رمان زیبای🦋[تنها میان داعش]🦋 پارت 45✨
با پشت دستم اشکهایم را پاک میکردم و هنوز از دیدن حیدر سیر نشده بودم که نگاهم دنبالش میرفت و دیدم یکی از فرماندهها را در آغوش کشید.
? مردی میانسال با محاسنی تقریباً سپید بود که دیگر نگاهم از حیدر رد شد و محو سیمای #نورانی او شدم. چشمانش از دور به خوبی پیدا نبود و از همین فاصله آنچنان آرامشی به دلم میداد که نقش غم از قلبم رفت.
پیراهن و شلواری خاکی رنگ به تنش بود، چفیهای دور گردنش و بیدریغ همه رزمندگان را در آغوش میگرفت و میبوسید. حیدر چند لحظه با فرماندهان صحبت کرد و با عجله سمت ماشین برگشت.
? ظاهراً دریای #آرامش این فرمانده نه فقط قلب من که حال حیدر را هم بهتر کرده بود. پشت فرمان نشست و با آرامشی دلنشین خبر داد :«معبر اصلی به سمت شهر باز شده!»
ماشین را به حرکت درآورد و هنوز چشمانم پیش آن مرد جا مانده بود که حیدر ردّ نگاهم را خواند و به عشق سربازی اینچنین فرماندهای سینه سپر کرد :«#حاج_قاسم بود!»
? با شنیدن نام حاج قاسم به سرعت سرم را چرخاندم تا پناه مردم #آمرلی در همه روزهای #محاصره را بهتر ببینم و دیدم همچنان رزمندهها مثل پروانه دورش میچرخند و او با همان حالت دلربایش میخندد…
? حیدر چشمش به جاده و جمعیت رزمندهها بود و دل او هم پیش #حاج_قاسم جا مانده بود که مؤمنانه زمزمه کرد :«عاشق #سید_علی_خامنهای و #حاج_قاسمم!»
سپس گوشه نگاهی به صورتم کرد و با لبخندی فاتحانه شهادت داد :«نرجس! بهخدا اگه #ایران نبود، آمرلی هم مثل سنجار سقوط میکرد!» و در رکاب حاج قاسم طعم قدرت #شیعه را چشیده بود که فرمان را زیر انگشتانش فشار داد و برای #داعش خط و نشان کشید :«مگه شیعه مرده باشه که حرف #سید_علی و #مرجعیت روی زمین بمونه و دست داعش به کربلا و نجف برسه!»
? تازه میفهمیدم حاج قاسم با دل عباس و سایر #مدافعان شهر چه کرده بود که مرگ را به بازی گرفته و برای چشیدن #شهادت سرشان روی بدن سنگینی میکرد و حیدر هنوز از همه غمهایم خبر نداشت که در ترافیک ورودی شهر ماشین را متوقف کرد، رو به صورتم چرخید و با اشتیاقی که از آغوش حاج قاسم به دلش افتاده بود، سوال کرد :«عباس برات از #حاج_قاسم چیزی نگفته بود؟»
و عباس روزهای آخر آیینه حاج قاسم شده بود که سرم را به نشانه تأیید پایین انداختم، اما دست خودم نبود که اسم برادر #شهیدم شیشه چشمم را از گریه پُر میکرد و همین گریه دل حیدر را خالی کرد.
? ردیف ماشینها به راه افتادند، دوباره دنده را جا زد و با نگرانی نگاهم میکرد تا حرفی بزنم و دردی جز داغ عباس و عمو نبود که حرف را به هوایی جز هوای #شهادت بردم :«چطوری آزاد شدی؟»
حسم را باور نمیکرد که به چشمانم خیره شد و پرسید :«برا این گریه میکنی؟» و باید جراحت جالی خالی عباس و عمو را میپوشاندم و همان نغمه نالههای حیدر و پیکر #مظلومش کم دردی نبود که زیر لب زمزمه کردم :«حیدر این مدت فکر نبودنت منو کشت!»
? و همین جسارت عدنان برایش دردناکتر از #اسارت بود که صورتش سرخ شد و با غیظی که گلویش را پُر کرده بود، پاسخ داد :«اون شب که اون نامرد بهت زنگ زد و #تهدیدت میکرد من میشنیدم! به خودم گفت میخوام ازت فیلم بگیرم و بفرستم واسه دخترعموت! بهخدا حاضر بودم هزار بار زجرکشم کنه، ولی با تو حرف نزنه!»
🌼@MazhabiiiTor🌼
خدایا🖐🏽
بگیرازمن
آنچھڪھ #شہادت♥
راازمنمیگیرد...💔
اینروزهاعجیبدلم
بهسیمخاردارهاۍدنیا
گیرڪردهاست:)!
