🔖 ماجرای پاسخ جالب و صریحِ مرحوم استاد علی صفایی(ره) به درخواست بنیصدر
📌راوی: سید مجید پورطباطبایی از شاگردان مرحوم صفایی(ره)
اواخر سال ۵۹ بود که یک روز ظهر سر سفره حاج شیخ (ره) در منزل ایشان (موسسه لیله القدر فعلی) نشسته بودیم تا قابلمه آب گوشت را بیاورد.
از در کوچه سه نفر مرد شیک پوش و کراواتی وارد شدند، به قرینه تصاویری که از سلامتیان دیده بودم او را شناختم. وارد شدند.
سلامتیان (رئیس دفتر بنی صدر و سردبیر روزنامه انقلاب اسلامی) از یکی از دوستان پرسید: " ببخشید منزل آقای دکتر صفایی حائری همین جاست"
دوستمان با خنده جواب داد: "از کی تا حالا شیخ ( آن موقع هنوز حج مشرف نشده بود)دکتر شده و ما خبر نداشتیم "
بعد با صدای بلند سمت آشپزخانه گفت: "اقای صفایی بیایید براتون مهمون اومده."
حاج شیخ، که مثل همیشه پیراهن سفید بلندش روی شلوار سفیدش افتاده بود قابلمه بزرگ به دست که در آن آب گوشت و پلاستیکی پر از نان های سنگک خشک شده بود بیرون آمد.
قابلمه را کف سفره گذاشت و رو به رفقا کرد که نان ها را ترید کنند، بعد رو به سلامتیان و دوستانش برگشت و سلام کرد و گفت: " بنده علی صفایی هستم، امری داشتید"
سلامتیان و دوستانش که از دیدن آن صحنه کاملا شوکه و گیج شده بودند. نیم خیز سلام کردند. حاج شیخ به سر سفره دعوتشان کرد و به یکی از دوستان گفت:
بچه ها به اقایان قاشق بدهید
ترید آب گوشت آماده شده بود. همزمان بیش از ده دوازده قاشق داخل قابلمه بود. شیخ به سلامتیان تعارف کرد، فکر می کنم او را شناخته بود.
سلامتیان مانده بود که قاشق را بگیرد یا نگیرد، با اکراه گرفت. حاج شیخ در حال خنده رو به آن دو نفر دیگر کرد و گفت: "اگر جلو نیایید، این قوم یأجوج و ماجوج چیزی ته قابلمه باقی نمی گذارند"
سلامتیان با ادبیاتی لفظ قلم و کتابی گفت؛ "جناب دکتر! آقای دکتر بنی صدر خدمت جناب عالی عرض سلام داشتند و تقاضا داشتند تا جناب عالی منّت بگذارید و مسوولیت صفحه اندیشه روزنامه انقلاب اسلامی را بپذیرید"
حاج شیخ لبخند زد. به بغل دستی سلامتیان تعارف کرد و گفت: "میل کنید نان خشک هایش کپک زده نیست، نون مون تموم شده، الان هم ساعت ۳ بعداز ظهر نونوایی بسته است، برای آب گوشت و آب دوغ هم نون سنگک خشک بهتر است، حتما تجربه دارید"
سلامتیان هم چنان در حال توضیح بود، حاج شیخ گفت: "ببخشید یادم رفته بود پیاز بیاورم، اجازه بدهید بروم همراه با گوشت کوبیده پیاز هم بیاورم، با آب گوشت پیاز می چسبد.
شیخ رفت و پیاز و گوشت کوبیده را آورد. مجددا سلامتیان ادامه داد : "جناب دکتر نظرات تان راجع به بخش اندیشه روزنامه انقلاب اسلامی چیست؟ ایده خاصی دارید؟"
مرحوم شیخ گفت : "ببخشید نون تازه نداشتیم، ببینم اگه چیزی از ترید ها ته قابلمه باقی مانده است گوشت کوبیده را برایتان رویش بریزم"
بعد بلند شد برود پشقاب بیاورد. سلامتیان افزود: "زحمت نکشید جناب اقای دکتر! لطفا پاسخ مرا بدهید"
ایشان که نیم خیز شده بود با لبخندی نیمه شوخی، نیم جدی پاسخ داد: "بنده علی صفایی حائری، فرزند مرحوم عباس صفایی حایری و نوه شیخ محمد علی صفایی حائری هستم که قبرش بالای سر آیت الله سید محمد خوانساری در بالاسر حرم حضرت معصومه سلام الله علیها واقع است، حرم که رفته اید؟"
مساله جالب شده بود، دست ها دیگر داخل قابلمه نمی رفت، همه خوردن را فراموش کردند و منتظر ادامه این رویارویی بودند.
باز سلامتیان تقاضای خود را با عبارات قلمبه سلمبه دیگری مطرح کرد، شیخ رو به او چهار زانو نشست و گفت: "ببینید اقائ.. راستی سر کار هنوز خودتان را معرفی نکرده اید؟"
سلامتیان گفت: " بنده از دوست داران مطالب حضرت عالی و رییس دفتر جناب اقای دکتر بنی صدر ، ریاست جمهوری محترم هستم".
شیخ گفت: "خوب حالا فهمیدم"
و بعد ادامه داد و گفت: "بچه که بودیم مرحوم مادرم برای من و دو برادرم و دو خواهرم پنج تا مرغ خریده بود. البته به نام بچه ها بود ولی به کام جمع.
مرغ ها تخمی بودند، روزی یک عدد تخم می کردند، مرغ های خواهران و برادرانم در جاهای دم دستی تخم می گذاشتند و مادرم آن ها را تصاحب می کرد تا به زخم شام شب و یا نهار فردا بزند، ولی مرغ من جلب بود، اوائل که اصلا تخم نمی گذاشت و بعد هم که تخم گذار شد، جاهایی تخم می گذاشت که قابل دسترس نبود و مادرم نمی توانست از آن ها بهره ببرد"
بعد روی دو پایش مستقیم صورت به صورت سلامتیان نشست و گفت: "آقای سلامتیان! از در که وارد شدم شما را به خصوص شناختم، به دکترتان جواب سلام مرا برسانید و بگویید علی صفایی حائری نه دکتر صفایی گفت: "مرغ من در لانه دشمن تخم نمی گذارد و داخل درطرح دیگران نمی شود"
بعد بلند شد و به اندرونی رفت. لقمه در دهان دیگران ماسیده بود، سلامتیان و همراهانش که نمی دانستند چه کنند. چند لحظه ای درنگ کردند، و بعد با عصبانیت از خانه خارج شدند.
@meh_shekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم کوتاه سردار دلها
بازیگر نقش حاج قاسم
تأثیر شهید سلیمانی در نجات اربیل
@meh_shekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
‼️ حمله اوباش وحشی به نیروی انتظامی
⚠️هیج جای دنیا مردم نیروی انتظامی رو کتک نمیزنن که اینجا اینکار اتفاق میفته
👌یادتون باشه چه کسانی شهر رو ناامن کردن
👌یادتون باشه چه کسانی خواسته کشاورزان رو به حاشیه کشیدن
👌یادتون باشه چه کسانی نخواستن کشاورزان مزه تظاهرات مسالمت آمیز رو بچشن
✅ هرگاه یک همدلی برای حل مشکلات بوجود میاد سریعاً براندازان و اوباش با چوب و چماغ و سنگ به جان شهرها میفتن تا فضا امنیتی شه
❌مشکلات اینها #آب نیست
چون اگر عقل داشتند میفهمیدند آبی وجود نداره که بخواد در رودخونه سرازیر شه
❌اینها اگر انسانیت داشتند به لوله آب شرب مردم یزد حمله نمیکردند
✅نیروی انتظامی باید محکم با این #اوباش برخورد کنه
@meh_shekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خواهش پلیسِ اصفهان از عدهای که قصد ایجاد ناامنی داشتند!
قربونت برم دنبال بینظمی نباش...
از صبح امروز با اتمام تجمع ۱۶ روزه کشاورزان در زاینده رود، عدهای دیگری که گفته میشود از کشاورزان نیستند وارد صحنه اعتراضات شدند.
نوع اعتراضات متفاوت از تجمع آرام روزهای گذشته بود. روشن کردن آتش در معابر اطراف، سنگ پرانی به پلیس و آتشزدن اموال عمومی نمونهای از کارهای این عده است.
نیروی انتظامی در مواجهه با این افراد اقدام به شلیک گاز اشکآور کرد و تلاش میکند مانع از بینظمی و ناامنی شود.
خبرها حاکیاست در میدان بزرگمهر، خواجو و خیابانهای اطراف برخی افراد به سمت نیروی نظامی سنگ میزنند. عدهای با حمله به یک آمبولانس شیشههای آن را شکستند. یک موتور پلیس را به آتش کشیدند و با آتش زدن درختان در اطراف پل فردوسی و سیوسه پل فضای رعب و وحشت برای عابرین ایجاد کردهاند.
این افراد در دسته های ۴۰ و ۵۰ نفره در خیابانهای اطراف پل خواجو حضور دارند و تعدادشان در حال حاضر حدود ۳۰۰ نفر برآورد میشود.
اگر دشمن بخواهد جامعهای را به انحطاط اخلاقی بکشد باید ابتدا برای فرزندان و نسلهای آن برنامه ریزی کند تا رفته رفته ارزشهای اخلاقی رنگ خودشان را ببازند. این کار را دشمن یا افراد جاهل بسیار نامحسوس و بدون اینکه توجه برانگیز باشد در قالبهای مختلفی به خورد فرزندان جامعه میدهد. ابتدا از کارهای مربوط به کودکان شروع میکنند که حساسیت کمتری دارد و سناریویی میچینند که کمتر حساسیت برانگیز باشد.
حال متاسفانه بعد از برنامه کلبه عمو پورنگ، در فیلم شهر گربه ها چون نمیتوانند از ابتدا بزرگسال سکانس رقص را اجرا کند اول در چنین فیلم هایی آن هم در قالب رقصِ حیوانات، انحراف را پایه ریزی میکنند.
باید جامعه مومنین نسبت به این امر هشیار باشند و از نفوذ فرهنگی دشمن جلوگیری کنند قبل از اینکه خیلی دیر شود.
متاسفانه کارگردان این اثر پا را از این حد هم فراتر گذاشته و در توجیه کار خود به نظریهپردازی غیر تخصصی در دین پرداخته و شبهاتی را علیه فتوای مراجع عظام تقلید مطرح کرده و اساسا منکر حرمت رقص شده است.
لطفاً امضا کنید. کمپین جلوگیری از اکران این فیلم👇
https://farsnews.ir/my/c/104580
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
معجزه ساختاری قرآن
@meh_shekam
تفاوت اعتراضات مردمی با اغتشاشات در اصفهان
این صحنه ها کامل روشن می کند که چه کسانی نمی خواهند حرف مردم شنیده شود.
و تأسف برای کسانی که تفاوت این دو را نمیفهمند و برخورد پلیس با اغتشاشگران را سرکوب مردم جا می زنند!
@meh_shekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
احکام_به_زبان_ساده
سال خمسی برای چیست چرا باید خمس بدهیم و چگونه آن را تعیین میکنند
اگر تا الان خمس مان را نداده باشیم سال خمسی از کی شروع میشود
بی مایه فطیر است...
رهبر معظم انقلاب:
من مشهد درس رسائل و مکاسب میگفتم، هر چند وقت یکبار هم ما را میگرفتند، زندان میبردند، شاگردهای ما متفرّق میشدند؛ بعد که از زندان میآمدیم، درس را شروع میکردیم، باز جمع میشدند میآمدند؛ شوق مبارزه و ملاحظهی حال بنده -آن کتکخوریِ ویژهای که ما آن روز از دستگاه داشتیم- گاهی آنها را نسبت به این درسی که ما به آنها میدادیم، دچار تردید میکرد؛ همیشه من به اینها میگفتم: بچّههای عزیز من! بدانید اگر درس نخوانید نمیتوانید تأثیرگذار خوبی باشید؛ به اینها میگفتم بیمایه فطیر است، باید درس بخوانید.
🔸اگر میخواهید افکارتان، پیشنهادهایتان، خصوصیّات برجستهای که روحیّهی شما بحمدالله از آن برخوردار است، در جامعه تأثیر بگذارد، باید باسواد باشید، باید درس بخوانید، باید ملّا باشید. درس را جدّی بگیرید؛ نگویید حالا دنیا دارد براساس پیشرفتهای فنّی و فنّاوری و مانند اینها اداره میشود.
🔸باید درس خواند. ما در بین روحانیّون کسانی را داشتیم که ازلحاظ مبارزه چیزی کم نداشتند، امّا ازلحاظ علمی، نصاب لازم را نداشتند؛ اینها نتوانستند تأثیر قابل توجّهی در پیشرفت این مبارزه یا در ایجاد این حرکت عظیم بگذارند. آن کسی توانست که -مثل امام- در حدّ نصاب کامل بود. درس بخوانید! درس را جدّی بگیرید.۱۳۹۶/۶/۶
@meh_shekan
۲۱ سال پیش در چنین روزی...
🔹۲۱ سال پیش در روز ۱۲ آذر، نظام فکری و نظام عملی پیش روی انقلاب اسلامی، توسط رهبر معظم انقلاب در جمع کارگزاران نظام ارائه شد.
🔹غفلت از این محور ها، عامل اصلی کندی حرکت به سوی اهداف انقلاب اسلامی بالخصوص مرحله دولت سازی می باشد و کار به جایی می رسد که مرحله دولت سازی در هیجانات فصلی و انتخاباتی خلاصه می گردد.
🔹در فضای کنونی کشور بازخوانی این محور ها و آشنایی علمی و عملی با اندیشه ولایت سهم بسزایی در حرکت به سوی تحقق اهداف انقلاب خواهد داشت.
🔺عدم آشنایی با اندیشه ولایت ریشه تمام سستی ها و کندی های یک امت است.
📝متن بسیار مهم سخنرانی مقام معظم رهبری در تاریخ ۷۹/۹/۱۲ شامل سه محور می باشد:
🔸جهانبینی انقلاب اسلامی
🔸وظایف (ایدئولوژی مبتنی بر جهانبینی)
🔸نقشه راه حرکت انقلاب (فرایند پنج مرحلهای تحقق اهداف انقلاب اسلامی)
📎متن کامل بیانات رهبر معظم انقلاب👇
https://khl.ink/f/3039
@meh_shekan
مصاحبه با مرحوم صفایی در کتاب کنگره.pdf
1.29M
مصاحبه با مرحوم #استاد_صفایی در کتاب کنگره «فقه و نیازهای جدید»
@meh_shekan
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
یه موج کامل رو دیده بودین؟!!
سبحان الله🌹
فرهنگی که آرزوی خیلیهاست انتهایش اینگونه است
🔺کپسول جدیدی که برای "بهمرگی" ساخته شده است.
🔸بعد از دراز کشیدن فرد و زدن دکمه شروع، گاز نیتروژن رها شده و ظرف ۳۰ ثانیه، درصد اکسیژن از ۲۱ به ۱ درصد میرسد.
🔸فرد طی دو تا پنج دقیقه بیهوش شده و وارد کمای عمیق میشود و به این صورت، مرگی آروم و بدون احساس خفگی را تجربه میکند.
⚠️ پن: تمدنی که خانواده در آن فروپاشیده و سبک زندگی لیبرالی که هدفش از زندگی کردن فقط پول و منافع شخصی باشد و از زندگی اجتماعی فقط جفتگیری را در نظر داشته باشد، نهایتش تنهایی، افسردگی و انتخاب مرگی جاهلی میشود.
@meh_shekan
#سیرت_صبر
زمانی که خورشید وجودت در خانه ای محقر به رنگ محبت طلوع کرد، درخشش حضورت نور چشمان علی و فاطمه، گرمی بخش دل حسن و روشنیِ راه حسین گردید.
با ظهور بی بدلیل، زیبنده ترین زینت عرشیان و تابنده ترین آفتابِ سر فرشیان شدی. با گشایش دیده هایت بر این جهان، عرش و کائنات را ماندگار ابدی بخشیدی. براستی که با آمدنت، پاهای صبر را استقامتی دوباره عطا کردی و رضا و تسلیم را معنایی دیگر. و این صبر است که باید قدم در جای پای تو بگذارد و رضا و تسلیم را می باید در کلاس معرف تو به شاگردی بنشینند.
اما چه توان گفت که در ابتدای بهار زندگانیت و دوران حیاتت راهی دراز برایت رقم خورد و مسیری سخت.
قضا و تقدیر خداوند بر این بود که تو می بایست بیایی و کوه رنج ها را بر دوش خود تاب آوری و استواری جهان را با استواریت ضامن شوی.
می بایست بیایی و در کشاکش مصائب و در حرکت بی رحمانه روزگار، روی کبود شده دُخت مصطفی، فرق شکافه شده مرتضی، پاره جگرهای وجود مجتبی و بریده راس شهید کربلا را نظاره گر باشی و تلاطم اشک دیده و خون دل را در ساحل« ما رایتُ الاّ جمیلاً » ی جلیلت آرام کنی.
آری، در این شبستان حوادث همه فهمیدند و دیدند که تو آینه روشن صبر و سر سپردگی و تسلیم مسلّم امر خدا شدی، تا جایی که وسعت آسمان و پهندشت زمین، نقاب حقارت بر رخسار خود کشیدند و سر تعظیم را در مقابل شکوهِ شکیبت فرو نشاندند.
ای صابره صحرا بلا، زینب زهرا! برای معرِّفی تو، تعریف کننده ای نیست، همین قدر بس که
در تفهیم و شناساندن تو، چنان ذات پاکت، شهدِ شیرینِ شهود را به خود چشید که،
دختر شهید، خواهر شهید، مادر شهید، را در وجودت جلوه داد و تو را مرجعِ صاحب بصیرتان گردانید و تا ابد اسوه و الگوی همه.
باری، مگر چنین نبود که می بایست می آمدی و بعدِ مادر، برای عالم و آدم آینه ی تمام نمای زهرا( س) در عرصه نبرد نور علیه ظلمت می شدی و سپر بلای امام خود.
و ما آموختیم که عشق و دلدادگی، رزم و مردانگی، رشادت و پاکباختگی را در حیات و زندگیت باید دید و بر طریق عبودیت، سرّ سلوک را در سِلْک تو و راز و نیاز را بندگیت باید بدست آورد.
صلی الله علیکِ یا زینب...
#حیدری
@meh_shekan
حضرت زینب سلام الله علیها در اوج بلا و سختی و اسارت، حتی نمازهای نافله اش هم ترک نشد.
آیا شده ما در مراسمات مختلف و دورهمی ها و مهمانی ها، نماز اول وقت مان ترک نشود؟!
🔖قیمت و ارزش انسان به چیست؟
علامه محمدتقی جعفری میگفتند: عدهای از جامعهشناسان دنیا در دانمارک جمع شده بودند تا دربارهی موضوع مهمی به بحث و تبادل نظر بپردازند. موضع این بود: ارزش واقعی انسان به چیست؟ معیار ارزش انسانها چیست. هر کدام از جامعهشناسان، صحبتهایی داشتند و معیارهای خاصی را ارائه کردند.
بعد، وقتی نوبت به بنده رسید، گفتم: اگر میخواهید بدانید یک انسان چهقدر ارزش دارد، ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق میورزد.
کسی که عشقاش یک آپارتمان دوطبقه است، در واقع، ارزشاش به مقدار همان آپارتمان است. کسی که عشقاش ماشیناش است، ارزشاش به همان میزان است. اما کسی که عشقاش خدای متعال است ارزشاش به اندازه ی خداست.
علامه فرمودند: من این مطلب را گفتم و پایین آمدم. وقتی جامعهشناسان صحبتهای مرا شنیدند، برای چند دقیقه روی پای خود ایستادند و کف زدند. وقتی تشویق آنها تمام شد، من دوباره بلند شدم و گفتم:
عزیزان! این کلام از من نبود، بلکه از شخصی به نام علی (ع) است. آن حضرت در نهجالبلاغه میفرمایند: «قِیمَةُ کُلِّ أمْرِئٍ مَا یُحْسِنُهُ» / «ارزش هر انسانی به اندازهی چیزی است که دوست میدارد».
وقتی این کلام را گفتم، دوباره به نشانهی احترام به وجود مقدس امیرالمؤمنین علی (ع) از جا بلند شدند و چند بار نام آن حضرت را بر زبان جاری کردند.
@meh_shekan