#تلنگــر‼️
میگم برادر تو اسم خودت و گذاشتی شیعه ؟؟؟؟
آهان یادم نبود!!! رهرو امام علی باید عکس ناموسشو پروفایل کنہ. ...😏
ببخشید برادر یادم نبود که آخہ مردی گفتن
غیریتی گفتن...☹️
هییییی...
یادم نبود تو فضای مجازی که محرم نامحرم
نداریم 🙃:😔
یادم نبود کہ غیرت اینجا معنی نداره....😕
آخه میدونید اینجا همه باهم خواهر برادرن.....☺️:😟
کسی هم پروفایل ناموستو ببینہ جای برادر یا خواهر دیگہههه....😣😭
تورو خدا 🙏
تورو خدا 🙏
حتی اگر هم کسی پروفایلتونو چک نمیکنہ خدا و امام زمانتون که میبینن😢💔
یکم حرمت خون شهدا رو نگه داریم.....
به خدا چیز زیادی از ما نمیخواݩ 🍃🌸🍃
تویی که با خواهرت یا مادرت یا همسرت عکس
میزاری واسه پروفایل
ده نفر اونو میبینن🚫.بعد همین شما مذهبی رو مسخره میکنن
نکنید
بہ فکر دل امام زمان(عج) و زهرای فاطمه(س) باشید✨💔✨
لطفا🙏
✅#یہ_کلمہ_حرف_حسابــ ✌️
✅#حیا ✋
✅#ایمان ❣
#اللھمعجݪالولیڪاݪفࢪج💔
╔═🍃🕊🍃═════╗
@MazhabiiiTor✨💚✨
╚═════🍃🕊🍃═╝
#تلنگرانہ
#حجاب زمانی زیباست که با #حیا عجین شده باشد ...👌
🔴 حیا که نباشه چادر سیاه هم محجبه ات نمیکنه ...😏
حضورمون و فعالیتمون در فضای مجازی بی فایده ست ...❌
اگر ندونیم دشمن حیامون را نشونه گرفته ...😥
#شیطان به من محجبه نمیگه چادرت را بردار ! 😈
چون می دونه من این کار را نمیکنم ...❌
🔴 میگه عکســت را در معرض دید نامحرم قرار بده ...😱
🔴 میگه شوخی با نامحرم ، چت کردن با نامحـرم در این فضا مشکلی نداره ...😱
🔴 میگه با ناز و ادا صحبت کردن و فرستادن استیکر در پست ها و نظرها مشکلی نداره ...😷😱
🔴 میگه دلبری از پسرهای مذهبی در فضای مجازی اشکالی نداره ...😡😳
🔴 میگه تو عکسی را که میخوای بگذار ...😡😐
طوری که دوست داری خطاب کن نامحرم رو و باهاش مثل یه خواهر صحبت کن ..😐.
بیخیالِ ذهن و دل جوان های مجرد و متاهل ...😡😏
🔴 و اینطور میشه که کم کم شاهد کم شدن حیامون میشیم ...😥
و امان از روزی که حیا برود ...
