🎙حتی نواده هات زائر دارن اما، تو نداری اینجا ماذنه ها گنبد دارن اما، تو نداری 💔🥺

🎤نقد و بررسی فیلم مطرب 🎤در فیلم مطرب شاهد هستیم که انقلاب اگر یک ماه هم دیرتر رخ می داد باز به نفع شخصیت اصلی بود 🎤انقلاب می شود و رقاصه ها به باد می روند. حال برای رسیدن به آزادی مجبور هستند به ترکیه بروند چون در ایران نهایتا بتوانند مجلس عروسی بگردانند 🎤در این فیلم طیف خاصی مظلوم نمایی می شوند و از طریق مظلوم نمایی آنها انقلاب اسلامی حرکتی نامرغوب معرفی می شود. دقیقا مثل صحبت های مطربان و رقاصه های خارج نشین 👇نقد کامل مطرب در لینک زیر: https://inaghd.ir/narrator/ 🆔@inaghd_ir #آی_نقد #نقد_فیلم #مطرب

هوایی شدیم.... 🥺 یا امام رئوف🪴 @media_secret

به مناسبت سالگرد مهسا امینی... 👇👇یادبود تصویر مهسا امینی در موزه دانشگاه حیفا در اسراییل روح این دختر را چقدر باید در آزار نابکاران باشد... 😞 دختر بینوا را ابزاردست اهداف شوم خود کردن.... 😔 البته خانواده و فامیل و همفکراشون در این فتنه بزرگ با کمک بدخواهان ایران، شریک هستند... ان شاءالله مکرشون به خودشان برمی گردد وَمَكَروا وَمَكَرَ اللَّهُ ۖ وَاللَّهُ خَيرُ الماكِرينَ﴿ آل عمران۵۴﴾ ببینید 🔰

✅ نصب بیلبورد مهسا امینی در موزه دانشگاه حیفا؛ سنگ تمام اسرائیل برای ازسرگیری اغتشاشات در ایران صفحه اسرائیل فارسی نوشت: ▫️تصویر مهسا ترکیبی از تصاویر هزار جانباخته راه آزادی در ایران است. (گونه ای از کار هنری که می‌تواند مقوم مغالطه پرش از جزء به کل باشد و انگاره ملی و جهانی بودن را برای یک جنبش حداقلی رقم بزند!) خخخخ زهی خیال باطل #جنگ_شناختی #جنگ_ترکیبی #جنگ_رسانه @emswar

گروه مشاعره ای داریم که نوحوانان عزیزمون گه گاهی فعالیت، دارند.... 👇👇👇

من که از داغ حسین غرق ملال و مَحَنَم من حسینی شده ی دست امام حسنم من گدای کرم گُل پسر فاطمه ام حسنی ام بنویسید به روی کفنم این اشعار را نازنین زهـــــــــــرا از اصفهان ارسال کردند، @media_secret

🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸🍀🌸

دوستان عزیز بچه هایی و کاربرانی که در بحث روز پنج شنبه شرکت کرده بودند، به خاطر دارید که در مورد تاریخ اسلام و اواخر عمر پیامبر صحبت شد. این پیام را در گروه مسلمانان امریکای لانین دیدیم، خیلی جالب بود با مدرک و سند حقیقت تاریخی را بیان می کند. هر این باید این مطالب را بداند👇 ببینیـــــــــــمـ🔰

🗓️ *Hoy 25 del mes de Safar, se rememora un acontecimiento importante en la historia del Islam.* El Hadiz de la pluma y el tintero, también conocida como "Narración de la pluma y el papel" se refiere a un acontecimiento que remonta a los últimos días de la vida del Profeta Muhammad (PBD), cuando él le dijo a algunos de sus compañeros que habían venido a visitarlo que le trajesen tinta y una pluma para que escribiese su testamento para los musulmanes, lo que podría proteger a la Comunidad Musulmana contra el extravío. Sin embargo; algunas de las personas que estaban alrededor del Profeta (PBD), como Umar Ibn Jattab, se opusieron a esta petición y le impidieron escribir esta carta. Esta Narración se ha mencionado en seis partes del libro Sahih al-Bujari [1] y en tres partes del libro Sahih al-Muslim [2], los libros que se encuentran entre las más auténticas fuentes de las narraciones sunitas. De acuerdo con el libro Sahih al-Muslim, la primera parte de este evento es la siguiente: Sa'id Ibn Yubair narra que Ibn 'Abbas dijo: “¡Aquel Jueves! ¡Qué día tan doloroso fue!”[3] , Entonces, Ibn 'Abbas lloró y lo vi derramando lágrimas que eran como perlas en sus mejillas. Luego, continuó narrando lo que el Profeta (PBD) dijo: “Traedme tinta y un papel (o una tabla) para que os escriba una escritura gracias a la cual no os extraviareis jamás”[4] . En primer lugar, se les exigió a todas las personas que estaban alrededor del Profeta (PBD) que le hubiesen traído con entusiasmo una pluma y un tintero inmediatamente después de escuchar la petición del Profeta (PBD), para que pudiese escribir su testamento. La obediencia a las órdenes del Profeta (PBD) es obligatoria absolutamente; y por otro lado, esta escritura garantizaba la guía eterna de los musulmanes y su protección del extravío. Además, el Profeta (PBD) estaba enfermo en su lecho de muerte y naturalmente quería declarar algunas completas palabras para la guía y la orientación de su comunidad. Por lo tanto, ellos deberían haber prestado mucha atención a la petición del Profeta (PBD) trayéndole la pluma y el tintero, sin perder tiempo; pero, es sorprendente que por desgracia, algunos de los así llamados compañeros del Profeta (PBD) se opusieron a su petición. A pesar de que la reacción de algunas de estas personas frente a la orden del Profeta (PBD) era muy grosera e increíble, este suceso fue una verdad indudable; ya que ha sido mencionado en los libros históricos bien conocidos, incluso en las fuentes sunitas como los libros de Sihah. Según esta Narración, después de la petición del Profeta (PBD), aquellos que estaban a su alrededor empezaron a pelear en presencia del Profeta (PBD). Algunos de ellos dijeron: "Traed pluma y tinta" y algunos otros dijeron: "No es necesario traérselos”. Algunas de las narraciones, no han mencionado los nombres de los oponentes [5] , pero en algunas otras, se ha mencionado que ‘Umar Ibn Jattab era quien se oponía a la petición del Profeta (PBD). Por ejemplo, se ha mencionado en el libro Sahih al-Bujari que después de la petición del Profeta (PBD) con respecto a la pluma y el tintero, Umar dijo: “El dolor de la enfermedad ha dominado al Profeta (PBD); el Corán está con nosotros y el libro de Dios es suficiente para nosotros". [6] De acuerdo con estas citas, después de que Umar se opuso a que el Profeta (PBD) escribiese su testamento, algunas de las personas que estaban alrededor del Profeta (PBD) tomaron el lado de Umar y algunas otras se opusieron a él. 📘📘 [1] Sahih Bujari, capítulo 39 (Kitab al-capítulo'Ilm), hadiz Nº 114 [2] Sahih Muslim; capítulo 5, hadiz pág.1257 [3] Fath al-Bari, tomo 8, pág. 132 [4] Sahih Muslim, libro Tark al-Wasiyah, capítulo 5, hadiz Nº 22 [5] Sahih Bujari, capítulo 39, hadiz Nº 114 [6] Sahih Bujari, Kitab al-Marza, capítulo 17. 🆔@ImamRezaEs

ترجمه متن اسپانیولی در مورد (حدیث قلم و مرکب) 🗓️ 25 ماه صفر، رویداد مهمی در تاریخ اسلام به یادگار مانده است. حدیث قلم و مرکب که به «روایت قلم و کاغذ» نیز معروف است، به واقعه ای اشاره دارد که به آخرین روزهای حیات پیامبر اکرم (ص) برمی گردد، زمانی که حضرت به برخی از یاران خود که به از او دیدن کنید تا برایش جوهر و قلمی بیاورد تا وصیت نامه خود را برای مسلمانان بنویسد که جامعه مسلمانان را از گمراهی حفظ کند. با این حال؛ برخی از اطرافیان پیامبر (ص) مانند عمر بن خطاب با این درخواست مخالفت کردند و او را از نوشتن این نامه باز داشتند. این روایت در شش قسمت از کتاب صحیح بخاری [1] و در سه جزء از کتاب صحیح المسلم [2] آمده است، کتابهایی که از معتبرترین منابع روایی اهل سنت هستند. به گزارش کتاب صحیح المسلمین، بخش اول این رویداد به شرح زیر است: سعید بن جبیر نقل می کند که ابن عباس گفت: «آن پنجشنبه! چه روز دردناکی بود!»[3] سپس ابن عباس گریه کرد و دیدم که اشک هایی مانند مروارید بر گونه هایش می ریزد. سپس به نقل آن چه پیامبر(ص) فرمود: «برایم مرکب و کاغذی بیاور تا کتابی برایت بنویسم که به برکت آن گمراه نشوی».[4] قبل از هر چیز از اطرافیان پیامبر (ص) لازم بود که بلافاصله پس از شنیدن درخواست پیامبر (ص) با شور و شوق یک قلاب و یک مرکب برای او بیاورند تا وصیت نامه خود را بنویسد. اطاعت از دستورات پیامبر(ص) مطلقاً واجب است; و از سوی دیگر این نوشته ضامن هدایت ابدی مسلمانان و حفظ آنان از گمراهی بود. علاوه بر این، پیامبر (ص) در بستر مرگ بیمار بود و طبعاً می‌خواست کلمات کاملی را برای هدایت و هدایت جامعه خود بیان کند. از این رو باید بدون اتلاف وقت، با آوردن قلم و مرکب به درخواست پیامبر اکرم(ص) توجه می کردند. اما جای تعجب است که متأسفانه برخی از به اصطلاح اصحاب پیامبر(ص) با درخواست او مخالفت کردند. گرچه واکنش برخی از این افراد به دستور پیامبر(ص) بسیار گستاخانه و باور نکردنی بود، اما این واقعه حقیقتی غیرقابل شک بود. زیرا در کتب مشهور تاریخی حتی در منابع اهل سنت از جمله کتب صیحه آمده است. در این روایت آمده است که پس از درخواست پیامبر اکرم(ص)، اطرافیان ایشان در حضور پیامبر(ص) به جنگ پرداختند. برخی گفتند: «قلم و مرکب بیاورید» و برخی دیگر گفتند: «لازم به آوردن آنها نیست.» برخی از روایات نام مخالفان را نیاورده اند [5] اما در برخی دیگر آمده است. گفته است که عمر بن خطاب کسی بود که با درخواست پیامبر (ص) مخالفت کرد. مثلاً در کتاب صحیح بخاری آمده است که عمر پس از درخواست پیامبر (ص) در مورد قلم و مرکب فرمود: درد بیماری بر پیامبر (ص) چیره شد. قرآن با ماست و کتاب خدا ما را بس است.»[6] بر اساس این نقل‌ها، پس از مخالفت عمر با پیامبر (ص) با نوشتن وصیت‌نامه‌اش، عده‌ای از اطرافیان، جانب عمر را گرفتند و برخی دیگر با او مخالفت کردند. 📘📘 [1] صحیح بخاری، باب 39 (کتاب العلم)، حدیث شماره 114. [2] صحیح مسلم; باب 5، حدیث ص1257 [3] فتح الباری، جلد 8، ص 138. 132 [4] صحیح مسلم، کتاب ترک الوصیة، باب 5، حدیث شماره 22. [5] صحیح بخاری، باب 39، حدیث شماره 114 [6] صحیح بخاری، کتاب المرزة، باب 17. 🆔@ImamRezaEs @media_secret

🔻مطالبی مهم در مورد حدیث قلم و مرکب.. با توجه روایتی که به زبان اسپانیولی مطرح شد...(یک کوچولو زبان اسپانیولی یاد گرفتیم که به کمک ترانسلیت ترجمه شده است) 🔻توهینی که به پیامبر ص شد 🔻چرا خداوند معجزه نمی کند و حق را پیروز نمی کند.؟ 🔻در ادامه ی صوت، روش کانال اسرار با دوستان کیپاپرمون @media_secret

👽نظر متخصص در مورد آدم فضایی های مومیایی ☝️چندبار گفتیم برای راست و دروغ یک مسئله باید به متخصص رجوع کرد. اینم نظر متخصص که میگه کلا از بنیه قضیه شوته 😂اونقدر شوته که حتی در قاموس تئوری های توطئه اجنه و عادی سازی روابطشون با انسان و مقدمه چینی این قضیه توسط سینما و اخبار هم نمی گنجه 🤷‍♂حتی تو دروغ گفتن خلاقیت نداشتن. عینا Et فیلم اسپیلنبرگ رو کپی کردن آووردن جلو دوربین 🆔@inaghd_ir #آی_نقد #آدم_فضایی #سواد_رسانه

دانشمندان هم بعضی خائن و علمشون را در جهت اهداف شوم سیاستمداران بکار می برند و بعضی هاشون هم صداقت دارن و حقیقت را می گن ولی متاسفانه بیشتر افراد به دنبال پول و شهرت و شهوت هستن دقیقا مثل رفتار ناسالم هموسکسشوالها که قبلا اختلال روانی حساب می شده و همجنس بازی باید درمان می شده اما حالا انجمن روانشناسان آمریکا ان را از اختلال روانی بودن خارج کردن و کلی هم استدلال علمی براش می کنند و کلمه همجنس بازی را هم به همجنسگرایی تغییر دادند.

بیخود نیست با وجود پیشرفت علم انقدر جاهلیت بر جوامع حاکم هست همان جاهلیت مدرن که علم را ابزار اهداف شیطانی خود کرده نوجوان باید آگاه باشه.... ✅

⭕️#دمیان :قسمت سوم⭕️ ⚜رمان دمیان، اثر هرمان هسه⚜ [خلاصه٣] سینکلر، پس از دریافت این یادداشت، با ارگ نواز کلیسایی ⛪️ به نام «پیستوریوس» آشنا می شود. پیستوریوس نیز بسیار چیزها درباره آبراکس می داند. او برای مدتی راهبری سینکلر را بر عهده می گیرد و به او می آموزد که با خیره شدن به شعله های آتش و تعمق🔥، به توانایی های روحی خود توسعه بخشد. با گذشت زمان، سینکلر از استاد خود پیشی می گیرد و در می یابد که پیستوریوس برای او آموزه های جدیدی ندارد. سینکلر به مرحله ای رسیده است که خود راهنمای جوان دیگری به نام «کنوار» می شود. چندی نمی گذرد که این هر دو از زندگی سینکلر خارج می شوند و سینکلر بار دیگر دمیان را باز می یابد. این بار او با مادر دمیان، «حوا»🧚‍♀، نیز آشنایی می یابد که مانند دمیان، افکاری عجیب و تفاسیری کفرآمیز از کتاب مقدس و مبانی مسیحیت دارد و در می یابد که حوا همان معشوق رؤیاها و تصویر نقاشی های اوست. عشق سینکلر به حوا عشقی چندسویه است. حوا برای او مادر، معشوق، دوست و حتی گاه هرزه ای خطرناک جلوه می کند.📛 رفت و آمد سینکلر به محفل حوا و دمیان ادامه می یابد. اما این انجمن را رویاها و تصاویری هشداردهنده آشفته می کند. سینکلر، حوا و دمیان هرکدام به گونه ای حس می کنند که خطری بزرگ دنیای کهن اروپا را تهدید می کند. چندی نمی گذرد که پیش بینی این سه به شكل رخ دادن جنگی جهانی به وقوع می پیوندد.⚔ #شیطان #رسانه #رمان #داستان #موسیقی قسمت های بعد رو در اسرار رسانه دنبال کنید 💫 @media_secret

قسمت سوم #دمیان رو خوندید؟ منتظر پیام هاتون هستیم ❤️ https://abzarek.ir/service-p/msg/1380994