eitaa logo
تجهیزات هوشمند نوویتا(Novita)
3.5هزار دنبال‌کننده
2.8هزار عکس
971 ویدیو
39 فایل
فروش و نصب دوربین مدار بسته دوربین های سیمکارتی بی سیم دزدگیر اماکن ۰۹۳۵۲۴۳۱۱۱۲ آیدی مدیر: @M_nasiri18
مشاهده در ایتا
دانلود
عزیزان عرضه و فروش کمی بیشتر شده در معاملات خودتون بیشتر دقت به خرج بدهید
حقوقی نزدیک ۳۳ درصد خریده
*شور حسینی، منهای شعور حسینی!* عکس بالا،👆👆👆👆 صحنه به دار کشیدن ۹ آزادیخواه تبریزی در شهر تبریز بدست لشگر قزاق روس در سال ۱۲۹۰ روز عاشوراست. هنگامی که روس ها در حال به دار کشیدن آزادیخواهان و دلاوران تبریز در روز عاشورای سال ۱۲۹۰ بودند، صدای طبل و سنج از کوچه پس کوچه های تبریز شنیده میشد و مردم تبریز در حال عزاداری برای امام حسین ابن علی علیه السلام بودند. فرمانده فوج قزاق روس اینگونه تعریف میکند: "خیلی میترسیدیم که آن جمعیت عظیم عزادار حسینی، به آزادیخواهان مبارز تبریزی بپیوندند، در آن صورت چه بر سر ما میآمد !!" اما جمعیت عزادار حسینی، فقط عزاداری و گریه کردند و علم بر دوش کشیدند! و تعزیه خوانی راه انداختند و به اعدام ۹ دلاور آزادیخواه خود هیچ توجهی نکردند!! چون سیاست را از دین جدا می دانستند. و در حالی که ۹ دلاور تبریزی بر سر دار بودند، غذاهای نذری خود را گرفتند و به خانه هایشان رفتند !! آیا هدف قیام امام حسین، فقط این بود که مردم گریه کنند؟ یا اینکه درس عبرت بگیرند و هشیار باشند که مورد ظلم اجنبی و منافق خودی قرار نگیرند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
تجهیزات هوشمند نوویتا(Novita)
#سصفها محدوده ۶۱۰۰ سیگنال شد با حد سود ۷۳۰۰ الان به اون حد سود رسید
دیروز در صف اشاره کردیم که به حد سود خودش رسیده و باید سیو سود کرد امروز صف فروش
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴لیست وزرای پیشنهادی دولت سیزدهم ✍ظهر امروز ابراهیم رئیسی لیست وزرای خود را به مجلس شورای اسلامی ارائه کرد که به شرح زیر است: 🔸وزارت ورزش: حمیدرضا سجادی 🔹وزارت کشور: احمد وحیدی 🔸وزارت اطلاعات: خطیب 🔹وزارت نیرو: محرابیان 🔸وزارت خارجه: امیر عبدالهیان 🔹وزارت اقتصاد: سید احسان خاندوزی 🔸وزارت آموزش و پرورش: حسین باغگلی 🔹وزارت میراث فرهنگی: ضرغامی 🔸وزارت کار: حجت عبدالملکی 🔹وزارت علوم: محمدعلی زلفی‌گل 🔸وزارت دفاع: امیر آشتیانی 🔹وزارت کشاورزی: سید جواد ساداتی نژاد 🔸وزارت بهداشت: بهرام عین اللهی 🔹وزارت ارشاد: محمد مهدی اسماعیلی 🔸وزارت صمت: سید رضا فاطمی امین 🔹وزارت نفت: جواد اوجی 🔸وزارت دادگستری: رحیمی 🔹وزارت راه و شهرسازی: رستم قاسمی 🆔 @Raeisi_President
# تو چند دقیقه ۱.۳۳ میلیون حجم خورده
کم کم تقاضا زیاد میشه . سهم خوب دارید مواظب باشید از دست ندید در مقابل هم هر سهمی ارزش ورود نداره
تجهیزات هوشمند نوویتا(Novita)
خگستر صف خرید سهم خوب یکم صبر هم لازمه
خگستر اول وقت صف خرید بود . بعد تا محدوده مثبت ۲ رفت بعد از ۳۲۷ میلیون حجم دوباره صف خرید شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
*ضرب‌المثل معروف «خاک سرده» به چه معنی است⁉️⁉️⁉️* ارزش دیدن داره 😭😭😭😭
با کاروان حسين(ع) - روز اول منزل قصر بني مقاتل چهارشنبه اول محرم الحرام سال 61 هجري قمري امام حسين (ع) در اين منزل خيمه ي عبيدالله بن حر جعفي را ديدند. حجاج بن مسروق و زيد بن معقل هم همراه امام بودند. امام، حجاج بن مسروق را فرستاد و از عبيدالله بن حر جعفي خواست كه به او بپيوندد، اما او عذر آورد و تنها گفت: حاضرم اسبم را بدهم. امام هم فرمود كه نيازي به اسب تو نداريم و وي اينگونه از فيض شهادت محروم شد. و گفته اند: امام ، خود به داخل خيمه ي او رفته و طلب ياري و كمك كردند كه عبيدالله گفت: بخدا سوگند مي دانم كه هر كسي از تو پيروي كند سعادتمند خواهد بود، ولي نصرت من تو را از قتال با دشمن بازنمي دارد و در كوفه ياوري نداريد و نفس من راضي به مرگم نيست! ولي اسبم را كه ملحفه نام دارد و از بهترين اسبهاست، به تو مي دهم. امام در پاسخ فرمودند: "حال كه خود ما را ياري نمي كني، ما نيازي به اسب تو نداريم، ولي تو را نصيحتي مي كنم: اگر مي تواني به جايي برو كه فرياد ما را نشنوي و مقاتله ي ما را نظاره گر نباشي. سوگند بخدا اگر كسي بانگ ما را بشنود و ما را ياري نكند، خدا او را با صورت در آتش مي افكند" [1] . اواخر شب امام دستور دادند از قصر بني مقاتل آب برداشته و كوچ كنند. پس از ساعتي كه حركت كردند، امام در حال سواره بخواب رفتند و بعد از بيدار شدن فرمودند: "انا لله و انا اليه راجعون و الحمد لله رب العالمين". و دو سه مرتبه اين جملات را تكرار نمودند. علي اكبر (ع) روي به پدر نمود و فرمود: "اي پدر! جانم به فداي تو. خدا را حمد كردي و آيه ي استرجاع خواندي، علت چيست؟" امام حسين عليه السلام فرمودند: "پسرم! در خواب ديدم كه شخصي سوار بر اسب بود و مي گفت اين قوم سير مي كنند و اجل هم بسوي آنان در حركت است. دانستم كه خبر مرگ ماست كه به ما داده شده است". علي اكبر (ع) فرمود: "اي پدر! خداوند بدي را از تو دور گرداند؛ آيا ما بر حق نيستيم؟" امام فرمودند: "ما بر حقيم". علي اكبر (ع) فرمود: پس ما را باكي از مرگ نيست كه بميريم و بر حق باشيم" [2]. منابع: [1] مقتل الحسين مقرم، ص 189. [2] تاريخ طبري ج 6، ص 217.