🍃@MazhabiiiTor🍃
#تلنگرانه ⚠️
#تفڪرانہ
این روزها فقط گفتن جمله
خواهرم #حجاب خواهرم #حیا
ڪافۍنیست😕
اول باید بگیم برادرم #غیرت😏
دشمن قبل ازاینڪه #حجاب
و #حیا رو از دختران وخانم ها بگیره #غیرت و #تعصب و از
پسرها ومردها گرفته 😔
این روزها زن هاۍزیادۍ رو
میبینیم ڪه همراه همسرانشون
تو خیابون راه میرن و انقدر
بدحجابن ڪه نگاه👀خیلیا رو به
خودشون جلب میڪنن اون لحظه میگیم چه مرد بۍغیرتۍ داره 😏😒
مردهاۍایرانۍبه #غیرت
و#ناموس پرستۍمعروفن😊
برادرم حرمت خون شهدا رو نگه
دار شهدا غیرتشون ورد زبون بود
پس ڪارۍنڪن ڪه خداۍنڪرده
بهت گفته بشه بۍغیرت 😟😓
#برادرم #غیرت
#خواهرم#حیا
🍀@MazhabiiiTor🍀
#تلنگࢪانـღـ🥀♥️
#بهخودمونبیایم😞🤲🏻
_خواهࢪے[🧕]↷*
_داداشے [👨]↷*
💡این ڪلمات #حࢪمت دارنـ🚦✨
میگن جایے ڪھ تۅ باشے با #نامحࢪم
نفࢪ سوم #شیطانھ...!😈♨️*
بعضےا زما بچھ مذهبےها،خۅدمان را زدھایم بہ آن ࢪاه🛤🚧*
↫کہ ما یاور امام زمانیمـ🤩🖐🏻*
↫ما شهداے آیندھ ایمـ!! ۅ...🎇*
چࢪا دقت نمیڪنیم‼️
ڪہ بھ صࢪف گفتن ڪلمھ "برادࢪ" یا "خواهࢪ" ڪسے برادر یا خواهر دیگࢪۍ نشدھ...📲|••*
ۅ حق #صمیمے شدن ࢪا نداࢪد؛
چھ زن، چھ مࢪد💣|••*
صمیمیت #محࢪمیت نمےآۅࢪد📛|••*
جامعہ مجازۍ مهدوۍ اینست🌐⁉️*
مۅاظب #شڪلڪ ࢪد ۅ بدل ڪردن..
بین #نامحࢪمان ۅ... 👫*
این ࢪوایت ࢪا بھ خاطࢪ داشتھ باشیم ڪھ:
#ایمان ۅ #حیا قرین یڪدیگرند➕|••*
اگر یڪے ࢪفت ، دیگࢪۍ هم خۅاهد ࢪفت⚓️|•
مࢪاقب دینمان ۅ دین ڪسانے ڪھ دۅستشان داࢪیم باشیم🎈|•*
🌺@MazhabiiiTor🌺
🍃خواستم از خونه برم بیرون گفتم یه چڪ ڪنم ببینم همه چے سرجاشه!!
#نجابت: حاضر√
#حـیا: حاضر√
#پاڪدامنے: حاضر√
#غــرور: حاضر√
چـادر:؟
چـادر:؟
#چادرم 🖤🍃میگه:
اگر همگے حاضرند منم هستم وگرنه دورِ من یڪیو خط بڪش ڪه آبرو دارم!!
❤️چه ڪنم چــادر است دیگر!
بدون حیا جایے با من نمے آید..😌
#چادرےام✌️
#امانتدارچـادرمادرمزهـــــرا(س) 💚
..❤️✨. .
#اَلَّلهُمـّ_عجِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌼
#خادم_الزهرا🦋
🌷@MazhabiiiTor🌷
رمان زیبای🦋[تنها میان داعش]🦋 پارت ۴✨
با لبخندی زشت سلام کرد و من فقط به دنبال حفظ #حیا و #حجابم بودم که با یک دست تلاش میکردم خودم را پشت لباسهای در آغوشم پنهان کنم و با دست دیگر شالم را از هر طرف میکشیدم تا سر و صورتم را بیشتر بپوشاند.
? آشکارا مقابل پله ایوان ایستاده بود تا راهم را سد کرده و معطلم کند و بیپروا براندازم میکرد. در خانه خودمان اسیر هرزگی این مرد #اجنبی شده بودم، نه میتوانستم کنارش بزنم نه رویش را داشتم که صدایم را بلند کنم.
دیگر چارهای نداشتم، به سرعت چرخیدم و با قدمهایی که از هم پیشی میگرفتند تا حیاط پشتی تقریباً دویدم و باورم نمیشد دنبالم بیاید!
? دسته لباسها را روی طناب ریختم و همانطور که پشتم به صورت نحسش بود، خودم را با بند رخت و لباسها مشغول کردم بلکه دست از سرم بردارد، اما دستبردار نبود که صدای چندشآورش را شنیدم :«من عدنان هستم، پسر ابوسیف. تو دختر ابوعلی هستی؟»
دلم میخواست با همین دستانم که از عصبانیت گُر گرفته بود، آتشش بزنم و نمیتوانستم که همه خشمم را با مچاله کردن لباسهای روی طناب خالی میکردم و او همچنان زبان میریخت :«امروز که داشتم میومدم اینجا، همش تو فکرت بودم! آخه دیشب خوابت رو می دیدم!»
? شدت طپش قلبم را دیگر نه در قفسه سینه که در همه بدنم احساس میکردم و این کابوس تمامی نداشت که با نجاستی که از چاه دهانش بیرون میریخت، حالم را به هم زد :«دیشب تو خوابم خیلی قشنگ بودی، اما امروز که دوباره دیدمت، از تو خوابم قشنگتری!»
نزدیک شدنش را از پشت سر بهوضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد…
? نزدیک شدنش را از پشت سر به وضوح حس میکردم که نفسم در سینه بند آمد و فقط زیر لب #یاعلی میگفتم تا نجاتم دهد.
با هر نفسی که با وحشت از سینهام بیرون میآمد #امیرالمؤمنین (علیهالسلام) را صدا میزدم و دیگر میخواستم جیغ بزنم که با دستان #حیدریاش نجاتم داد!
? بهخدا امداد امیرالمؤمنین (علیهالسلام) بود که از حنجره حیدر سربرآورد! آوای مردانه و محکم حیدر بود که در این لحظات سخت تنهایی، پناهم داد :«چیکار داری اینجا؟»
از طنین #غیرتمندانه صدایش، چرخیدم و دیدم عدنان زودتر از من، رو به حیدر چرخیده و میخکوب حضورش تنها نگاهش میکند. حیدر با چشمانی که از عصبانیت سرخ و درشتتر از همیشه شده بود، دوباره بازخواستش کرد :«بهت میگم اینجا چیکار داری؟؟؟»
? تنها حضور پسرعموی مهربانم که از کودکی همچون برادر بزرگترم همیشه حمایتم میکرد، میتوانست دلم را اینطور قرص کند که دیگر نفسم بالا آمد و حالا نوبت عدنان بود که به لکنت بیفتد :«اومده بودم حاجی رو ببینم!»
حیدر قدمی به سمتش آمد، از بلندی قد هر دو مثل هم بودند، اما قامت چهارشانه حیدر طوری مقابلش را گرفته بود که اینبار راه گریز او بسته شد و #انتقام خوبی بابت بستن راه من بود!
? از کنار عدنان با نگرانی نگاهم کرد و دیدن چشمان معصوم و وحشتزدهام کافی بود تا حُکمش را اجرا کند که با کف دست به سینه عدنان کوبید و فریاد کشید :«همنیجا مثِ سگ میکُشمت!!!»
ضرب دستش به حّدی بود که عدنان قدمی عقب پرت شد. صورت سبزهاش از ترس و عصبانیت کبود شد و راه فراری نداشت که ذلیلانه دست به دامان #غیرت حیدر شد :«ما با شما یه عمر معامله کردیم! حالا چرا مهمونکُشی میکنی؟؟؟»
? حیدر با هر دو دستش، یقه پیراهن عربی عدنان را گرفت و طوری کشید که من خط فشار یقه لباس را از پشت میدیدم که انگار گردنش را میبُرید و همزمان بر سرش فریاد زد :«بیغیرت! تو مهمونی یا دزد #ناموس؟؟؟»
🌼@MazhabiiiTor🌼
🌸 چادرم میگوید...
اگر همہ چیز سر جایش باشد...
❤️ نجابت تو ...
💛 #حیا ے تو ...
💚 پاڪدامنے تو ...
💙 #غرور تو ...
😌 من هم هستم...
🙏 و الا دور من را خط بڪش ڪہ آبرو دارم❗️
🍃#چادر است دیگر
👌 بدون حیا جایے با من نمی آید
#چادرانہ✨🦋
#غریب_طوس 🌹🍀
🌼@MazhabiiiTor🌼
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹بالاخره یکار اثرگذار برای #حجاب تولید شد🔹
سرود فوقالعاده زیبای «مردآفرین»
پیامی برای یکایک بانوان ایرانزمین
🎤شعر و نوای:
عبدالحسین شفیع پور
👥همخوانی:
گروه سرود محیصا
و گروه سرود ساقی کوثر
🔸باید برای #حیا و #عزت
برای #عفت و #غیرت،
حماسه آفرینی کنیم.
برای اینکه دنیا بدونه، بانوی ایرانی
مرواریدیه که از دامن پاکش
حاجقاسمها پرورش یافتند...
نه یک ابزار...🔸
#مردآفرین