﷽:
#سوژهسخنطنز
- رﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺑﯿﻤﺎﺭﺳﺘﺎﻥ ﻣﻼﻗﺎﺕ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺭﻓﻘﺎ ﮐﻪ ﺑﺎ ﻣﺎﺷﯿﻦ🚗 ﺭﻓﺘﻪ ﺑﻮﺩ ﺗﻮ ﺩﺭﻩ ...😱
-ﺩﯾﺪﻡ ﯾﮑﯽ ﺑﻐﻞ ﺗﺨﺘﺶ ﺧﻮﺍﺑﯿﺪﻩ ﺳﺮ ﺗﺎ ﭘﺎﺵ ﺗﻮ ﮔﭽﻪ ...🤕
-ﻫﯽ ﺑﻪ ﻫﻮﺵ ﻣﯿﺎﺩ ﺑﻪ ﺭﻓﯿﻖ ﻣﺎ ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﻩ😶 ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺍﺯ ﻫﻮﺵ ﻣﯿﺮﻩ ,,, 😞
-ﺍﺯ ﺭﻓﯿﻘﻢ ﭘﺮﺳﯿﺪﻡ ﺍﯾﻦ ﭼﺸﻪ ؟ 🤔ﭼﺮﺍ اینقدر ﻓﺤﺶ ﻣﯿﺪﻩ⁉️🙈
-ﮔﻔﺖ: ﻭﺍﻻ ﻣﺎ ﺷﺐ ﺗﻮ ﺟﺎﺩﻩ ﻣﯿﺮﻓﺘﯿﻢ ﺍﯾﻦ ﻫﻢ ﻣﻮﺗﻮﺭﺵ 🏍ﭼﺮﺍﻍ ﻧﺪﺍﺷﺖ ...🚳
-ﭘﺸﺖ ﺳﺮ ﻣﺎ ﻣﯿﻮﻣﺪ ﻣﺎ ﮐﻪ ﺭﻓﺘﯿﻢ ﺗﻮ ﺩﺭﻩ😱
ﺍﯾﻨﻢ ﺍﻭﻣﺪﻩ ﺩﻧﺒﺎﻝ ﻣﺎ !!!😐😜😂😂😂😂😂😂😂
🍃🍃🍃🍃🍃
✅ پ.ن
حکایت این روزای بعضیاس
دنبال حرف یه مشت سلبریتی بی سواد پا میشن میان توی خیابون، هر چی لایق خانواده شونه به زبون میارن؛ 😱
بعد که گرفتنشون به سلبریتیا فحش میدن. 😏 😡
خب گوش نمیکردی، آنفالو میکردی تا به اینجا نرسه.👌👀
بعدشم خیلی معصومانه تو چشم قاضی نگاه میکنند میگن احساساتی شدیم 😂😂😂😂😂😂😂
واقعا عقلم خوب چیزیه ها👌
که خیلیا یا ندارن❌ یا ازش استفاده نمیکنن ⛔️🙈🙈🙈😁
✅استفادھازاین مطلبباذڪر«صلوات»
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
رسانه الهی
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿ ❀✿ #رمان_قبله_من #قسمت_سی_و_چهارم #بخش_دوم ❀✿ ازقبل بہ فڪر بوده!...یڪ دفعہ اے ڪہ نمے شود.
✿❀ ﴾﷽﴿ ❀✿
❀✿
#رمان_قبله_من
#قسمت_سی_و_چهارم
#بخش_سوم
❀✿
آذر دودستے بہ صورتش میڪوبد
_ میخواے سڪتم بدے اره؟؟!!... الهے دشمنش بمیره...خدا بگم چیڪارڪنه اون حاجے رو ...اومد و مغزتورم شست!!!
یحیے ارام شڪایت میڪند
_ ا!! مامان نگو دیگہ.. بہ اون بنده خدا چیڪار دارے؟!!
اذر انگشت اشاره اش را بالا مے اورد و بلند میگوید: یحیے!!! تو یڪے حرف نزن وگرنہ حسابت رو میرسم....
من و یحیے بے اراده میخندیم...
یحیے_ خب شهیدشم بهتره ها!
آذر دستش رااز دست یلدا بیرون میڪشد و همانطور ڪہ بہ سمت اتاقش میرود دادمیزند: نخیییر...مث اینڪہ جمع شدید منو بڪشید!!!..ول ڪنم نیستید...
عمو جلوے خنده اش را میگیرد و میپرسد: حالا ڪجا میرے؟!
آذر بہ اتاقش میرود و بعداز چند لحظہ با چادرمشڪے اش بیرون مے اید
_میخوام برم هرڪار دوست دارید بڪنید!!..
باچشمهاے گرد ازروےمبل بلند مے شوم و با فاصلہ دوقدم ازیحیے مے ایستم.
یلدا بہ طرفش میدود و میگوید: مامان زشتہ بخدا! ڪجا میرم میرم میڪنے!! درو همسایہ ها چے میگن!!؟
_ بزار بگن!! بزار بفهمن قصد جونمو داشتید...
دلم برایش میسوزد.ازتہ دل گریہ میڪند.... زیرچشمے بہ یحیے نگاه میڪند... باید هم براے این پسر گریہ ڪرد...!! فرزند صالح براے پدر و مادر...همان جگرگوشہ است! نباشد...یڪ چیز لنگ میزند!.. یحیے متوجہ نگاهم میشود و لبخند میزند. آستین هایش را تا آرنج بالا میدهد و بہ سمت آذر میرود
_ مامان قربونت برم ...نڪن سڪتہ میڪنے!...
آذر رو میگیرد
_ اگہ نگران سڪتہ ڪردن منے..پس نرو!...باشه مادر؟
و با عجز و التماس بہ چشمان پسرش زل میزند. قدش تاسینہ ے یحیے است... یحیے دستش را داخل موهایش فرو میبرد و گویے دل من را چنگ میزند..
_ فداے اشڪات بشم! ولے...بخدا نمیشہ نرم!...
_ پس منم میرم!
یحیے را ڪنار میزند ڪہ عمو دستش رامیگیرد و باملایمت میگوید: خانوم جان! ڪجا میخواے برے اصلا؟!
_ خونہ بابام!
هالہ ے لبخند چهره ے عمو را میپوشاند: ڪدوم بابا ؟! ... خدا پدرتو بیامرزه...یادت رفتہ دیگہ جفتمون بابا نداریم؟!
یڪ دفعہ اشڪهاے آذر خشڪ میشود و مثل میرغضب اخم میڪند...آنقدر قیافہ اش خنده دار میشود ڪہ همہ پقے زیرخنده میزنیم...
چادرش رااز سرش در مے آورد و همان جا روے زمین باحرص میشیند.
_ خدایا یه بابا هم نداریم براے قهر بریم خونش!!... دودستش رابالا مے آورد و بہ سقف نگاه میڪند
_ ڪرمتو شڪر!!.... و بعد بہ یلدا چشم غره میرود: مرض! دختراینقد نمیخنده...اون آب قندو بیار قلبم وایساد!..
یحیے بلند میخندد ، سمت من مے ایدولیوان را ازدستم میگیرد و تشڪر میڪند.جلوے آذر زانو میزند و لیوان را جلوے دهانش میگیرد.آذر بالحنے مملو ازخشم و حرص میگوید: بدش من خودم دست دارم..
یحیے ولے یڪ دستش را پشت ڪمر آذر میگذارد و لیوان را بزور ڪج میڪند
_ قربون قهرڪردنت بشہ یحیے!....پیش مرگت شم! ...اصن شهید ناز ڪردنتم!
یڪ لحظہ جا میخورم...چہ الفاظے!! هیچ گاه گمان نمیڪردم یڪ پسر ریشوے عقب مانده...دوست داشتنے ترین موجود زندگے ام شود...
عقب مانده!
درست است!...#از_گناه_عقب_مانده...
❀✿
💟 نویسنــــــده:
#میم_سادات_هاشمی
❀✿
👈🏻 ڪپے تنها با ذڪر #نام_نویسنده مورد رضایت است👉🏻
❀✿
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
#انگیزشی
چطوری سرباز #امام_زمان_عج...؟!؟😊
آری با تو ام…✅
تویی که مدافع ارثیه حضرت مادری❣
تویی که #حیا و #عفت زینبی داری😌
تویی که به چشمانت اجازه دیدار هر کس و ناکس را نداده ای😊
تویی که همچون فرشته ای غرق در نمازت میشوی🌿
تویی که تماشاگه هر انسان سست اراده و مریض نمیشوی⛔️
تویی که در کلامت جز مهربانی نیست 😍
مبارکت باشد این سربازی…🌸🌹
👏👏👏👏👏
#حجاب
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
8.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈 ارتباط این اغتشاشات با
#ظهور حضرت مهدی عج
🎤 استاد حاج مهدی طائب
🔅 علت اینکه دشمن این #فتنه رو در شرایط فعلی اجرا کرد چی بود؟
🔅 ضلع سومی که #دشمن از کامل شدنش میترسه چیه؟🤔
کپی با ذکر #صلوات
رسانه الهی 🕌 @mediumelahi