eitaa logo
حسین زاده امیری
263 دنبال‌کننده
2.5هزار عکس
1.7هزار ویدیو
6 فایل
کانال مدیر موسسه نرم افزاری کوثر (موسسه فرهنگی کوثر) طلبه حوزه علمیه و مبلغ دینی در فضای مجازی ارتباط با مدیر : @avamehr_modir سایت موسسه: avamehr.ir آثار تولیدی و اخبار و اطلاعات گذشته و حال و آینده!!!
مشاهده در ایتا
دانلود
4.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شخص متشخصی که در آن دنیا چهره ترسناک داشت یه نفر از طبقه ششم، آورده بودن روبروی من بدبو، متعفن، خیلی بدشکل! اینو به قیافه دنیاییشم میدیدم چه انسان متشخصی بود تو دنیا... فصل 5 https://eitaa.com/mazhabin
7.08M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
مشاهدات تجربه گر نزدیک به مرگ، از وقایعی که ظهور امام مهدی علیه‌السلام را تعجیل می‌بخشند. https://eitaa.com/mazhabin
6.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
اونجایی که داشتم میرفتم بالا، اصلا اونجا یه جای دیگه ای بود... هرچه بالاتر میرفتم، لذته بیشتر میشد، دوست داشتم باز بالاتر برم... فصل 5 https://eitaa.com/mazhabin
8.67M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یه دشت بزرگی تمام میمون، یه دشت بزرگی تمام خوک ... یه میمونی منو صدا میزد، میشناخت منو ... گفتم شما کی هستی؟ گفت من فلانی ام، خودشو معرفی کرد ... سبحان الله! تووو!؟ آدم به این خوبی؟ گفتم شما چیکار کردی که جات اینجاست؟ https://eitaa.com/mazhabin
8.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از دوردست مقصد بارون رو میدونستم! خیلی واسم عجیب بود، یه قطره بارون رو میدیدم، همزمان چندتارو در آن واحد می تونستم دنبال کنم... فصل 6 https://eitaa.com/mazhabin
7.66M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه گر نزدیک به مرگ: من به باطن خودم متولد شدم و با گرگی سیاه با دندان‌های درنده ملاقات کردم. بررسی علمی تجربه بالا - https://eitaa.com/mazhabin
8.44M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
یکدفعه شنیدم صدای قهقه میاد دیدم پنج تا برگ دارن باهم حرف میزنن روایت دیدنی تجربه گر نزدیک به مرگ از شنیدن و دیدن صحبت های برگهای یک درخت https://eitaa.com/mazhabin
9.83M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تجربه‌گر نزدیک به مرگ: به خاطر اینکه پول داشتم و به همسایه‌ام قرض ندادم، توبیخ شدم... https://eitaa.com/mazhabin
8.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
و همون لبه که بودم سه تا موجود خیلی خیلی بزرگ، چند برابر قد و هیکل خودم، بدن اونها به شکل پوست تمساح، ولی چشماشون شبیه آدم بود ... اینا منو میزدن، انگار میزدن که من بیفتم ... https://eitaa.com/mazhabin
11.22M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
از سمت چپم دیدم یه صدای مهیبی داره میاد! صداهای وحشتناک که روحتُ میخواد متلاشی کنه، صداهایی که تا حالا نشنیده بودم! یک تونل مشکی باز شد، دیدم که یه جمعیت مشکی پوش با سایز بدنی بزرگ دارن از تونل میان بیرون...! پدرم رفت جلو امام رضا زانو زد، از زانو پای امام رضا رو گرفت، گفت امام رضا نزار بچه ام رو ببرن... https://eitaa.com/mazhabin