eitaa logo
رسانه الهی
352 دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
685 ویدیو
12 فایل
خدایا چنان کن سر انجامِ کار تو خشنود باشی و ما رستگار ارتباط با ما @Doostgharin
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌸🍃🌸🍃🌸 ⚠️پنج علت نمازهای روزانه از زبان رسول خدا‌‌(صلّی‌الله‌علیه‌وآله) 📌چرا می‌خوانیم؟ ✍صبح، آغاز فعالیت شیطان است! هر که در آن ساعت نماز بگذارد و خود را در معرض نسیم الهی قرار دهد، از شر در امان می‌ماند.👌 ‌📌چرا می‌خوانیم؟ ✍ظهر، همه عالم تسبیح خدا می گویند؛ زشت است که امت من تسبیح خدا نگویند. و نیز ظهر وقت به جهنم رفتن جهنمیان است! 👈هر که در این ساعت مشغول عبادت شود، از جهنم رفتن بیمه می‌شود.👌 📌چرا می‌خوانیم؟ ✍عصر، زمان خطای آدم و حواست و ما ملزم شدیم در این ساعت نماز بخوانیم و بگوییم ما تابع دستور خداییم.✅ 📌چرا می‌خوانیم؟ ✍مغرب، لحظه‌ی پذیرفته شدن حضرت آدم است و ما همه به شکرانه آن، نماز می‌خوانیم.🤲😍 📌چرا نماز عشا میخوانیم؟ ✍خداوند متعال نماز عشا را برای روشنایی و راحتی قبر امتم قرارداد.🌸 📙علل الشرایع ص۳۳۷ رسانه الهی 🕌 @mediumelahi 🌸🍃🌸🍃🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
35.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 (ع)🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 💐سلام یار و یاور حسین 💐سلام مرد واله خدا 🎙 👏 اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مداحی_آنلاین_ویژگی_های_حضرت_عباس_استاد_رفیعی.mp3
3.26M
🌺 (ع)🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸 نمونه ای از ویژگی‌های حضرت عباس(ع) بسیار شنیدنی 🎙حجت الاسلام حداقل برای☝️نفر ارسال کنید. اللهم عجل لولیک الفرج 🤲 رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
موج کره ای.mp3
30.68M
🇰🇷 💠 🎧 بی تی اس (BTS) ، اکسو (EXO) ، بلک پینک ( BLACKPINK) 🎬 کی دراما ✅ نقد کی پاپ ✅ استفاده از نمادهای و علوم غریبه در کلیپها و لباسها ✅ آیا بی تی اس به کشورهای فقیر کمک کرده است؟ ✅ توضیح سایت imdb 🔺ادامه دارد... رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
رسانه الهی
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ #رمان #ستاره_سهیل #قسمت_پنجم دلسا بیرون مسجد ایستاده بود و مدام سرک می‌کشید. پوزخ
⭐️⭐️⭐️ ⭐️⭐️ ⭐️ ستاره لبخندی از روی آشنایی زد. پسر، با چهره‌ای بشاش جلو آمد و صمیمانه گفت: «سلااااااام دخترهای گل، چطور مطورین؟.... ستاره!! چرا می‌لنگی؟ پات چی شده؟» ستاره سری به نشانه‌ی سلام تکان داد. چهره‌اش از یادآوری زمین خوردنش، در هم رفت. نگاهی گذرا به زخمش انداخت. روی سفیدی ساق پایش، خط قرمزی افتاده بود. -چیزی نیست، خوردم زمین. دلسا که حس می‌کرد نادیده گرفته‌شده، با کنایه گفت: «آره بابا! مهم نیست که! تو مسجد خورد زمین، بعد هم با تیپ‌پا پرتش کردن بیرون.» آرش با تعجب پرسید: «مسجد؟؟ اون‌جا چی‌کار می‌کردی؟» ستاره نگاه سنگینی به دلسا انداخت. آرش خیلی زود متوجه قضیه شد و گفت: «اوه.. اوه. دیر شد، بریم.. بریم..» و بعد جلو افتاد تا راه را نشان دهد. دور تا دور رستوران میزهای سفید گردی بود. صدای قاشق چنگال میان حرف‌هایی که رد و بدل می‌شد، گم شده بود. روی هر میز، گلدان‌های طبیعی کوچکی قرار داشت که فضای رستوران را لطیف کرده بود. دلسا غرغر کنان گفت: «آرش! من با این کفش‌ها نمی‌تونم زیاد راه برم. کجا داری می‌بری مارو؟» آرش نگاهی به پشت سرش انداخت: «ستاره خورده زمین، تو نمی‌تونی راه بری؟ تازه، با دمپایی هم می‌اومدی زیاد فرقی نمی‌کرد» بعد چشمکی را به نشانه این‌که "انتقامت را گرفتم" تحویل ستاره داد. ستاره که انگار دلش خنک شده بود، ابروانش را بالا داد و با افاده گفت: «والا!!» فضای داخل رستوران را با هم دور زدند. به طرف دری که انتهای رستوران بود، رفتند و وارد محیط جدید و زیباتری شدند؛ فضایی که انگار برای میهمانان ویژه رستوران، طراحی‌شده بود. دلسا با حیرت به ستاره گفت: «تو می‌دونستی قراره بیایم این‌جا؟» -نه! من فقط ساعتشو با بچه‌ها اوکی کردم. جا رو قرار شد یکی از بچه‌های جدید، تعیین کنه. ای‌ولا داره. هر دو مسحور زیبایی آن‌جا شده بودند. وارد فضایی دالان مانند شدند. روی سنگ‌فرش‌هایی راه می‌رفتند که در دو طرفشان چمن‌کاری زیبا و مرتبی بود. بوی نم چمن، آدم‌را سرمست و شاداب می‌کرد. لبه چمن‌ها، قلب‌های کوچکی مانند بادبادک طراحی‌شده بود؛قلب‌های سفید و صورتی که انگار داشتند ورودشان را خوش‌آمد می‌گفتند. بالای سرشان پیچک‌های سفید و زردی، از میان چراغ‌های آویز مانند، چشمک می‌زد. بعد از گذشتن از آن دالان، وارد محیط بزرگ‌تری شدند. بوی گل یاس فضا را پر کرده بود. دلسا با آرنجش به ستاره زد و گفت: «این یارو کیه که هم‌چین جایی رزرو کرده؟» -نمی.. دونم...!! ستاره هنوز محو عطر باغ بود، که ناگهان سکندری خورد؛ اما تعادلش را به‌سختی حفظ کرد؛ چراکه خاطره خوبی از زمین خوردن یک ساعت پیشش نداشت. : ف.سادات{طوبی} ❌کپی به هر نحو ممنوع! در صورت ضرورت به آیدی نویسنده پیام دهید.👇 @tooba_banoo رسانه الهی 🕌 @mediumelahi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا