🔵خریدن خوراکی در مغازه، وقتی کودک شروع به گریه کردن میکنه.
🔵 مهمان آمده و کودک سر و صدای زیادی دارد.
مادر به بچه اش میگه: بیا این سی دی جذاب رو نگاه کن به شرط اینکه سر و صدا نکنی! ( با این کار، رفتار منفی بچه تقویت میشه)
🔵 پای کودک به طور اتفاقی به پای شما میخورد شما میخندید و می گید من رو می زنی؟ الان میام میگیرمت.
شما این کار را به یک بازی مهیج تبدیل می کنید.
کودک سعی میکنه باز هم پایش را به پای شما بزند تا با او بازی کنید. اما پس از چند بار تکرار، این رفتار
از نظر شما نامطلوب و نوعی مزاحمت یا بی تربیتی تلقی میشه.
۲. نادیده گرفتن رفتارهای مطلوب
به تدریج که کودکان رشد می کنند و بزرگتر می شوند، بسیاری از رفتارهای خوب آن ها از نظر والدین دور می مانند زیرا این رفتارها بی سر و صدا انجام می شود و کم اهمیت و عادی به نظر می رسند.
یا اینکه والدین میگن این رفتارهای خوب وظیفهی کودکه و در مقایسهی با بچه های دیگه کار خاصی انجام نمیدن.
💠 این موضوع باعث میشه کودکان احساس کنند پدر و مادر برای این کارها ارزش قایل نیستند و آنها را مورد تایید و حمایت قرار نمی دهند. به عنوان مثال؛ کودک پیش شما میاد و میگه:" مامان نقاشیمو نگاه کن! قشنگ شده ؟ خیلی طول کشید تا رنگش کنم."
مامان میگه:" فعلا نقاشی رو ول کن بیا لباس بپوش میخایم بریم مهمونی."
💠 یادمون باشه برای اینکه رفتارهای مثبت بچه هامون ادامه پیدا کنه( مثل سلام دادن ، نماز خوندن، رعایت نظم ، انجام تکالیف ، احترام گذاشتن، رعایت کردن آداب مهمونی و...) باید بازخورد مثبت بدیم و الا احتمال داره رفتارهای مثبت ، خاموش بشن.
نکته بسیار مهم :
قطعاً رفتارهایی که توجه کمتری به آنها میشود با احتمال کمتری تکرار میشوند. این مطلب هم در مورد رفتار مطلوب و هم در مورد رفتار نامطلوب صادق است و اگر به کودکان در زمان انجام رفتار مطلوب توجه نشود، آنها می آموزند که تنها راه جلب توجه، بدرفتاری است.
۳. تلهی نردبانی
کودکان می توانند بیاموزند که اگر رفتارهای نامطلوب خود را افزایش دهند با احتمال بیشتری میتوانند به خواسته های خود برسند؛ به عنوان مثال، کودک قبل از شام شکلات می خواهد و شما ممکن است چند بار به او نه بگویید اما اگر کودک پافشاری کند و صدای خود را بالا ببرد شما برای ساکت نمودن او ممکن است خود را به این تله بیندازید؛ در این صورت متأسفانه کودک بخاطر پافشاری بیشتر، پاداش می گیرد و می آموزد که برای رسیدن به خواسته ی غیر منطقی خود اصرار کند، صدایش را بلند کند و این روند ادامه می یابد.
۴. باورها و انتظارات غیر واقع بینانهی والدین
داشتن انتظارات منطقی از کودکان، بستگی به سن و میزان رشد آنها دارد. والدینی که از فرزندان خود خواسته های زیادی دارند که بیش از توان آنها است با مقاومت و حتی گاهی با تنفر و لجبازی کودکان خود مواجه می شوند؛ مثلا مادری که از کودک ۴ ساله اش می خواهد بدون کمک گرفتن از دیگران، اتاق به هم ریختهی خود را مرتب کند، قطعا با سرپیچی کودک مواجه خواهد شد.
۵. مشاهده ی دیگران( الگویهای نامناسب )
کودکان با مشاهده ی آنچه دیگران انجام میدهند رفتارها را می آموزند؛ به عنوان مثال، هنگامی که والدین عصبانی میشوند و بر سر دیگران فریاد میکشند و به علت فریاد کشیدن به خواستههای خود میرسند، کودکان می آموزند که وقتی مشکل دارند فریاد کشید، رفتاری خوبی برای رسیدن به خواسته هایشان است؛ بنابراین کودکان شبیه به والدین رفتار میکنند نه طبق دستوری که والدین می دهند.
نحوهی دستور دادن به کودکان
در بسیاری از موارد، علت مشکل رفتاری کودک و نافرمانی او، به نحوه ی نادرست دستور دادن والدین بر می گردد؛ نه به خاطر اینکه کودک لجباز کله شق و نافرمان است.
اگر دستورهایی که والدین به کودکان میدهند؛ مبهم، نامشخص ، بی موقع، متعدد، ناعادلانه باشند احتمال نافرمانی و سرپیچی کودک افزایش خواهد یافت.
بنابراین اگر والدین یاد بگیرن که چگونه دستور بدهند، امکان اطاعت، همکاری و فرمانبرداری کودک افزایش مییابد.
