eitaa logo
رسانه الهی
352 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
685 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
@nasimintezar_نسیم_انتظار_سید_رضا_نریمانی_۲۰۲۲_۰۴_۱۰_۰۹_۴۳_۴۶_۵۰۷.mp3
8.05M
🎶🎧 😭🌙اومدم یکم باهات حرف بزنم ... 🌙 🧡🕌 لیالی قدر ۲۷ ماه مبارک ؛ از همه عزیزان التماس دعا🌷 🤲 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💟💟🍃🌺🍃✨✨🍃🌺🍃💟💟 ✨خواندن رمزِ خیلی از هاست.✨ ✨می توانیم روح وجسم خود را با قرآن تطهیر کنیم.✨ ✨ زیادی را در زندگی خود بیاوریم و از بیشترِ روزمرگیها و مشکلات ،با تلاوت قرآن، خود را رهایی بخشیم✨ ✨از بهترین استفاده را داشته باشیم ✨ رسانه الهی 🕌 @mediumelahi ❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸❤️🌸
Tahdir joze27.mp3
4.02M
✅✅✅ 🍃خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونیم 🌹 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
#جزء_بیست_وهفتم✅✅✅ #تحدیر #تندخوانی 🍃خوشبختي یعني بہ نیابت از امام زمانمون هر روز قرآڹ بخونیم
🌸🍃﷽🍃🌸 ✍ قاضیِ خودمون هستیم! بعضیا گاهی تو بحث و جدل‌ها، از یکی میخوان که بیاد کنه که حق با کدوم طرفه⁉️🤔 ولی وقتی ماجرا رو تعریف میکنند حقایق رو جور دیگه‌ای بازگو میکنند! 😳 ⛔️کمش میکنند یا اینکه زیادش میکنند (به قول معروف پیاز داغش رو زیاد میکنند) یا کلا تغییرش میدن....❗️ 🤔 من فکر میکنم تو اون موقعیت، دیگه نیازی به دیگران ندارند چون خودشون، خودشون رو کردند. 👈یعنی اینکه طرف برای خودش ثابت شده و میدونه که با طرف مقابل است وگرنه دلیلی نداشت بگه یا چیزی رو کم و زیادش کنه❗️ 🔚خودش میدونه که میگه ولی کسی رو فقط به انتخاب کرده که تاییدش کنه و بگه تو خوبی، اون بَده! 🤨😐 🔻 خب حالا یک سوال؟! امروز گذشت و همه خیال کردن تو خوبی و اون بَده،... ولی فردا چی میشه⁉️ 👇👇👇 🕋 یُعرَفُ الْمُجْرِمُونَ بِسیماهُمْ…(الرحمن، ۴۱) ✨گناهکاران به چهره و سیمایشان شناخته شوند. ✅ بالاخره یک روزی همه چیز برملا میشه، پس بهتره و رو بذاریم کنار... باانصاف و باوجدان باشیم و خطای خودمون رو بپذیریم.👌 روز بیست و هفتم ماه مبارک نکاتی از قرآن کریم رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
🌸🍃﷽🌸🍃 ✍️آخرین جمعه ماه رمضان 🔻شیخ صدوق از جابر بن عبد الله انصارى روایت کرده که گفت: 🔸در آخرِ ماه رمضان رفتم به خدمت رسول اکرم صلى الله علیه و آله چون نظر آن حضرت بر من افتاد فرمود: 👈 اى جابر این از ماه رمضان است پس آن را کن و بگو: 💢اللَّهُمَّ لا تَجْعَلْهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنْ صِیَامِنَا إِیَّاهُ فَإِنْ جَعَلْتَهُ فَاجْعَلْنِی مَرْحُوما وَ لا تَجْعَلْنِی مَحْرُوما ✨خدايا اين ماه را آخرين بارِ روزه ما در ماه رمضان قرار مده،اگر قرار داده‌اى پس مرا رحمت شده بدار، نه محروم از رحمت. 📣📣 هر که این دعا را در این روز بخواند به دو خصلت نیکو ظفر می یابد👇 ✅ یا رسیدن به ماه ✅ و یا رسیدن به و رحمت بی انتهای او. 📚مفاتیح الجنان رسانه الهی🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌼 🌼 ‎‌‌‌‌ 🌼سلام بر تــــــو که 💫صداقت صبح موعودی 🌼سلام بر تـــــو که 💫اجابت قنوت 🌼سلام بر تــــــو که 💫قائم آل 🌼و ما همه‌ی عمر به 💫انتظارت 🌼الّلهُـمَّ عَجِّـلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَــرَج🌼 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
رسانه الهی
#رمان_مذهبی_ازجهنم_تابهشت #قسمت_شصت_و_چهارم به روايت حانيه ……………………………………………………… روبه روی آینه و
به روایت حانیه سینی چای رو میذارم رو میز و میشینم. وای دارم از خجالت آب میشم. تازه گلای کنار روی میز رو میبینم ، وااااای چه گلای خوشگلی، گل رز قرمز و آبی ، من دیوونه وار عاشق گل رزم. با دیدن گل ها چنان ذوقی میکنم که کلا خجالت کشیدن رو یادم میره. حدود یک ربع میگذره اما هنوزم دارن حرف میزنن ، حرفای کلا هیچی ازشون نمیفهمم و توجهی هم بهش نمیکنم. مامان امیرحسین : میگم ببخشید وسط حرفتون، موافقید این دوتا جوون برن حرفاشونو بزنن تا صحبت ماها هم تموم بشه ؟ بابا : بله بله البته. حانیه جان. آقا امیرحسین رو راهنماییشون کن. " بیا بیا دوباره هل میشم الان سوتی میدم ، برای فرار از ضایع شدن سریع بدون هیچ حرفی به سمت اتاق میرم. امیرحسین هم با اجازه ای میگه دنبال من میاد. کنار وایمیسم و تعارف میکنم که وارد بشه. امیرحسین : نه خواهش میکنم شما بفرمایید. بی هیچ حرفی میرم داخل، .در رو باز میزاره و پشت سرم میاد تو ، توی اتاقم کنار میز کامپیوتر دوتا صندلی بود ، نشستم رو یکی از صندلیا و امیر حسین هم روی صندلی رو به روم. حدود پنج دقیقه میگذره و هردو ساکت خیره شدیم به گل های فرش . بلاخره سکوت رو میشکنه و شروع میکنه. امیرحسین: قبل از هرچیز باید بگم که .......شما حاضرید......کسی مرد زندگیتون بشه که رویای روز و شبش شهادته؟ با شنیدن کلمه ی شهادت، یاد اون روز و اون عهد میفتم. پس تنها جمله ای که به ذهنم میاد رو به زبون میارم ؛ شما حاضرید با کسی ازدواج کنید که برای شهادت همسر آیندش با خدا عهد بسته ؟ با شنیدن این حرف لبخندی رولبش میشینه و سرش رو کمی بالا میاره اما بازهم به صورتم نگاه نمیکنه. _ فقط فکر میکنم خودتون هم بدونید من تا چندوقت پیش نه حجاب خوبی داشتم نه نماز نه روزه نه...... اجازه نمیده حرفم رو کامل کنم امیرحسین: من این جا نیستم که با گذشتتون زندگی کنم ، من اینجام که آیندتون رو بسازم. با شنیدن این جمله به خودم افتخار میکنم که قراره همسر و همسفر این مرد بشم . امیرحسین : قول نمیدم که وضع مالیمون همیشه خوب باشه ولی قول میدم در عین سادگی همیشه لبخند رو لباتون باشه. _ من آرامش رو ، زیبایی رو و عشق رو تو سادگی میبینم. فقط...... فقط......من ، نمیتونم چادر سرم کنم. چادر رو عاشقانه دوست دارم چون یادگار مادرم خانوم فاطمه زهرا(س) ولی نمیتونم حرمتش رو نگه دارم. امیرحسین : ارزش چادر خیلی بالاس ولی همه چیز نیست ، و اینکه اگه عاشقانه دوسش دارید من مطمئنم روزی انتخابش میکنید . با شرمندگی سرم رو پایین میندازم و حرفی نمیزنم. امیرحسین : اگه دیگه .....حرفی نیست.... میخواید بریم بیرون. زیر لب آروم بله ای میگم و به سمت در میرم. کنار وایمیستم و تعارف میکنم . _ بفرمایید. با لبخند جواب میده: خانوما مقدم ترن. مثل خودش لبخند میزنم و از اتاق خارج میشم. با دیدنمون پدر امیرحسین میگه: مبارکه ؟ هردو لبخندی میزنیم و امیرحسین میگه: ان شاالله. رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi