هدایت شده از استاد عبدالرضا نظری
روزي #پيشواي_هفتم (علیه السلام) به يكي از ياران خود به نام «سليمان به جعفر» فرمود:
چرا با عبدالرحمان بن يعقوب (كه فرد
فاسقي است) همنشين هستي؟
سليمان گفت: او دايي من است.
فرمود: او درباره خدا عقيده اي فاسد دارد. تو يكي از دو راه را بايد برگزيني؛ يا همنشيني با او و ترك ما و يا همنشيني با ما و ترك او.
سليمان گفت: او هر چه ميخواهد بگويد؛ وزر و وبالش بر عهده خودش ميباشد. وقتي من عقيده او را نپذيرم چه گناهي بر من است!
فرمود: آيا نمي هراسي از اين كه عذابي فرود آيد و هر دوي شما را فرا بگيرد؟ سپس فرمود: شخصي از ياران موسي بن عمران (ع) ولي پدرش از اعوان فرعون بود. وقتي لشكر فرعون موسي و پيروان او را تعقيب كرد، آن پسر از موسي و يارانش بازماند تا پدرش را موعظه كند و او را به موسي ملحق سازد. ولي وقتي فرعون و سپاهيانش در دريا غرق شدند، آن پدر و پسر نيز كه در نزديكي آنها بودند غرق شدند. چون خبر به موسي (ع) رسيد فرمود: او (پسر) مشمول رحمت الهي است، ولي هنگامي كه عذاب فرا رسد آن كس نيز كه نزديك گنهكار است بي دفاع خواهد بود.
📚كافي، ج ۲، ص ۳۷۴ - ۳۷۵.
•┈┈••✾••┈┈•
💌کانال معرفت و معنویت👇
@abdorrezanazari