eitaa logo
💖❤️منتظر شهادتیم 💖❤️
119 دنبال‌کننده
7هزار عکس
1.4هزار ویدیو
213 فایل
مدیر عامل کانال @mmrn427 290..................🚗..................280
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
هیچ وقت نماز را نخوان تا دیگران از تو تعریف کنند ؛نمازت را بخوان تا خداوند در مقابل فرشتگانش از تو تعریف کند. @mazhabi8888 ↷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ [
هدایت شده از چنل محافظ کانال دخترای زینبی پسرای حیدری
این کانال برای محافظ کانال مذهبی هست بیاین تا اتفاقی افتاد اینجا رو داشته باشیم https://eitaa.com/joinchat/3845521518C30a98a80f7 این لینکه بزنین روش بیاین
‌: ⭕️ اگر توانستید با این متن اشک نریزید... بسیااار زیباست 👇 ⚠️ امروز عجب روزی بود! همه غافلگیر شدیم. ما در خانه بودیم. پدر خواب بود. مادر در آشپزخانه مشغول پخت و پز. من و برادر کوچکم سر کنترل تلویزیون جر‌ّ و ‌بحث می‌کردیم! که ناگهان آن صدای عجیب و دلنشین در خانه پیچید. آیه‌ای از قرآن. به خیال اینکه شاید صدا از بیرون آمده، پنجره را باز کردم و دیدم که صدا در خیابان نیز به وضوح می‌آید. 🔊 صدایت آشنا و پُر‌رنج بود؛ پدرم بی‌درنگ از خواب پرید. مادرم با کفگیر به زمین تکیه داده بود. من و برادرم کنترل را به کناری پرت کردیم و سراپا گوش شدیم. اصلاً مجری تلویزیون و مهمانان آن هم از جای خود بلند شده بودند و با دهانی باز و چشمانی متعجب، آسمان را ور‌انداز می‌کردند. و تو خود را معرفی کردی: ⚪️ « ای اهل عالم! من بقیه‌الله و حجت و جانشین خداوند روی زمینم... » 😍 باورمان نمی‌شد.‌ آن‌جا بود که گُل از گُلمان شکفت و زیر لب سلام دادیم: «السلام علیک یا بقیه‌‌الله فی ارضه» 🔰 بعد با طنین محمدی‌ات ما را خواستی:«...در حقّ ما از خدا بترسید و ما را خوار نسازید، یاریمان کنید که خداوند شما را یاری کند. امروز از هر مسلمانی یاری می طلبم». وصف نشدنی است. در پوست خود نمی‌گنجیدیم. پدرم همان پایین تخت به سجدهٔ شکر افتاد. مادرم سرش روی زانو بود و های های گریه می‌کرد و من و برادرم به خیابان دویدیم. 👈 خودت دیدی که کوچه و خیابان غلغله بود! مردم مثل مورچه‌هایی که خانه‌هایشان اسیر سیلاب شده، بیرون می‌ریختند. یکی دکمه پیراهنش را بین راه می‌بست، دیگری گِرِه روسری‌اش را میان کوچه محکم می‌کرد، عده‌ای زیر‌ بغل پیرزنی ناراحت را که پایه عصایش بخاطر عجله شکسته بود گرفته بودند و دیدی آن کودکی که به عشق تو کفش‌های پدرش را با عجله پوشیده بود و هی می‌افتاد! 💠 مردمی که روزی از سلام کردن به یکدیگر اکراه داشتند، خندان به هم تبریک می‌گفتند. قنادی، رایگان شیرینی پخش می‌کرد و دَم گل‌فروشیِ سر خیابان، مردم صف بسته بودند برای خرید گل ولو یک شاخه برای تهنیت به گل نرگس! 🔸 ماشین‌ها بوق‌زنان و بانوان کِل‌کشان و گلاب‌پاشان، پشت سر جمعیت عظیمی از جوانان به راه افتادند. جوانانی که دست می افشاندند و با شور می‌خواندند: «صلّ علی محمد *** حضرت مهدی آمد» 📺 خیلی از نگاه‌ها به ویترین یک تلویزیون‌ فروشی در آن سوی خیابان دوخته شده بود تا اولین تصویر جمال زیبایت، مخابرهٔ جهانی شود. نذر ۳۱۳ صلوات کردم مبادا اَجنبی چشم زخمت بزند. وقتی چهره دلربایت به قاب تلویزیون آمد، شیشهٔ مغازه غرق بوسه شد. یکی بلندبلند صلوات می‌فرستاد، دیگری قسم می‌خورد که تو را قبلاً در محله‌شان دیده وخیلی‌ها اشک‌هایشان را با آستین پاک می‌کردند تا یک دل سیر تماشایت کنند. 🌅 در این مدت که علائم پیش از ظهور یکی پس از دیگری نمایان می‌شد، دل شیعیانت مثل سیر‌ و‌ سرکه می‌جوشید اما کسی فکر نمی‌کرد به این زودی‌ها ببیندت. 🔆 راست گفت جدّت رسول خدا که فرمود: «مَثَلِ ظهور مهدی، مَثَلِ برپایی قیامت است. مهدی نمی‌آيد مگر ناگهانی» قسم می‌خورم این اثرِ دعای توست که تا کنون ما زیر عَلَمت مانده‌ایم. 😭 کاش زودتر برسی...
✍ گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ. به یکی از سمت راستی‌ها گفت: «تو کیستی؟» گفت: «عقل.» پرسید: «جای تو کجاست؟» گفت: «مغز.» از دومی پرسید: «تو کیستی؟» گفت: «مهر.» پرسید: «جای تو کجاست؟» گفت: «دل.» از سومی پرسید: «تو کیستی؟» گفت: «حیا.» پرسید: «جایت کجاست؟» گفت: «چشم.» سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟» جواب داد: «تکبر.» پرسید: «محلت کجاست؟» گفت: «مغز.» گفت: «با عقل یک جایید؟» گفت: «من که آمدم عقل می‌رود.» از دومی پرسید: «تو کیستی؟» جواب داد: «حسد.» محلش را پرسید. گفت: «دل.» پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟» گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.» از سومی پرسید: «کیستی؟» گفت: «طمع.» پرسید: «مرکزت کجاست؟» گفت: «چشم.» گفت: «با حیا یک جا هستید؟» گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود‌. @mazhabi8888
💛💛💛 رزق معنوی روز تکه ای از مناجات شعبانیه🧡 ای خدا دورد فرست برمحمدوآل محمد وچون ترابخوانم دعای مرا اجابت فرما وهرگاه ترا ندا کنم ندایم بشنو وچون باتومناجات کنم بحالم توجه فرما که من بسوی تو گریخته ام ودر حضور حضرتت ایستاده درحالی که بدرگهت بحال پریشانی تضرع وزاری میکنم وبه آنچه نزد توست چشم امید دارم وتو ازدلم آگاهی وحاجاتم را میدانی وضمیر مرا میشناسی وهیچ امری ازامور دنیا وآخرت از تو پوشیده نیست وبه آنچه میخواهم که به زبان اظهار کنم واز حوائجم سخن گویم وآنچه برای حسن عاقبتم بتو امید دارم همه را میدانی.... 💛💛💛
☘☘☘☘☘☘☘ 👇 : 🕊🌹 خدا الله علیه و آله : که در #💖شب دهم ماه ٬ 💖چهار رکعت بگزارد که در حمد را بار و 💖آیةالکرسی را بار و 💖کوثر را بار کسی که این 🔷 به 💖فرشتگانش می فرماید : 💖هزار برای او و 💖صد درجه برای او ببرید 💖هزار در او کنید و بر او نبندید و او و 💖پدر و 💖مادرش و می شوند منبع : اقبال الاعمال ص ۲۰۶  ☘☘☘☘☘☘☘☘
• مانتــو ھرچقدم زور بزنه بلــند و گشاد باشه؛ آخرش "چادر" نمیشهッ •↷‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @mazhabi8888
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷 🍃قراربراین است که هرشب ۱۴صلوات به نیت خاص همان شب ختم گردد 🌷 🍃صلواتهای امشب به حضرت موسی بن جعفر وحضرت علی بن موسی الرضا وحضرت محمدبن علی وحضرت علی بن محمدعلیهم السلام هدیه میگردد🌷 🌷ارسال فراموش نشود🌷 🍃🍃🌷🍃🍃🌷🍃🍃