چرا جمهوری اسلامی به صدا و سیمای علیل راضی است؟
نمیدانم این خبر قطعی است یا نه، ولی چند هفته است که تولید نمیکنند. #شیوه با دلیلی مسخره به محاق رفت همانطور که برنامه های مشابه مانند #زاویه به تعطیلی کشیده شدن. ص.س #جهان_آرا و #جریان می پسندد؛ #کیهان_تصویری. تولد #شیوه با حوادث ۱۴۰۱ همراه شد و تا حدی مسئولان اجازه دادن فیتیله مباحث بالا برود. خیابانها خلوت شد و دیگه نیازی به برنامه جسور با یک مجری_کارشناس کاربلد نبود. آنها که خط قرمزها را هم بلد بودند و هم معتقد. ولی نگو خط قرمز، بگو مارپله! هر لحظه ممکن است نیش بخوری و سقوط کنی و برنامه تعطیل!
آقا! چی شد؟! :هیچ! فعلا مصلحت نیست!
ص.س شده یک سازمان عقبمانده و خپل! برنامه ای بسازید که به کسی برنخورد!!
هر گاه لایحه تظاهرات و تحصن قانونی که در چند دولت دست چرخان شد و آماده ارسال به مجلس نشد، و اگر شد هنوز تصویب نشده، تصویب شود، آنگاه برنامه سازان رسانه ملی هم با خیال راحت تر برنامه جسورانه و متهورانه خواهند ساخت.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
همه مردم صاحبخانه شوند!
«قالیباف: امروز کسانی که در دهکهای پایین هستند از دنیا میروند ولی صاحبخانه نمیشوند! امروز ۵۰ درصد درآمد مردم مستقیماً برای اجاره مسکن هزینه می شود و در کلان شهرها ۷۰ درصد است».
یک باور غلط از سندروم چپ زدگی که از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی با ورود به قانون اساسی در مغز استخوان مسئولان و متفکران همسو فرورفته است همین قضیه «تأمین مسکن برای همه شهروندان ایرانی» می باشد. و این آن چنان مهم و راهبردی جلوه داده شده که به دلیل حقوق قطعیه پنداشتن آن، برای بسیاری از تکالیف دولت سایه افکنده است تا آنجا که امروز خود به پاشنه آشیل دولت تبدیل شده است.
چرا رئیس مجلس تصور می کند اگر کسی بی مسکن بمیرد جوان ناکام مرده است؟! تأمین مسکن برای آحاد ملت بی شک دلیلی در منابع اسلامی ندارد. رقابتی بود که تقریبا از دهه سی شمسی میان شاه و انقلابیون درگرفت و هر کدام تلاش کردند ثابت کنند خودشان موفق تر هستند. اگر بدانیم دلیل اسلامی برای این قانون وجود ندارد، دیگر عقل سلیم تان به راحتی گواهی خواهد داد که این از کجا آب می خورد.
آیا دولت در قضیه زمین و مسکن می بایست بی تفاوت باشد؟ وظیفه اصلی و کلی دولت اسلامی این است که شرایط سالم فعالیت اقتصادی در جامعه فراهم کند. اگر قدرت پول ملی بالا برود، خودبخود بخشی از جامعه خودشان قدرت خرید مسکن پیدا خواهند کرد. اگر سفته بازی از زمین و مسکن رخت ببندد، خود بخود جمعی دیگر از مردم توان خرید مسکن خواهند یافت. اگر از ورود نقدینگی پرفشار به این حوزه جلوگیری شود، شاهد تلاطم وحشتناک در این بازار نخواهیم بود، و خود بخود بخشی دیگر از مردم می توانند با برنامه ریزی منزل و مأوائی بیابند. و اگرهای دیگری که همه آنها به شکل گرفتن اقتصاد سالم منتهی می شود. و اگر این بشود دغدغه رئیس مجلس و سایر آقایان رفع خواهد شد. و آرامش به ملک و مملکت بازمی گردد.
