|یکفنجانآگاهی☕📗|
•|📒📗📙📘📒📗📙📘📒📗📙 #پارت_هجدهم🌱#کیمیاگر 📜ذهن که مملو از پرتو عشق شد، تنها؛ توانایی خلق شعر و خیالات رویا
•|📒📗📙📘📒📗📙📘📒📗📙
#پارت_نوزدهم🌱#کیمیاگر
📜هر انسانی به تنهایی،جهانی شگفت انگیزه و وسیله ای برای رشد خودش و دیگران.!!
_جوان شگفتزده پرسید: «بزرگترین دروغ جهان چیه؟»
_پیرمرد جواب داد: «اینکه در لحظه مشخصی از زندگیمون اختیار زندگی خودمون رو از دست میدیم. و از اون به بعد سرنوشت در زندگی ما فرمانروایی میکنه. اینه بزرگترین دروغ جهان».
پیرمرد لباسها و رفتارش عجیب غریب بود. لباس عربها رو پوشیده بود و میگفت پادشاه سالیم هستش. و درباره خوابِ گنجی که سانتیاگو دیده بود، گفت: «اگه بخوای میتونم کمکت کنم که به گنج برسی».
بعد هم با یه چوب شروع کرد به نوشتن روی شنها. اسم پدر و مادر سانتیاگو، مدرسهای که اونجا درس میخونده، دختر تاجر و رویای گنجی که دیده بود رو نوشت!!
این در حالی بود که سانتیاگو درباره هیچ کدوم از این موارد با اون شخص صحبتی نکرده بود!
این داستان ادامه دارد...☕️
📚کیمیاگر| #کتاب_خوانی|
📗@mearaje_shabaneh
شعرهایم یک به یک دست همه چرخید و حیف ،
آنکه بایستی بخواند مصرعی از من نخواند .
📚📕📘#تیکه_کتاب
دنیا پیچیده در صعوبت و رنج است. آنها که در لباس علم و دین میخواهند از رنج و فقر بگریزند، در شقاوت ابدی خواهند بود.
👤وحید یامین پور
📚نخلونارنج
📗@mearaje_shabaneh
اظهار "عشــق" را به زبـان احتیاج نیست...
چندان که شد نگه به نگه آشنا بس است
#صائب_تبریزی
🌚🌝
|یکفنجانآگاهی☕📗|
•|📒📗📙📘📒📗📙📘📒📗📙 #پارت_نوزدهم🌱#کیمیاگر 📜هر انسانی به تنهایی،جهانی شگفت انگیزه و وسیله ای برای رشد خودش
•|📒📗📙📘📒📗📙📘📒📗📙
#پارت_بیستم🌱#کیمیاگر
📜گــاهـی گمان نمی کنی ولی خوب میشود..
سانتیاگو فکر میکرد که اون پادشاه نیست و شوهر همون زنی هست که خوابش رو تعبیر کرد و میخواد فریبش بده، اما بعد از گفتگویی با هم پسر قانع شد که گوسفندانش رو به پادشاه بفروشه در ازای مبلغی و دو سنگ جادویی که درونِ زره طلاییِ روی سینه پادشاه بود.(این زره انگاری نشون دهنده پادشاه بودنش بود و هر بار چشم پسر از دیدن درخشش طلایِ این زره زیر عبای پادشاه خیره میشد).
پادشاه به او گفت:«انسان تا جوان هست فکر میکنه به هر چیزی که بخواد میتونه برسه، و چون اراده کنه برای رسیدن به رویاها و اهدافش، اراده اون در روح جهان اثر میزاره و این باعث میشه که جوان در این راه هر سختی و بدبختیایی رو تحمل کنه.»
این داستان ادامه دارد...☕️
📚کیمیاگر| #کتاب_خوانی|
📗@mearaje_shabaneh
گفتم که بخاطرت دنیا رو به آتیش میکشم
فعلا از لس آنجلس شروع کردم 😂😂
بفرست واسش😁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خدا رهایت نکرده:)
#ماه_رمضان
🌙🤍
|یکفنجانآگاهی☕📗|
•|📒📗📙📘📒📗📙📘📒📗📙 #پارت_بیستم🌱#کیمیاگر 📜گــاهـی گمان نمی کنی ولی خوب میشود.. سانتیاگو فکر میکرد که او
•|📒📗📙📘📒📗📙📘📒📗📙
#پارت_بیستویکم🌱#کیمیاگر
📜گــاهـی نمیشود، که نمیشود، که نمیشود…
از پادشاه پرسید: «چرا پادشاهی مثل شما وقتش رو تلف میکنه و در کنار یه چوپان میشینه و با او صحبت میکنه؟»
پادشاه گفت: «این کار بی دلیل نیست. مهمترین دلیلش اینه که، تو تونستی سرنوشت و افسانه انحصاری خودت رو کشف کنی و در این مسیر قدم برداری».
پیرمرد از او پرسید: «گله گوسفندا رو برای چی نگه داشتی؟»
_«برای اینکه دنبال اونا به هر طرف برم. من سیاحت و سفر رو دوست دارم».
پیرمرد، مردی را در سمت دیگهی میدان شهر نشونش داد و گفت: «ببین اون هم مثل تو یه روزی آرزو داشت بره سفر و یک ماه بمونه آفریقا. اما حالا گوشه میدون داره ذرت بو داده میفروشه و میخواد پول جمع کنه تا در پیری به آفریقا بره. اما غافل از اینه که در پیری انسان انرژی و توانِ زمان جوانی رو نداره...»
این داستان ادامه دارد...☕️
📚کیمیاگر| #کتاب_خوانی|
📗@mearaje_shabaneh
#تیکه_کتاب
امام حسن مجتبی علیهالسلام:
هركه به حُســن انتخاب خداوند تكيه كند ، جز آن وضعى را كه خدا برايش برگزيده است ، آرزوى داشتن وضعى ديگر نكند.
📚بحارالانوار| #کتاب_خوانی|
📗@mearaje_shabaneh
زیبایی در آنچه بر تن میکنی نیست،
بلکه زیبایی در چیزی است که در درونت نهفته است.
"تو کرامت را در ذات خود داری،
نه مال و نه ظاهر و مقامات، اهمیتی ندارد."
صبحت بخیر زیبا😍😁
حیف که روزهایم، نمیشه چای بِه تعارف کنم😋🙏
دختری که توی عصبانیت یا درحال گریه کردن بهت میگه "اصن دوست ندارم"، خیلی بیشتر از دختری که درحال خندیدن میگه "دوست دارم"
دوست داره!
از کانال دهه هشتادیا اینو کِش رفتم😵💫😂
#یه_دهه_هفتادی😎