#لبخند_چشمان_تو
من هنوزم از خیال تو پریشان می شوم
یاد رویت می کنم تا خیس باران می شوم
بعدِ عمری کافریهایم برای دیدنت
نذرکردم تا قبول افتد مسلمان می شوم
من که از لبخند چشمان تو شعرآلوده ام
با کتاب شعر چشمانت غزل خوان می شوم
بعد از این بدحالیم دیدی کمی اندیشه کن
گاه اگر در رقص و گاهی غرق عرفان می شوم
نام من از باغ لبهایت شکوفه می زند
تو فقط جاني بگوجانا منم جان می شوم
#مهدی_حسین_آبادی