملّت ایران شد و هم قهرمان امّت اسلامی شد؛ این نکته‌ی اساسی است. 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺 🌸@mazhabane_313🌸 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بدانیددراونجایی که فکرنمیکنیدمادرنزدیک شماییم.. 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺 🌸@mazhabane_313🌸 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ماجرای حفر ۱۲۰ حلقه چاه به دستور حاج قاسم در منطقه محروم جازموریان مردم منطقه اسلحه های غیرمجاز خود را داوطلبانه تحویل دادند 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺 🌸@mazhabane_313🌸 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺
وقتی گناه میکنی انگار یه سم خطرناک خوردی😱 پس زودی باید بری دنباله خارج کردنش🤢🤭 با معجزه ای به نام توبه اثاره ترسناکه گناه که وارده وجودمون شده از وجودمون خارج میشه👏 ❌پس هیچ وقت نزار بین گناه و توبه کردنت فاصله بیوفته یادت باشه مرگ عادت نداره کسیو خبر کنه همینجوری بی خبر میادو اون موقع دیگه هیچ توبه ای ازت پذیرفته نیست که نیس💔 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺 🌸@mazhabane_313🌸 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺
به نامِ خدایۍ ڪه حرف های نگـفـتھ را هم میداند..🦋 خدایا توڪه حال مان را میبینی✨ همه‌ی مشڪلاٺ گفتھ و نگفتھ را🌪 همان گونه که خودن صلاح میدانی⚡️ حل ڪن🙂 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺 🌸@mazhabane_313🌸 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺
[♥️✨] جوری باش ڪه‌ هروقت‌ امام‌ زمان ‹عج› یاد‌ِ تو‌ افتاد ↷ با‌ لبخند‌ بگه‌ خدا حفظش‌ ڪنه :)’🌱 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺 🌸@mazhabane_313🌸 🌺🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌺
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✋🏻 حسن ای حُسن تو حُسن ازلی   نو رسولی ز دامان ولی نیمه ماه صیام ماه تمامی زتو روشن رخ زهرای علی  💚 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🦋اصلی ترین نشانه ایمان اگر احساس امید داریم، خوشحالیم ،آرامش داریم ما متوکلیم و به ایمان داریم. 🌺🍃اما اگر میترسیم اگر نگران و افسرده هستیم اگر دائما عصبانی و حسود و زودرنج و بدخلق هستیم پس به خداوندی که منبع آرامش و سلامتی و مهربانی است، ایمان نداریم. 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
°°° °| کتاب خوب بخونیم |°🌱 📚کشتی پهلو گرفته نویسنده:سید مهدی شجاعی 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 🌹@mazhabane_313🌹 🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا