💢مسألهای باعنوان "افغانستان"
🔺این روزها وقتی از کارشناسان امر در خصوص تحولات افغانستان می پرسی این جمله را زیاد میشنوی:
"مسائل افغانستان، بسیار پیچیده است"
🔺اما به نظر میرسد ورای تمام تحلیلها و حدس و گمانها و دریککلمه، مهمترین اهداف آمریکا، این دو بودهاند:
١. تغییر نوع حضور آمریکا در افغانستان از نظامی مستقیم به سیاسی غیرمستقیم؛ مبتنی بر الگویی نیابتی
٢. ممانعت از تکثیر الگوی مقاومت اسلامی در شرق خاورمیانه
🔺چالش اصلی و اولیه این بود که آمریکا باید از مخمصهی افغانستان رهایی مییافت
هم به دلیل عدم صرفهی تداوم هزینههای مالی حضور مستقیم نظامی در افغانستان
و هم به دلیل خروج از مرکزیت سیبل حملات فیزیکی و احساسات ضدآمریکایی
🔺اما نکته بسیار مهم دیگر این بود که آمریکا متوجه شد هستههایی همچون فاطمیون؛ عنقریب به سمت بسط و توسعه تشکیلاتی مثل حزبالله لبنان و حشدالشعبی عراق در افغانستان و تقویت و تثبیت پایگاه اجتماعی و بعد هم سیاسی خود خواهند رفت
و این برای آمریکا یک هشدار بسیار خطرناک از نشر الگوی اسلامی-انقلابی مقاومت در این سوی از آسیای میانه یعنی حاشیه شرقی خاورمیانه بود
🔺لذا با خود گفت:
در این صورت؛ این منم که مثل ماجرای عراق، در کانون هدف، قرار خواهم گرفت و بازهم پیروز میدان، ایران خواهد بود و انقلاب اسلامی و فرهنگ مقاومتاش!
🔺بنابراین، هرچه سریعتر باید این سیبل وحدتبخش و موجآفرین را از مقابل جریانهای انقلابی برداشت
و صورت مسأله را عوض کرد
پس خروج از افغانستان، از این نظر هم به نفع آمریکا شد.
🔺لذا افغانستان را ترک و با این کار، به ظاهر، موضوع حضور یک نیروی بیگانه در آنجا را پاک کرد اما درواقع، به طراحی زمین بازی جدیدی پرداخت که پیروزش یک نیروی دستپروردهی نیابتی باشد نه امثال فاطمیون...!!!
🔺به همین دلایل، کاری کرد که همزمان با خروجش، طالبان، حسابی گردوخاک کند
درواقع، اگر آمریکا خارج نمیشد و الگوی مردمی و انقلابی مقاومت و مطالبهی خروج آمریکا از افغانستان، همچون عراق، شکل و شدت میگرفت هم آمریکا بازی را باخته بود و هم ظرفیت نیابتی طالبان؛ سوخته بود و اینجا پیروز میدان، گفتمان مقاومت بود که قطعا به شکلگیری یک جریان قدرتمند متحد انقلابی شیعی-سنی منجر میشد
🔺لذا هم آمریکا باید میرفت و هم نباید میدان به دست عناصر مؤمن انقلابی مقاومت میافتاد
بنابراین بهترین کار، رها کردن افغانستان درحالی بود که یک مدعی دستپروردهی جاهطلب داخلی؛ اما پناهگرفته درپشت وجهه مذهبی، بلافاصله داعیهدار حکمرانی ملی افغانستان شود
در این صورت، قطعا عناصر انقلابی دلسوز، سکوت میکردند که کردند
و صورت تعبیر تحرکات احتمالی جریان مقاومت انقلابی افغانستان هم از مبارزه با استکبار بیگانه به برادرکشی تقلیل مییافت که یافت
🔺حالا در نظر آمریکا چنانچه جامعه جهانی، کوچه داد و طالبان، بدون سروصدا حاکم بلامنازع افغانستان شد که چه بهتر!
اگر هم طالبان، مغرور شد و رودهدرازی کرد و لازم شد اندکی ادب بشود یا این که تحت فشار افکارعمومی و جامعه جهانی، بحث حاکمیت دولت وفاق و اینجور حرفها پیش آمد که بازهم آمریکا ضرر نکرده است
چون حالا دیگر با این درجه از تسلط طالبان بر اوضاع، افغانستان، مجبور است او را به عنوان یک رکن اساسی مؤثر و دارای سهم در ساختار رسمی حاکمیت، بپذیرد
🔺حالا دیگر افغانستان ماند و طالبانی که توانست از آب گل آلودِ خودداری شیعیان و سنیان انقلابی و گروههایی مثل فاطمیون از ورود به مناقشهی باطل شیعه و سنی، با طيب خاطر، ماهی اقبالش را صید کند
🔺با این اوصاف و درهرصورت، هم حضور آمریکا در همین افغانستانِ خالی از آمریکاییها تثبیت و هم منافعش درعین خروج و کاهش چشمگیر هزینهها تامین شده و خواهدشد
🔺منفعت اصلی آمریکا در افغانستان هم سه چیز است:
١. حضور استراتژیک بالقوه در بیخ گوش ایران(چه مستقیم و چه نیابتی)
٢. تداوم تجارت عظیم و پرسود تریاک
٣. حصر راهبردی جریان مقاومت انقلابی در خانهی خودش(اجبار به صبر راهبردی) و درعوض؛ تسلط غالب یک گروه افراطی اما با برچسب اسلامی یا دستکم، غیراصیل و قابل بازیدادن و به بازیگرفتن در افغانستانی که بهظاهر، اسلامی و آزاد(خالی از آمریکا) شده است
#افغانستان #طالبان
حضور_مستقیم_نظامی
حضور_نرم_سیاسی
حضور_نیابتی
#تجارت_تریاک
#محور_مقاومت
#صبر_راهبردی
#شیعه_و_سنی
👈#صلوات_فراموش_نشود
🆔@Salavaaattt...