eitaa logo
مسجد امام حسین علیه السلام
683 دنبال‌کننده
13.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
135 فایل
اخبار اطلاعیه، پیام، گزارشات فرهنگی، مذهبی ،انقلابی، مرکز نیکوکاری، وبسیج،مسجد امام حسین علیه السلام ومحله۲ حسینیه پردیسان قم امام جماعت، حجت‌الاسلام موسوی @seyed135 0910 642 5474 امور فرهنگی @Mahdi120700 آیدی ارتباط با مشاور👇👇 @pasokhgo313
مشاهده در ایتا
دانلود
رزمندگان دفاع مقدس تکیه شان ایمان، تقوی و توکل به خدا بود. به گزارش روابط عمومی قرارگاه فرهنگی اجتماعی مسجدامام حسین علیه السلام حجت الاسلام چشم براه در سخنرانی یادمان سوم خرداد در بین اهالی، نماز گزاران و بسیجیان پایگاه شهید بنیادی، مهمترین سلاح رزمندگان دفاع مقدس را تقوی الهی و توکل به خدا برشمرد و گفت 🔹 یاد شهید جهان آرا و جوانان مومن مدافع خرمشهر همیشه به نیکی است. این جوانان در شرایط کشور و کمبود سلاح قدرتمندانه در برابر دشمن بعثی مقاومت کردند، این جوانان مومن تکیه انها بر دو اصل تقوی الهی و توکل به خدا بود. همچنان که خداوند درباره تقوی می فرماید و من یتق اللّه یجعل له مخرجاً در جای دیگر می فرماید و من یتق اللّه یجعل له من امره یسراً. همچنین توکل به خدا و تسلیم در برابر امر خدا ،سلاح دیگر رزمندگان اسلام بود. علی اللَّه فلیتوکّل المؤمنون، و علی اللَّه فلیتوکّل المتوکّلون و جای دیگر می فرماید فَأَعْرِضْ عَنْهُمْ وَ تَوَکَّلْ عَلَی اللَّهِ وَ کَفی بِاللَّهِ وَکیلاً. این جمله مشهور از شهید جهان ارا را همه شنیدید “بچه ها اگر شهر سقوط کرد آن را دوباره فتح می کنیم؛ مواظب باشید ایمانتان سقوط نکند. وقتی گفت که هنوز شهر را آزاد نکرده بودند. گفت چون می دانست کلید فتح شهر، فتح ایمان، توکل و تقوی الهی است. اما از این سو جبهه نفاق و منافقین است و خداوند خانه و کارشان را به خانه عنکبوت تشبیه کرده که سست و ضعیف است همچنان که می فرماید مثل الذین اتخذوا من دون الله اولیاء کمثل العنکبوت اتخذت بیتـا وان اوهن البیوت لبیت العنکبوت... در این ایه دو نکته مهم است یکی سستی خانه عنکبوبت و دوم مفهوم اتخدت است چرا این کلمه، چون در نهایت عنکبوت بعد از تولید و مثل، همدیگر را ازبین می برند و خدا می خواهد بگوید در نهایت منافقین همدیگر را از بین می برند. حواس ما باشد زمینه نفاق در ما شکل نگیرد. اعمال رفتار گفتار و کردار ما باید خدایی باشد. در برابر منافقین مثل ابوالفضل العباس علمدار کربلا نماد تقوی و صالحین است. و بخدا یقین و اطمینان داشته باشیم. وَ عَسَی أنْ تَکْرَهُوا شَیئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُم وَ عَسی أنْ تُحِبُّوا شیئاً و هُوَ شَرٌّ لَکُم. نگاه و امید باید خدا باشد، با خدا باش پادشاهی کن. https://eitaa.com/me_hosen
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
سخنرانی حجت‌الاسلام چشم براه هیات رایه انصار الحسین علیه السلام مسجدامام امام حسین علیه السلام 🔹 ۴ خرداد https://eitaa.com/me_hosen
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه ایام دهه کرامت با صدای محمد مهدی خشک دامن معاون فرهنگی پایگاه شهید بنیادی و مسول کانون سفینة النجاه مسجد امام حسین علیه السلام پردیسان و پسران و دختران دهه هشتادی و نودی...با حضور فرزندان شهدا و دختر شهید اصلانی @abnaolQasem "گروه سرود فرزندان حاج قاسم" 💐🌻🌸🌷🌺🌹💐 ┅═✼✿‍✵🇮🇷✵✿‍✼═ ━⊰✾ 🇮🇷 ✾⊱━━━━─━ @me_hosen ━━─━━━━⊰✾✿✾⊱🇮🇷‌
دعای پرفیض عاشقان ائمه اطهار علیهم السلام 🔹 ندبه انتظار بانوای کربلایی سید حبیب قاضوی 🔹 صبح جمعه، فردا راس ساعت۶
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
👈به بهانه شب جمعه، 📖 شب جمعه حرمت بوی محرم دارد 📖 بانویی کنج حرم مجلس ماتم دارد 📖 شب جمعه شده و باز دلم رفت حرم 📖 دل آشفته ى من, صحن تو را کم دارد 📖 مادرت روضه گرفته است برایت آقا 📖 زیر لب زمزمه ی “وای حسینم” دارد 📖 بیرق روضه عیان است ز روی گنبد 📖 مجلس روضه همانجاست که پرچم دارد 📖 گریه ى مادرتان عرش خدا را لرزاند 📖 روضه ی “آه بُنَیَّ ” چقدر غم دارد 📖 حجره های حرمت پر شده از ذکر حسین 📖 هر که آید به حرم نام تو را دم دارد 📖 در هوای لب خشکت به لب آب فرات 📖 چشم هر زائرتان چشمه ى زمزم دارد 📖 عطر سیب حرمت از سر شب تا به سحر 📖 برده غم از دل هرکس که به دل غم دارد ✋ السلام علیک یا اباعبدالله 💐🌻🌸🌷🌺🌹💐 ┅═✼✿‍✵🇮🇷✵✿‍✼═ ━⊰✾ 🇮🇷 ✾⊱━━━━─━ @me_hosen ━━─━━━━⊰✾✿✾⊱🇮🇷‌
"دختران ایرانی نماد شرافت، عزت و عفت در عصر حاضر هستند. 🔻به مناسبت دهه ی کرامت و ایام پر برکت ولادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها، مراسم تقدیر از ده نفر از دختران بسیجی، محجبه، فعال مسجدی و درس خوان، مسجدامام حسین علیه السلام پردیسان انجام شد. دراین مراسم حجت‌الاسلام والمسلمین موسوی امام جماعت مسجد، با معرفی حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها به عنوان الگوی عفت و شرافت برای دختران عزتمند ایرانی گفت، دختران ایرانی نماد شرافت، عزت و عفت در عصر حاضر هستند و در دنیای معاصر دختران ایرانی دارای شکوه و کمالی معنوی هستند. و تلاش آنان در حفظ این دستاوردهای متاثر از انقلاب در زمان حاضر باید مضاعف باشد ✍خبرنگار بسیجی کهندانی https://eitaa.com/me_hosen
مراسم دعای ندبه صبح جمعه به گزارش روابط عمومی مسجد امام حسین علیه السلام برگزاری دعای پرفیض ندبه صبح جمعه در مسجد امام حسین علیه السلام با حضور پرشور بسیجیان و اهالی محله حسینیه این مراسم با نوای کربلایی سیدقاضوی برگزار شد ✍انتهای پیام/ کهندانی 🔹مسجد امام حسین علیه السلام 🔹 🆔@me_hosen 🔺 🔻
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🛑🗓 ۶ ذی القعده، روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی معروف به شاهچراغ علیه السلام گرامی باد ✍انتهای پیام/ کهندانی 🔹مسجد امام حسین علیه السلام 🔹 🆔@me_hosen 🔺 🔻
حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ویژه ایام دهه کرامت با صدای محمد مهدی خشک دامن پسران و دختران دهه هشتادی و نودی...با حضور فرزندان شهدا و دختر شهید اصلانی "گروه سرود فرزندان حاج قاسم" 🔹خبرگزاری بسیج پردیسان قم🔹 🆔 @pardisanqombasij 🔺 🔻
محسن جامِ بزرگ| ۱۱ ▪️چه کرد این نوجوان ۱۴ ساله !!! بعد از اسارت و بعد از اینکه یک مصاحبه ریاکارانه انجام دادند و خبرنگاران رفتند فرمانده عراقی دستور داد اسرا را جمع کردند و یکی یکی سئوال کرد: - عسکری، جُندی مُکلّف؟ حَرَس خمینی؟( یعنی تو سرباز وظیفه هستی؟ تو پاسدار خمینی هستی؟) خیلی از بچه ها عربی نمی دانستند و همینطوری به علامت تایید سر تکان می دادند او که تعجب کرده بود پرسید: یعنی کُلّهُم حَرَس خمینی؟ (یعنی همه شما پاسدار هستید؟!) این ناشی‌گری بچه ها کار دستشان داد. او دستور داد این بار با تمام قوا، اسرا را زیر شلاق و باتوم و لگد و فحش و سیلی و میلگرد و حتی شلاق سیم خاردار بگیرند! بچه ها دست بدامان ائمه (ع) شده بودند و آن بزرگواران را صدا می زدند. بعثی ها به واقع بچه ها را لت و پار کردند. فرمانده بعد از یک نوبت‌ کتک سیر، از بچه ها خواست که به امام خمینی توهین کنند و بگویند م ر گ.بر خمینی بگویند اما بچه ها زیر بار نرفتند و موج سوم کتک ها بر سرشان فرود آمد. شلاق ها و سیم خاردارها و‌ نبشی های فلزی به هر جا که فکر می کنی فرود می آمد و ناله ها و فریادها در هم می آمیخت. شدت این کتک ها به قدری بود که بچه ها به هم پناه می بردند و ناگهان کومه ای از گوشت تشکیل می شد. در این شرایط به نفرات زیرین حالت خفگی دست می داد و نفرات رویی در آماج کابلها سیم خاردارها و باتوم ها بدن های شان سیاه می شد. در همان لحظه صدایی خفیف زیر کومه انسانی شنیده شد که گفت: مرد است خمینی! راهی برای خلاصی پیدا شده بود لذا این جمله بارها تکرار شد و عراقی ها تصور کردند که اسرا به امام توهین می کنند زیرا لبخند و رضایت در چهره آنها پیدا بود. افسر ارشد حاضر در میدان شکنجه هم وقتی این جمله را شنید، با رضایت دستور توقف کتک را صادر کرد. این بار بچه ها را به حالت نشسته و پشت سرهم به صف کردند. پیرمردی در صف اسرا بود، فرمانده از او سئوال کرد و مترجم هم ترجمه کرد: پیرمرد! تو چرا آمدی جنگ، مگر شما ارتش نداشتید؟ آخر تو با این سن و سال وقت جنگیدنت است؟ تو باید استراحت کنی. تو وقت مردنت هست باید به فکر مردنت باشی... ! پیرمرد بسیجی جوابی نداد. نمی دانم چرا فرمانده از پیرمرد عبور کرد؟ دو سه قدم که رفت، ایستاد. این بار نگاهش به یک نوجوان حدود چهارده ساله افتاد. به او دستور داد که بلند شود. او ایستاد. از او پرسید: تو چرا آمدی جنگ؟! او با کمال شجاعت گفت: برای دفاع از کشورم. آمده ام تا با کفار و صدام بجنگم! رنگ فرمانده با این سخنان پرید. آنها جرئت نمی کردند اسم صدام را بدون تشریفات و القاب بیاورند و حالا یک نوجوان ایرانی که هنوز در صورتش مویی نروئیده است این چنین جسورانه جواب او را می دهد. فرمانده عراقی به شدت خشمگین شد و گفت: آن کسی که تو از او حمایت می کنی به فکر تو و امثال تو نیست وگرنه اجازه نمی داد تو بچه که دهنت بوی شیر می دهد به جنگ بیایی. حالا آن قدر اینجا نگهت می داریم تا موهای سرت مثل دندانهایت سفید بشود! پسر گفت: من رهبرم را دوست دارم. و سپس با کمال جرئت از فرمانده عراقی پرسید: تو رهبرت را دوست داری؟ فرمانده فوری گفت: چرا دوست دارم، سیّدی، قائد... نوجوان دلاور به او گفت: دوست نداشته باش! جسارت این بسیجی، فرمانده عصبانی را عصبانی تر کرد و از او خواست که مرگ بر خمینی بگوید او نگفت او اصرار کرد. نگفت و نگفت تا فرمانده وحشی تر شد و کلت را از کمرش کشید و روی شقیقه این بسیجی گذاشت و گفت بگو: مرگ بر خمینی اما او نگفت. فرمانده تهدید می کرد که اگر نگوید شلیک می کند اما او باز هم نگفت . فرمانده درمانده و مستاصل که شاید نمی خواست در مقابل این شیر بچه ایرانی بیش از این خوار و خفیف شود، کلت را غلاف کرد و با ناراحتی از یقه نوجوان یزدی گرفت و او را از زمین بلند کرد و رو به ما گرفت و با عصبانیتی توام با عجز و حتی اعتراف به مردانگی بچه های امام خمینی گفت: این ظاهراً از همه شما کوچک تر است. ولی از همه بزرگ تر است! شما به رهبرتان توهین کردید، ولی این بچه توهین نکرد... نفهمیده بود که هیچ یک از اسرا توهین نکردند ترفند زدند. او بسیجی را زمین گذاست و از او خواست تا چیزی از او بخواهد. نوجوان گفت: من خواسته ای ندارم! گفت: هر چه بخواهی دستور می دهم برایت آماده کنند. پرسید: هر چی؟ - آره، هرچی! گفت: یک لیوان آب! آب! همه از خواسته او متعجب شدیم. فرمانده و عراقی ها بیشتر. شاید او خیلی تشنه بود. در مقابل چشمان حیرت زده عراقی ها و ایرانی ها، وقتی آب را آوردند و او آستین هایش را بالا زد و وضو گرفت. سپس به آسمان نگاه کرد و از محل خورشید قبله را تشخیص داد و رو به قبله به نماز ایستاد. نماز او آن قدر طول نکشید. فرمانده عراقی و عراقی ها و ما، حیران از ایمان این نوجوان! احساس عجیبی داشتیم. آزاده تکریت ۱۱ 🇮🇷💠خاکریز فرهنگ و اندیشه/ 🌹 ✅هم‌اکنون‌عضوشوید👇👇 @khakrizf
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا