eitaa logo
رسانهٔ دفتر نهاد علوم پزشکی سبزوار
455 دنبال‌کننده
281 عکس
301 ویدیو
38 فایل
🌹فرهنگی،آموزشی، مذهبی، اجتماعی، سیاسی🌹 ارتباط با ادمین (مدیر)کانال 👇👇👇👇👇👇👇 @admin_medsab_nahad_313 ☝️☝️☝️☝️☝️☝️
مشاهده در ایتا
دانلود
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔴 قسمت اول 🔻امیرالمومنین علیه السلام در حکمت ۵ نهج البلاغه سه اصل و قاعده و ضابطه برای حیات حرفه ای و مؤثر بیان فرموده اند که عبارتند از : علم، آداب و تفکر. می فرمایند : «دانش میراثی گرانبهاست و آداب زینتهای همیشه نو و تفکر آیینه ای صاف و شفاف است». بنابراین در سه مقوله دانش، آداب و تفکر باید از نهج البلاغه با هم گفت‌وگو کنیم. 🔷1. دانش: در نهج‌البلاغه شریف مطالب بسیار جالب و بدیع پیرامون علم و دانش آمده است که در چند سطح عرضه می گردد: 🔹1.1 ارزش و جایگاه علم: حضرت در حکمت ۱۵۴ معتقدند کسی که با علم عمل می‌کند، مثل رونده ای است که در جاده ای واضح حرکت می‌کند و می‌فرمایند: « آنکه از روی آگاهی و علم عمل می کند مانند رهرویی است که در جاده روشن قدم برمی‌دارد پس باید بنگرد که به پیش می‌رود یا به عقب بر می گردد». 🔻 همچنین در حکمت ۱۴۷ در مقایسه ای جالب بین دانش و مال برای جناب کمیل می‌فرمایند: « ای کمیل دانش بهتر از مال است، زیرا دانش تو را حفظ می‌کند در حالی که مال را تو باید حفظ کنی. مال با خرج کردن کاهش می یابد ولی دانش با استفاده کردن افزایش می‌یابد. آنکه ساخته و پرداخته مال و ثروت است با زوال و نابودی مال او هم نابود می‌شود و از بین می رود در حالی که دانشمندان حقیقی تا دنیا دنیا هست هستند و باقی هستند.» 🔻 لذا حضرت در حکمت ۱۱۳ معتقدند شرافتی بالاتر از علم نیست « شرافتی چون دانش نباشد». خود همین عبارت حکمت ۵ هم یکی از بهترین بیانات برای اثبات ارزش و برتری علم است که فرمود: « الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ كَرِيمَةٌ ». همانطور که می دانید ارث و میراث عبارت است از آن اندوخته ارزشمندی که زحمت و تلاش آن را پیشینیان کشیده‌اند و رایگان به دست ما رسیده است لذا حضرت می فرمایند که: «علم آن ارث و میراث ارزشمند است» قطعاً ارث و میراثی بالاتر از علم هم نیست. 🔻در حکمت ۴۵۷ در یک استعاره بسیار جالب ارزش علم را بیان می کنند و نسبت آن را با کسی که دنبال دنیا است به زیبایی بیان می‌کنند و فرمودند:« دوگرسنه هستند که هرگز سیر نمی شوند، یکی طالب علم و دیگری طالب دنیا». در حکمت ۲۰۵ هم می خوانیم: « هر ظرفی با آنچه در او ریخته می‌شود تنگ می شود غیر از ظرف علم که هرچه در آن بریزید وسیع‌تر و پهناور تر می‌شود». با این نگاه حضرت معتقد هستند که اگر خیر حقیقی بخواهد به کسی روی بیاورد عبارت است از توفیق علم. در حکمت ۹۴ می فرمایند: «خیر آن نیست که دارایی و فرزندت زیاد شود بلکه خیر آن است که علمت افزون و حلم و بردباری ات بیشتر شود». با این نگاه و به خاطر ارزش و اهمیت استثنایی و منحصر به فردی که دانش در نزد امیرالمؤمنین دارد حضرت توصیه می کنند به مؤمنین که حکمت را که اصیل ترین نوع دانش است هر جا که هست بروید و فرا بگیرید. در حکمت ۸۰ می‌فرمایند: «حکمت گمشده مؤمن است پس آن را به دست آورید هرچند از اهل نفاق باشد». و در حکمت ۷۹ می فرمایند: « حكمت را هر كجا كه باشد فراگير، گاهی حكمت در سينه منافق است و بی تابی كند تا بيرون آمده و با همدمانش در سينه مومن آرام گيرد. » 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• سایت جشنواره http://rasanahad.ir/ به کانال جشنواره بپیوندید ایتا/بله /روبیکا /. 👇 @rasanahad •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 https://eitaa.com/medsab_nahad313
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹 شرح 🔴 قسمت دوم 🔹1.2 تقسیم بندی علم: 🔻حضرت گاهی علم را به علم فطری و علم اکتسابی تقسیم می‌کنند و گاهی به علم نافع و غیر نافع. ببینیم این ها نسبت و رابطه شان به همدیگر چیست؟ 🔸1.2.1 نافع بودن یا نبودن علم: در حکمت ۳۳۸ می‌خوانیم: «دانش بر دو قسم است، دانش فطری ((که در نهاد انسان قرار داده شده است)) و دانش شنیدنی ((که از استاد و کتاب و چیزهای دیگر ما یاد می گیریم)) دانش شنیدنی هر گاه با دانش و فطری هماهنگ نباشد سودی نمی دهد ». بنابراین مسئله مهم این است که آیا علمی که ما می آموزیم نافع هست یا نافع نیست؟ در مورد علم نافع و علم غیر نافع حضرت دو ملاک و معیار معرفی فرمودند; یک اینکه آیا به آن علم عمل می‌شود یا نه؟ دوم اینکه آیا آن علم تبدیل می‌شود به ایمان قلبی یا نه ؟ درباره عمل به علم مطالب بسیار جالبی در نهج البلاغه است در حکمت ۹۲ می‌خوانیم: « پست ترین دانش آن است که تنها بر سر زبان‌ها باشد و بالاترین دانش آن است که در اعضای بدن انسان آشکار می گردد». یا در حکمت ۳۶۶ می فرمایند: «دانش در کنار عمل است پس هر کس که بداند عمل می‌کند و علم ، عمل را فرا می خواند اگر عمل اجابت کرد علم می‌ماند و گرنه کوچ می‌کند و می‌رود». 🔻 در حکمت ۱۰۷ نهج البلاغه کار به جایی می‌رسد که حضرت می فرمایند: «چه بسا انسان عالمی که جهلش او را کشته است». چرا در حالی که عالم است جاهل است؟! می فرمایند:« علمی که داشته همراهش بوده اما سودی نبرده». یعنی به آن علم عمل نکرده است. با این نگاه حضرت در حکمت ۲۷۴ به ما توصیه می فرمایند: «دانش خود را نادانی و یقین خود را شک قرار ندهید». یعنی با وجود اینکه علم دارید مثل نادانها عمل نکنید و به علم خود عمل کنید. و در حالی که یقین دارید اینقدر وسواس نداشته باشید و مثل انسان هایی که شک دارند متوقف و متحیر نشوید. در ادامه می فرمایند: «هر گاه دانستید به دنبال عمل باشید و چون یقین پیدا کردید اقدام کنید». در نظر حضرت علی علیه السلام عالم بی عمل پست ترین موجود است. مثلا در خطبه ۱۱۰ می‌خوانیم : «عالمی که به دانش خود عمل نکند مانند جاهل سرگردانی است که از نادانیش بیدار نمی شود بلکه حجت و برهان علیه عالم بی عمل نسبت به جاهل بزرگتر و حسرت و اندوه او پیوسته تر است و او است که نزد خدا از همه بیشتر سرزنش می‌شود». یا درباره کسانی که ادعای علم می کنند درحالی که واقعا عالم نیستند در خطبه ۸۷ آنها را حیوان های عالم نما معرفی می فرماید و می‌فرمایند: « بنده ی دیگری است که عالم نامیده می‌شود، اما عالم نیست، پس چهره چنین کسی چهره انسان ولی قلب او قلب حیوان است. نه راه رسیدن به هدایت را می شناسد تا به دنبال آن برود و نه راه رسیدن به گمراهی را می‌داند تا از آن روی برگرداند پس انسانی با این صفات مرده ای است در میان زندگان ». 🔻با این توصیفات حضرت به جابر بن عبدالله انصاری در حکمت ۳۷۲ اینگونه بیان می کنند که : «عالمی که به علمش عمل میکند یکی از چهار ستون برقراری دین و دنیا است. می فرمایند: « ای جابر دین و دنیا به چهار کس پایدار است عالمی که به علم خویش عمل می‌کند، نادانی که از آموختن ننگ ندارد، بخشنده ای که از بخشش به جا دریغ نکند و فقیری که آخرت خویش را به دنیا نفروشد. پس اگر عالم به علم خویش عمل نکند نادان هم از آموختن سرباز می‌زند ». چرا ؟ چون جاهل می‌گوید اگر این علم فایده‌ای داشت چرا خود اهل علم به آن عمل نمی‌کند . 🔻نکته دیگری که درباره عمل به علم به عنوان نافع شدن علم بیان فرمودند در نامه ۳۱ خطاب به امام مجتبی سلام الله علیها فرمودند: «بدان که در دانشی که نافع نیست، خیری هم نیست و آموختن دانشی که سزاوار نیست سودی هم ندارد ». پس معیار اول در نوع بودن علم این است که به آن علم عمل شود. علمی که به آن عمل شود نافع است و علمی که به آن عمل نکنید نافع نیست. 🔸1.2.2 دانش و ایمان: آیا این علم از ذهن به قلب هم سرایت کرده است؟ به تعبیر دینی آیا این علم از مرحله دانش به ایمان تبدیل شده است یا نه؟ اگر به ایمان تبدیل شد آن موقع حتماً نافع است. حضرت در خطبه ۱۵۶ می‌فرمایند: « به وسیله ایمان علم آباد می شود». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• سایت جشنواره http://rasanahad.ir/ به کانال جشنواره بپیوندید ایتا/بله /روبیکا /. 👇 @rasanahad •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 https://eitaa.com/medsab_nahad313
حکمت-5-بخش-2.mp3
1.37M
🔵 برگزیده مطالب 🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 2️⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• سایت جشنواره http://rasanahad.ir/ به کانال جشنواره بپیوندید ایتا/بله /روبیکا /. 👇 @rasanahad •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 https://eitaa.com/medsab_nahad313
✨بسم الله الرحمن الرحیم ✨ 🌹 شرح 🔴 قسمت چهارم 🔸1.2.4 ارزش و جایگاه دانشمندان: 🔻مولا علی (علیه السلام) در بحث چهارم از مباحث علم و دانش ارزش و جایگاه دانشمندان را بیان می‌کنند. ما قبلا ارزش و جایگاه خود علم و دانش را بررسی کردیم، اما یک نکته بسیار مهم است که متأسفانه در زمان ما بسیار مورد غفلت است، ارزش و جایگاه اهل علم و دانش است . 🔻 مولا علی (علیه السلام) در نامه ۵۳ به مالک اشتر می نویسد: «برای تقویت عواملی که اوضاع سرزمین مصر را به سامان می آورد و پیش از تو هم کار مردم به وسیله همان عوامل درستی و سامان می‌گرفت با دانشمندان و حکیمان بسیار به گفت‌وگو و تبادل نظر بپردازند». در حکمت ۱۴۷ وقتی مردم را به سه دسته تقسیم می کنند به کمیل می فرمایند: «مردم سه گروه هستند: گروه اول دانشمندان و عالمان ربانی، گروه دوم آموزندگان راه رستگاری و بقیه مردم، مثل پشه ها دستخوش باد و طوفان و همیشه سرگردان هستند و به دنبال هر سر و صدایی می‌روند و با وزش هر بادی حرکت می‌کنند». بنابراین عالمان در نظر مولا علی (علیه السلام) در صدر جامعه قرار دارند نه در پایین ترین مرتبه؛ مثل امروز که فوتبالیست ها و هنرپیشه ها و... در صدر و آخر خط هم مراجع، علما و دانشمندان هستند. 🔻 مولا علی (علیه السلام) در همان حکمت ۱۴۷ درباره جایگاه عالمان و دانشمندان و مقایسه آن با جایگاه ثروت اندوزان اینگونه می فرمایند: « مال اندوزان با آن که به ظاهر زنده هستند مرده اند. ولی اهل علم تا دنیا، دنیا است زنده هستند حتی اگر جسم آنها از میان برود اما یادشان همواره در دل‌ها است». اما هر عالمی هم عالم حقیقی نیست و ارزش ندارد. نشانه عالم حقیقی چیست؟ حضرت در خطبه ۱۰۳ می فرمایند : «عالم حقیقی کسی است که قدر و جایگاه و منزلت خودش را تشخیص بدهد». 🎙 حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• سایت جشنواره http://rasanahad.ir به کانال جشنواره بپیوندید ایتا/بله /روبیکا /. 👇 @rasanahad •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 https://eitaa.com/medsab_nahad313
حکمت5-بخش-4.mp3
556.8K
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 4️⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• سایت جشنواره http://rasanahad.ir به کانال جشنواره بپیوندید ایتا/بله /روبیکا /. 👇 @rasanahad •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 https://eitaa.com/medsab_nahad313
✨بسم الله الرحمن الرحیم✨ 🌹شرح 🔴 قسمت پنجم 🔸1.2.5 آداب تعلیم و تعلم: 🔻بحث پنجم درباره علم و دانش در نهج البلاغه پیرامون آداب تعلیم و تعلم است. مولا علی (علیه السلام) در نامه ۳۱ نهج البلاغه خطاب به فرزند عزیزشان می‌نویسند: « آنچه را که نمی دانی مگو، اگر چه آنچه را هم که میدانی اندک است»؛ یا در همین نامه می نویسند: «درباره آنچه که نمیدانی و آنچه که در مورد آن مسؤول به گفتن آن نیستی، سخنی نگو». مولا علی (علیه السلام) در حکمت ۱۸۲ می‌فرمایند: «در سکوت از حکمت و دانش خیری نیست همچنان که در گفتار از روی نادانی هم خیری نیست». یعنی آنجا که باید بگویی و میدانی، نگفتن خطا است و آنجا که نباید حرف بزنی چون اصلاً جهل داری گفتن خطا است. به قول سعدی دو چیز طیره عقل است: «دم فروبستن به وقت گفتن و گفتن به وقت خاموشی». 🔻مولا علی (علیه السلام) معتقدند که همان‌طور که جاهل وظیفه دارد بیاموزد عالم جلوتر از او وظیفه دارد علمش را به دیگران آموزش دهد. در حکمت ۴۷۸ می‌خوانیم: «خداوند از نادانان تعهد به آموختن دانش نگرفت مگر آنکه قبل از آن از دانشمندان تعهد گرفت که علم خود را آموزش بدهند». نکته دیگری که در بحث آداب تعلیم و تربیت است، این است که هر چقدر انسان دقیق تر باشد بهتر می‌فهمد و هرچه بهتر بفهمد علمش ارزشمندتر است. در حکمت ۲۰۸ می فرمایند: «هر که خوب نظر کند حق را می فهمد و هرکه فهمید دانش را فرا می‌گیرد». 🔻ادب دیگری که در نهج البلاغه پیرامون علم و تعلیم و تعلم آمده است آن است که جایی که انسان چیزی را نمی داند و از او می پرسند خجالت نکشد از گفتن جمله "نمی دانم"؛ در حکمت ۸۲ از سفارشات امام علی (علیه السلام) این است: « هیچ یک از شما نباید در برابر پرسش از چیزی که نمیداند شرم کند که بگوید نمی دانم و نباید کسی که چیزی را نمی داند خجالت بکشد از اینکه برود آن را بیاموزد». بنابراین تا وقتی نمیدانی از گفتن نمی دانم خجالت نکش. از طرف دیگر از یاد گرفتن هم شرم نداشته باش. 🔻 ادب دیگری که درباره علم در نهج البلاغه است این است که علم مادامی که با تفکر و درایت همراه نباشد سطحی و کم اثر است. در حکمت ۹۸ می‌فرماید: « هرگاه خبری را شنیدید پیرامون آن تفکر کنید، تفکر برای عمل است، نه برای نقل کردن. زیرا روایت کنندگان دانش بسیار هستند اما رعایت کنندگان آن اندک». با این نگاه ، حضرت معتقدند که آن جاهلی که خجالت نمی‌کشد برود یاد بگیرد و پیش عالم می رود تا یاد بگیرد عین عالم است و از طرف دیگر عالمی هم که با وجود اینکه علم دارد بیراهه می‌رود مثل جاهل است. در حکمت ۳۲۰ نهج‌البلاغه می‌خوانیم : «همانا نادان آموزنده همانند دانشمند دانا است و دانشمندی که بیراهه می‌رود مانند جاهل ذلیل است». 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع ↩️ ادامه دارد... •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• سایت جشنواره http://rasanahad.ir به کانال جشنواره بپیوندید ایتا/بله /روبیکا /. 👇 @rasanahad •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 https://eitaa.com/medsab_nahad313
حکمت-5-بخش-5.oga
896.9K
🔊 شرح نهج البلاغه با نهج البلاغه 🔸 شرح 5️⃣ 🎙حجت الاسلام مهدوی ارفع •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• سایت جشنواره http://rasanahad.ir/ به کانال جشنواره بپیوندید ایتا/بله /روبیکا /. 👇 @rasanahad •┈┈•❀🕊🍃🌺🍃🕊❀•┈┈• 🆔 https://eitaa.com/medsab_nahad313