eitaa logo
🚩 هی هات | جهاندار
1.9هزار دنبال‌کننده
580 عکس
352 ویدیو
19 فایل
موسی به فرعون گفت: خودت را به کدام کوچه می‌زنی! خوب می‌دانی کجا چه‌خبر است... (سوره إسراء، آیه ١٠٢) @hey_hat به کوری دشمن
مشاهده در ایتا
دانلود
📗 (غزل‌های حماسی) 📚 انتشارات شهرستان ادب 👉 https://adabbook.com/%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%AF تهیه کتاب در اصفهان: خیابان چهارباغ، روبروی ورزشگاه تختی، کتابسرای حکمت 03132240608 👉 https://eitaa.com/K_hekmat/6968
🔰 غزلی از سر گرم تماشای چه هستی لب ساحل برخيز و به دريا بزن ای دل دل غافل آن "قومِ به حج رفته" به منزل نرسيدند ما قومِ به کج رفته رسيديم به منزل! پرسيدم از آيينه که‌ای ؟ گفت: أنا الحق پرسيد ز من آينه! گفتم: أنا باطل! رندان جهان تشنه‌لب از رود گذشتند ای وای من ای وای من ای وای من ای دل 👈 کتاب مرتد را می‌توانید تا 31 اردیبهشت‌ماه با تخفیف ده‌درصدی و ارسال رایگان از طریق نشانی زیر دریافت کنید.👇 https://book.icfi.ir/book/555670/%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%AF?paginatedParams=page%3D1%26size%3D12%26author%3D%25D9%2585%25D9%2587%25D8%25AF%25DB%258C%2B%25D8%25AC%25D9%2587%25D8%25A7%25D9%2586%25D8%25AF%25D8%25A7%25D8%25B1 @mehdi_jahandar
...نکتۀ دیگری که در بررسی اجمالی و در خوانش نخست غزل‌های جهاندار مشاهده می‌شود، این است که او از تلمیح‌های متعدّدی بهره برده است. اکثر این تلمیح‌ها در دایرۀ مذهب و مستخرج از آیات و روایات است که شاعر استفاده‌های بجایی از آن‌ها کرده است. از این جمله‌اند: «دلا! تو از کافری گذشتی، تو از سر سامری گذشتی کنون که بر ساحران رسیدی، عصا بینداز و مار بشکن» (غزل بی‌گناه، صفحۀ ۱۷)   «به کشتی بیا عشق بی‌جفت مانده که همراه پیغمبر قصّه باشی دوباره کسی در رکوع است، ای دل! کجایی که انگشتر قصّه باشی؟» (غزل بازیگر، صفحۀ ۲۴)   «تا بپیچد در جهان آوازهایت های‌های گریه‌های بی‌صدای هر شب داوود باش» (غزل درویش، صفحۀ ۲۷)   «آتشم را سرد کردی، سینه‌ام را گرم کن بار دیگر باید اسماعیل را قربان کنم من ته چاه و برادر گرگ و دنیا تاجرند ریسمان خلق پوسیده‌ست، اطمینان کنم؟ آه، ای داوود! بس کن قصّۀ پیغمبری نی بزن تا گلّه‌ها را عاشق چوپان کنم» (غزل عاشق، صفحۀ ۳۳)   «عشق رسواست ولی کوچه و بازاری نیست که به لیلا برسم یا به زلیخا برسم» (غزل رسوا، صفحۀ ۳۵)   «فرعون‌ها زیاد شدند، ای فلک! چرا موسای دیگری متولّد نمی‌شود؟» (غزل زاهد، صفحۀ ۵۹)   «مگر زلیخا بیاید و سکّه‌هاش هم‌وزن عشق باشد که یوسفم را دگر به هر خسته کاروانی نمی‌فروشم» (غزل غریق، صفحۀ ۶۱)   «کم یوسف ما را به تمسخر بنشینید وقتی که به دست همه‌تان چاقوی تیزی‌ست درماندگی حال من خسته که داند؟ یعقوب مرا یوسف گم‌کرده عزیزی‌ست» (غزل منتظر، صفحۀ ۶۳)   «حر می‌شوم و مست به سوی تو می‌آیم بگذارد اگر گندم ری، ساقی مجلس!» (غزل ساقی، صفحۀ ۷۶)... 🔹 متن کامل این نوشته که به قلم شاعر خوب زنجانی "امیر سلیمانی" به نگارش درآمده است را می‌توانید از طریق نشانی زیر مطالعه نمایید: 👉 https://shahrestanadab.com/Content/ID/12136/%DA%A9%D9%87%D9%86%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B7%D9%84%D9%88%D8%A8-%D9%86%D9%88%DA%AF%D8%B1%D8%A7%DB%8C%DB%8C-%D9%85%D8%B6%D9%85%D9%88%D9%86%D9%85%D8%AD%D9%88%D8%B1-%D8%A8%D8%B1%D8%B1%D8%B3%DB%8C-%D8%A7%D8%AC%D9%85%D8%A7%D9%84%DB%8C-%DA%A9%D8%AA%D8%A7%D8%A8-%D9%85%D8%B1%D8%AA%D8%AF-%D8%A7%D8%B2-%D9%85%D9%87%D8%AF%DB%8C-%D8%AC%D9%87%D8%A7%D9%86%D8%AF%D8%A7%D8%B1
📝 یادداشتی بر به قلم خانم "رباب کلامی‌فرد" 👉 https://irannewspaper.ir/8121/24/4393