#یادداشت
⚠️زن و آزادی، از عصر مدرن تا فروشنده
🔻چارلی چاپلین در فیلم عصر مدرن(the modern time)، به ظاهر غرب سرمایه داری را به چالش میکشد.
او در این فیلم معروف، از حقوق کارگران دفاع و البته با زیرکی تمام، بر حقوق زنان نیز تأکید میکند.
نقش مکمل چارلی چاپلین در این اثر سینمایی را دختری جوان بر عهده دارد.
دختری که از طبقه فرودستان است به طوری که از شدت گرسنگی مجبور به دزدیدن نان از نانوایی شده و چارلی چاپلین تلاش میکند تا او به زندان نرود.
با این حال، در انتهای فیلم او در کنار چارلی چاپلین میرقصد، مشروب مینوشد، لباسهای شیک به تن میکند و به #آزادی می رسد!
۱. غرب با استفاده از ابزار هنر، برداشت خود از مفهوم آزادی را به دنیا صادر کرد.
از منظر تمدن غرب، آزادی برابر است با «اباحیگری»، انسان موجودی آزاد است و هیچ چارچوبی نمیتواند او را محدود کند.
انسان آزاد است تا هر کار که میخواهد بکند، هر جور که دوست دارد لباس بپوشد، با هر فردی که تمایل دارد رابطه داشته باشد و هیچ کس حق مخالفت با او را ندارد!
۲. شعار آزادی به معنای غربی آن، از زمان #مشروطه وارد ایران شد. در آن مقطع، روشنفکران غرب زده، مخالفین آزادی را، مستبد مینامیدند!
بنابراین هر کس با شعار آزادی مخالف بود، از نظر آنها فردی عقب مانده، متحجر و حتی مستبد بود.
۳. نمیدانم چرا اما حداقل در صد سال اخیر، چه در ایران و چه در غرب، همیشه اینگونه بوده که هر جا شعار آزادی سر داده شده، کنار آن مفهوم "زن" نیز بکار رفته است! شاید بگویید از سر اتفاق بوده اما بعید به نظر میرسد که این حد از باهم بودن شعار «آزادی و زن» اتفاقی بوده باشد.
۴. وقتی برای اولین بار سینما به ایران آمد، رضا شاه شخصاً به سینما رفت تا اولین فیلم سینمایی را در کنار مردم ببیند، فیلم سینمایی «دختر لُر» که از قضا ماجرای زنی را به تصویر میکشید که در انتهای فیلم به #آزادی میرسید! زنی که از جامعه سنتی به سمت جامعه مدرن با محوریت آزادی به پیش میرفت و در این مسیر هیچ چیز جلودارش نبود!
۵. با نگاهی گذرا به سینمای قبل از انقلاب و حتی -با کمال تأسف- سینمای بعد از انقلاب، شاهد این هستیم که مفهوم زن در دایره پرگار آزادی قرار گرفته، گویی مراد از آزادی چیزی جز آزادی زن و یا بهتر بگویم، آزادی دسترسی به زن نمیباشد!
قطعا سینمای منحط قبل از انقلاب را نمیتوان با سینمای ارزشی بعد از انقلاب مقایسه کرد اما اگر بخواهیم قدری با عینک واقع بینی نگاه کنیم، باید بگوییم که رد پای جریان روشنفکری غربگرا همچنان در آثار سینمایی بعد از انقلاب نیز دیده میشود. تقریبا در عمده آثار سینمایی چند دهه اخیر، ظلم به زن، احیای حقوق زنان، آزادی زنان و موضوعاتی از این دست، محور کار فیلم سازان بوده است.
۶. نسل نوجوان و جوان کنونی که بخشی از آنها حاصل تربیت اشتباه رسانه و ولنگاری شبکههای اجتماعی در دو دهه اخیر هستند، متاسفانه در آشوب ها و اغتشاشات اخیر نیز حضوری پر رنگ داشتند.
اگر بپذیریم که رسانه و شبکههای اجتماعی صرفاً زمینه و بستری هستند برای انتقال پیام، بنابراین منشأ و محل پیدایش مفاهیم و شعارهایی همچون «آزادی و زن» را باید در جایی دیگر جستجو کرد، جایی که با استفاده از ابزار هنر و رسانه، برای مخاطب خود #انگاره_سازی میکند و تصویری نوین از زن و آزادی خلق میکند و آن چیزی نیست جز #سینما.
۷. سینما -که متأسفانه همچنان از اهمیت آن غافل هستیم- نقش بسیار مهمی در تولید محتوا، تولید ادبیات و خلق رفتار دارد.
سینما قدرت این را دارد که ذهن را مسخ کند و با انس و تکرار و تلقین، برای مخاطبش ذهنیت، زاویه نگاه و در نهایت، تصمیم و رفتار خلق کند.
۸. متأسفانه تصویری که امروز بوسیله سینما از جایگاه زن در جامعه کنونی ایران به دنیا منتقل میشود، تصویری سرد و تاریک و بعضاً همراه با لودگی و تمسخر است، از فیلمی مانند فروشنده، که اساساً بر همین مبنا ساخته شده، تا فیلم هایی مانند هزارپا، آنتن و ده ها فیلم دیگر.
آیا براستی مقام و منزلت زن در ایران امروز، اینگونه است؟
✍محسن مومنی
🟠 گام بعدی مجلس
🔸 استیضاح وزیر اقتصاد دولت چهاردهم از جهات مختلفی یک نقطه عطف در تاریخ انقلاب اسلامی به شمار میرود. شاید مهمترین نکته استیضاح ۱۲ اسفند این است که برای نخستین بار یک وزیر به دلیل افزایش نرخ ارز از مقام خود برکنار شد. امروز بخش قابل توجهی از نطقها را شنیدم و از اینکه نخبگان سیاسی ما به این آگاهی جمعی و اجماع نظری رسیدهاند که عامل اصلی تورم افسارگسیخته در کشور، رهاشدگی نرخ ارز است، سجده شکر بجا آوردم. اینکه از اوهامات تئوریکی چون «تورم همیشه و همهجا یک پدیده پولی است» عبور کردهایم و شجاعت مشاهده واقعیات را یافتهایم، حقیقتاً جای شکر دارد.
🔹مسئله مهم بعدی این است که نمایندگان مردم به این قطعیت رسیدهاند که نرخ ارز به طور عامدانه و ارادی دستکاری میشود و لذا همین اراده که تاکنون در خدمت معیشتسوزی و نابرابریسازی بوده، میتواند در جهت افزایش ارزش پول ملی و تقویت قدرت خرید مردم عمل کند.
🔸بر همین مبنا، کار نمایندگان محترم با استیضاح وزیر معیشتسوز پایان نیافته است. فرمود «رحم اللَّه امرء عمل عملاً فاتقنه». مشخصاً دو اقدام تکمیلی مورد انتظار است:
1️⃣. اصلاح بند «ت» ماده ۲۰ قانون احکام دائمی برنامههای توسعه کشور که نرخ ارز را «شناور مدیریت شده» تعیین کرده و دستاویزی برای مدیران اجرایی شده است تا نرخ ارز را پیوسته رو به بالا (!) مدیریت کنند. آقای دکتر صمصامی طرح اصلاح این ماده را ثبت کردهاند. امضاهای این طرح باید افزایش یابد و در اسرع وقت در دستور کار قرار گیرد. تکلیف رهبر حکیم انقلاب اسلامی در بند ۲ سیاستهای کلی برنامه هفتم پیشرفت مبنی بر ثبات نرخ ارز، مسیر را برای اصلاح این قانون معیوب هموار کرده است.
2️⃣. تأکید بر ارائه برنامه مشخص برای کاهش نرخ ارز به یک عدد متناسب با شرایط اقتصادی کشور (در حال حاضر زیر ۲۰ هزار تومان) توسط وزیر پیشنهادی جدید. به عبارت دیگر، همانطور که موضوع استیضاح آقای همتی کاهش ارزش پول ملی بوده، محور اصلی رأی اعتماد به وزیر جدید باید برنامه او برای افزایش ارزش پول ملی باشد.
🔹نکته پایانی اینکه قوانین و مقررات و... همگی ابزار هستند، نه غایت. وقتی ما مشاهده میکنیم که یک ابزار کارآیی ندارد و به اقتصاد کشور آسیب میزند، در تغییر آن نباید تردید کنیم. چندین سال است که مکرر میشنویم شرکتهای بزرگ صادرکننده (عمدتاً فولادی و پتروشیمی) یا ارز خود را به چرخه تجاری کشور باز نمیگردانند، یا با مهندسی عرضه، نرخ را افزایش میدهند، یا با کماظهاری صادراتی و بیشاظهاری وارداتی بخشی از منابع را از چرخه خارج میکنند. جمهوری اسلامی در این زمینه باید تصمیم قاطعانهای بگیرد.
🔸اگر به هر دلیلی امکان اعمال اقتدار بر این صادرکنندگان برای بازگرداندن کامل ارز وجود ندارد، آیه قرآن نیست که دولت راساً امر صادرات محصولات فولادی و پتروشیمی را بر عهده نگیرد. یا باید این صادرکنندگان به تعهدات ارزی خود تمام و کمال عمل کنند، یا اختیار صادرات از آنها سلب شود. ما در وضعیت جنگ اقتصادی هستیم و باید آرایش جنگی بگیریم. آزادی اقتصادی صرفا تا حدی مجاز است که نافی قاعده لاضرر نباشد؛ نه اینکه ما یک گروه خاص را ازاد بگذاریم تا ارزش پول ۸۶ میلیون ایرانی را تبدیل به بازیچه سوداگریها و سودجوییهای خود کنند.
🔹دولت و مجلس مشترکاً یک کمیته تجهیز و تخصیص منابع ارزی ایجاد کنند. تمام ارز حاصل از صادرات در اختیار این کمیته قرار گیرد و این کمیته به شکل کاملاً شفاف و قابل رهگیری آن را به نیازهای اولویتدار کشور تخصیص دهد.
✍🏻سیدیاسر جبرائیلی
#یادداشت
حکمران؛ روایت عمیق سیاست و اقتصاد
🔺۸ مارس؛ نگاهی به استثمار مدرن زنان
هرساله با فرارسیدن ۸ مارس، رسانههای غربی از آزادی و حقوق زنان سخن میگویند، اما آیا واقعیت زندگی زنان در جهان سرمایهداری همان چیزی است که تبلیغ میشود؟ نگاهی به تاریخچه روز جهانی زن و شرایط امروز نشان میدهد که نظام سرمایهداری نهتنها مدافع زنان نبوده، بلکه آنان را به ابزاری برای افزایش سود خود تبدیل کرده است.
تاریخچه روز زن در غرب
در قرن نوزدهم، انقلاب صنعتی نیروی کار ارزان میخواست و چه کسانی ارزانتر از زنان و کودکان؟ کارفرمایان، زنان را با وعده استقلال مالی به کارخانهها کشاندند، اما چیزی که در انتظار آنان بود، ۱۴ ساعت کار روزانه، دستمزد کمتر از مردان و آزارهای جسمی و جنسی بود.
شرایط آنقدر ظالمانه بود که زنان در کارخانههای نساجی نیویورک در اعتراض به آن اعتصاب کردند. اما در پاسخ، درهای کارخانه را روی آنان قفل کردند و ۱۲۹ زن زنده در آتش سوختند. همین جنایت، بعدها به نقطه آغاز روز جهانی زن تبدیل شد.
فمینیسم؛ واکنشی که از ابتدا منحرف بود
اعتراضات زنان به استثمار، به شکلگیری جنبشهای فمینیستی انجامید، اما این جنبشها بهجای آنکه ریشه استثمار را هدف قرار دهند، به نفی نقشهای خانوادگی زن پرداختند. آنان خانه و خانواده را "زندان" خواندند و تمام قواعد اخلاقی و عرفی را سد راه پیشرفت زن معرفی کردند.
نتیجه این نگاه، زنی است که در کنار فشارهای اجتماعی، از نقش طبیعی خود نیز محروم شده است. امروز زنان در کشورهای غربی، همزمان باید مادر، کارمند، مدیر و نیروی کار باشند و این فشار مضاعف، آرامش روحی آنان را از بین برده است. آمار بالای افسردگی، تجاوز، خشونت خانگی و بیثباتی خانواده در غرب، نتیجه همین سیاست است. در نهایت باید اضافه کرد که این جنبش باعث استثمار بیشتر از زنان شد. به همین دلیل، حتی برخی معتقدند که این جریان، یک حرکت سیاسی برای بهرهکشی بیشتر از زنان بوده است.
سرایت این سیاست غلط به ایران
متأسفانه، امروز عدهای در ایران نیز بهدنبال پیادهسازی همین سیاستهای غلط هستند. تبلیغاتی که زن را در شرایط طاقتفرسا و کار سنگین نشان میدهند و آن را نشانه "قدرت و استقلال" میدانند، در واقع تکرار همان مدل سرمایهداری غربی است که زنان را به ابزار کار ارزان و بیحق تبدیل کرد. نمونه اخیر آن، آگهی تلویزیونی یکی از پلتفرمهای فروش اینترنتی بود که زنی را در حال حمل بارهای سنگین، رانندگی در شرایط سخت و تحمل فشارهای شدید کاری نشان میداد. این تبلیغ، برخلاف ظاهر خوشبینانهاش، در واقع بازتولید همان نگاه استثماری سرمایهداری به زن بود.
اسلام و نگاه متعادل به زن
در مقابل این دوگانه، اسلام زن را دارای کرامت انسانی برابر با مرد میداند و حضور اجتماعی او را در کنار اصالت نقش خانوادگیاش به رسمیت میشناسد. برخلاف تصور رایج، خانهداری در اسلام به معنای خانهنشینی نیست، بلکه به معنای محوریت نقش زن در خانواده است، بدون اینکه فرصت فعالیت علمی، فرهنگی و اقتصادی از او گرفته شود.
در این نگاه، زنان میتوانند علاوه بر ایفای نقش مادری، در اجتماع نیز تأثیرگذار باشند. که نمونههای موفق آن در عرصههای مختلف بهترین شاهد بر این است که بانوان میتوانند هم مدیر خانه باشند و هم در عرصههای علمی و فرهنگی، ورزشی و ... نقشآفرینی کنند.
نتیجهگیری
سرمایهداری، زنان را به نیروی کار ارزان و ابزار تبلیغات خود تبدیل کرده و فمینیسم نیز با نفی جایگاه طبیعی آنان، زن را از خانواده جدا کرده است. اما راهحل، نگاه متعادلی است که هم حضور اجتماعی زن را به رسمیت بشناسد و هم جایگاه او در خانواده را حفظ کند. زن نباید قربانی چرخه سرمایهداری شود، همانطور که نباید در رقابتی بیپایان برای جایگزینی مردان، هویت خود را از دست بدهد. تبلیغات رسانهای که کار طاقتفرسا و استثمار زن را با رنگ و لعاب فریبنده به تصویر میکشد، باید متوقف شود و بهجای آن، مدل اسلامی حضور زن در جامعه که تلفیقی از کرامت انسانی و آرامش خانوادگی است، تقویت گردد.
#یادداشت
#اختصاصی
✍🏻امینی