eitaa logo
🔊 اشعار و مدایح مهدی حسین آبادی"صادق" دعا کنید دعایی که حاجت است مرا دعا کنید که میل ..... است مرا
140 دنبال‌کننده
97 عکس
80 ویدیو
30 فایل
ارتباط و اعلام نظرات و پیشنهادات @Mh_14_sadegh ۰۹۱۵۹۷۲۲۳۷۵ مهدی_حسین_آبادی
مشاهده در ایتا
دانلود
من هنوزم از خیال تو پریشان می شوم یاد رویت می کنم تا خیس باران می شوم بعدِ عمری کافریهایم برای دیدنت نذرکردم تا قبول افتد مسلمان می شوم من که از لبخند چشمان تو شعرآلوده ام با کتاب شعر چشمانت غزل خوان می شوم بعد از این بدحالیم دیدی کمی اندیشه کن گاه اگر در رقص و گاهی غرق عرفان می شوم نام من از باغ لبهایت شکوفه می زند تو فقط جاني بگوجانا منم جان می شوم
من آریاییم و از  بلا  نمی ترسم از این درنده ی انسان نما نمی ترسم من انقلابیم و اهل سربدارانم (( از این مترسکِ کاکل طلا نمی ترسم))* کانال اشعار مهدی حسین آبادی در ایتاhttps://eitaa.com/mehdihosseinabadi
هدایت شده از esfandian
🌹پیامبراسلام صلی الله علیه و آله درباره ویژگی‌های انسان‌های آخرالزمان می‌فرماید: 🌴یَأتِی عَلَی النَّاسِ زَمانٌ … دینُهُم دَراهِمُهُمْ وَ هَمُّهُمْ بُطُونُهُمْ وَ قِبلَتُهُمْ نِساؤُهُمْ یَرکَعُونَ لِلرَّغِیفِ وَ یَسْجُدُونَ لِلدِّرْهَمِ حیارَی سُکاری لا مُسلِمینَ وَ لا نَصاری» ☘«زمانی بر مردم خواهد آمد که درهم‌های آنان دینشان خواهد بود و همت ایشان شکمشان و قبله آنها زنانشان. برای طلا و نقره، رکوع و سجود به جای می‌آورند. آنان همواره در حیرت و مستی خواهند بود. نه بر مذهب مسلمانی اند و نه بر مسلک نصرانی. 📚محدث نوری، مستدرک الوسائل، ج ۱۱، ص ۳۷۹، ح ۱۳۳۰۵
گلپاره ای از دار دنیا داشت می رفت یک هم نفس تنهای تنها داشت می رفت فریادها دربغض پنهان داشت آنشب خون دل از چشمان مولا داشت می رفت می خورد غمهای دلش یا آن که جاری همراه آب  دست اسما داشت می رفت این اولین بار است خواهش کرده از او زهرا بمان! بانوی بطحا داشت می رفت ذکر قنوت هر شبش "عجل وفاتی" دست دعا "اُمِّ ابیها" داشت می رفت یک سینه ی  پر آه و یک مرد یگانه بر شانه اش تابوت عذرا داشت می رفت در غربت غسل و کفن با دو برادر یک زینب غم های بابا داشت می رفت یک جای دیگر زینب از روی تعجب "هَل ...ابنِ اُمّی "در بلایا داشت می رفت پایان شعر  فاطمی  شد کربلایی زهرا سر بالین سقا داشت می رفت ┅┅┅┅┄❅💠❅┄┅┅┅┅┄ ↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️↙️ =صَــــدَقِہ جاریِہ 💠 اللّٰهمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّكَ ٱلْفَرَجَ 💠 ✅ کانال اشعار در ایتا https://eitaa.com/mehdihosseinabadi
📸 مراسم شب شعر و روایتگری بسیج به همت حوزه های مقاومت بسیج امام رضا علیه السلام و حضرت آمنه سلام الله علیها ناحیه مقاومت سپاه شهرستان داورزن و با حضور مردم شریف روستاهای بخش مرکزی در بارگاه امامزادگان واجب التکریم بهمن آباد 🆔 @shahedanemazinan
96.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📸 شعر خوانی مهدی_حسین_آبادی در مراسم شب شعر و روایتگری بسیج به همت حوزه های مقاومت بسیج امام رضا علیه السلام و حضرت آمنه سلام الله علیها ناحیه مقاومت سپاه شهرستان داورزن و با حضور مردم شریف روستاهای بخش مرکزی در بارگاه امامزادگان واجب التکریم بهمن آباد 🆔 @shahedanemazinan
ولادت حضرت فاطمه س و روز زن مبارک هدیه ی ناب خدادادست تا کوثر شود آمده تا بر تمام بانوان سرور شود آیه ی تطهیر،خود شان و مقام طاهره ست مدح او جبریل گوید شاعرش داور شود مریم و آسیه و حوا کنار مادرش در طوافند تا خدیجه صاحب دختر شود طاعنِ ابتر کجا داند وجود دختری مایه ی ایجاد نسل آل پیغمبر شود همسری که مثل و مانندش نباشد در زمین بهتر است کُفوش به دنیا حضرت حیدر شود زن وجودی واجب و میرد بدون زن وجود لیک باید اسوه اش صدیقه ی اطهر شود https://eitaa.com/mehdihosseinabadi
سردار حرم خبر آمد که در بغداد سردار حرم افتاد خبر بود آن چنان سنگین که از دستم قلم افتاد برای قهرمانیهای آن سردار محبوبم سپس دیدم به روی دفترم باران غم افتاد ستون خیمه ی افتادگی شد واژگون آن شب تو گویی بار دیگر از علمداری علم افتاد بیاد "کاظمیها "غبطه ها خورد و بسا می گفت شهادت قرعه بر آنان شدو بر ما عدم افتاد چه کرد آن دست و انگشتر به دلها من نمی دانم که عالم بار دیگر  یاد شعر محتشم افتاد 🌷کانال اشعار مهدی_حسین_آبادی 👇 https://eitaa.com/mehdihosseinabadi
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴 🥀🌾🥀🌾🥀🥀🌾🥀🌾🥀 علیهاالسلام همراه زینب هر بلا را دیده ام من از ابتدا تا انتها  را دیده ام من افتادن مادر کنار آتش و در نشنیده ام، این ماجرا را دیده ام من در کوفه دیدم فرق بابا را شکستند رفتار شهر بی وفا را دیده ام من هم تشت پر خون از دل خون حسن را هم نعش سر از تن جدا را دیده ام من همراه زینب رفته ام تا دشت بی آب همراه او کرببلا را دیده ام من من پا به پایش در دل عاشور رفتم هرم و عطش دست جدا را دیده ام من هر ضربه یی بر جسم و جانم بی اثر شد چون البلاء و للولا را دیده ام من با خواهرم بودم اسارت دیده ام من کاخ غم و تشت طلا را دید ه ام من هر چند با او غیر زیبایی ندیدم همراه او شام بلا را دیده ام من 🌷کانال اشعار مهدی_حسین_آبادی 👇 https://eitaa.com/mehdihosseinabadi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
با سلام در روزی که سردار نیست جواب این خانم را باید می دادم لطفا ببینید و بخوانید: درد تو درد وطن نیست که احساس زن است ماجرای تو و مثل تو اینستا زدن است هر چه دیدی و نوشتی صنما پخش نکن این هنر نیست فقط دکلمه ی یک لَوَن است سوریه و یمن و خاک فلسطین که کم است شیعه خواهان عدالت به طریق خفن است چشم تو بیشتر از نوک دماغت بیند؟ نه فدای لب و چشمت صنما کار من است حرف آزادی تو عاقبتش معلوم است زلف بیرون زده تا مثل جُنیفر شدن است تو چقدر ناز چقدر خوب غزل می خوانی ای غزل بانو! چرا شعر تو اینجا لجن است؟ *لون به لهجه همان لوند است ✍مهدی حسین آبادی
خاطرت جمع دلاور سر پاییم هنوز گرچه در معرکه محتاج دعاییم هنوز چشم بر دست تو داریم نه بر دست کسی به همان خاتم و آن دست رهاییم هنوز گفتی ایران حرم و حرمت آن را داریم همگی رهرو گفتار شماییم هنوز بوکمال و حلب و موصل وآمرلی و ما همه مدیون شهیدان خداییم هنوز همه جا گفته و گوییم که ای عالمیان ما همه منتقم دست جداییم هنوز خاطرت جمع دلاور سر پاییم هنوز گرچه در پیچ و خم حادثه هاییم هنوز شاعر : مهدی حسین آبادی 🌷کانال اشعار مهدی_حسین_آبادی 👇 https://eitaa.com/mehdihosseinabadi
شمسِ عاشر رهبردینِ خدایم هادیم من نور حق ساری به سُرَّ مَن رَآیم هادیم من آیه ی تطهیر نازل بر شمایم هادیم من بحر دین و صاحب ذکر و دعایم هادیم من از تبار مرتضی و نجل ختم الانبیایم "من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم" سامرا را چون نگینم،با ملائک همنشینم من امام مهتدین وهادی عرش و زمینم کوثر و طاها و الرحمن و قدر و یا وسینم من امیرم جد پاک منجی دنیا و دینم سایه ی لطف خدایم ذکر یا مهدی ... دعایم من نقیِّ دین علی بن جواد بن رضایم "جامعه‌" ذکر و ثوابم مملو ازعطرگلابم پیش چشم شیعیانم صاحب علم و کتابم تا شوند عالم به اذکار "کبیره" ذکر نابم من امام روشنیها، من امام آفتابم هادی آل علی، قرآنم و من هل اتایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم برکه ی شیر و پلنگان مامنی بود از برایم خود عیان دیدید آن حیوان نهاده سر به پایم هم کلام با وحوش و شامل لطف و عطایم تا ببینید معجزم را تا بدانید مقتدایم من امام جن و انس این جهان و ما سوایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم تا بن العباس برده مجلس بزم و شرابم یادم آمد از سر و تشت و از آن شام خرابم او مرا در کاخ مهمان کردو خیلی داد عذابم عاقبت با زهر دادند پاسخ خیر و ثوابم مدفنم در سامرا و جمعه ها در کربلایم من نقیّ دین علی بن جواد بن رضایم