هدایت شده از ♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
🐦روزی گنجشکی عقربی را دید که در حال گریستن است ،
🐦گنجشک از او پرسید برای چه گریه میکنی؟
🦂 گفت میخواهم آن سمت رودخانه بروم نمیتوانم...
🐦گنجشک او را روی دوش خود گذاشت و پرید...
🦂وقتی به مقصد رسید گنجشک دید پشتش میسوزد..!!!!!
🦂به عقرب گفت من که کمکت کردم برای چه نیشم زدی؟!!!!
🦂 گفت خودم هم ناراحتم
ولی چکار کنم ذاتم اینه...!!
❌حکایت بعضی از ما آدمهاست......
از دست رفیقان عقرب صفت...
هم نشینی با مارم آرزوست...
مراقب رفاقتهایمان در زندگی باشیم!
#حکایت #پندانه
JOiN👇
💖 @Kolbezendegi 💖
هدایت شده از ♡کُـلبـہ زِندِگــے♡
✔️ نکات کلیدی و کاربردی #زندگی_موفق در جزء هفدهم قرآن کریم 👌
👆👆
#سبک_زندگی
#لحظه_ای_با_قرآن
JOiN👇
💖 @Kolbezendegi 💖
سه دقيقه در قيامت 10.mp3
15.91M
شرح و بررسی کتاب
#سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت 0⃣1⃣
"تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم"
#استاد_امینی_خواه
@audio_ketab
سه دقيقه در قيامت 09.mp3
23.23M
شرح و بررسی کتاب
#سه_دقیقه_در_قیامت
قسمت 9⃣
"تجربه نزدیک به مرگ جانباز مدافع حرم"
#استاد_امینی_خواه
@audio_ketab
🚨قدرت عجیب لیزری سپاه پاسداران!!
🔹سایت کریستین ساینس وابسته به سازمان اطلاعات مرکزی امریکا ، اخیرا اعتراف کرده که پبشرفته ترین ماهواره جاسوسی امریکا که بر فراز کشور ایران جاسوسی میکرده، در ارتفاع ۱۵ کیلومتری از جو زمین مورد حمله سلاح لیزری هوا فضای سپاه قرار گرفته و از بین رفته.
🔹این سایت در ادمه میگوید که بهت و حیرت امریکاییها از این اقدام به حدی بوده که تا حالا اینقدر مستأصل نشده بودند.
🔹طبق قوانین علمی این حمله توسط لیزر جامد صورت گرفته و این تکنولوژی قادر خواهد بود که هر موشک بالستیک اتمی و غیر اتمی را با هر سرعتی در خارج از جو زمین منهدم کند.
🔹این را آمریکایی ها خوب میدانند که موازنه قدرت در جهان تغییر کرده است...
🔹ولی گویا عده ای در داخل براشون سخته بفهمند که کدخداشون اینقدر در مقابل قدرت انقلاب اسلامی ضعیف است.
@boltan 🇮🇷 بولتن محرمانه 🇮🇷
ادعای جدید کیهان درباره محمد خاتمی
-----
روزنامه کیهان در مقالهای که به سیدمحمدخاتمی اختصاص دارد نوشت: سیدمحمد خاتمی هم از سوی مادر و هم از سوی پدر و اقوام آنان، با روحانیت و علوم حوزوی آشنا شد. از آنجا که پسر اوّل خانواده بود، پس از تحصیلات مقدماتی، به اصرار پدرش به قم رفت و در واقع معمم شدن او تا حدودی تحت تأثیر محیط خانوادگی و خواست پدرشان بود.
شرکت او در دانشگاه اصفهان و تحصیلش در رشته فلسفه غرب، تأثیراتی داشته که جنبه روشنفکری را در او تقویت کرده است. امتزاج این دو یعنی تحصیل حوزوی و ملبّس شدن به لباس روحانیت و تحصیل دانشگاهی، از او عنصری ساخت که دین را از دریچه غرب و تحت تأثیر آموزههای فلاسفه غربی نگاه کرد.
مادر با تمام وجود از سید محمد حمایت میکرد، حتی پس از ایجاد جریان دوم خرداد و انحرافات فکری زیادی که از رهگذر مسئولیت پسرش ایجاد شد، او میگوید: «فرزندانم همگی از شیوه تربیتی من سهمی عمده دارند. پس وقتی برخی حرفها را میشنوم و برخی رفتارها را میبینم فقط لبخند میزنم. چون میدانم من یعنی سکینه ضیایی، دختر حاج میرزا حسن ضیایی اردکانی، معروف به ضیاءالعلما و نواده حاج ملامحمد اردکانی (سلطانالعلما) که هر دو از فضلا و دانشمندان عهد خود بودهاند نمیتوانستهام فرزندانی تربیت کنم که بر مداری جز اعتقاد علمی و عملی به اسلام و راستی و درستی گام بردارند. یعنی به واقع مسئولیت تربیتی فرزندانم با من بوده است و تا پای جان از فرزندانی که با پاکی و صداقت بزرگ کردهام ایستادهام».
اما پدر، یعنی آیتالله سید روحالله خاتمی، که بنا به گفته همسرشان، نقش کمتری در تربیت فرزندان به واسطه مشاغل مهم علمی و انقلابی داشتهاند، با توجه به تحصیل خاتمی در رشته فلسفه غرب و سفری که به آلمان برای تصدی مرکز اسلامیهامبورگ داشت، نشانههای غربزدگی را در او یافت، به بیان آن پرداخت و این وجه را در زندگی فرزندش کتمان نکرد.
آیتالله علی[ابوالقاسم صحیح است] خزعلی، عضو مجلس خبرگان رهبری به نقل خاطرهای تأملبرانگیز درباره سید محمد خاتمی، رئیسدولت اصلاحات، پرداخت. او که در شبهای هشتم، نهم و دهم محرم در جمع دانشجویان دانشگاه فردوسی حضور داشته است، در بیان خاطرهای از پدر سید محمد خاتمی گفت: «در زمانی که سید محمد خاتمی به سمت وزارت ارشاد منصوب شد برای عرض تبریک به خدمت حضرت آیتالله خاتمی (پدر محمد خاتمی) رفتیم که با ناراحتی ایشان مواجه شدیم و ایشان گفت که خطرناک است، پسر من غربزده است».
جالب است که تاریخ اظهارنظر آیتالله خاتمی، زمانی است که سید محمد برای پست وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در دولت میرحسین موسوی انتخاب شده بود؛ یعنی تاریخ اسفند 1361، که هنوز بسیاری از مواضع او، آشکار نشده بود؛ تازه ازهامبورگ آلمان بازگشته (بازگشت 1359) و چند صباحی بود که نماینده مجلس شورای اسلامی شده بود! اما دفاع مادر ایشان بعد از روشن شدن تفکر و اقدامات خاتمی و انتقاد مکرّر رهبر معظّم انقلاب اسلامی، از وضعیت فرهنگی کشور و حتی به طور مستقیم از وزارت عطاءالله مهاجرانی وزیر ارشاد دولت خاتمی صورت میگیرد!
دیدگاه آیتالله خاتمی را استاد شهید مطهری نیز داشتند. با این تفاوت که چون مدتی، سید محمد نزد آیتالله مطهری درس میخواند، برای رفتن به آلمان و تصدی مرکز اسلامیهامبورگ با استاد مشورت میکند، ایشان با شناختی که از روحیات او داشتند، با رفتن او مخالفت میکنند. سید محمد خاتمی به این سفر میروند، وقتی بازمیگردند، استاد مطهری از وقوع این امر یعنی رفتن او به آلمان اظهار تأسف میکنند! قطعا ملاقات و مذاکراتی در بین بوده که استاد به این نتیجه رسیدهاند. علی مطهری فرزند شهید آیتالله مطهری تأکید دارد که چه بسا استاد مطهری با توجه به روحیات آقای خاتمی، از تأثیرپذیری وی از فرهنگ واندیشه غربی نگران بودهاند.
البته کم نیستند کسانی که خانواده پاک و روشنضمیر داشته اما منش و روشی برخلاف تربیتهای پدر و مادر پیدا کردند که این موضوع در خانوادههای روحانی و بیت علما مسبوق به سابقه است.
⛔️ پاسخ به شبهات سیاسی
متن شبهه :
طرح فاصله گذاری اجتماعی ۴۱ سال پیش در کشورمان آغاز شده و همچنان در حال اجراست :
فاصله با زندگی!!
فاصله طبقاتی!!
فاصله با آزادی!!
فاصله با کار!!
فاصله با امید!!
فاصله با مسکن!!
فاصله با اقتصاد دنیا!!
فاصله با شادی و نشاط!!
فاصله با علم و خرد و دانش!!
فاصله با خودروی استاندارد!!
فاصله با آرامش و آسایش!!
فاصله با واحد پول با ارزش!!
فاصله شدید مردم با حاکمان!!
فاصله با شرافت و صداقت!!
فاصله با راستی و درستی!!
فاصله با ملیت و فرهنک ایران کهن!!
فاصله با شفافیت و خبر رسانی آزاد!
..............💠💫🌸🌿💠💫🌸🌿..................
پاسخ :
نویسنده شبهه با عقده و کینه ای شدید نسبت به عملکرد نظام جمهوری اسلامی ایران و با کمی اطلاعات ، جاهلانه یا عامدانه این مطالب را نوشته که در ادامه به برخی از آنها جواب داده میشود.
۱_ فاصله با زندگی ، فاصله طبقاتی : ⬅️ جمهوری اسلامی ایران با وجود هشت سال جنگ تحمیلی کمرشکن و پرهزینه و همچنین تحریمهای شدید اقتصادی در طول ۴۱ سال ، با توجه به منابع در اختیار داشته ؛ واقعا زیرساختها و امکانات رفاهی در حد متوسط برای اکثریت جامعه شهری و روستایی فراهم کرده است. ⬅️ سفره اکثریت ایرانیها در زمان پهلوی : صبحانه نان و چای شیرین ، ناهار و شام : نان با یک خورشت ساده یا دمپخت ، یا نان و ماست. 🚫 اگر باور ندارید نگاهی به جراید زمان پهلوی بندازید یا از کسانیکه انصاف دارند و آنزمان را درک کرده اند بپرسید .⬅️⬅️ حالا بعد از ۴۱ سال از سفره ایرانیها چه خبر ؟!!!! ⬅️⬅️ وضعیت خیلی خیلی بهتر هست ، الان وضعیت خوراک ایرانیها ، از مصرف سرانه برنج ، روغن ، مرغ ، گوشت ، پنیر و مربا ، تخم مرغ ، حبوبات و.... از میانگین جهانی هم بالاتر است.
⬅️ جمهوری اسلامی ایران فاصله طبقاتی را از خانواده های محروم روستایی تا طبقات مرفه شهرنشین خیلی کم کرد. ⬅️ افزایش طبقه متوسط اجتماعی در طی این ۴۱ سال نشان دهنده کاهش فاصله طبقاتی است. ⬅️ آمار ساخت و ساز در مناطق محروم ، آب، برق، تلفن ، موبایل ، ساخت خیابان ، آسفالت کوچه ها ، زیبا سازی شهری ، ساخت پارک و فضای سبز ، ساخت مدرسه و دانشگاه ، استادیوم و سالن ورزشی و......⬅️ نسبت به زمان پهلوی حداقل چندین برابر رشد داشته است. در بعضی موارد بیش از ده برابر رشد داشته است.
🚫 اما چرا اینها رو بعضی نمی بینند ؟!!!! ⬅️ یا باور نمی کنند؟!!!!⬅️ چون اینقدر در فضای مجازی و شبکه. های ماهواره تبلیغات منفی کردند . اینقدر عملیات روانی روی ذهن مردم انجام دادند که اینها دیده نمیشه .⬅️ نسل جوان انقلاب هم آن روزگار تلخ دوران قبل انقلاب را اصلا ندیده ، لذا اسیر شایعات دروغین و تاریخ سازی جعلی ضدانقلاب میشه. 🔷
فاصله با آزادی : ⬅️ اگه منظورشون از آزادی برهنگی زنان ، برپایی کاباره و دیسکوها ، استخر مختلط ، مشروب فروشی علنی ، و ....هست ، 🚫 بله جمهوری اسلامی ایران بلحاظ ساختار و قانون اساسی اسلامی جلوی این فسادها را گرفت. اینها آزادی نیست ، بلکه فساد و فحشاست. ⬅️اتفاقا جمهوری اسلامی در زمینه حضور فعال زنان در تحصیلات دانشگاهی ، در فعالیتهای ورزشی، در مناسبتها و فعالیتهای اجتماعی و فرهنگی فضایی کاملا بازتر نسبت به قبل انقلاب داشته است.
🔷 فاصله با مسکن : ⬅️ شاید جوانان نسل انقلاب ندانند ، اما در قبل انقلاب در یک خانه چندین خانواده باهم زندگی میکردن و هر خانواده با جمعیت زیاد هفت تا هشت نفری در یک یا دو اتاق زندگی میکردند.🚫 درطی ۴۱ سال گذشته تا کنون رشد ساخت مسکن بیش از ده برابر شده است.⬅️ امروزه خانواده ها بصورت مستقل و در مسکن جدا زندگی می کنند ، حال چه اجاره ای یا تملیکی . 🔷 ساخت پروژه های ملی مسکن مهر و خانه دار شدن میلیونها خانواده ایرانی در همین جمهوری اسلامی اتفاق افتاده است.⬅️ فقط اندکی وجدان و انصاف میخواهد.✋
فاصله با علم و خرد و دانش : ⬅️در زمان پهلوی ایران هیچ رتبه علمی در منطقه و جهان نداشت ، دانشگاهها محدود بود ،مقالات علمی بسیار کم .⬅️ اما در جمهوری اسلامی ایران صاحب مقامهای برتر علمی در زمینه نانو تکنولوژی ، هسته ای ، هوافضا ، سلولهای بنیادین، و... در سطح منطقه در تراز اول و در جهان جزء ده کشور اول دنیا هستیم.✌️
فاصله با خودروی استاندارد : ⬅️هر چند قبول داریم میتوانستیم در خودروسازی خیلی پیشرفت کنیم و مافیای صنعت خودرو و داستان قیمتها و ... غمناک است ، اما یادمان نرفته در زمان پهلوی هم فقط پیکان را با مقدار محدود مونتاژ میکردیم . و آرزوی هر ایرانی داشتن یک موتور صد یاماها بود !😏😏 اکنون هرچند در زمینه خودرو از دنیا عقب هستیم ، اما با تلاش و تغییر نوع نگاه مدیریتی میتوانیم فاصله خود را تا حد زیادی کاهش دهیم .
فاصله با شرافت و صداقت : ⬅️ آیا حاکمان پهلوی و درباریان آنها با مردم صداقت داشتند؟ آیا وزرای بهایی خاندان پهلوی شرافت داشتند . فاصله شرافت و صداقت آنها با مردم خیلی
زیاد بود.
تا دیر نشده اخراجشان کنید!(یادداشت روز)
اقدام ناگهانی و بیمقدمه آلمان در معرفی حزبالله لبنان به عنوان یک گروه تروریستی، حمله سنگین جمعه شب داعش به نیروهای حشدالشعبی و ارتش عراق در صلاحالدین، شروع آشوبهای لبنان چند روز پس از بازگشت سعد حریری از پاریس و فشارهای آمریکا و رژیم صهیونیستی به فرانسه برای معرفی حزبالله لبنان به عنوان گروه تروریستی، از جمله تحولات روزهای گذشته در منطقه بودهاند که، هم با یکدیگر ارتباط دارند هم با کشور ما ایران! آیا دشمن، به دنبال تضعیف مقاومت از طریق احیای مجدد داعش است؟ اگر پاسخ «بله» است، چه باید کرد؟ یا نه؛ این تحولات هیچ ارتباطی با یکدیگر ندارند و مثلا حملهای که داعش جمعه شب در عراق انجام داد و 41 نیروی ارتش و حشدالشعبی را به شهادت رساند، یک حمله معمولی مثل حملات همیشه در این کشور بود؟
پاسخ را از همین سؤال آخر شروع کنیم. این حمله اصلا عادی نبود. داعش مدتهاست که کمرش شکسته و طی سالهای گذشته صرفا اقدام به انجام یکسری حملات کور و پراکنده که غالبا تلفاتی هم بر جای نمیگذاشت؛ میکرد. حمله جمعه شب اما، حسابشده، پرتلفات بود و بزرگ و این یعنی، در عراق اتفاقاتی در جریان است. اما این اتفاق چیست؟
طی چند هفته گذشته کیهان، در چند گزارش خبری تحلیلی، نسبت به تحرکات مشکوک آمریکا در عراق و سوریه هشدار داده بود. طبق گزارشهای رسمی که از عراق و سوریه میرسید، آمریکاییها به شدت مشغول جابهجایی سرکردههای گروههای تروریستی و ارسال تجهیزات نظامی به شکل انبوه بین این دو کشور بودند. به عبارتی، برای کسانی که این اخبار را دنبال میکردند، پیشبینی آنچه روز جمعه در صلاحالدین عراق اتفاق افتاد، کار سختی نبود. اکنون که در حال مطالعه این یادداشت هستید، وِلولهای در عراق به راه افتاده و تقریبا تمام جریانهای سیاسی این کشور که بعضا دچار اختلافاتی هم با هم هستند، به این نتیجه رسیدهاند که، جمله «داعش ممکن است بازگردد» جدی است.
اما چه اتفاق تازهای رخ داده که، آمریکاییها را به این نتیجه رسانده که میتوانند، پروژه نیمهتمام داعش را تمام کنند؟ «کرونا» یکی از این اتفاقات است. این ویروس که نصف جمعیت کره زمین را به قرنطینه برده و انرژی، وقت و اقتصاد تقریبا تمام کشورها را درگیر خود کرده، فرصت بینظیری است برای فرصتطلبان و چه رژیمی فرصتطلبتر از رژیم صهیونیستی و صهیونیسم جهانی؟! سال 2003 و پس از اشغال این کشور توسط آمریکا و مهیا شدن فرصت، چه دانشمندان، پزشکان و متخصصان عراقی که از سوی این رژیم ترور نشدند!
اختلافات جریانهای سیاسی در عراق و لبنان، یکی دیگر از این اتفاقات ناخوشایند است که قطعا، موجب تشویق دشمن برای احیای مجدد داعش شده است. برای درک بهتر این مهم به موضعگیریهای «تيموتى پاوندز»، سركنسول سابق آمريكا در كنسولگرى اين كشور (كركوك) و دستيار وزير امور خارجه آمريكا دقت کنید که تصریح میکند «باید با روشهای مختلف به دنبال اختلافافکنی در بین گروههای حشدالشعبی و تلاش برای تضعیف آن بود».
بنابراین گام اول برای توقف این روند این است که جریانهای سیاسی عراق تا دیر نشده، اختلافات را کنار گذاشته و ضمن کمک به تشکیل یک دولت مستقل و قوی، امید فرصتطلبان را به یأس تبدیل کنند. در لبنان نیز اتفاق مشابهی به شکلی دیگر در جریان است که اگر کنترل نشود در نهایت، به نتیجهای مشابه، یعنی بازگشت ناآرامی منتهی میشود. در این کشور که اختلافات بین جریانهای سیاسی کم نیست، «کرونا» و «قرنطینه» و یکسری اصلاحات اقتصادی بهانه تازهای شده برای جریانهای وابسته و غربگرا جهت تضعیف مقاومت. وقتی سعد حریری، مهره آمریکا چند هفته پیش از پاریس بازگشت، در همین روزنامه نوشتیم، به او ماموریت تازهای داده شده و مردم و مسئولان لبنانی باید مراقب باشند. چند روز از بازگشت حریری نگذشته بود که، آشوبهای خیابانی به شکل حمله به بانکها و آتش زدن لاستیکها و فروشگاهها در کنار شعارهای ضد حزبالله! شروع شد. آنچه در عراق و لبنان جریان دارد، در یک چیز کاملا مشترکند و آن اینکه، به هر شکلی که شده، حوادث در نهایت به سمت نیروهای مقاومت کشانده میشوند! فراموش نکنیم، اگر حزبالله لبنان نبود، لبنان را هم داعش، با خاک یکسان کرده بود. مگر «احمد الاسیر» معروف به شیخ فتنه را فراموش کردهاید؟!
آنچه باعث میشود این احتمال که، غربیها با جدیت به دنبال احیای مجدد داعش هستند، قوت بگیرد این است که اعلام شده، آمریکاییها دولت فرانسه را هم مثل دولت آلمان تحت فشار گذاشتهاند تا حزبالله (یعنی قلع و قمع کننده داعش) را هم گروه تروریستی اعلام و عواملش را دستگیر کند. این خبر در کنار سایر اخبار نشان میدهد، احتمالا یک پروژه مشترک و هماهنگ برای تضعیف کل جریان مقاومت به رهبری ایران شروع شده است. اگر این تحلیل درست باشد، باید منتظر اتفاقاتی مشابه، در سوریه، محور دیگر مقاومت در منطقه باش
یم. همین بود که دیروز اعلام شد، «جیمز جفری» نماینده ویژه آمریکا در امور سوریه بر خلاف وعدههایی که ترامپ داده بود گفته، «از سوریه خارج نمیشویم»!
قطعا این تحرکات بیپاسخ نخواهند ماند و «حزبالله» و دبیرکل محبوبش در لبنان و همینطور، جریانهای مقاومت در عراق، در کنار مردم این دو کشور، به این کشتارها و فتنهانگیزیها پاسخ محکمی خواهند داد. وقتی سید مقاومت، از پسِ فتنههای پیچیدهتر و بزرگتری مثل «استعفای سیاسی سعد حریری»، «داعش» و «رژیم صهیونیستی» به خوبی برآمده، این یکی که جای خود دارد. روی این صحبت بیشتر مردم و دولتمردان دو کشور هستند که باید ضمن حفظ هوشیاری، تا دیر نشده مانع از بازگشت دوران سیاه داعش شوند.
آنچه در لبنان، عراق، آلمان اتفاق افتاده و شاید همین روزها در سوریه و فرانسه هم رخ دهد نشان میدهد، آمریکاییها در بدترین شرایط و بحرانیترین وضع هم که باشند، دست از دشمنی با محور مقاومت بر نمیدارند و آنها اکنون از مرحله «طرح» توطئه عبور و به مرحله «عمل» به توطئه رسیدهاند. عراقیها میتوانند با تاکید روی مصوبه مجلس برای اخراج آمریکاییها، مانع از وقوع فتنه بزرگ 2020 شوند. گرفتن انتقام آن 41 شهید با روشهایی که در این مدت خوب یاد گرفتهاند میتواند گام اول در اخراج آمریکاییها از منطقه و پایان این همه جنگ و فتنه و خونریزی، باشد. اما اگر اختلافها و آشوبها ادامه یابد... بیتردید، داعش را دوباره به جان و ناموس مردم خواهند انداخت و خدا میداند، این بار برای شکستن کمر این هیولای هفتسر، چقدر باید خون داد.
جعفر بلوری
دولت به تعهد شفافسازی در بورس عمل نمیکند(خبر ویژه)
روزنامه اقتصادی حامی دولت، نسبت به نوع سیاستگذاری در بورس و اثرات مخرب هیجانی شدن این بازار هشدار داد.
دنیای اقتصاد با اشاره به افزایش بیسابقه شاخصهای سهام و هجوم مردم برای خریدن آن نوشت: از یکسو بسیاری از کارشناسان و فعالان باسابقه با بیم و امید به این هیجان مینگرند و اندرزهای فراوانی به دولت و مردم میدهند و از سوی دیگر دولت بر تندی این آتش میدمد و میگوید «تمامقد در حمایت از بازار سرمایه ایستاده است.» نظر کارشناسان مشخص است. میگویند حسابشده خرید کنید، مشورت بگیرید و اصول مدیریت ریسک را رعایت کنید. اما حرف دولت بیمعنی است، تمامقد حمایت میکنم یعنی چه؟ آیا در صورت وقوع زیان، زیان خریداران را جبران میکند؟ بهطور حتم، خیر. از دولت به جز اینکه بهعنوان یک سهامدار بخشی از سهام بنگاههای خود را بفروشد اما همچنان بهعنوان سهامدار عمده مدیریت آنها را در اختیار مدیران اغلب ناکارآی خود قرار دهد و همچنان بهعنوان دولت و قانونگذار بازار نهاده و محصول آنها را کنترل و مختل کند، انتظار بیشتری نباید داشت.
این وظیفه ذاتی هر سرمایهگذاری است که خود تصمیم بگیرد وارد این بازار بشود یا نه و اگر وارد شد چه میزان از سرمایه خود را وارد این بازار بکند، در چه بنگاه یا بنگاههایی سرمایهگذاری کند و در چه زمانی خارج شود. دولت تنها وظیفه دارد این فرآیند را برای سرمایهگذاران تسهیل و شفاف کند، نهادهایی شکل دهد که به گردش آزاد اطلاعات کمک میکنند و مانع از تبانیها و پیدایش و توزیع نامتقارن اطلاعات شود. ورود و خروج آزاد به هر بازار قانونی و فعالیت اقتصادی در آن، حق قانونی هر شهروندی است که متاسفانه غالبا به اشکال مختلف مورد تعرض دولت قرار میگیرد. این تعرض در بازار سرمایه به شکلهای مختلف انجام میشود. بارزترین آن وضع محدودیت بر دامنه تغییر قیمت و مفهومی خودساخته با نام حجم مبنا است که کارکردی جز محدود کردن تغییر قیمت و ایجاد صف برای ورود به بازار و حتی خروج از بازار ندارد. طبیعی است که این محدودیت نیز به روال معمول با ماسک حمایت از سهامدار انجام میشود اما در واقع به زیان سهامدار خرد، ناآگاه و فاقد ارتباط با سرمایههای درشت تمام میشود. صف در بازار هیجان ایجاد میکند و هیجان برخلاف تحلیل و در تضاد با عقلانیت عمل میکند. اگر میبینید کل خیزش و ریزش بورسهای دنیا حداکثر در یک روز تمام میشود و سپس جریان طبیعی مبادلات بر آنها حاکم میشود نتیجه تخلیه سریع هیجانهای درست و نادرست ذاتی بازار سهام است.
آنها محدودیتهای خودساختهای ندارند که این هیجانها را در طول زمان توزیع کنند و هیجان بیشتر نیز بیافرینند. این روزها بحثهای زیادی در مورد رانت خرید سهام عرضه اولیه در روز پس از بازگشایی صورت میگیرد. بله، سهام عرضه اولیه غالبا کمتر از قیمت و به تساوی بین متقاضیان تقسیم میشود اما روز بعد با وجود محدودیت در افزایش قیمت معمولا با صف خرید روبهرو هستند و آنکه بتواند به فاصله ۳۰۰ میلی ثانیه از دیگری در ابتدای صف خرید قرار بگیرد میتواند از رانت کلانی برخوردار شود، شوخی نیست، ۳۰۰ میلی ثانیه! چه کسی چنین سرعتی دارد؟ سرمایهگذاری که برای خرید باید به کارگزاری مراجعه کند و تقاضای خرید پر کند و به متصدی خرید بدهد یا آنکه به نرمافزارها دسترسی دارد و توان مالی و علمی کافی برای جنبیدن در ۳۰۰ میلی ثانیه(!) را دارد؟ چرا اجازه نمیدهند با تغییر آزاد قیمت در روزهای بعد از عرضه اولیه همه خریداران از تمام منفعت توزیعشده بهرهمند شوند؟ آیا آن توزیع چند ده هزار تومانی روز اولیه بین همه خریداران صرفا بهانهای برای توزیع سودهای چند میلیاردی روز بعد بین برخی از خریداران
نیست؟
حمایت تمامقد دولت از بازار سرمایه با وجود چنین قوانین قیممآبانه و محدودکنندهای شوخیای بیش نیست و تا وقتی که دولت به خود اجازه میدهد در بازار نهاده و محصول شرکتهای حاضر در بازار سرمایه دخالت کند، قیمتگذاری کند و خرید و فروش را ممنوع کند، این شوخی کسی را نمیخنداند.