eitaa logo
بسیج کارکنان دانشگاه علامه طباطبایی🇵🇸🇸🇾🇱🇧🇮🇷🇮🇶🇧🇭🇾🇪
311 دنبال‌کننده
16هزار عکس
16.3هزار ویدیو
358 فایل
ادمین @fater133 #گپ https://gap.im/me_atu #ویراستی https://virasty.com/me_atu #تلگرام https://t.me/me_atu #گروه_تلگرامی https://t.me/me_atu_members #بله https://ble.ir/me_atu #ایتا https://eitaa.com/me_atu #خبرگزاری_فارس https://farsnews.ir/me_atu
مشاهده در ایتا
دانلود
🖤 عاشورا را چه بخوانیم ؟ ۰۱ خوانش ها برپایه شناخت حاصل می شود، آیا تاکنون شناخت درست ،جامع و کاملی از عاشورا به دست آمده است که بدانیم عاشورا را چگونه باید خواند؟ پاسخ منفی است .زیرا هنوز آن چه از عاشورا می دانیم در نسبت با آن چه نمی دانیم ،قابل مقایسه نیست. حقایق عاشورا روزی روشن می شود که فرزندش مهدی صاحب‌الزمان ، ظاهر شود، قدرت و حاکمیت خداوند را در زمبن ساری و جاری کند. ۰۲ فقط می دانبم‌ اگر عاشورا نبود، بجای اسلام ناب محمدی، اسلام اموی حاکم بود. یعنی اسلامی ‌را که خاتم النببن آورده بود ، دستگاه تحریف معاویه به اسلام اموی استحاله کرده بود و امروز من و جنابعالی مسلمان بودیم اما نه از جنس مسلمان محمدی ، که از جنس مسلمان اموی ، شاید کمی تلخ و گزنده باشد، اما نمونه های پیش رویمان در اغلب کشورهای اسلامی گواه ابن مطالب است. ۰۳ بنابر ابن عاشورا را باید احیا کننده دین پیامبر و ضمانتی برای بقای آن تا ظهور دانست. و این تنها یکی از خوانش های عاشورا است ، اگر چه مهم تربن دستاورد عاشورا است. ۰۴ عاشورا، روز تاریخ گذشتگان، حال و آیندگان است . عاشورا روز معنابخشی به پیام پیامبران از آدم تا خاتم است. عاشورا،روز پاسداری از غدیر است و عاشورا روز جهانی شدن اسلام است روز آماده سازی برای ظهور، ظهوری در مقیاس جهانی از فرزند صاحب عاشورا ۰۵ پس عاشورا را باید عاشورا خواند، پیامش را از سال ۶۱ هجری قمری به پیام امروز جوامع اسلامی منتقل کرد. عاشورا ، یک روز نیست ، یک تاریخ سراسر معرفت، عشق، عقل، فهم ، اخلاق ، عرفان ، سیاست، فرهنگ و زندگی است که دائما نو به نو می شود. عاشورا ، نمونه ای بارز و آشکار از تجلی حق با دست حسین و یارانش برای الگو گیری نسل بنی آدم است تا در دام زر و زور و تزویر نیفتند. نوشته شده در روز عاشورا ۲۶ تیرماه ۱۴۰۳ توسط مدیر کانال https://eitaa.com/drfatehi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
◾️برای کسانی که فرصت نمیکنند صد لعن و صد سلام زیارت عاشورا را کامل بگویند، میتوانند از روش امام هادی(ع) استفاده کنند تا در زمان کمتری زیارت عاشورا را کامل بخوانند. ◾️امام هادی علیه اسلام فرمودند که لعن را یک بار کامل بگویید : آن گاه ۹۹بار بخش آخر آن را بگویید (اللهم العَنهُم جمیعا) در سلام هم یک بار آن را به طور کامل بگویید و بعد ۹۹بار بخش آخر آن را بگویید(السلام علی الحسین و علی علی بن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین ) در بیان امام هادی(ع) اینکار مثل این است که تمام صد لعن و صد سلام را گفته باشد. ☑️ حداقل روزی یکبار، مداومت بر خواندن زیارت عاشورا داشته باشیم. اگر تونستیم اول روز خصوصا بعد از نماز صبح(بین الطلوعین) ☑️ نکاتی که بزرگان توصیه می‌کنند: ۱. قرائت زیارت هنگام حرکت نباشد. ۲. مراقبت شود به جز اهل خانه کسی از چله‌گیری مطلع نشود. ۳. از ابتدا حوائج خاص را در نظر داشته باشید. ۴. حتماً دو رکعت نماز زیارت پس از زیارت عاشورا اقامه شود. @me_atu
🔻 طرماح، نرو! حسین تنهاست... 🔸 طرماح آدم بدی نبود؛ از یاران علی علیه‌السلام بود. در مقابل معاویه خضوع نکرد و او را امیر مومنان ندانست. در میانه راه، حق را تشخیص داد و به امامش پیوست؛ 🔹 خبر شهادت "قیس‌بن‌مسهر صیداوی" را او به حسین علیه‌السلام رساند. راه بلد حسین به سمت کوفه بود. در حق حسین خیرخواهی کرد و گفت به کوفه مرو! 🔸 طرماح به قصد شهادت آمده بود و لشکر عظیم کوفه را قبل از حسین دیده بود و می دانست پایان همراهی حسین شهادت است. 🔹 طرماح اولین اشعار روضه برای حسین را قبل از واقعه گفت. که هنوز که هنوز است اشعارش خوانده می‌شود. 🔸 طرماح ادب هم کرد و برای بردن آذوقه برای عیالش از امام اجازه گرفت. طرماح بعد از اجازه امام علیه‌السلام اشکانش جاری شد و گفت: "من این خانواده را می‌شناسم، به این راحتی‌ها به کسی رو نمی‌زنند، ببین حسین چقدر غریب شده است که به من می‌گوید زود برگرد" 🔹 طرماح فقط و فقط حرف دل امامش را نفهمید و از قافله شهدای کربلا باز ماند؛ 🔸 حسین علیه‌السلام به طرماح گفت، برو فقط زود برگرد و طرماح از احوالات حسین باید می‌فهمید که این حرف یعنی: "طرماح، نرو، حسین تنهاست" @me_atu
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️أَعْظَمَ اللَّهُ أُجُورَنَا بِمُصَابِنَا بِالْحُسَيْنِ عَلَيْهِ اَلسَّلامُ وَ جَعَلَنَا وَ إِيَّاكُمْ مِنَ الطَّالِبِينَ بِثَارِهِ مَعَ وَلِيِّهِ الإِْمَامِ الْمَهْدِيِّ مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ اَلسَّلامُ سلام روز عاشورا سلام روز غمبار اوج بی معرفتیهای کوفیان . سلام تشنگی طفلان سلام شمشیر و سنان سلام روز بی عباس سلام مادر نالان ، خواهر گریان ، کودک عطشان سلام تیر سه شعبه سلام گلوی علی اصغر شش ماهه سلام ای داغهای تازه ، نو به نو سلام زینب ..سلام.زینب سلام ای رنج اسیری حرم نشینان حسین (ع) سلام آسمان بی باران ، ای فرات خجلت زده چه گذشت دیروز ..... چه خواهد شد امروز ، سلام نماز ظهر خونین عاشورا سلام صدای ممتد گریه سلام مردهای سر در گریبان سلام زنان شیر خواره مرده سلام اشک سلام زمزمه های ریز ریز و اشک آلود سلام عزای حسین سلام داغ بر دل نشسته تاریخ سلام شام غریبان سلام شمعهای گریان سلام🏴 @me_atu
‍ 🔻عاشورای ١٣١۶ و جشن تولد رضاشاه 🔹ضدیت علنی و سخت با دین و مظاهر دینی و مذهبی، یکی از ویژگی‌های سلطنت رضا شاه بود. در مملکتی که دیانت با پوست و گوشت مردمش عجین بود، کشف حجاب اجباری، ممنوعیت لباس روحانیت و ممنوعیت برگزاری مجالس عزاداری امام‌حسین‌(ع)، که همه‌اش به زور سرنيزه بود، شاه را نزد مردم منفور کرده بود. 🔹در مقابل این ممنوعیت‌ها، ٢۴  اسفند هر سال که روز تولد رضاشاه بود، مراسمهای رسمی جشن و کارناوال شادی برقرار بود. اسفند ١٣١۶ در حالی که یک سال از ممنوعیت سفت و سخت برقراری مجالس عزای اهل‌بیت می‌گذشت، تولد شاه با ایام شهادت امام‌حسین‌ علیه‌السلام همزمان شد. ٢٢ اسفند عاشورا و ٢۴ اسفند سالروز تولد شاه و شصت سالگی اش بود. روزنامه اطلاعات که آن سال‌ها تقریبا تنها روزنامه سراسری ایران بود و پیش از ممنوع شدن عزاداری محرّم، هر سال آگهی مراسم‌ها را چاپ می‌کرد، از برگزاری جشن‌ها و آذین بندی و چراغانی میادین و خیابان‌ها خبر داد. به گزارش این روزنامه، در وسط میدان سپه که قرار است به زودی مجسمه رضاشاه نصب شود، تاج بزرگی قرارداده شده که با چراغهای الکتریکی آذین بندی شده و نورافشانی می‌کند. 🔹صفحه اول روزنامه اطلاعات ٢۵ اسفند هم مثل روز قبلش به اخبار جشن‌ های تولد شاه اختصاص داشت. به نوشته این روزنامه، رضاشاه مثل اعیاد رسمی از صبح در کاخش میزبان مقامات کشوری بوده که برای تبریک و شادباش تولدش می‌آمدند. از ساعت هشت شب هم مراسم رسمی جشن و شام در کاخ گلستان با حضور مقامات کشوری و محمدرضا ولیعهد و شخص شاه برقرار بود و ساعت دوازده و نیم شب پس از آتش‌بازی به پایان رسید. 🔹وقتی روزنامه اطلاعات اینها را نوشت و منتشر کرد، سه روز از عاشورا گذشته بود. در این ایام مردم داشتند در سرداب خانه‌ها روضه‌های خانگی مخفیانه برگزار می‌کردند و با دیدن جشن و شادی تولد شاه در این ایام، شاید این فراز زیارت عاشورا را با سوز  بیشتری زمزمه می‌کردند: و هذا یَوْمٌ فَرِحَتْ بِهِ آلُ زِیادٍ وَ آلُ مَرْوانَ بِقَتْلِهِمُ الْحُسَیْنَ صَلَواتُ اللَّهِ عَلَیْهِ @me_atu
▪️روز دهم . آه از روز دهم آنچه در روز دهم گذشت ، نتیجه همان رفتار و کرداری است که هم جبهه حق و هم جبهه باطل قبل از روز دهم محرم سال ۶۱ داشتند. اگر حر از سپاه ابن زیاد به سپاه سیدالشهدا پیوست و روز عاشورا به شهادت رسید. نتیجه کردار او و احترام او به حضرت در روزهای فبل بود که به حضرت گفت من احترام مادر شما را نگه می دارم . اگر شمر ذاتا به دنبال جنگ با امام بود و سر از بدن سیدالشهدا جدا کرد، ریشه در زنازادگی او بود که مادرش در بیابان در ازای آب از یک چوپان به حرام حامله شد و شمر را به دنیا آورد و اگر عمرسعد علی رغم تمایلش به نجنگیدن با امام بود اما در نهایت در مقابل حضرت ایستاد، ریشه در محبت دنیا و ریاست طلبی او داشت(وعده حکومت ری) و .... پس درس آخر در دهه اول محرم این است که بودن یا نبودن ما در سپاه حق در هر عصر و نسلی بسته به زمینه هائی است که قبلا ساخته ایم و در روز امتحان کسی در سمت درست تاریخ می ایستد که جوهره خود را برای این آزمون مهیا کرده باشد. گاه شمار عاشورا مرحوم دکتر احمد بیرشک در «گاه‌شماری ایرانی» واقعه عاشورای سال ۶۱ هجری قمری را به‌حساب گاه‌شماری شمسی، مطابق با ۲۱ مهر سال ۵۹ هجری شمسی اعلام کرده است. در سایتی دیدم که اوقات شرعی روز ۲۱ مهر به افق کربلا (که در طول قرون حداکثر ۳+- دقیقه اختلاف می‌تواند داشته باشد) را استخراج و روایات مقتل نگارها را با این ساعت‌ها تنظیم کرده‌ اند: 🏴۵:۴۷ اذان صبح امام علیه‌السلام بعد از نماز صبح برای اصحاب سخنرانی و آن‌ها را به صبر و جهاد دعوت کرد؛ و بعد دعا خواند: «اللهم انت ثقتی فی کل کرب... خدایا تو پشتیبان من هستی در هر پیشامد ناگواری» سپاه دشمن نماز را به امامت عمر سعد خواند و بعد از نماز صبح به آرایش سپاه و استقرار نیرو مشغول شدند. 🏴حدود ۶ صبح امام حسین (ع) دستور داد تا اطراف خیمه‌ها خندق بکنند و آن را با خار و بوته‌ها پر کنند تا بعد آن را آتش بزنند و مانع از حمله سپاه از پشت سر بشوند. 🏴۷:۰۶ طلوع آفتاب کمی بعد از طلوع آفتاب. امام سوار بر شتری شد تا بهتر دیده شود. روبه روی سپاه کوفه رفت و با صدای بلند برای آن‌ها خطبه‌ای خواند. صفات و فضایل خودش و پدر و برادرش را یادآوری کرد و اینکه کوفیان به امام (ع) نامه نوشته‌اند. حتی چند نفر از سران سپاه کوفه را مخاطب قرارداد و از حجارین ابجر و شبث ربعی پرسید که مگر آن‌ها او را دعوت نکرده‌اند؟ آن‌ها انکار کردند. امام نامه‌هایشان را به‌طرف آن‌ها پرتاب و خدا را شکر کرد که حجت را بر آن‌ها تمام کرده است. یکی از سران جبهه مقابل از امام (ع) پرسید چرا حکم ابن زیاد را نمی‌پذیرید و آن‌ها را از ننگ مقابله با پسر پیامبر نمی‌رهانید؟ اینجا امام آن جمله معروفشان را فرمودند: «الا و ان الدعی بن الدعی، قد رکز بین اثنین: بین السله و الذله و هیهات منا الذله... فرد پستی که پسر فرد پست دیگری است. من را بین کشته شدن و قبول شدن و قبول ذلت مجبور کرده. ذلت از ما دور است.» سخنرانی امام (ع) حدوداً نیم ساعت طول کشیده است. 🏴حدود ۸ صبح بعد از سخنرانی امام (ع) چند نفر از اصحاب آن حضرت به روایتی بُرَیر که «سید القرآء» (آقای قرآن‌خوان) های کوفه بود و به روایتی زهیر خطاب و کوفیان سخنان مشابهی گفتند. بعد از سخنان زهیر و بریر، امام فریاد معروف «هل من ناصر ینصرنی» را سر داد. چندنفری دچار تردید شدند؛ ازجمله حُر. فرد دیگری به نام ابوالشعثا و دو برادر که درگذشته عضو خوارج بودند. بعید نیست که کسانی دیگری هم با دیدن شدت گرفتن احتمال جنگ، از سپاه کوفه فرار کرده باشند. 