eitaa logo
مداد من
524 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
150 ویدیو
8 فایل
🔰حجة‌الاسلام جواد حاجی‌اکبری ✔ موسس مکتب‌خانه قرآنی امام رضا(ع) ✔ کارشناس ارشدفقه واصول ✔ کارشناس تاریخ ✔ مدرس زبان اسپانیایی ✔ نویسنده و مدرس یادداشت‌نویسیِ رسانه‌ای ✔ مبلغ و مشاور جوانان و خانواده ✔ طلبه‌ سطح ۴ شیعه‌شناسی فعالیت توسط ادمین: @medadman
مشاهده در ایتا
دانلود
دل مبتلای حضرت موسی بن جعفر عالم فدای حضرت موسی بن جعفر قلب تمام شیعیان گردیده امروز ماتم‌سرای حضرت موسی بن جعفر ▪️ شهادت جانسوز امام موسی کاظم علیه السلام تسلیت باد. 🖤در حرم بمانید؛ کانال رسمی حرم مطهر امام رضا(ع) 🆔 @razavi_aqr_ir
عارفی پس از تلاش و ریاضت های فراوان توانست با ملک الموت ملاقاتی داشته باشد. به عزرائیل گفت: ای مَلَک مقرب خدا، ای کسی که جان های آدمیان را می گیری؛ در خواستی دارم آن را اجابت می‌کنی؟ عزرائیل فرمود: بلی عارف گفت: هنگامی که قرار است مرگ من فرا برسد چند روزی زودتر خبرم کن تا توبه کنم و آماده باشم! عزرائیل قبول کرد؛ پس از سالها ملک الموت سراغ عارف آمد و گفت: باید برویم وقت رفتن است! عارف گفت: ما باهم قول و قرار گذاشته بودیم قرار شد زودتر خبرم کنی! خلف وعده از شما بعید است! عزرائیل فرمود: یادت است سه سال پیش جان پدرت را گرفتیم! _بله _یادت است پارسال همسایه ات مرد؟ _بله _یادت هست دو هفته پیش عمه ات از دنیا رفت؟ _بله عزرائیل با افسوس گفت: ای عارف تمام این مرگ ها خبر بود! من از سالها پیش خبر مرگ و نزدیکی آن را به تو رسانده ام! افسوس که فکر میکنی همه می میرند الا تو! ✍محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (3) • علی بن ابراهیم از امام باقر (علیه السلام) روایت کرده که آن حضرت فرمود: «والله کان علی لیاکل اکل العبد و یجلس جلسة العبدو انه کان لیشتری القمیصین السنبلانیین فیخیر غلامه خیرهما فاذا جاز اصابعه قطعه و اذا جاز کعبه حذفه و لقد ولی خمس سنین ما وضع اجرة علی اجرة » (تنبیه الخواطر، ج 2، ص 3; به نقل از بحارالانوار، ج 40، ص 338) به خدا سوگند علی (علیه السلام) چنان غذا می خورد و چنان می نشست که برده ای می خورد و می نشیند. او دو پیراهن سنبلانی می خرید و بهترین آن را برای غلامش اختیار می کرد و هر گاه آستین آن از انگشتانش تجاوز می کرد، آن را قطع می نمود و اگر از کعبش تجاوز می نمود آن را کم می کرد، او پنج سال حکومت کرد و آجر بر روی آجر [برای ساخت خانه ای شخصی] ننهاد. • هارون بن عنتره از پدر خود نقل می کند: من در خورنق بر علی (علیه السلام) وارد شدم، فصل زمستان بود و علی (علیه السلام) قطیفه کهنه ای بر تن انداخته بود، در آن هنگام از شدت سرما می لرزید. من به او گفتم: خداوند برای تو و خانواده ات در این مال (بیت المال) سهمی قرار داده است و تو با خود این چنین می کنی؟! فرمود: «والله ما ازرؤکم شیئا و ما هی الاقطیفتی التی اخرجتها من المدینة» (کامل ابن اثیر، ج 3، صص 201-200، طبع بیروت; بحارالانوار، ج 40، ص 334) من نمی خواهم به شما اندک چیزی تحمیل کنم، این همان قطیفه کهنه ای است که از مدینه با خود آورده ام. • هر روز جمعه هر چه در بیت المال بود، میان مردم تقسیم می کرد، بعد زمین بیت المال را جارو می کرد و بر جای آن نماز می خواند و پس از نماز می گفت روز رستاخیز گواه من باشید. و بنابر نقلی دیگر بر زمینش آب می پاشید و آنجا استراحت می کرد. می گویند وقتی به بیت المال می آمد و در آنجا پاره های زر و سیم را می دید زیر لب زمزمه می کرد: ای زردها و سپیدها، دیگری را فریب دهید. خداوند بر من احسان می کند و از فتنه شما مرا نگه می دارد. (العقدالفرید، ج 2، ص 279; الغارات، ج 1، ص 47) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
عيد مبعث مبارک باد 💐 💚 ٱللَّهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ 💚 ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (4) • ابوعمرو زاذان فارسی می گوید: من با قنبر نزد امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) رفتیم. قنبر گفت: یا امیرالمؤمنین برای تو ذخیره یی نگه داشته ام. علی (علیه السلام) فرمود: آن چیست؟ قنبر پاسخ داد برویم به خانه، چون وارد خانه شدند، در آنجا کیسه بزرگی پر از سیم و زر بود. قنبر رو به علی (علیه السلام) کرد و گفت: ای امیرالمؤمنین تو هر چه از اموال و غنایم بود، همه را قسمت کردی. من این را برای تو ذخیره کردم. علی (علیه السلام) رو به قنبر کرد و گفت: آیا می خواهی که آتش فراوانی به خانه من داخل کنی. سپس شمشیر خود را کشید و به حامهای سیم و زر نواخت و شعری خواند که مفادش این بود که، هیچگاه از آنچه در نزد او فراهم شده است، خوب آن را برای خود برنگزیده، بلکه همه را به حقداران و مستحقان بخشیده است. سپس رو به زر و سیم انباشته کرد و گفت: ای سیم سپید فام غیر مرا فریب ده! ای زر زرد گونه غیر مرا فریب ده! (الغارات، ج 1، صص 57-56) • علی بن ابی رافع (کلید دار بیت المال) می گوید؛ بر بیت المال علی (علیه السلام) امین و کاتب آن حضرت بودم. در بیت المال گردنبند مرواریدی بود که در روز بصره به دست آمده بود. روزی دختر علی (علیه السلام) کسی پیش من فرستاد و گفت: به من خبر رسیده است که در بیت المال امیرالمؤمنین رشته مرواریدی است و آن هم در دست تو است و من دوست دارم که آن را به من عاریه بدهی تا روز عید اضحی خود را با آن زینت کنم. گفتم: من آن را به عاریه مضمونه می دهم، او قبول کرد که عاریه با قید ضمانت باشد و بعد از سه روز برگرداند، پس من آن را به وی تسلیم کردم. امیرالمؤمنین آن گردنبند مروارید را دیده و شناخته، به او فرموده بود: این گردنبند را از کجا آورده ای؟! او گفته بود آن را از علی بن ابی رافع به عنوان عاریه گرفته ام تا روز عید خود را بدان زینت کنم آنگاه به او رد نمایم! ابن ابی رافع می گوید: امیرالمؤمنین به دنبال من فرستاد، همین که آمدم فرمود: ای پسر ابورافع آیا به مسلمانان خیانت می کنی؟ عرض کردم: پناه می برم به خدا که به مسلمانان خیانت کنم! فرمود: پس چگونه بدون اجازه من و رضایت مسلمانان گردنبندی را که در بیت المال مسلمین است به دختر امیرالمؤمنین عاریه داده ای؟ عرض کردم: ای امیرمؤمنان او دختر تو است و از من درخواست نمود که آن را به وی عاریه دهم، تا خود را بدان در روز عید زینت کند، من نیز به قید ضمانت دادم و با مال خود آن را ضمانت کردم که آن را سالم به محل خود برگردانم. فرمود: همین امروز آن را برگردان! و بر حذر باش که دیگر آن را تکرار نکنی که در آن صورت مستحق عقاب خواهی شد. به دخترش نیز فرمود: دخترم هرگاه عاریه با ضمانت نبود، دستت را به خاطر دزدی از بیت المال قطع می کردم و این نخستین دستی از بنی هاشم بود که به خاطر سرقت قطع می نمودم. پسر ابو رافع می گوید: دخترش عرض کرد: یا امیرالمؤمنین من دختر تو و پاره تن تو هستم، چه کسی به این مروارید از من سزاوارتر بود؟! امام فرمود: ای دختر علی بن ابی طالب خود را گم مکن و از راه حق دور مشو. آیا تمام زنان مسلمان در این عید بمانند این مروارید خود را زینت می کنند؟! پس آن مروارید را گرفته به محل برگردانید. (تهذیب، شیخ طوسی، ج 10، ص 151- چاپ نجف- مجموعه ورام، ابن ابی فراس ج 2، ص 3; تاریخ طبری، جلد 3 جزء 6، ص 90; ابن اثیر، ج 3، ص 300) ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (5) • ابن ابی الحدید روایت کرده است که عبدالله بن جعفر بن ابی طالب گفت، به عمویم علی (علیه السلام) عرض کردم: اگر امر کنی که به من کمکی شود، یا نفقه ام را زیاد کنند، بسی بجا است. به خدا سوگند که من نفقه خود را ندارم مگر اینکه اسبم را بفروشم. امام در پاسخ فرمود: «لا والله ما اجد لک شیئا الا ان تامرعمک ان یسرق فیعطیک؛ نه به خدا، من چیزی برای تو نمی یابم جز اینکه بخواهی عموی تو دزدی کند و به تو ببخشد.» (شرح ابن ابی الحدید، ج 2، ص 200) و همچنین عتاب آن حضرت به یکی از فرزندانش که برای مهمانش مقداری عسل از بیت المال به عنوان قرض درخواست می کرد، در حکایات تاریخی آمده است. • مؤلف کتاب «الغارات » ابوسحاق ابراهیم بن محمد ثقفی (متوفی 283 ه) می نویسد: اشراف اهل کوفه از علی (علیه السلام) ناراضی بودند و به معاویه گرایش داشتند زیرا علی (علیه السلام) هیچ کس را از غنایم بیت المال بیشتر از حقش نمی داد، ولی معاویه به اشراف و بزرگان دو هزار درهم بیشتر می داد. (الغارات، ج 2، ص 45) • یکی از شیعیان و یاران آن حضرت نزد او آمد و درخواست مالی خاص از آن حضرت کرد. امام در پاسخ او فرمود: این مال نه از آن من است، نه از آن تو، بلکه غنیمتی است برای مسلمانانی که به وسیله شمشیر آن را به دست آورده اند. اگر تو با آنان در جنگ شریک بودی، برای تو از آن سهمی است به اندازه سهم آنان، و گرنه آنچه را آنان به دست خود چیده اند، شایسته نیست که به دهان دیگران برود. (همان) و ده ها جریان دیگر که در کتب تواریخ مسطور است، همه نمایانگر جدیت آن حضرت در مساله بیت المال است و روش قاطع ایشان را در سیاست مالی نشان می دهد. ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🔔🔔 زنگ انقلاب 🌟🌟 یک برنامه ویژه برای دهه نودی ها! ✅ یک برنامه متنوع و شاد برای 4 تا 8 ساله ها ◀️ صبح ها ویژه مدارس ◀️ عصرها ویژه عموم مردم 🔸جهت هماهنگی لطفا تماس بگیرید؛ ۰۹۳۶۶۰۹۳۳۰۹ ۰۹۱۳۵۲۵۶۳۹۴ 🔹مکان؛ ابتدای خ. سعدی روبروی فروشگاه افق کوروش، پیش دبستانی شکوفه های رضوی 🕰زمان؛ ۱۵ لغایت ۲۶ بهمن ماه ❇️ همزمان با راهپیمایی روز ۲۲بهمن برای دهه نودی ها برنامه داریم. حتما یه سری بزنید😉😉 🔻مجتمع آموزشی میم 🔻آموزش و پرورش اردکان 🔻کانون فرهنگی جهادی شهید بهشتی(ره) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅اردکانی‌ها خوش درخشیدن 🔹برگزاری راهپیمایی یوم اللّه۲۲ بهمن و جشن باشکوه چهل و پنجمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی با حضور پرشور اقشار مختلف مردم اردکان 🇮🇷 @Ardakan_gov
هنگامی که هدف، تربيت و انسان سازی باشد. دیگر اسم مجموعه و مکانش مهم نیست! پایگاه باشد، مسجد باشد، هیئت باشد،مدرسه و... حتی مهم نیست فرد به مسجدی که ما در آن کار می کنیم هم بیاید! چون اهداف مجموعه ها یکی اند. اما باید ترسید از آنهایی که به اسم تربيت و... دکان و دکه برای خود گشوده اند؛ خروجی های یک مجموعه نشان دهنده دکان یا تربیتی بودن آن است؛ گول ظواهر و گزارش های تصویری را نخوریم خروجی ها را ببینم، ببینیم این مجموعه که سه سال شروع به کارکرده چند انسان تحویل جامعه داده، چند طلبه تربيت کرده چند تا جوان را مسجدی کرده! نه اینکه ببینیم چند تا حلقه و چند تا اردو برگزار کرده است! اینها ظواهر است؛ اصل خروجی است؛ فردی که آمده چه تغییراتی داشته؟ بهتر شده یا بدتر یا اصلا راکد شده است. ✍محمد مهدی پیری ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای گل های صورتی ✅ شخصيت حضرت محمد (ص) در اشعار مولانا (1) شناخت شخصیت نبی مکرم اسلام (ص) برای اهل احساس، از مسیر اشعار ناب، سهل الوصول تر است. یکی از بزرگان علم و ادب، جناب مولاناست که اشعارش صیقل دهنده روح و دل است. سرودن شعر برای نبی مکرم و خاندان مکرمش آرزوی هر شاعر متعهدی است. در ادامه شما را دعوت می کنیم به مطالعه جمال و کمال اشعاری ناب، در باب معرفی گل سر سبد عالم هستی از زبان ملّای بلخی؛ بهر این خاتم شدست او که به جود مثل او نه بود و نه خواهند بود هست اشارات محمد المراد کل گشاد اندر گشاد اندر گشاد در مثنوی مولوی، لفظ و نام پیامبر اسلام، نزدیک به پانصد بار و به مناسبت‌های مختلف، فضای مثنوی را عطرآگین کرده است. گفت بوي بلعجب آمد به من همچنان كه مصطفي را از يمن تا پيمبر گفت بر دست صبا از يمن مي‌آيدم بوي خدا از اويس و از قرن بوي عجب مصطفي را مست كرد و پر طرب مولانا معتقد است براي شناخت خداوند بايد حضرت محمد (ص) را بشناسيم؛ چرا كه خداوند عاشق پيامبر (ص) بوده و خلقت جهان به دليل وجود مبارك ايشان صورت گرفته است. از احمد تا احد يك ميم فرق است دو عالم در همين يك ميم غرق است ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
✅ به نام خدای مهربان ✅ به عشق مولا علی (ع) (6) 2- زهد و پارسایی امام (علیه السلام) او در دوران زندگیش، هیچ گاه از غذایی سیر نخورد، خوراکش خشک ترین غذاها بود. بر سر سفره اش نمک و یا سرکه و اگر گهگاهی چیز دیگری بر آن می افزود، از سبزی ها بود. کمی بالاتر که می رفت اندکی شیر بود. گوشت خیلی کم می خورد و چنین می گفت: «لاتجعلوا بطونکم مقابر الحیوان؛ شکم های خود را گورستان حیوانات قرار ندهید.» ( شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید، ج 1، ص 26) • از زهد سخن می راند و به اختصار و بیانی نیکو آن را به کلام خدا مستند می ساخت و می فرمود: «الزهد، کله بین کلمتین من القرآن: قال الله سبحانه (لکیلا تاسوا علی مافاتکم ولا تفرحوابما آتاکم) و من لم یاس علی الماضی و لم یفرح بالآتی، فقد اخذ الزهد بطرفیه؛ تمام معنی زهد در دو جمله از قرآن مجید خلاصه شده است: خداوند سبحان می فرماید: بر آنچه از دستتان رفته اندوه و دریغ مخورید و بر آنچه به شما رسیده، شادمان مباشید. هر کس بر گذشته تاسف نخورد و بر آینده شادمان نباشد همه زهد را، از هر دو سو به دست آورده است.» (نهج البلاغه، حکمت 439) • او زهد را محرومیت نمی دانست بلکه آن را ثروتی گرانقدر به شمار می آورد که به آن رغبت داشت. آن حضرت می فرمود: «الزهد ثروة؛ بی میلی به دنیا ثروت و دارایی است. (نهج البلاغه، حکمت 4) • او گوینده این شعر است که می گوید: افادتنی القناعة کل عز وای غنی اعز من القناعة؟ قناعت همه گونه عزتی به من بخشید و کدام ثروتی گرامی تر از قناعت است؟! فصیرها لنفسک راس مال و صیر بعدها التقوی بضاعة قناعت را برای خود، سرمایه قرار ده و بعد از آن تقوا را نقدینه و کالای خویش ساز؟ (عبدالعزیز سیدالاهل از اشعار منسوب به جانشین پیامبر امام علی بن ابی طالب- دیوان امام، ص634) تجارتی سودآورتر و تواناتر از قناعت برای تضمین آزادی انسان نیست. ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✅ به نام خدای گل های صورتی ✅ شخصيت حضرت محمد (ص) در اشعار مولانا (2) جلال‌الدين مولوي چون ديگر عارفان مسلمان محمد امین را مصداق بارز آيه مباركه «وانك لعلي خلق عظيم» و حديث قدسي «لولاك لما خلقت الافلاك» می داند. با محمد (ص) بود عشق پاك جفت بهر عشق او خدا «لولاك» گفت گر نبودي بحر عشق پاك را كي وجودي دادمي افلاك را من بر آن افراشتم چرخ سني تا علو عشق را فهمي كني او انسانی کامل، شفیع دو سرا و چهره ممتاز عالم هستی است. بهر اين خاتم شدست او كه به جود مثل او نه بود و نه خواهند بود ! ختم‌هايي كه انبيا بگذاشتند آن به دين احمدي برداشتند قفلهاي ناگشاده مانده بود از كف انا فتحنا برگشود! او شفيع است اين جهان و آن جهان اين جهان زي دين و آن جا زي جنان ادامه دارد ... ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
🔔🔔 زنگ انقلاب 🌟🌟 یک برنامه ویژه برای دهه نودی ها! ✅ یک برنامه متنوع و شاد برای 4 تا 8 ساله ها ◀️ صبح ها ویژه مدارس ◀️ عصرها ویژه عموم مردم 🔸جهت هماهنگی لطفا تماس بگیرید؛ ۰9366093303 ۰۹۱۳۵۲۵۶۳۹۴ 🔹مکان؛ ابتدای خ. سعدی روبروی فروشگاه افق کوروش، پیش دبستانی شکوفه های رضوی 🕰زمان؛ ۱۵ لغایت ۲۶ بهمن ماه ❇️ همزمان با راهپیمایی روز ۲۲بهمن برای دهه نودی ها برنامه داریم. حتما یه سری بزنید😉😉 🔻مجتمع آموزشی میم 🔻آموزش و پرورش اردکان 🔻کانون فرهنگی جهادی شهید بهشتی(ره) ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc
....بِسْمْ أللّٰھِ الرَّحْمٰنِ الرَّحْیٖمْ.... مصاحبه با رزمنده دفاع مقدس سردار حاج جواد کمالی خودتان را معرفی بفرمایید؟ بنده جواد کمالی اردکانی، فرزند حسین، متولد سال1341 هستم. در سال 1359 به توفیق الهی به عضویت سپاه پاسداران در آمدم. حدود 12 سال است که از وظیفه مقدس پاسداری بازنشسته شده ام. حال و هوای اردکان در دوران انقلاب چگونه بود؟ حدود ۱۰ تا ۱۵ هزار نفر جمعیت داشت. حاکمیت طاغوت بر شهر اردکان به گونه‌ای بود که اکثر ادارات دست افراد وابسته به طاغوت اداره می شد. حال و هوای حاکمیت به این صورت بود که یک پاسبان بر یک محل حکومت می‌کرد، زور می‌گفت، رشوه می‌گرفت و... . اردکان با وجود اینکه شهر مذهبی بود. از نظر فساد و فحشا، وضعیت مطلوبی نداشت. رژیم طاغوت قصد داشت کم کم فرهنگ مذهبی مردم را تغییر دهد، به طوری که اکثر مسئولینی که در اردکان اقامت می کردند، خانواده‌های آنها بی حجاب بودند. یکی دیگر از این فساد ها، مشروب خواری بود که شب ها نااهلان امنیت روانی شهر را به هم می زدند. به گونه ای که زنان جرأت بیرون آمدن از خانه را نداشتند. این موارد جمله‌ای از اقدامات حکومت پهلوی در جهت ضد فرهنگ و حرکت دینی بود. در چنین شرایطی بود که اواخر سال ۱۳۵۶ و اوایل سال ۱۳۵۷ انقلاب در اردکان شروع شد. اولین راهپیمایی از مسجد جامع اردکان شروع شد و به سمت خیابان شهید قانعی ادامه پیدا کرد. مردم اردکان در دوران انقلاب و شروع آن چند دسته بودند: دسته اول: روحانیت سلحشور مجاهد و انقلابی اردکان. دسته دوم: دانشجویان انقلابی که در شهرهایی مثل تهران و اصفهان و تبریز تحصیل می‌کردند و خط انقلابی را از دانشگاه‌ها می‌گرفتند و در اردکان پیاده می‌کردند. دسته سوم: دسته‌ای از مردم جوانان پر شوری بودند که در نمازهای جماعت شرکت می‌کردند و فعالیت‌های انقلابی بسیار چشمگیری داشتند. دسته چهارم: عده‌ای از مردم که از شاه می‌ترسیدند و سرسپرده شاه بودند. ✍ سعید معتقدی ١۴٠٢/١١/١٩ مصادف با مبعث ١۴۴۵ ✏️ @medademan https://eitaa.com/joinchat/4259250201C60440c06cc