#عزرائیل
عارفی پس از تلاش و ریاضت های فراوان توانست با ملک الموت ملاقاتی داشته باشد.
به عزرائیل گفت: ای مَلَک مقرب خدا، ای کسی که جان های آدمیان را می گیری؛ در خواستی دارم آن را اجابت میکنی؟
عزرائیل فرمود: بلی
عارف گفت: هنگامی که قرار است مرگ من فرا برسد چند روزی زودتر خبرم کن تا توبه کنم و آماده باشم!
عزرائیل قبول کرد؛
پس از سالها ملک الموت سراغ عارف آمد و گفت: باید برویم وقت رفتن است!
عارف گفت: ما باهم قول و قرار گذاشته بودیم قرار شد زودتر خبرم کنی! خلف وعده از شما بعید است!
عزرائیل فرمود: یادت است سه سال پیش جان پدرت را گرفتیم!
_بله
_یادت است پارسال همسایه ات مرد؟
_بله
_یادت هست دو هفته پیش عمه ات از دنیا رفت؟
_بله
عزرائیل با افسوس گفت: ای عارف تمام این مرگ ها خبر بود! من از سالها پیش خبر مرگ و نزدیکی آن را به تو رسانده ام! افسوس که فکر میکنی همه می میرند الا تو!
✍محمد مهدی پیری
✏️ @medademan
https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc