🌺وقتی شوهرتون عصبانی شد چه کنید؟ 💜 در درون هر مردی؛ یک مرد آهنین وجود دارد که موقع مشاجره با همسر فعال میشود! 💙 اگر موقع مشاجره و عصبانیت مرد، چه شما مقصر باشید و چه نباشید، مرد را تایید کنید و یک جمله بگویید؛ "حــق با شــماست....!" 💚 آن مرد آهنین درون شوهر فروکش می‌کند و او تبدیل به پسر بچه‌ای خوب ومهربان میگردد. 💛 حالا خانم می‌تواند در فضایی آرام‌تر و به دور از خشونت حرفهای خود را بزند بدون این که رابطه آسیب ببیند و تنش‌های زیادی بار بیاید. 💜 از اعجاز این جمله غافل نباشید. باهوش باشید و مرد آهنین درون شوهرتون را رام کنید 💖کانال مشاوره خانواده نور 💖 https://eitaa.com/mech53442

💯 هر وقت، خواستی «پارچه‌ای» بخری؛ آنرا در دست «مچاله كن» و بعد رهايش كن👕👚 اگر «چروك» برنداشت، «جنس خوبی» دارد👌 «آدم‌ها»، نیز «همينطورند!!!»، «آدم‌هايی» كه بر اثر «فشارها»، و «مشكلات»، «اخلاق، و رفتارشان» عوض می‌شود، و «چروك» بر میدارند،!! اينها «جنس خوبی» ندارند، و برای «رفاقت»، «معاشرت»، «مشارکت»، «ازدواج» و «اعطای مسئولیت به ایشان»، به هیچوجه «گزینهٔ مناسبی» نخواهند بود!•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442

ســـــلام🕊🥀🌼☘ صبـحتـون پُـر از عـطر خــدا🍁🌿🌼☘ روزتـون 🕊🥀 معطر بـه بـوی مـهربانی🍁🌿 الـهی 🕊🥀 دلتـون شـاد لبتـون خـنـدان 🍁🌿 قـلب تــون مـملو از آرامـش....🍁🌿 صـبح زیبـاتون 🕊🥀🌼☘ بخیرو شادی🍁🌿🍁🌿 ‌ ‌کانال مشاوره خانواده نور https://eitaa.com/mech53442 ‌‌ ‌

وقتی رنگت خدایی میشوددنیاوسختی هایش هم زیباست انگار همه چیز به بهترین شکل است چون تو درپناه بهترین معنای زندگی هستی کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

نام کتاب: در گوشی با والدین فصل اول: اصول اساسی فرزندپروری نویسنده : فاطمه سادات رایگانی و علی کربلایی 🌱🌱🌱🌱🌱🌱 ✨چطور باید به فرزندمان دستور بدهیم؟ تصور کنید وارد اتاق پذیرایی می‌شوید و پریسا دختر ۷ ساله خود را می‌بینید که روی مبل تازه خریداری شده منزل، بالا و پایین می‌پرد. شما باید مستقیماً به سمت او بروید و با چهره جدی به چشم‌هایش خیره شوید و با صدای محکم و رسا او را صدا کنید و بگویید: " پریسا !!!!! پریدن روی مبل بر خلاف مقرراتی است که با هم گذاشتیم! فوراً بیا پایین !" در این صورت شما دستور واضح و مشخصی به او داده‌اید. وقتی می‌خواهید فرزندتان بازی را قطع کند و به درس‌هایش بپردازد ، در صورتی که از او بپرسید علیرضا! فکر نمی‌کنی الان دیگه وقت درس خوندن باشه ؟ ممکن است به سادگی پاسخ دهد: نه فکر نمی‌کنم! وقتی کودک، مرتکب رفتار بدی می‌شود که طبق مقررات ، مجاز به انجام آن نیست، صریحا، دستور توقف آن رفتار را بدهید. در این زمان نباید دلایل وضع قانون را توضیح داد، زمان مناسب برای بیان این موضوعات قبل از رفتار مورد نظر یا پس از متوقف نمودن آن است. به عنوان مثال، وقتی پریسا روی مبل بالا و پایین می‌پرد، به او نگویید : ❌تو نباید روی مبل ببری اون خیلی گرونه تازه خریدیمش و هنوز قسط‌هاش رو کامل پرداخت نکردیم! بیا پایین! به جای همه این حرف‌ها به او بگویید : ✅پریسا پریدن روی مبل بر خلاف قراریه که قبلاً با هم گذاشتیم! فوراً بیا پایین! ✨وقتی دستورات را به خوبی ارائه کنید احتمالاً پریسا تصمیم می‌گیرد از مبل پایین بیاید. با این وجود ممکن است بخواهد از دستور شما سرپیچی کند یا شما را امتحان کند و ببیند آیا دستور شما ضمانت اجرایی دارد؟ یعنی می‌خواهد ببیند اگر دستورتان را گوش نکرد ، چه اتفاقی می‌افتد! برای اینکه حرفتان را گوش کند لازم نیست او را به سختی تنبیه و یا تهدید به تنبیه کنید، این رفتارها رابطه نامناسب موجود را پیچیده‌تر می‌کند. ضمانت‌های اجرای موثری برای قوانین وجود دارد. به عنوان مثال می‌توانید از روش‌های زمان خلوت، پیامدهای منطقی رفتار یا جریمه رفتاری استفاده کنید که در ادامه در مورد آن صحبت خواهیم کرد. ✨✨✨✨✨✨✨ کانال مشاوره خانواده نور ‌https://eitaa.com/mech53442

هیجانات مثبت باعث گسترش عرصه انتخاب‌های فکری و عملی شما می‌شود. مثلا پژوهش‌ها نشان می‌دهند که مردم وقتی شادند در عرصه‌های خطیر دست به انتخاب‌های بهتری می‌زنند؛ چون چشمشان به گزینه‌های پیش رو بازتر است. در نقطه مقابل، هیجانات منفی عرصه انتخاب را تنگ می‌کند و آدم را به انتخاب میان چند گزینه محدود وا می‌دارد. با ذهنیت گسترده می‌توانید منابع جدیدی بسازید و در حال و آینده از آن‌ها بهره ببرید؛ این منابع ممکن است چشم‌اندازهای نو، هیجانات منعطف‌تر، ‌استراتژی‌های نو یا روابط جدیدباشد. ‌ ‌کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

🔴 #منشا_جرّ_و_بحث 💠 شايع‌ترين راهي كه زن ندانسته جرّ و بحث را شروع مي‌كند آن است كه #احساساتش را بطور مستقيم مطرح نمي‌كند و سؤالاتي #طعنه‌آميز را مطرح مي‌سازد. 💠 مثلا وقتي مرد دير به خانه مي‌آيد بجاي اينكه زن بگويد: «دوست ندارم وقتي دير مي‌كني منتظرت بمونم» يا «نگران بودم كه نكند اتفاقي برايت افتاده باشد.» بطور غير مستقيم و به طعنه اين سؤال را مطرح مي‌كند: 👈 «چرا اينقدر دير مي‌آيي؟» يا «مي‌خواهي با دير آمدنت چه چيزي را ثابت كني؟» يا «چرا به‌من زنگ نزدي؟» 💠 مرد در این موقع حس مي‌كند كه مورد #حمله قرار گرفته است و حالت #تدافعي به خود مي‌گيرد و زن نمي‌داند كه مخالفت او چقدر براي شوهرش دردناك است. 💠 یاد بگیریم قبل از ابراز گلایه‌‌ی خود، #ظاهر_کلام خود را طوری اصلاح کنیم که باعث سوء برداشت همسرمان نشده و در نتیجه، مشاجره و دعوا رخ ندهد و یا به حداقلِّ خود برسد. ‌ کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

👌فرمول آرامش در زندگی: هرچه روح تو بزرگ‌تر باشد، اشتباهات دیگران را کوچک‌تر می‌بینی.... هرچه بزرگ‌تر باشی، از دیگران کم‌تر توقع داری.... هرچه توقعت از دیگران کم‌‌‌تر باشد، کم‌تر از آنان دلگیر می‌شوی هرچه کم‌تر دلگیر شوی، کم‌تر آسیب می‌بینی... هرچه کم‌تر آسیب ببینی، راحت‌تر می‌بخشی... هرچه راحت‌تر ببخشی، آرامش زندگی‌ات بیشتر می‌شود... ظرفیت روح‌تان افزون باد.... کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

میدونی عادت به قضاوت نکردن آدم ها از خودمون شروع میشه! هر وقت رفتی جلوی آینه و خودتُ همونجوری که بودی دوست داشتی و پذیرفتی و مدام ایراد نگرفتی از خودت، اونوقت ذهنت یاد میگیره بقیه رو هم همونجوری بپذیره، در حقیقت بیشتر میتونی درک کنی چرایی اعمال و رفتار آدم ها رو آره! باید یاد بگیری آدم تو آینه رو هر روز نوازش کنی... کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

#مهارتهای_ارتباطی ‌ ⁉️موافقی با این کار؟ ‌قشنگ صحبت کنیم 😇👇🏻 ✅️بگیم : خدا سلامتی بده. ❌️نگیم : خدا بد نده. ✅️بگیم : هدیه برای شما. ❌️نگیم : قابل ندارد. ✅️بگیم : با تجربه شده. ❌️نگیم : شکست خورده. ✅️بگیم : مناسب من نیست. نگیم : به درد من نمی‌خورد. ✅️بگیم : با این کار چه لذتی می‌بری؟ ❌️نگیم : چرا اذیت می‌کنی؟ ✅️بگیم : خدا قوت. ❌️نگیم : خسته نباشید. ✅️بگیم : مسئله را خودم حل می‌کنم. ❌️نگیم : مسئله ربطی به تو ندارد. کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

مطمئنم پدرم یه قراداد مخفیانه با صداوسیما بسته هروقت دعوامون بشه یه مستند راجع به احترام پدر، زحمات پدر، مظلومیت پدر و کلاراجع به پدر پخش میشه 😀😀 ‌ ‌کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

بوی خوش زن در خانه که باشد مرد ریشه میدهد؛ تنومند میشود... زن را باید مثل دسته ای آلاله بغل زد باید مثل پروانه دورش بچرخی! باید به زن رسید تا عطرش در خانه بپیچد... سلام صبحتون بخیر وشادکامی😍 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442

🔴 #فرمول_زیبای_قرآنی 💠 با همسرم آیه‌ی هفتم‌ سوره ابراهیم علیه‌السلام را می‌خواندیم: «وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّكُمْ لَئِنْ شَكَرْتُمْ لَأَزِيدَنَّكُمْ وَلَئِنْ كَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِى لَشَدِيدٌ»و به یادآورید هنگامى را که پروردگارتان اعلام کرد اگر شکرگزارى کنيد، نعمتم را بر شما می‌افزایم و اگر ناسپاسى کنيد، مجازاتم شديد است 💠 به #همسرم گفتم پس اگر بخواهم کاری کنم که خوبیهای شما بیشتر شود باید از خدا بابت نعمتهایی که از طریق شما به من داده تشکّر کنم و اگر بخواهم با نق زدن و توقّعات زیاد#ناسپاسی کنم طبق فرمایش قرآن وضعیت زندگیمان عذاب‌آور خواهد شد. 💠 با هم قرار گذاشتیم چند دقیقه به نوبت این فرمول را #اجرا کنیم: خدایا شکر که همسرم #مهربان است! خدایا ممنونم که همسرم مودّب است! الحمدلله که همسرم #سالم است و درگیر بیماری نیست خدایا شکرت که همسرم بچه‌ها را خوب تربیت می‌کند الحمدلله که همسرم آبروی مرا #حفظ می‌کند خدایا سپاس که همسرم بیکار نیست خدایا ممنونتم که توان جسمی به همسرم دادی تا برای همسر و فرزندانش #آشپزی کند خدایا شکر که پاهای سالم به همسرم دادی تا برای خرید و امور خانه بتواند رفت و آمد کند الحمدلله که به من #چشم دادی تا از دیدن همسرم لذّت ببرم! الهی شکر که راهنمایی‌ام کردی تا به نعمتهایی که از طریق همسرم به من عطا کردی توجّه کنم خدایا... 💠 اقرار می‌کنم بعد چند دقیقه، دلم چنان #لطیف و رقیق شد که اشک شوق، اشک خجالت از خدا بر گونه‌هایم سرازیر گشت و لذّت #مناجات با خدا را چشیدم. 💠 فقط پنج دقیقه در روز این فرمول زیبا را #تمرین کنید! 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442

💯 هر وقت، خواستی «پارچه‌ای» بخری؛ آنرا در دست «مچاله كن» و بعد رهايش كن👕👚 اگر «چروك» برنداشت، «جنس خوبی» دارد👌 «آدم‌ها»، نیز «همينطورند!!!»، «آدم‌هايی» كه بر اثر «فشارها»، و «مشكلات»، «اخلاق، و رفتارشان» عوض می‌شود، و «چروك» بر میدارند،!! اينها «جنس خوبی» ندارند، و برای «رفاقت»، «معاشرت»، «مشارکت»، «ازدواج» و «اعطای مسئولیت به ایشان»، به هیچوجه «گزینهٔ مناسبی» نخواهند بود!•‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ 💖کانال مشاوره خانواده نور💖 https://eitaa.com/mech53442

🔲 ما فکر می‌کردیم که انسان #ازدواج می‌کند و با #شادکامی #زندگی می‌کند، نمی‌دانستيم که حفظ روابط کار سختی است... 🔲ما فکر می‌کردیم نباید خواسته‌های خود را بیان کنیم، نمی‌دانستيم که هیچ‌کس نمی‌تواند فکر ما را بخواند. 🔲ما فکر می‌کردیم همه‌ی نیاز ما باید از طریق ازدواج برطرف شود، نمی‌دانستیم مهم‌ترین نیاز ما چه بود؛ پیدا کردن خود... 🔲ما فکر می‌کردیم با یکی شدن با همسرمان کامل می‌شویم، نمی‌دانستيم که از ابتدا به دو انسان کامل نیاز داریم. 🔲ما فکر می‌کردیم #مرد باید قوی باشد و از #زن مراقبت کند، نمی‌دانستيم قرار است که ما از يکديگر مراقبت کنيم. 🔲ما فکر می‌کردیم اگر به دنبال اهداف شخصی و #رشد خود باشيم، بی‌وفايی است، نمی‌دانستيم بیش از حد به حريم يکديگر وارد شدن چقدر می‌تواند خفقان‌آور باشد. 🔲ما فکر می‌کردیم وقتی طرف مقابل رشد کند تهديدی برای ديگری است، نمی‌دانستيم هر کدام آن‌قدر خوب هستيم که احساس #تهديد شدن نکنيم. 🔲فکر می‌کردیم هرکس درخواست کمک کند ضعيف است، نمی‌دانستيم همه به کمک نياز دارند. 🔲فکر می‌کرديم #پول ما را ايمن می‌کند، نمی‌دانستيم که #امنيت يعنی بدانيد که می‌توانيد زندگی‌تان را بسازيد و در کنارش ماديات هم قرار دارد. 🔲فکر می‌کردیم دیگری به ما #عشق نمی‌ورزد، نمی‌دانستيم که ما عشق او را احساس نمی‌کنیم و نمی‌پذيريم. 🥺ما نمی‌دانستیم... ما نمی‌دانستيم... خیلی چیزها بود که نمی‌دانستیم... ✒️سوزان جفرز 📓از کتاب باختن یک عشق، یافتن یک زندگی #همسرداری 💖کانال مشاوره خانواده نور 💖 https://eitaa.com/mech53442

🔴 #تواضع_در_همسرداری 💠 آقایون بدانید! برخی کارها در منزل، هم شما رو محبوب همسرتان می‌کند و هم برای #تهذیب_نفس مناسب است. 💠 مثلا گاهی #جوراب یا لباس همسرتان را بشویید. گاهی سرویس دستشویی منزل را نظافت کنید، منزل را جارو بزنید، گردگیری کنید، سیب‌زمینی‌ پوست بگیرید و .... 💠 ظاهر برخی کارها، کوچک است اما بسیاری از کینه‌ها و دلخوری‌های بزرگ را از بین می‌برد و اثرات #تربیتی خوبی دارد. 💠 خانمها با کمک کردن مرد در خانه، شاداب می‌شوند.👌 💖کانال مشاوره خانواده نور 💖 https://eitaa.com/mech53442

📹 هر چیزی به وقتش! 👈چند مثال از گفتگوهای غلط بین زن و شوهر 💖کانال مشاوره خانواده نور💖

قسمت ۳۳چوب خداصدانداره ‌حدوددوماهی ازرفتن حسین ومریم ازمازندران به تهران گذشته بود، شیواحالش زیادتعریف نداشت مثل پدرش بیماری قندداشت اماقندش روکنترل می کرد واین اواخردیگه خسته شده بودروزبه روزخسته تروعصبی ترمی شد وفشارش بالامی رفت ،حوصله کسی رونداشت باکوچکترین حرکتی عصبانی می شدسیماسعی می کردبه پرستارهابگه بیشترمواظبش باشندیک روزکه توخونه بودسیماوعلی،برای مشکلی که درکارخانه پیش امده بودبه کارخانه رفتند مریم ‌وحسین هم برای،دیدارباخانواده به شمال آمده بودندبچه هاباحسبن رفته بودندخونه پدرومادرحسین تابعضی کارهای نکرده روانجام بدن ناگفته نمونه حسین ومریم تمام ملک،واملاک وسهم کارخانه وهرچی که درشمال داشتندرافروخته بودندودرتهران سرمایه گذاری کرده بودندودرفکرساخت یک بیمارستان خصوصی هم بابهترین امکانات باتخصصهاوبخشهای مختلف بودندکه جزبزرگترین ومجهزترین بیمارستانهای ایران بشه .مریم که رفته بودتواتاق خودش تابعضی ازوسایل خودشو جمع کنه تا کتابهاوجزوه هایی که درخونه اشون مونده بودراردیف کنه تلفن زنگ می زنه وخودشو سمت تلفن می رسونه وقتی نزدیک اتاق مادرش میشه می بینه گوشی دست مادرشه وکسی ازاونطرف میگه آقای علی آیالال شدی قاتل،چراحرف نمی زنی ؟شیواشوکه شده بودتلفن بدست، مات ومبهوت به مریم نگاه می کرداون اقاازاون طرف می گفت یادته پدررعناروتوخونه خودت به اتفاق یه نفردیگه کشتین وبردین تویه چاه کنارزمینهای کشاورزی ونزدیک بیابون انداختید وفکرکردی کارتمومه ،بدبخت رعناترودوست نداشت زورکه نبودچرانخواستن رعناروسرپدرش دراوردی ؟این حرفهامثل بمبی بودکه برسرومغزمریم وشیوافرودمی آمد،شیوابیحال وبی حس شد بلافاصله باهماهنگی بابیمارستان کارهای اولیه برای انتقالش انجام شد ومریم، حسین رادرجریان بیمارشدن مادرش قرارداد وگفت یک دفعه حالش بهم خورد با بردن شیوابه بیمارستان بلافاصله اونوبه بخش ویژه بردندوومتاسفانه شیواازشوکی که لهش واردشد سکته مغری کرده بودکه همزمان فشارش هم بالارفت وسکته قلبی هم کردوبه حالت کمارفت مریم،بلافاصله باپدرش تماس گرفت وموضوع راگفت علی به سیماگفت تودرکارخانه باش ومشکلات روبررسی کن،ومن به بیمارستامی روم ،به محض رفتن به بیمارستان مریم قضیه تلفن رابرای پدرش می گوید .پدرش باپوزخندی می گوید من اصلا ازدوران نوجوانی ازرعنابدم می امد وهمیشه باهم دعوامی۶ کردیم من واون چشم دیدن هم رونداشتیم هروقت مامی رفتیم خونه اونایااونامی امدن خونه ما،اصلا درمقابل هم بودیم،من پدررعناروخیلی د‌وست داشتم به کمال رسیدگی می کردبامحبت بودکسی میاد به کسی که بهش محبت می کنه این بلاهاروسرش در میاره اخه پدررعناپولداربودچی بودکه بخوام بلاسرش بیارم ظاهرامریم قانع شد وعلی گفت همه هم دوست دارن وهم دشمن اخه چندین نفرهم برای خواستگاری مریم امده بودند مریم می دید که پدرش تلفنی جواب ردبه اونهامی داد حتی دوسه نفرروهم تهدید به برخوردکردویکی دونفرراهمراهان علی گوشمالی دادندخلاصه بااین مقدمه وظاهرکاری،فعلا علی تبریه شده بود اماحال شیوابشدت بدبود وبعدازیک هفته که شیواتوکمابود دارفانی راوداع گفت وغمی به غمهای علی اضافه شد،مراسمرخیلی مفصلی برای شیواگرفتند اماعلی بیش ازپیش تنهاشده بود یک هفته مریم پیش پدرش بود بچه هاپیش پدرومادرحسین بودند وبرای رسژدگی بچه هابه خونه پدرشوهرش می رفت وبرمی گشت بعدازیک هفته حسین زنگ زدوگفت تویک هفته دیگه بمون،امامریم گفت بیمارستان توقع این کارروازمن نداره حسین گفت بارییس صحبت کردم وگفتم هم پدرخانمم مریضه وهم خانمم بیمارشد که قبول کردند مریم یک هفته دیگرهم موند،وشبانه روزپیش پدرش بودبچه هاحسابی پیش پدرومادرحسین شاد بودنددوهفته ازمرگ شیواگذشته بودکه مریم باحالت زاربه سمت تهرانرحرکت کردوبه،سبماسفارش زیادکردکه مواظب پدرش باشه وسیماهم که خیلی زرنگ بودوظاهرشو خوب حفظ می کردباچهره غمگین گفت مریم تومادرتوازدست دادی امامن اولا رفیقموازدست دادم توپیش ازاینکه بدنیابیایی من بامادرت رفیق بودم ماباهم همسایه بودیم وهم اینکه مدتهاباهم زندگی کردیم بااین حرفها مریم قانع شد ودلش کمی ارام شد وگفت بیشترازاین راجع به پدرم سفارش نکنم سیماگفت خیالت راحت باشه ،مریم که رفت سیماکارگراو پرستاراروجمع گردوگفت یک کارگربایدبرگرده کارخانه ،بقیه می مونند اونی که دوست نداشت توخونه بمونه زودتراعلام امادگی برای رفتن به کارخانه کردوبقیه ماندندکلا کارگراوپرستارشدندسه نفر. ‌ ادامه دارد............... ‌ ‌کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌ https://eitaa.com/mech53442 ‌

کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

دوست بر عاشقان فریضه بود جست و جوی دوست بر روی و سر چو سیل دوان تا بجوی دوست خود اوست جمله طالب و ما همچو سایه ها ای گفت و گوی ما همگی گفت و گوی دوست گاهی به جوی دوست چو آب روان خوشیم گاهی چو آب حبس شدم در سبوی دوست گه چون هویج دیگ بجوشیم واوبه فکر ‌ ‌کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌https://eitaa.com/mech53442

نام کتاب: در گوشی با والدین فصل اول: اصول اساسی فرزندپروری نویسنده : فاطمه سادات رایگانی و علی کربلایی ✨✨✨✨✨✨ اگر کودک از دستورات سرپیچی کرد، از چه روش هایی استفاده کنیم؟ ⚜روش زمان خلوت: هنگامی که با کودک خود تنها هستید، از او بخواهید، یک بار آنچه را که برای او توضیح داده‌اید را بازگو کند و احساسش را برای شما در موقع انجام این کار بگوید. ❌هیچ وقت در جمع کودکان را دعوا نکنید زیرا شخصیت کودک خرد خواهد شد. در روش زمان خلوت ، می توانید کودک را به اتاقش بفرستید تا خودش راه حلی برای کارها و اعمالش پیدا کند، اما کودکان کوچک‌تر که قادر به انجام این کار نیستند، لازم است که در کنار خودتان به راه حل دست یابند. ⚜روش جریمه رفتاری برای کارهای نامناسب کودکتان، قانون‌هایی را اجرا کنید مثلاً به او بی‌توجهی کنید. به طوری که متوجه شود، عدم وجود توجه شما به چه علت است یا از روش محروم سازی استفاده کنید بدین شکل که با انجام کار نامناسبی که قبلاً در موردش صحبت کرده‌اید، در صورت مشاهده ، یک هفته از دیدن کارتون یا بازی با دوچرخه محروم می‌شود. ✨✨✨✨ راهنمای چگونگی ارائه دستورات موثر به کودکان: ۱. به کودک نزدیک شوید ، از دور دستور ندهید. ۲. چهره جدی داشته باشید. ۳. نام کودک را واضح و رسا صدا بزنید. ۴. تماس چشمی با او برقرار کنید و تا پایان دستور تماس چشمی خود را حفظ کنید. ۵. با لحن محکم و جدی صحبت کنید. ۶. یک دستور مستقیم روشن و ساده در مورد توقف انجام یک رفتار و یا اقدام به انجام آن صادر کنید. ۷ . در صورت لزوم با عواقب نامناسب مانند زمان خلوت، پیامدهای منطقی رفتار و یا جریمه‌های رفتاری، اجرای دستور خود را پیگیری کنید. ✨✨✨✨✨✨ کانال مشاوره خانواده نور ‌https://eitaa.com/mech53442

قسمت ۳۴چوب خداصدانداره مدتهابودکه سیماهوای بچه هاش روکرده بودودلش می خواست بچه هاش روببینه شبها گاهی اوقات خواب بچه هاش رومی دیددرطول روزهم گاهی اوقات به فکربچه هاش بوددلش می خواست بشینه بامادرش یه دل سیرصحبت کنه،یه روزکه سیماوعلی داشتند ناهارمی خوردندسیمابه علی گفت دلم برابچه هام ومادرم تنگ شده علی گفت اگرواقعا دلت تنگ شده می تونی بری بهشون سربزنی ،علی هنوزقضیه زندگی بچه های سیماتوترکیه روبه مریم وحسین نگفته بود ونمی خواست هم بگه ،چون اونهاشاید فکرهای ناجوری می کردندسیمابه علی گفت اگرتوهم بیایی اونهاشک نمی کنندمی گیم ماداریم میریم مسافرت، اینجوری بهتره ،علی به دخترش مریم زنگ می زنه وداستانومیگه ،مریم اول مخالفت می کنه ومیگه باباتوحالت زیادخوب نیست مسافرت،به این صورت شاید برات خوب نباشه اماوقتی تمام جوانب رودرنظرگرفت دید یه حال وهوایی عوض کنه بدنیست.سیماوسایل سفررواماده کرد،اماقبل ازسفر،علی ازمریم وپدرحسین خواست برکارخانه نظارت داشته باشه ،وبه خونه اونهاهم سربزنه که کارگراازخونه خوب مراقبت کنندوبه درختهاوگلهای خانه وحیاط هم رسیدگی کنند وچندین واحداپارتمان درحال ساخت داشتند هرچندعلی دستیارهای قوی وقابل اطمینانی داشت اماپدرحسین باید هم اونجارونظارت می کردوغذای اونهاروتامین می کردهم کارخونه رونظارت می کرد علی وسیمابه ترکیه رفتند وبلافاصله سیمامثل دفعه قبل ،وارددانشگاه سامان وساراشد ورییس دانشگاه هم مثل دفعه قبل بااحترام زیادباانهابرخوردکردوگفت دیگه ترم اخردرس سامان هست وسارادرس رابه اتمام رسونده وظاهرا مشغول بکارشده وهمانطوریکه شماسفارش کردید یک داروخانه براش وبنامش خریده شد وچندنفرپرسنل ایرانی هم درکنارش مشغول به کارهستندالبته دوتاپزشک داروساز ترک هم دراونجا باهاش همکاری می کنند هم درکارش مسلط هست وهم همه ازش راضی هستنداما، وقتی گفت اما شماهم یک نظارتی برکارخاداشته باشید سیماگفت اقای دکترمنظورتون چیه ؟سیماکه خودش دران سالهاسعی کرددرس بخونه دکترای مدیریت گرفته بودوسیماهم تحصیلکرده بودباسامان صحبت کردندوسامان هم ازدیدن علی خوشحال شد وهم مادرشوبغل کردوباهردومحترمانه برخوردکرد به اتفاق هم واردخونه شدندودیدندمادرش مریضه ،به سامان گفت به من نگفتی مادرمریضه گفت درست نبودخبربدمی دادم وخودم درحدلازم کارهای مقدماتی راانجام دادم وقتی سیمااین وضع رودید باپیگیری وجدیت سامان مراحل درمان کامل مادرسیما ،دراسرع وقت انجام شد ومادرسیماسلامتیشوبدست اوردپس ازان سراغ محسن راگرفت ،سامان ومادرش سکوت کردندوگفتند سارابیشتربامحسن درارتباطه ،سیماچون خیلی زرنگ بودفهمید ساراهم تودام محسن ودوستای محسن گرفتارشده بود ودوباره محسن گرفتارشده بود ازسامان سوال کردخونه محسن تغییرنکرد؟که سامان گفت چراتغییرکرد ،خلاصه بدون اینکه محسن بدونه ، سیماو سامان سرمغازه،منتظرشدندشب محسن مغازه روببنده ادرس خونه رواینجوری ازمحسن که داره میره خونه بگیرن،دوتاازهمشهری های سیماهم که قراربودهواشونوداشته باشن وتمام قضایارابه سیمامیگن ،وسبما ازکل ماجرای محسن وساراسردرمیاره واطلاعات لازم رابدست میاره ،محسن روتعقیب می کنند وپشت سرش به،صورت تعقیب وگریز، ۴نفری تعقیبش می کنند محسن اول واردیک اپارتمان میشه ووسایلی که باخودش داشت به یک دختر۲۴الی ۲۵ ساله دادوخداحافظی کردوبعدرفت طبقه چهارم تواپارتمان ۲۵ ، زنگ اپارتمان ۲۵ روزد ومینادم درامدوگفت چراسه،روزخونه نیامدی؟نمیگی،منودخترت تنهایی چیکارکنیم محسنرگفت خفه،شوانقدرغرنزن ،مینا بلافاصله متوجه سیماشدوخواست حرفی بزنه که سیمااشاره کردسکوت کنه ،وقتی محسن خواست داخل بره ۴نفری وارداپارتمان شدن بدون سلام وعلیک به دستورسیمااون دونفرشروع به کتک زدن محسن کردند وتامی خواست،زدنش صورتشو خونین ومالین کردندسیماروی صندلی نشست وبه میناگفت توبچه روببر خونه مادرم مامی اییم وقتی محسن چشم،بازکرد سیماو۳نفردیگرروبالای سرش دید . ‌ادامه دارد....‌ ‌ ‌ ‌کانال مشاوره خانواده نور ‌ ‌ https://eitaa.com/mech53442