مثال برای دستور دادن نادرست: مادر میگه:" داریم میریم مهمونی . اونجا مثل بچهی آدم رفتار کن." ( دستور مبهم)
۷. استفاده ی ناموثر از تنبیه (دلایل مؤثر نبودن تنبیه):
یکی از عوامل مهم در بدرفتاری کودکان استفاده ی نادرست از روشهای تنبیهی است.
وقتی تنبیه با تأخیر، بی تناسب با رفتار، به صورت مبهم، تهدیدآمیز، خشن، شدید و ترسناک انجام گیرد، به هدف اصلی خود یعنی همان اصلاح رفتار دست نمی یابد.
تنبیه غلط به خشم، اعتراض و میل به انتقام و یا به احساس گناه و بی ارزشی در کودک می انجامد و باعث شکلگیری رفتارهای نامطلوب میشود.
مثال: فرزند ۹ ساله ی شما به دستور شما در مورد پایان دادن به بازی و شروع انجام تکالیف خود اهمیتی نمی دهد و به بازی ادامه میدهد. شما فریاد می زنید: "شب که بابات اومد من میدونم با تو."
۸. عواطف والدین و پیام های عاطفی یا هیجانی آنها
گاهی اوقات والدین به جای قضاوت دربارهی رفتار نامطلوب کودک ، شخصی کودک را زیر سؤال می برند و ویژگیهای شخصیتی و اخلاقی او را سرزنش می کنند.
در این شرایط کودک به دلیل احساس خجالت ، شرمندگی یا احساس گناهی که پیدا می کند؛ ممکن است دستوری را که به او
دادهاند را انجام دهد؛ اما در دراز مدت از این احساسات ناخوشایند، آزار می بیند و احتمال همکاری و
فرمانبرداری اش کم میشود.
مثال : والدین به جای اینکه بگویند: "این رفتار تو خوب نیست "می گویند: " تو بچه ی بدی هستی، دیگه دوستت ندارم."
🌷ارتباط مهربانانه و دلسوزانه ی والدین با کودکان، رشد روابط دلبستگی سالم درکودکان را تقویت میکند.
والدین و فرزندانشان ،هنگامی که تعاملاتشان محترمانه است و هر فرد در برابر دیگری پاسخگو است، احساس خوبی دارند؛ بدین ترتیب یک گفتگوی دو طرفه ی سالم و مؤثر شروع میشود که به کودک میگوید:" من تو را میبینم و به تو گوش میدهم و به تو بازتابی از خودت که باارزش است، میدهم تا خودت هم برای خودت ارزش قائل شوی. من تو را همان طور که هستی دوستت دارم."
بنابراین از طریق یک گفتگوی متقابل ساده، و رد و بدل کردن علامتهایی که حامل حس پیوند هستند، میتوان یک پیوند سالم ایجاد کرد و سلامت هیجانی فرزندان را تضمین کرد.
۹. بی ثباتی در واکنش والدین
نداشتن ثبات در پاسخ دهی به رفتارهای فرزندان و پیگیری رعایت قانون و دستورها، یکی از مهمترین الگوهای فرزندپروری است که با لجبازی و مقابله جویی فرزندان ارتباط دارد.
در خانواده هایی که والدین نسبت به فرزندان گاه آسان میگیرند و گاه به شدت خشمگین می شوند، احتمال نافرمانی و پرخاشگری فرزندان بسیار بالا است.
وقتی کودکان به طور پیوسته با پیامدهای مناسب و از پیش تعیین شده برای رفتارهایی که انجام میدهند، روبه رو نشوند، یاد نمی گیرند چه کاری را چه موقع و چگونه باید انجام بدهند.
💠 عوامل محیطی و اجتماعی (دوستان، مدرسه، محله و....)
وقتی سن کودک بیشتر میشود و به مهد یا مدرسه میرود با افراد و موضوع های جدیدی آشنا می شود که میتوانند آثار مثبت یا منفی بر او داشته باشند. مثل دوستان کودک، رسانه (تلویزیون، رایانه و اینترنت)، کارکنان و محیط مدرسه .
کودکان از دوستان خود الگوبرداری می کنند و شما نمیتوانید مانع این ارتباط شوید.
ویژگیهای انضباطی مدرسه و نوع روابط والدین با کودکان نیز میتواند تغییراتی در رفتار آنها ایجاد کند. تماشای مداوم تلویزیون و ماهواره به ویژه صحنه های پر خشونت و بازیهای نامناسب رایانه ای، باعث کاهش خلاقیت و تعامل کودکان با خانواده و افزایش رفتارهای پرخاشگرانه میشود. ارتباط های مجازی؛ مانند اتاق گفتگو (چت) ، بخش مهمی از روابط فرزندان ما را در دنیای امروز تشکیل می دهد.
همچنین از جمله عوامل مهم محیطی و اجتماعی دیگر که در بروز مشکلات رفتاری کودکان دخیل میباشد میتوان به فقر مالی و فرهنگی، فقرحرکتی، فقر بازی، همسالان و دوستان منحرف ، طرد شدن از سوی همسالان، سایر بزرگ ترهای فامیل ، تعدد استرس های زندگی ، مهد کودک نامناسب و زندگی در محلات خطرناک اشاره نمود.
🌷سلام و عرض ادب خدمت اعضای محترم کانال و بزرگورانی که تازه به جمع ما پیوستن.
چون مباحث سلسله وار مطرح شده ، پشنهادم اینه ویسها و مطالب رو از اول ، به ترتیب گوش بدین و مطالعه بفرمایید.