🏴حدود ۹ صبح شمر به عمر سعد پرخاش کرد که چرا این‌قدر تعلل می‌کند؟ عمر سعد عاقبت رضایت به شروع جنگ داد و اولین تیر را به سمت سپاه امام (ع) رها کرد و خطاب به لشگریانش فریاد زد: «نزد عبیدالله شهادت بدهید که من اولین تیر را رها کردم.» بعد از انداختن تیر توسط عمر سعد، کماندارهای لشکر کوفه همگی باهم شروع به تیراندازی کردند. امام به یارانش فرمودند: «این‌ها نماینده این قوم هستند. برای مرگی که چاره‌ای جز پذیرش آن نیست. آماده شوید.» چند نفر از سپاه امام در این تیرباران شهید شدند. (تعداد دقیق را نمی‌دانیم. تعداد کشتگان تیراندازی. با تعداد کشتگان حمله اول ۵۰ نفر ذکرشده.) 🏴 حدود ۱۰ صبح بعد از تیراندازی، یسار غلام زیاد بن آبیه و سالم غلام ابن زیاد از لشکر کوفه برای نبرد تن‌به‌تن ابتدای جنگ بیرون آمدند. عبدالله بن عمیر اجازه نبرد خواست. امام حسین (ع) نگاهی به او کرد و فرمود: «به گمانم حریف کشنده‌ای باشی» عبدالله آن دو نفر را کشت. البته انگشتان دست چپش قطع شد. @me_atu
بعدازاین نبرد تن‌به‌تن، حمله سراسری سپاه امام حسین (ع) انجام شد؛ حبیب و یارانش در برابر او ایستادگی کردند. زانو به زمین زدند و با نیزه‌ها حمله را دفع کردند. همزمان شمر به جناح چپ سپاه امام (ع) حمله برد. زهیر و یارانش به جنگ مهاجمین رفتند. خود شمر در این حمله زخم برداشت بعد از عقب‌نشینی هر دو جناح کوفی، عمر سعد ۵۰۰ تیرانداز فرستاد که دوباره سپاه امام (ع) را تیرباران کردند و درآن حملات، علاوه بر از پا درآمدن هر ۲۳ اسب لشکریان امام (ع) تعدادی دیگر از اصحاب شهید شدند. الفتوح آن نفرات را ۵۰ نفر و این شهرآشوب ۳۸ نفر ذکر کرده است. اولین شهید، ابوالشعثا بود و ۸ تیر انداخت که ۵ نفر از دشمن را کشت. امام (ع) او را دعا کرد. گروهی از سپاه شمر خواستند از پشت سر به امام (ع) حمله کنند زهیر و ۱۰ نفر به آن‌ها حمله کردند. 🏴حدود ۱۱ بعدازاین حملات امام دستور تک‌تک به میدان رفتن را داد. اصحاب باهم قرار گذاشتند تازنده‌اند. نگذارند کسی از بنی‌هاشم به میدان برود. انگار برای کشته شدن باهم مسابقه داشتند. بعضی «در مقابل نگاه امام (ع)» شهید شدند. یکی از اولین کسانی که کشته شد. پیرمرد زاهد بربر بود. مسلم بن عوسجه بعد از او کشته شد. حبیب بر سر بالین او رفت و گفت کاش می‌توانستم وصیت‌های تو را اجرا کنم. مسلم با دست امام حسین (ع) را نشان داد و گفت: «وصیت من این مرد است.» یک‌بار هفت نفر از اصحاب امام (ع) در محاصره واقع شدند. حضرت عباس (ع) محاصره آن‌ها را شکست و نجاتشان داد. @me_atu
. 🏴۱۲:۵۰ اذان ظهر حبیب بن مظاهر وقت اذان ظهر شهید شد. چون‌که نوشته‌اند امام (ع) خطاب به اصحاب گفت یکی برود با عمر سعد مذاکره کند و بخواهد برای نماز ظهر جنگ را متوقف کنیم. یکی از لشکر کوفه صدا زد: «نماز شما قبول نمی‌شود.» حبیب به او گفت «ای حمار! فکر می‌کنی نماز شما قبول می‌شود و نماز پسر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم قبول نمی‌شود؟» به جنگ او رفت اما دوستانش به کمکش آمدند و حبیب کشته شد. امام (ع) از شهادت حبیب متأثر شده و برای اولین بار در روز عاشورا گریست. رو به آسمان کرد و گفت: «خدایا رفتن جان خودم و دوستانم را به‌ حساب تو می‌گذارم 🏴حدود ۱۳ ۳۰ نفر از اصحاب امام (ع) تا وقت نماز زنده بودند و بعدازآن ساعت شهید شدند؛ ازجمله زهیر و حر. بعد از کشته شدن اصحاب نوبت به بنی‌هاشم رسید. اولین نفر علی‌اکبر پسر امام حسین (ع) بود. این عبدالله بن مسلم، به طرز ناجوانمردانه‌ای شهید شد. شهادت او بر جوانان بنی‌هاشم خوانده است و بر بنی هاشم گران آمد. دسته‌جمعی سوار شدند و به دشمن حمله بردند. امام آن‌ها را آرام کرد. فرمود: «ای پسرعموهای من بر مرگ صبر کنید به خدا پس‌ازاین هیچ خواری و ذلتی نخواهید دید.» @me_atu
. حدود ۱۴ ۲۸ نفر از مردان بنی‌هاشم شهید شدند: ۷ برادر امام حسین (ع)، ۳ پسر از امام حسن (ع) ۲ پسر امام حسین (ع)، ۲ نوه جعفر بن ابیطالب، ۹ نفر آل عقیل و بقیه از نوادگان باقی عموهای پیامبر. یکی از شهدا نوه ابولهب بود. پس از شهادت حضرت عباس (ع)، امام (ع) گریه کرد و فرمود «اکنون دیگر پشتم شکست.» حدود ۱۵ امام به‌طرف خیمه‌ها برگشت تا خداحافظی بکند. همچنین پیراهنش را پاره‌پاره کرد و پوشید تا بعداً در وقت غارت کردن توسط دشمن برهنه‌اش نکنند. وقت وداع با اهل‌بیت، کودک شیرخواره را مقابل دشمن آورد تا آبش دهند اما او توسط تیر حرمله روی دست امام شهید شد. امام (ع) به میدان رفت اما کمتر کسی حاضر به مقابله با ایشان می‌شد. بعضی تیر می‌انداختند و بعضی از دور نیزه پرتاب می‌کردند. شمر و ده نفر به مقابله امام (ع) آمدند. امام (ع) در آستانه شهادت بود اما کسی جرئت نمی‌کرد به سمت ایشان برود. اهل حرم از صدای ذوالجناح متوجه شده و بیرون دویدند. کودکی به نام عبدالله بن حسن (ع) دوید و به طرف امام آمد. او را در بغل عمویش کشتند. امام برای سومین بار ناراحت شدند و کوفیان را نفرین کردند: «خدایا باران آسمان و روییدنی زمین را از ایشان بگیر!» ۶ عصر🏴 و سرانجام شمر لعنت الله علیه در گودال قتلگاه ...... عمر سعد وقتی جنگ به‌پایان رسید، دستور داد راس شهدا را جدا کرده و به کوفه ببرند   @me_atu
حُسین جـــــــان😭 حُسین جـــــــان😭 @me_atu
❌️این اسلام مطلوب آمریکاست؛ شیعه راستین وارث حیامندی فاطمه(س) و زینب(س) و غیرتمندی علی(ع) و عباس(ع) است؛ مجلس اباعبدالله جای گناهکار هم هست ولی جای گناه کردن نیست ! دفاع از رفتار گناه حسینی نیست؛ یزید هم برای این نوع عزاداری هورا میکشد! @me_atu