#خاطره
بہبابـڪگفتم:
توبراۍآینـدهچہتصمیمۍدارۍ؟🤨💚°.
بابـڪگـفت:
یڪسوال...🤓🌱°.
یڪچیزۍتوذهنمنمیچرخـہ. . .😉🗞°.
یعنۍواقعا...
مسجـدبآبالحوائجرشـت(مسجدآذرۍزبانهاۍ
رشت)
نمیخوادیڪشـہـیدبده؟🙃🌿°.
شہیدبابڪنورۍ♥️
#شهید_بابک_نوری_هریس
#عقیله
#شهیدانه
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabyun1y
رفیقش مۍگفت''
درخوابمحسنرادیدمکهمۍگفت:
هرآیهقرآنۍکهشمابراۍشهدامۍخوانید
دراینجاثوابیكختمقرآنرابهاومۍدهند📖''
ونورۍهمبرایخوانندهآیاتقرآن
فرستادهمۍشود.🌱
#خاطره
#شهیدانهツ
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabyun1y
#خاطــره🎞
برادرشهید :
از زمانی که شهید حججی ،شهید شدند،
بابک یک دِینی احساس کرد که حتما من باید برم ..!
بابک رو نمیتونستیم جلوش رو بگیریم .
بعدشهید حججی شهید جعفر نیا ، شهید شدند .
شهیدجعفر نیا همرزم بابک درشمال غرب بود ،
باهم رفیق بودند، فرمانده یگان تکاوری بود،
شهیدجعفرنیا که شهید میشه ،بابک تاکید داشت که باید من برم دیگه . خانواده مخالفت میکردند ...
به قول مادرم :
"انقدر اومد رفت ،انقدر اومد
رفت تا من رو راضی کنه که بره .."
#شهیدبابڪنورے
♥️⸾•𝐉𝐨𝐢𝐧❁•↷
❪ @mazhabyun1y
#خاطره✨
|همانجاییکهمیخواست|
یکی از خصوصیاتِ آرمان این بود که خیلی اهلِ ارتباط با شهدا بود .
طوری که سعی میکرد اگه میشد حداقل هرهفته به زیارتِ شهدا برود .
حالا گلزارشهدا یا کهفالشهدا و...
حدودِ یک ماه پیش بود که با هم گلزار شهدا رفتیم .
زیارت کردیم و فاتحه و روضه خوندیم تا رسیدیم به قطعهء ۵۰ .
به مزارِ شهید سجادِ زبرجدی که رسیدیم ،
آرمان کنارِ مزار خوابید و با لبخند به من نگاه کرد .
گفت : حاجی چی میشه ما هم شهید شیم اینجا خاکمون کنن ، همین جا کنارِ شهید زبرجدی دفنمون کنن .
من اصلا فکرش را نمیکردم ، یک ماه بعد ، آرمان شهید بشود و کنارِ همان شهید هم دفن شود ...
_بهروایتازرفیقِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
#آرمانِعزیز🕊
#خاطره✨
|غیرقابلبخشش...|
آرمان از غیبت کردن و دروغ گفتن بسیار متنفر بود. اگر جایی، غیبت میکردند اول از عواقب آن توضیح مفصل میداد. او میگفت: هر چیزی که برای خودت نمیپسندی، برای دیگران هم نپسند.
اگر ادامه میدادند، آن جمع را ترک میکرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#خاطره✨
_عمرِ شهید آرمان کوتاه بود ، اما با کیفیت بود!
_ آرمانِ عزیز یکی از مهمترین دغدغههاش غزه و فلسطین بود ...
_بهروایتازدوستِشهید
#شهیدآرمانعلیوردے🌹
#آرمانعزیز🕊