eitaa logo
رسانه الهی
344 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
679 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
رسانه الهی
‌ #بســــم_ربِّ_العشــــــــــق #رمـــــان #طــعم_سیبــ به قلم⇦⇦ 🌹 #مریم_سرخه_ای 🌹 #قسمٺـ_بیستـ_
به قلم⇦⇦🌹 🌹 قسمٺـ بیستـ و سوّم: ❣راوے : علـــــے❣ ❣10ماه بعد...❣ نزدیک یک سالی میشه که از قضیه دوری من از زهرا میگذره... دلم خیلی براش تنگ شده... شاید حالا دستش توی دستای یه نفر دیگه باشه!!! دستمو سفت مشت کردم و دندون هامو روی هم فشار دادم... بعد هم نفس عمیقی کشیدم و وقتی اتوبوس ایستاد پیاده شدم...بعد از حساب کردن کرایه...راه افتادم طرف خونه... تموم طول این مدت من لحظه ای از فکر زهرا بیرون نیومدم... هرکاری کردم برای این که بتونم فراموشش کنم نتونستم... شاید از لحظه های فکر کردن بهش کم کرده باشم اما... هم چنان دوسش دارم... اما باید اینم در نظر بگیرم که اون بدون من شاده...اون دوستم نداره و نخواهد داشت... تموم راه از پیاده شدن اتوبوس تا رسیدن به خونه توی فکر بودم...کاش میتونستم برگردم تهران و هرروز که از خواب پامیشم به عشق زهرا برم جلوی در...تا اون لحظه ای که میره دانشگاه ببینمش... ولی یک ساله که با رویایی این فکرا زندگی میکنم...رسیدم جلوی در خونه کلید رو انداختم و وارد شدم... بابا سرکار بود و مامان طبق معمول بوی غذاهای خوش مزه ش تا جلوی در می اومد... رفتم داخل خونه و با یه سلام گرم به مامانم خسته نباشید گفتم... مامان رو به من گفت: -پسر گلم تا الان کجا بودی خب نگرانت شدم... -نوکر مامانمم هستم ببخشید نگرانت کردم... مامان خیلی بی مقدمه گفت: -علی؟؟؟ -جانم؟؟ -باید برای کاری بری تهران... من که تازه نشسته بودم روی مبل یهو از جام پریدم چشمام گرد شدو گفتم: -تهران؟؟؟؟؟؟ مامان تکیه داد به گوشه ی دیوارو گفت: -آره تهران... دستمو کشیدم روی سرم و گفتم: -نه...نه...نه نه مامان تهران نه!!! ادامه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نویسنده:📝 ❣ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_اخلاق_کریمانه_امام_هادی_استاد_فاطمی_نیا.mp3
2.76M
🏴 (ع) اخلاق کریمانه امام هادی(ع) بسیار شنیدنی 🎤استاد اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_دور_از_وطنم_میلرزه_تنم_مهدی_رسولی.mp3
7.17M
🔳 (ع) 🌴دور از وطنم 🌴میلرزه تنم 🎤 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
‌ #بســـــم_ربِّ_العشــــــــــــــق #رمــــــان #طـــعم_سیبــ به قلم⇦⇦🌹 #مریم_سرخه_ای 🌹 قسمٺـ بی
: : مامان_باید برای کاری بری تهران... من_چی؟؟؟تهران!!!! -آره... -نه...نه...نه نه تهران نه!! -علی بس کن...چرا؟؟ -مامان تو که درکم میکنی! -علی یک ساله از اون قضیه گذشته تا الان مطمئن باش که زهرا ازدواج کرده... آب دهنمو محکم قورت دادم چشمامو بستم و نفس عمیقی کشیدم قدم برداشتم رفتم سمت در خونه دستمو گرفتم روی دستگیره ی در نگاهم به دستگیره گره خورد... روکردم به مامان... چشماش دنبال رفتن من بود... روبهش گفتم: -بهم فرصت بده فکر کنم... بعد هم رفتم بیرون و درو محکم پشت سرم بستم... اعصابم بهم ریخته بود.درسته خیلی دلم براش تنگ شده بود اما از طرفی دلم نمیخواست که باهاش روبه رو شم... نمیخواستم ببینمش...شاید اون ازدواج کرده باشه...شاید منو فراموش کرده باشه...شاید هیچوقت دوستم نداشته باشه...من باید این عشق رو درون خودم بکشم... قدم میزدم...قدم میزدم با خاطره های دوران بچگیمون...کی فکرشو میکرد که اوضاع آنقدر بهم ریخته بشه که من خودمو از زهرا دور کنم... نیم ساعتی گذشت... گوشیمو از جیب سمت راستم بیرون آوردم نفسمو نگه داشتم و بعد از چند ثانیه رها کردم...قفل گوشیمو باز کردم...شماره رو گرفتم و بعد از چند تا بوق صدای زنانه ای گفت: -بله؟؟؟ من_قبوله...میرم تهران... بعد هم بدون هیچ صحبتی تلفن رو قطع کردم و برگشتم سمت خونه... هنوز هم برای رفتن به تهران دو دل بودم ولی باید شانس آخرمو امتحان می کردم...توی ذهنم پر از سوال بود... اگر زهرا ازدواج کرده باشه چی... اگر تموم تصور من از دوست داشتن اون غلط باشه چی... نه زهرا دوستم نداره... ولی اگر دوستم نداشت از رفتنم گریه نمی کرد... نمیدونم نمیدونم... وارد خونه شدم مامان توی حیاط مشغول پهن کردن رخت ها روی طناب بود...تا منو دید اومد طرفم و گفت: -علی؟؟؟ من فقط نگاهش کردم... بعد از چند لحظه سکوت گفتم: -چمدونم کجاست...؟ ادامه دارد... 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نویسنده:📝 ❣ رمان های عاشقانه مذهبی بامــــاهمـــراه باشــید🌹 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا