شبیه شمع چکیدن به تو نمیآید
و مرگ را طلبیدن به تو نمیآید
خودت بگو که مگر چند سال داری تو
جوانِ شهر، خمیدن به تو نمیآید
هزار بار نگفتم نیا به دنبالم
میان کوچه دویدن به تو نمیآید
فقط بلند مشو چونکه زود میافتی
بدون بال پریدن به تو نمیآید
تلاش کن که دو چشمی مرا نگاه کنی
چنین ندیدن و دیدن به تو نمیآید
چه خوب بود فقط گوشواره میافتاد
چه کردهاند شنیدن به تو نمیآید
تکان نخور قفس سینهات تکان نخورد
نفس بلند کشیدن به تو نمیآید
بمان که دخترمان را خودت عروس کنی
به آرزو نرسیدن به تو نمیآید
چه با دو دست رئوفانهات، چه با یک دست
بباف پیرهنت را، حسین منتظر است
#حاجاکبر #روضهٔمادر *