گفتنی است در چنان شرایطی اصلا بخشی از مردم دیگر تمایلی به خرید مسکن نخواهند داشت و به زندگی استیجاری راضی بوده و نقدینگی خود را به صورت سرمایه گذاری یا ارتقاء کیفیت زندگی روزمره صرف خواهند کرد.
ولی احتمالا همچنان قشر وگروهی از مردم نتوانند ابتیاع مسکن کنند. وظیفه «استثنائی» دولت اسلامی بیان می شود که عبارتست از تأمین سرپناه برای مستمندان. دولت می تواند املاک گسترده دولتی بسازد و آن را به شکل رایگان یا اجاره در اختیار این قشر قرار دهد که به این شکل تقاضای جدید به بازار زمین و مسکن وارد نشود.
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
رسانه های راستگو!
مجید بهستانی
در حالی که در روزهای آخر رقابتها، قاعدتا نتایج نظرسنجیها و تحلیل داده های شبکه های اجتماعی با نتایج نهائی انتخابات می بایست بیشترین دقت و نزدیکی را داشته باشد، من در گروه های دوستانه می نوشتم احتمالا علی رغم آن نتایج و تحلیلها، ترامپ با فاصله کم رئیس جمهور آمریکا خواهد شد. خب این با کلی نتایج نظرسنجی و آماری همخوانی نداشت. خب همین چند ساعت قبل نتایج انتخابات مشخص شد که ترامپ به صورت قاطع از هریس پیشی گرفت و به ریاست مجدد رسید.
ولی چی شد به این احتمال رسیدم؟ عمده جریان رسانه ای و فضای دانشگاهی در آمریکا در اختیار قشر روشنفکری و طبقه متوسط جدید است. اغلب آنها گرایش قوی به شعارها و اهداف حزب دموکرات دارند. پس مشکوک بودم که چه خواسته چه ناخواسته نتایج نظرسنجیها و نیز تحلیل آماری به نفع خودشان دستکاری و ارزیابی می شود. خصوصا زمانی که اختلاف رأی دو نامزد کم باشد این قضیه بیشتر بروز پیدا میکند.
نکته بعدی دور قبلی انتخابات بود که بایدن بصورت مشکوک و با تقلب از ترامپ عبور کرد. دیوان عالی حتی اعتراض کمپین او برای بازشماری آرا را نپذیرفت و از پیش انتخابات را سالم و درست دانست. همان شد که طرفداران او عصبانی شده و به کنگره حمله کردند.
مشابه اتفاقات خیابانی سال 88 در ایران که فضای رسانه ای و دانشگاهی به سود میرحسین صحنه گردانی میکرد ولی بدنه مردم خصوصا در شهرستانها و روستاها با احمدی نژاد بود. نظرسنجیها هم کمکی به تحلیل درست نمی کردند.
https://eitaa.com/mbehestani
برآمدن ترامپ و پس از آن
مجید بهستانی
وقتی ترامپ بار دیگر نامزد انتخابات آمریکا شد، به سرعت دو گروه کاملا متمایز موافق و مخالف درباره او تشکیل شد. موافقانی که امیدوار هستند که او به عنوان یک تاجرپیشه به جنگها پایان دهد، و روابط بهتری با ایران تنظیم کند. و مخالفانی که او را قابل مذاکره نمی دانند، اینکه دست خونین او در شهادت سردار سلیمانی راه مذاکره را می بندد، اینکه روابط خوبی با نتانیاهو و تندروهای اسرائیلی و ضدایرانی دارد.
من برای خودم قضاوت در این مورد را زود می دانم. نوع انتخاب وزرای خارجه و دفاع، و تیم مشاوران می تواند به فهم نگاه او کمک کند که آیا واقعا ترامپ متاخر از ترامپ متقدم تفاوت اساسی کرده است، حداقل نسبت به ایران و غرب آسیا، یا خیر؟ ولی تا اینجای کار من تفاوت مهمی نسبت به مسائل خودمان نمی بینم.
هر چند که تمایل دارد مسائل بحرانی بین المللی را کوتاه کند، و احتمالا از نتانیاهو خواهد خواست «زودتر جمعش کن!»،ولی او را برای اتش بس فوری و تحت هر شرایطی تحت فشار نخواهد گذاشت. شاید بالعکس کمک کند تا سرعت حوادث برای منطقه به نفع اسرائیل سرعت بیشتری بگیرد.
حتما اختلافات با اروپا در بسیاری از مسائل از جمله جنگ اوکراین به افزایش شکاف در تصمیم گیری کمک خواهد کرد. اروپائی ها دچار دردسر بدی شدند که باید هزینه بیشتری برای اتمام جنگ بپردازند.
اگر ایران عملیات وعده 3 را به احتمال مذاکره و احتمال دستیابی به نتایج مثبت، منتفی کند، اشتباه بزرگی کرده است چون ترامپ حافظ منافع اسرائیل خواهد بود نه ایران.
پی نوشت: مشخص شد که جامعه آمریکا هنوز با پذیرش رئیس جمهور زن فاصله دارد.
https://eitaa.com/mbehestani
باور بفرمایید بانو هم به قدرت میرسید همین فرمایش مولا علی و همین توصیه دیپلماتیک را می فرمودند. طفلکیها فکر میکنند همه سیاستمداران جهان مثل «خدا بیامرز»! هستن که خاک وطن را با مذاکره عروس کنن بده بره!!
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
نتانیاهو ، جنگ وجودی یا حفظ خویشتن
مجید بهستانی
برای بسیاری این سئوال است که نتانیاهو از خون ریختن و ویران کردن و بدبخت کردن میلیونها انسان چه لذتی می برد که ماشین کشتار خود را استراحت نمیدهد و به هیچ طرح آتش حتی استعماری رضایت نمی دهد؟ بلافاصله همان عبارت خود او به ذهن خطور می کند که مقاومت اسلامی، اسرائیل را با خطر «جنگ وجودی» (امنیت هستی شناختی) روبرو کرده است و راهی باقی نمانده: یا رومی روم یا زنگی زنگ! یا دندان فاسد را باید کند و یکبار برای همیشه از درد آن خلاص شد. این روایت باعث می شود که مخاطب یک لحظه گارد خود را باز کند و زرورق توجیه روی ویرانیها و کشتارها و نسل کشی و پاکسازی قومی و نقض حقوق بشردوستانه بکشد.
ولی روایت دیگری هم هست. علم روانشناسی اجتماعی از انگیزه های اساسی انسانها یاد می کند که تا مرگ همراه او هستند. یکی از این موارد «احساس رضایتمندی از خود» است. این انگیزه برای حفظ عزت نفس و اعتماد به نفس لازم است. ولی همین انگیزه سبب اتفاقات ناگوار هم میشود. و این آن زمانی است که فرد اصطلاحا گرفتار خطای شناختی می شود. مثلا فرد در مرز انجام دادن یا ندادن اقدامی قرار می گیرد، در حالی که بسیاری از اطرافیان او را نهی می کنند، ولی هم عقل و قلب خودش، و هم احتمالا بعضی شواهد او را به آن سمت هل می دهند که آن توصیه ها درست نیستند، و باید از "عقل" خودش پیروی کند. این احساس رضایتمندی در او ایجاد میکند و اگر موفق شود اعتماد به نفس بالائی کسب خواهد کرد.
روانشناسان می گویند برای سیاستمداران این اتفاق صدباره تکرار می شود و آن مدام باید در موقعیتهای بغرنج تصمیم بگیرند. نتانیاهو الان در این وضعیت بغرنج قرار گرفته: ده مشاور به او می گویند به جنگ خاتمه دهد، و ده مشاور دیگر او را به ادامه جنگ تا پیروزی نهائی تشویق می کنند. او خودش به دومی تمایل دارد و به همین خاطر تا الان آن مسیر را دنبال کرده است.
چرا؟ اگر هم اکنون شیپور جنگ آرام گیرد، ده ها هزار کشته و میلیونها آواره روی دست مانده است و تاریخ قضاوت خواهد کرد که او با لجاجت کودکانه اسرائیل را به لبه پرتگاه برد و سبب بدنامی این کشور در نزد افکار عمومی جهان شد. ولی ظاهرا علی رغم همه ویرانیها و ترورها و انفجارها، قدرت نظامی حماس و حزبالله پایانی ندارد و افسانه شکست ناپذیری ارتش اسرائیل خدشه دار شده است. ادامه این وضعیت تنها به بی آبروتر شدن نتانیاهو منجر خواهد شد.
ولی مشاوران موافق می گویند تا قله پیروزی چیزی باقی نمانده است. تا همین حالا هم دستاوردهای خوبی به دست آمده ولی اگر الان سوت پایان زده شود انگار هیچ دستاوردی نداشته اند. این جنگ به نحوی اداره شده است که وضعیت صفر و یک به خود گرفته است: یا همه یا هیچ! پس بهتر است فهرست دستاوردها تکمیل شود تا اینکه با یک آتش بس بی موقع همه چیز خراب گردد. ضمنا اگر با انفجارها و کشتار بیشتر شرّ حماس و حزبالله و ایران برای مدت طولانی از سر اسرائیل کم شود، خب چهره نتانیاهو در تاریخ اسرائیل ماندگار خواهد شد.
با این روایت، مشخص می گردد نتانیاهو نه برای نگرانی از «جنگ وجودی» یا بقای خویش، بلکه برای حفظ آبرو و پرستیژ تیم حاکم بر دولت نظامی کنونی اسرائیل ادامه پیدا کرده است و خواهد کرد.
https://eitaa.com/mbehestani
ایران، پس از جمهوری اسلامی
مجید بهستانی
خصلتهای کشورها پایدار است. جنگهای کنونی اوکراین و فلسطین در ادامه برنامه سایکس_پیکو در ابتدای قرن بیستم قابل فهم است که غرب آسیا میان قدرتهای فاتح جنگ جهانی اول تقسیم گردید و از آن پس استعمار نوین در این منطقه پای گرفت.
اگر برخی سئوال می کنند مشکل اصلی قدرتهای استکباری صرفا جمهوری اسلامی است و با ایران مشکلی ندارند، من برای پاسخ به کودتای 28 مرداد علیه مصدق برنمی گردم. به «طرح مورگنتاو» اشاره می کنم؛ وزیر خزانه داری وقت دولت روزولت در آمریکا. وقتی 1944 سرنوشت جنگ علیه آلمان مغلوبه شد، مقامات ارشد آمریکا و انگلستان، روزولت و چرچیل، در یک جلسه سری از یکدیگر سئوال کردند: پس از هیتلر، با آلمان چه کنیم؟ روزولت گفت وزیر من یک ایده دارد و می گویم آن را به صورت طرح تکمیل کند. ایده اصلی مورگنتاو آلمانی زدائی از آلمان بود. نخست بخشهای بزرگی از آن جدا شده و به خاک کشورهای همسایه ملحق میشد. سرزمین باقیمانده دو قسمت می گردید. سپس باید خواب بازگشت مجدد آلمان از مغزشان زدوده شود و آن نابودی تمام صنایع نظامی و صنایع مرتبط، و صنایع دیگری که به قدرت ملی آلمان می افزود، شامل معادن فلزات.
برنامه آن بود که آلمان به کشوری کشاورزی و روستائی تبدیل می شد. زیرا آلمانها ایده آلهای بزرگی دارند که در آرزوی رسیدن به آن،کارهای خطرناکی می توانند انجام دهند و منافع کشورهای دیگر را به خطر بیاندازند. همچنین با نابودی صنایع و دانشگاه های آلمان، طبق این طرح، بخشی از جمعیت متفکر آن دیگر امکان تحصیل عالی نخواهند داشت،و بخش دیگر این فرصت فراهم خواهد شد که در آمریکا زندگی کنند و به صنایع آمریکائی یاری برسانند.
این طرح که جزییات وحشتناکی علیه آلمان داشت، اگر چه مخالفان شدیدی در داخل و خارج داشت، ضمنا در واقعیتهای میدانی نتوانست به طور کامل پیاده گردد ولی بخشهائی از آن اجرائی شد تا «قدرت آلمان» مهار گردد. از جمله تا دهه ها آلمان حق داشتن کارخانجات تولید تسلیحات نظامی تهاجمی یا دفاعی بزرگ نداشت، تا هم اکنون سالیانه میلیونها یورو به اسرائیل غرامت می دهد، حق داشتن سلاح اتمی ندارد، سیستم اطلاعاتی آلمانی در خدمت ناتو با ملی گرایان خود برخورد می کند، خطوط انتقال گاز نورداستریم 1 و 2 از روسیه به آلمان توسط آمریکائیها منفجر می گردد در حالیکه آلمان هیچگونه اعتراضی نمی کند، و ... .
مثل روز روشن است، بعد از جمهوری اسلامی، ذیل یک «اتحاد برای صلح» با صحنه گردانی آمریکا، طرح مورگنتای 2 برای آینده ایران نوشته و اجرا خواهد شد.
راه حل: جمهوری اسلامی می بایست با ترکیب هوشمندانه ای از تقویت قدرت نظامی و صنایع ملی، بکارگیری دقیق دیپلماسی همه جانبه، اصلاح اساسی نظام اقتصادی، و تقویت روحیه و هویت ملی، آینده و تمامیت ایران را تضمین کند.
https://eitaa.com/mbehestani
اهمیت ویژه دولت برجام به حل مشکل برق صنعتی و خانگی
https://eitaa.com/mbehestani
گفت:«دفتر نخست وزیر رژیم صهیونیستی:
جنبش حماس به اطلاعاتی از اتاق جلسات تیم مذاکره کننده این رژیم دست یافته است.هدف حملاتی گسترده و سازمان یافته برای ضربه زدن به سران اسرائیل قرار گرفتهایم».
گفتم: خب، اینکه خیلی بد شد! به مردم بگیم دقیقا کدام حماس آنقدر قدرت دارد تا علیرغم بیش از یکسال کوبیده شدن و تکه تکه شدن و ترور شدن و ... به دفتر اطلاعاتی ما نفوذ کرده باشد؟!
مجید بهستانی
https://eitaa.com/mbehestani
آزمون دوباره سیاست صندلی خالی
مجید بهستانی
در ابتدای انقلاب بخش مهمی از مسئولان نظام سازمان ملل متحد را بازیچه دست قدرتهای بزرگ تلقی میکردند که در تضییع حق مستضعفان عالم با قدرتهای چپ و راست همکاری میکند. از آن میان گروهی خواهان خروج از این سازمان و سازمانهای مشابه شده بودند، و برخی دیگر که کمتر عصبانی بودند! به صورت موردی و خاص بعضی از جلسات آن سازمان را شرکت نمیکردند. مثلا در اعتراض به حضور نماینده رژیم اپارتاید آفریقای جنوبی در کنوانسیون حقوق بشر آن جلسه سوی سوی هیات نمایندگی ایران تحریم میشد. یا اگر از سوی هیات عراق بعثی، جلسه فوقالعاده ای علیه ایران تشکیل میشد، نمایندگی ایران به نشانه اعتراض شرکت نمیکرد تا جلسه مشروعیت نداشته باشد و دهان کجی به چهره استکبار بشود. به این «سیاست صندلی خالی » گفته میشود. فایده این کار سروصدایی بود که در محافل سیاسی و رسانهای به پامی انداخت. فایده دیگر؟ «هیچ»!
ولی تبعات مهم و ماندگار حقوقی و سیاسی داشت: شنیده نشدن دلایل ایران، عدم استفاده صحیح از فضای دیپلماتیک چهره به چهره و گروهی برای همراه ساختن سایر هیاتهای دیپلماتیک کشورها، در اختیار گرفته شدن فضای سازمان ملل به نفع دشمن، ناتوانی در تاثیرگذاری بر کنوانسیونها و بیانیههایی که بعدا خود کشور مجبور به پیروی از آنها خواهد شد، محکوم شدن ایران در این مجامع، و سپس تلاشهای مضاعف جمعی و دوجانبه هیات ایرانی برای رفع سوتفاهم، و ... .
در همان دهه شصت کم کم دوزاری مسئولان افتاد و متوجه شدن با همه اشکالات درستی که سازمان ملل و سازمانهای مشابه دارند، عاقلانه نیست کشور زمین بازی را به نفع دشمن و رقیبان خالی کند. در ادامه ایران حضور بهتر و موثرتری در این گونه مجامع بینالمللی داشت.
القصه، برخی به دولت پیشنهاد میدهند در فلان اجلاس و مجمع جهانی یا منطقه ای، صرفا بخاطر حضور نماینده رژیم صهیونسیتی، شرکت نکند.
باکی نیست! بفرمایید ایران از همه مجامع و سازمانهای بینالمللی و منطقهای که اسرائیل و آمریکا حضور دارند، بیرون بیاید.
https://eitaa.com/mbehestani
عرفی شدن مقام ولایت فقیه
مجید بهستانی
یک زمانی، که خیلی هم دور نیست، مجتهدان مبرز و خوشنام، برای آنکه مورد اقبال عمومی قرار نگیرند و زیر بار مرجعیت نروند، تلاشها می کردند، تا آنجا که معمّر میشدن و با اصرار و انکار فراوان، بر کرسی مرجعیت می نشستند.
حالا اگر از دهههای اخیر شاهد این بودیم که برخی برای رسیدن به مقام والای مرجعیت ابراز علاقه، برنامهریزی و تلاش میکردند، نباید چندان تعجب کنیم که از مدتی قبل، نهادها و گروهها و اشخاص خاص برای «رهبر بعدی» رایزنی و برنامهریزی و بعضاً توطئه چینی میکنند. دسته ای به حمایت از سید حسن، دسته ای در حمایت از آقا مجتبی، و دسته دیگر بر این تصور که اگر آسید مهدی نشود، کار نظام و انقلاب تمام است! این نشانه عرفی شدن امر قدسی است، یا شاید امری عرفی ردای قداست به تن کرده بود؟
گویا برخی غفلت دارند که جایگاه ولایت فقیه، ولایت امور مسلمین، و نیابت عامه حضرت حجت ( س) است. وقاحت هم حدی دارد حضرت آقا زنده باشند و برخی خودشان یا طرفداران شان درباره «رهبر بعدی» آن هم در سطح رسانه فعالیت کنند.
انتظار میرفت خوبان از رفتن زیر بار این خطیر شانه خالی میکردند، نه آنکه از دیگران گوی سبقت بگیرند. از کجا و چگونه نمیدانم، ولی دور از عقل است که تصور شود مصاحبه ناگهانی عباس پالیزدار با اشاره و برنامه یک نهاد ذی نفوذ (احتمالا امنیتی) نبوده باشد. خصوصا که ناگهان اسم آقا مجتبی را میآورد:«میگویید چه کار باید کرد؟ باید بگویم که با خبری از حضور آقا مجتبی در عرصه رسانه با آن مواجه شدم و براساس اطلاعات نسبی که دارم، امیدوارم بحث جانشینی ایشان بهسرعت عملیاتی شود و به واقعیت بپیوندد. بحث به اصطلاح رهبری آینده آقا مجتبی موضوع مفصلی است». چقدر وقاحت! از یک طرف چهره آقا را تلویحا مشوه میکند و بعد آرزوی تسریع در جانشینی فرزندش میکند!!
و در ادامه:
«با آمدن آقا مجتبی در عرصه رهبری آینده کشور، اصلاحات بنیادین اتفاق میافتد. کسی را بالاتر از ایشان نداریم که مشرف به مسائل اجرایی و شرایط کشور باشد. ایشان همچنین توانایی آن را دارند که گردن مفسدان اقتصادی را بشکنند».
باید تحلیل کرد چرا جمهوری اسلامی به این فاز رسیده که درباره عالیترین مقام حاکمیتی، اشخاص کوچک و نهادهای حکومتی و دولتی به خود اجازه چنین رفتارها و گفتارهایی میدهند؟!
https://eitaa.com/mbehestani