#شہادتڪجایۍڪمآوردهام🍃💔
🌼@MazhabiiiTor🌼
♡| #شهیده_طیبه_سادات_زمانی |♡
↜ مگر نه این است که میمیریم..!
پس بگذار مرگۍ را انتخابکنیم که
زندگۍها را بارور کند...
#شهادت🌹
#غریب_طوس 🌻
🌼@MazhabiiiTor🌼
▪️ای #عمه بیا تا که #غریبانه بگرییم😢
🕯رو از #وطن و خانه، به #ویرانه بگرییم😭
▪️پژمرده گل روی تو از تابش خورشید🌕
🕯در سایه نشینیم و به جانانه بگرییم😭
🏴 #شهادت نازدانه #امام_حسین (ع) #رقیه_خاتون تسلیت باد✨
#غریب_طوس 🌻
🌼@MazhabiiiTor🌼
⚡#سه_دقيقه_در_قيامت
💢با نامحرم ص ۵۲
🔹️جوان پشت ميز،
وقتي عشق و علاقه من را به
#شهادت ديد جمله اي بيان ڪرد
ڪه خيلي برايم عجيب بود.
🔹️او گفت:
»اگر علاقمند باشيد
و براي شما شهادت نوشته باشند،
هر نگاه حرامي ڪه شما
داشته باشيد،
#شش_ماه شهادت شما را
به عقب مي اندازد.
#اللهم_ارزقناشَهادة_فےسَبیلِڪــــ ♥️🤲
#غریب_طوس 🍀✨
🌼@MazhabiiiTor🌼
ومندلمرابهجنگ"نفـس"فرستـادهام
وهـدفـشرا"شـہادت"تعـیینکـردهام
#دخترونه😌🌸
#شهادت♥️🌹
#غریب_طوس 🌻🍀
🌼@MazhabiiiTor🌼
💟👈مذهبـے طوࢪ♡ツ
#کاش می شد❗️ حال خوب را 🍃 #لبـــــــخند 🙂زیبا را، بعضی #دوست داشتن ها را ❤️ خشک کرد... لای کتاب📚 گ
#شهـادت ...💔
چه زیبا گلچین مےکنے
خوبان عالـم را ...❗️ 🌏
و مــــن مبهوت هر شهیـــ💚ـــدم
که چه زیبا مےرود تا عرش اعـــلا...
#غریب_طوس 🍂🌷
🌼@MazhabiiiTor🌼
#شهادت زیباست...
یک نگاه تو میتواند مرا به سمت بهشت هدایت کند😍
چه زیبا دل کنده ای از این دنیا😌
خوشا به حالت
#شهیدمشلب🕊🍁
#غریب_طوس 💐🥀
🌼@MazhabiiiTor🌼
🍃چند ساعتی از افطار گذشته و #زهر آرام آرام خود را به عمق جان میرساند. جگرش میسوزد ولی افسوس که در خانه خود غریب است😓
🍃غربت میراث مادریست. دیروز میان کوچه، امروز میان خانه ،فردا میان #گودال و آن سوی دیوار زنی که در رویای شاه بانویی غرق شده است...
🍃نگاه تارَش به کوزه آب اما فکرش میان کوچه های #بنی_هاشم است، نکند در این تاریکی، زینبش زمین بخورد!
🍃چشم بر هم میگذارد که پرده حجره کنار میرود: "برادرم حسن" و فرو میرود در آغوشی برادرانه... حسین علیهالسلام سرش را به دامن گرفته و زینب کنار بستر، هق هقش را درون سینه آرام میکند. دستان برادر را میگیرد. سرد است، مانند دستان مادر وقتی از کوچه بازگشته بود💔
🍃کمی آنطرف تر #عباس مردانه بغضش را فرو میدهد. دل نگران مولایش است، نکند داغِ کمر شکن برادر را تاب نیاورد!؟
🍃چشمان بیفروغش روی اشکهای #زینب خیره میماند: "گریه نکن جان برادر، گریه نکن"
🍃حسین لب میگشاید تا شاید پاسخِ سوالش، کمی از داغِ سینه حسن کم کند :"حسن جان! نمیگویی، آن روز میان کوچه ها، به مادرمان چه گذشت؟"و پاسخش قطره اشکی میشود میانِ موهای سپیدِ برادر. موهایِ سپیدی که یادگار کوچه است😔
🍃در آستانه حجره، مادر را میبیند. با همان #چادر_خاکی، دست به پهلو منتظر اوست. پشت سرش، پیامبر و پدرش علی با لبخند نگاهش میکنند.
🍃زینب را به حسین میسپارد و حسین را به عباس. صدای شیون که بلند میشود، بار دیگر #مدینه رخت عزا بر تن میکند...
🍃پیکرِ غرق تیرش را به خاک میسپارند و ماتم #بقیع را به آغوش میکشد. زینب سر بر شانه برادرش از کوچه های بیوفای مدینه میگذرند.
اما حسین چه بگوید از داغِ دلش!!
سخت است برادری، برادرش را خاک کند.
#امان_از_غریبی
🕊به مناسبت سالروز #شهادت
#امام_حسن_مجتبی(ع)
✍نویسنده : #زهرا_قائمی
📅تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۴۰۰
🌼@MazhabiiiTor🌼
کَـــمـی خـــلوص نیـــت + عمـــل پــیــش چــشـم خـــدا نــه فقــط جــلوی چشـــم
خـــلق خـــدا !
همـــین !
اللــهم ارزقـــنا#شهادت🥀
#التماس_دعا🌷
#خادم_الزهرا✨
🌼@MazhabiiiTor🌼
💔
#دورفیق_دوشهید😍
دو رفیق؛ دو شهیـــ🕊ـــد...
همه جا #معروف شده بودن به
باهم بودن☺
تو #جبهه اگه از هم جداشونم
میکردن آخرش ناخواسته و
تصادفی دوباره برمیگشتن پیش هم 😍
خبر #شهادت علی رو که آوردن، مادر محمد هم دو دستی تو سرش
میزد و میگفت:"بچم!!!"😭
اول همه فکر میکرن علی روهم
مثل بچش میدونه، به خاطر همین داره اینجوری گریه میکنه😔
بهش گفتن مادر تو الان باید قوی باشی، تو هنوز زانوهات محکمه تو باید مادر علی رو دلداری بدی😢
همونجوری که های های اشک میریخت گفت:
"زانوهای محکم کجا بود؟!
اگه علی #شهید شده مطمئنم
محمد منم #شهید شده اونا محاله
از هم جدا بشن😞
عهد بستن آخه مادر...
عهد بستن بدون هم پیش #سیدالشهدا نرن😭💔
مامور سپاهی که خبر آورده بود کنار دیوار مونده بود و به اسمی که روی پاکت بعدی #نوشته شده بود خیره مونده بود...
#شهید_سیدمحمد_رجبی💌
#خادم_الزهرا✨
🌼@MazhabiiiTor🌼
#بچه_مذهبیا🧕🏻🧔🏻
هموناکه #هیئت هرشبشونسرهجاشهـ✨
ولیشوخےهایبعدهیئتشونمـبهراهه😅🎈
هموناکهـشماتولباس #سیاهه محرمـدیدیو
گفتیایناافسردن🚶🏻♀🍂
بیاتولباسه #شادیه نیمهشعبانمـببینشون☺️🌸
اونایےکهمیبینےهمشمداحےگوشمیدن
❌افسردهنیستن🙂
فقطوقتیمداحےگوشمیکننیه #امیدے پیدا میکنن....💫
کهبایدنوکریهخاندان #علیو بکنن🌱
کهبایدمنتظر #قائمـ آلمحمد(عج)باشه😍
اونموقعستکهحالشونخوبمیشه♥️
اونپسرایےکهدیدےوقتےدخترمیبینناخممیکنن..
بیاشوخےهاشونباخواهرشونببین🙊😆
دختریکهباچادرشبااخمروگرفته
بداخلاقنیست❌
امانتداره😍
اونپسرایےکهمیگن #شهادت...
شکستعشقینخوردنکهبخوانبهخاطرشبا #شهادت ازایندنیاخلاصبشن..
نه❌
اوندنیابا #رفیقاشون قراردارن..🙌
قرارگذاشتنکسیباجسمیکهسردارهپیشهارباب #نره💔
#خادم_الزهرا✨♥️
🌼@MazhabiiiTor🌼
شهیدحآجحسینهمدانے:
دشمنان نمیدانند و نمیفهمند
که ما براۍ #شهادت
مسابقه میدهیم...
و وابستگے نداریم و اعتقاد ما این
است کہ از سوے خدا آمدهایم
و به سوے او میرویم...
#روایت_عاشقی♥️
#اللهمْعَجِلْالِوَلِیِڪالفَـــࢪَج 🌹🍃
#غریب_طوس 🌻🌸
🌼@MazhabiiiTor🌼
°◌💙❄️◌°
دخترکهباشی..
👩🏻دخترڪهباشےبهتمیخندناگهدلت
#شهادت بخواد...😂
ڪیاشهیدمیشن؟
-مدافعانحرم✌️🏻✨
-ڪساییکهتوعراقوسوریهباشن!
. .والسلام!😄🦋
👩🏻دخترکهباشیبهتمیگن #اربعینکربلا
رفتنصلاحنیست،شلوغه...
👩🏻دخترکهباشےهیئتوروضهرفتنتیهجور دیگست...،اگهروضهسنگینبخوننتویجمعے، دستوبالتبستستبراسبکشدن...😭💔
👩🏻دخترکهباشےحسرتیهجاهایےتنهاییرفتن میمونهرودلت...😞🖤
اصلایهچیزاییبرادختراهمیشه #حسرت میمونه..😓
اما...😍🌱⇩⇩
دخترکهباشی{اونمازنوعزهراییش}
وارثارثیهمادری...😌♥️
ویهروزیمفتخرمیشےبهرسالتشریف
#مادری...☺️💞
مادرےکهدردامنش
قاسمسلیمانیها✊🏻
احمدیروشنها✊🏻
ومحمدرضادهقانها✊🏻
وبابکنوریها✊🏻
روتربیتمیکنه...😍🦋
اخهشنیدیکهمیگن⇩
"ازدامنزنمردبهمعراجمیرسه
#خادمالزهرا🦋
꧁🌼@MazhabiiiTor🌼꧂
#شهیدانـهـ🖇♥️
همه ی ما روزی !
غروب خواهیم کرد،کاش آن غروب را
بنویسند: #شهادت
#غریب_طوس 🦋♥️
🌼@MazhabiiiTor🌼
رفیـق سن #شهادت
کم کم بہ دهه نود هم میرسد..؛
و تو هنوز درگیـر این هستے که
فلان قسمت سریال را از دست ندی ..!
میدونـي کہ خیلی خجالت داره..!
حرف بی عمل..!
مرد و مردونه بیایید به جاے پروفایل هامون
توے شناسنامه با جوهر قرمز بنویسنـد
بهشہادترسید..(:
#تلنگر!
.
.
•
پس #شهادت تنها آرزو نیست که
هروقت خواستید به آن، دست پیدا کنید
باید تلاش کنید
برای آن بجنگید
آن هم با #شیطانِ نفستان،
به خدا نزدیک شوید و درست عمل کنید
تا به سر منزل مقصود برسید..!
#اللهمالرزقناهمانیکهمیدانی.. 🌹🍃
#غریب_طوس 💦🌷
🌼@MazhabiiiTor🌼
آنھاکهاز پلصراطمیگذرند
قبلاازخیلیچیزهاگذشتهاند
کهبایـدبگذری:(🌸
#شهادت🌹
#غریب_طوس 💦🦋
🌼@MazhabiiiTor🌼
🌱وعده ی خداوند
#تخلف ناپذیر
و
#شهادت !💔
تنها مسیر
یکطرفه ی دنیای
ماست!
هرچه خدا بخواهد
همان گونه می شود..✨
#غریب_طوس 🍀💦
🌼@MazhabiiiTor🌼
آرزو
ازش پرسیدم:
از رفیقا شنیدم آرزوی #شهادت داری ...
درسته؟
لبخندی زد وگفت:
من برای شهادت التماس میکنم😭
آرزو دارم مانند اباعبدالله(ع)بدون کفن بشم 💔
من عاشقانه التماس میکنم که مفقودالاثر بشم😔
به اینجا که رسید صحبتش رو قطع کردم....
گفتم:
خوب... شهادت آرزوی خوبیه🌷
ولی چرا دوست داری مفقودالاثر بشی؟...
سرش رو انداخت پایین و با حالت بغض گفت:
تا زمانیکه قبر حضرت زهرا(س) بی نشان هست
من هم دوست دارم شهید مفقودالاثر بشم💔😭🌷..........
#شهیدابراهیمشهاب
#غریب_طوس ♥️🌾
🌼@MazhabiiiTor🌼
آرزو
ازش پرسیدم:
از رفیقا شنیدم آرزوی #شهادت داری ...
درسته؟
لبخندی زد وگفت:
من برای شهادت التماس میکنم😭
آرزو دارم مانند اباعبدالله(ع)بدون کفن بشم 💔
من عاشقانه التماس میکنم که مفقودالاثر بشم😔
به اینجا که رسید صحبتش رو قطع کردم....
گفتم:
خوب... شهادت آرزوی خوبیه🌷
ولی چرا دوست داری مفقودالاثر بشی؟...
سرش رو انداخت پایین و با حالت بغض گفت:
تا زمانیکه قبر حضرت زهرا(س) بینشان هست
من هم دوست دارم شهید مفقودالاثر بشم💔😭🌷..........
#شهیدابراهیمشهاب♥️🌸
#غریب_طوس 🌱🍄
🌼@MazhabiiiTor🌼
#شهادت_یعنی :
زندگی کن اما؛فقط برای خدا
اگر شهادت میخواهید،
زندگی کنید
فقط برای خدا...
#شهادت♥️🌹
#غریب_طوس 🌻✨
🌼@MazhabiiiTor🌼
نمیدانم #شهادت
شرط زیبا دیدن است
یا دل به دریا زدن؛
ولی هرچه هست، جز دریادلان
دل به دریا نمیزنند ...☁️🤍
#شهیدانه 🍃🌸
#غریب_طوس 🌿💐
🌼@MazhabiiiTor🌼
📨#خاطرات_شهدا
🔴شهید #ایوب_اسلامینیا
🔷قســـــم بـــــرای شهــــــادت
🕊نشسته بودیم دور هم و تلویزیون نگاه میکردیم. برنامه مستندی راجع به #شهادت بود. ناگهان در دلم شور افتاد.
🌷رو کردم و به ایوب و گفتم: «ایوب، #مادر، من همیشه ترس توی دلمه. تو رو خدا مواظب خودت باش. اگر لب مرز با قاچاقچیها درگیر شُدید، کمتر اهمیت بده. خطرناکه!
🕊#پدرش که کنارمان نشسته بود، دنباله حرف من را گرفت. گفت: «من خودم #نظامی بودم، اگه خیلی توجه کنی و اهمیت بدی، سرت میره!»
🌷ایوب به حرفهایمان گوش داد؛ #لبخند زد. انگار مدتها به جواب این حرفها فکر کرده باشد، گفت: «مامان، بابا! من اون زمانی که #قسم خوردم یه نظامی باشم، به خودم گفتم شهیدم! هیچ وقت هم زیر قسم خودم نمیزنم. اگر من لب مرز به وطن و خاکم #وفا نکنم، دیگه فردا شما و مردم ایران #آسایش ندارین. من وقتی از وطنم دفاع میکنم، انگار دارم از خانواده خودم دفاع میکنم!»
🕊یک ماه بعد #قسم_ایوب اتفاق افتاد. در یکی از درگیریهای مرز، #شهید شد و به آرزویش رسید!
✨شادی روح مطهر شهید صلوات✨
✵اَللهُمَّصَلِّعَلَىمُحمـدٍوآلمحمد✵
#امام_زمان
#ایران
🌼@MazhabiiiTor🌼
انـقــلاب #شـهـــــوت
هیــــــــــچ وقـــت بـر
انـقــلاب #شهــــادت
پیـروز نـخــواهـد شـد...
مـــا مـــــلـــــت شـــهــــادتــــیــــــم🇮🇷
#لبیک_یا_خامنه_ای
#حجاب
🌼@MazhabiiiTor🌼
🔰 به #حرم_شاهچراغ حمله می کنید ⁉️
👈 فکر می کنید ملت #ایران از این چیزها می ترسد ⁉️
✅ این ملت راه همان پدر شریف #شاهچراغ را ادامه می دهند که سالها زندانی بود اما دست از مقاومت نکشید ، ما را از سر بریده و بدن های آغشته به خون می ترسانید ⁉️
🔰 ملتی که هشت سال با تمام دنیا جنگید ، جوانانش را به دفاع از #حرم فرستاد ، در هر اغتشاشی پای نظامش هست را از #شهادت در راه خدا می ترسانید ⁉️
⏪ ترور کردن زنان و کودکان بی پناه ، کار بزدلان است ، نه جنگجویان نظامی !
الحق که جزء نوادگان عمرو عاص هستید که مرد جنگ نبود و اگر آن کار زشت را نمی کرد و لباسش را.... با ذوالفقار علی (ع) زودتر به درک واصل می شد.
👈 آداب نظامی شما این است 👈 حیله و ترور افراد بی سلاح ، همین ‼️
#لبیک_یا_خامنه_ای
#امام_زمان
#حجاب
🌼@MazhabiiiTor🌼
.
دشمن #حجاب زن مسلمان ایرانی را مورد هجمه قرار داده، چون میداند، وقتی زن هویت اسلامی خود را از دست بدهد. دیگر نمیتواند فرزندانی را در دامن خود پرورش دهد،که روحیه ی #شهادت طلبی و جان فدایی برای دین و سرزمین خود را داشته باشند.
#امام_زمان
#حجاب
#مباهله
🌼@MazhabiiiTor🌼