روز دوم- ورود امام حسين (ع) به سرزمين کربلا سلام بر تو اى خون خدا اى تنهاى مظلوم، سلام بر تو و جانهايى كه به درگاهت فرود آمدند، سلام خدا براى هميشه، تا هستيم  و تا شب و روز باقى است پنج شنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجري قمري 1. امام حسين عليه‏السلام در روز پنجشنبه دوم محرم الحرام سال 61 هجري به كربلا وارد شد.[1] عالم بزرگوار "سيد بن طاووس" نقل كرده است كه: امام (ع)چون به كربلا رسيد، پرسيد: نام اين سرزمين چيست؟ همينكه نام كربلا را شنيد فرمود: اين مكان جاي فرود آمدن ما و محل ريختن خون ما و جايگاه قبور ماست. اين خبر را جدم رسول خدا صلي ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله به من داده است.[2]  2. در اين روز "حر بن يزيد رياحي" ضمن نامه‏اي "عبيداللّه‏ بن زياد" را از ورود امام (ع)به كربلا آگاه نمود.  3. در اين روز امام عليه‏السلام به اهل كوفه نامه‏اي نوشت و گروهي از بزرگان كوفه ـ كه مورد اعتماد حضرت بودند ـ را از حضور خود در كربلا آگاه كرد. حضرت نامه را به "قيس بن مسهّر" دادند تا عازم كوفه شود.[3] اما ستمگران پليد اين سفير جوانمرد امام عليه‏السلام را دستگير كرده و به شهادت رساندند. زماني كه خبر شهادت قيس به امام عليه‏السلام رسيد، حضرت گريست و اشك بر گونه مباركش جاري شد و فرمود:  اللّهُمَّ اجْعَلْ لَنا وَلِشِيعَتِنا عِنْدكَ مَنْزِلاً كَريما واجْمَعْ بَينَنا وَبَينَهُمْ فِي مُسْتَقَرٍّ مِنْ رَحْمَتِكَ، اِنَّكَ عَلي كُلِّ شَيي‏ءٍ قَديرٌ؛ خداوندا! براي ما و شيعيان ما در نزد خود قرارگاهِ والايي قرار ده و ما را با آنان در جايگاهي از رحمت خود جمع كن، كه تو بر انجام هر كاري توانايي. [4] منابع: 1.الامام الحسين و اصحابه، ص194؛ البدء والتاريخ، ج6، ص10.  2. اللهوف، ص35. 3. مقتل الحسين مقرّم، ص 184. 4.بحارالانوار، ج44، ص381. 
روز سوم- ورود عمر بن‌ سعد و سپاهيانش‌ به‌ كربلا سلام بر تو اى حسين اى فرزند رسول خد اى فرزند امير مؤمنان و فاطمه سرور بانوان  سلام خدا براى هميشه، تا هستيم  و تا شب و روز باقى است جمعه سوم محرم الحرام سال 61 هجري قمري 1. "عمر بن سعد" يك روز پس از ورود امام عليه السلام به سرزمين كربلا يعني روز سوّم محرم با چهار هزار سپاهي از اهل كوفه وارد كربلا شد. ( ارشاد، شيخ مفيد، ج2، ص84.) 2. امام حسين عليه السلام قسمتي از زمين كربلا كه قبر مطهرش در آن واقع مي شد را از اهالي نينوا و غاضريه به شصت هزار درهم خريداري كرد و با آنها شرط كرد كه مردم را براي زيارت راهنمايي نموده و زوّار او را تا سه روز ميهمان كنند. ( مستدرك الوسايل، ج14، ص61؛ مجمع البحرين، ج5، ص461. ) 3. در اين روز "عمر بن سعد" مردي بنام "كثير بن عبداللّه " ـ كه مرد گستاخي بود ـ را نزد امام عليه السلام فرستاد تا پيغام او را به حضرت برساند. كثير بن عبداللّه به عمر بن سعد گفت: اگر بخواهيد در همين ملاقات حسين را به قتل برسانم؛ ولي عمر نپذيرفت و گفت: فعلاً چنين قصدي نداريم. (تاريخ طبري، ج5، ص410) هنگامي كه وي نزديك خيام رسيد، "ابو ثمامه صيداوي" (همان مردي كه ظهر عاشورا نماز را به ياد آورد و حضرت او را دعا كرد) نزد امام حسين عليه السلام بود. همين كه او را ديد رو به امام عرض كرد: اين شخص كه مي آيد، بدترين مردم روي زمين است. پس سراسيمه جلو آمد و گفت: شمشيرت را بگذار و نزد امام حسين عليه السلام برو. گفت: هرگز چنين نمي كنم. ابوثمامه گفت: پس دست من روي شمشيرت باشد تا پيامت را ابلاغ كني. گفت: هرگز! ابوثمامه گفت: پيغامت را به من بسپار تا براي امام ببرم، تو مرد زشت كاري هستي و من نمي گذارم بر امام وارد شوي. او قبول نكرد، برگشت و ماجرا را براي ابن سعد بازگو كرد. سرانجام عمر بن سعد با فرستادن پيكي ديگر از امام پرسيد: براي چه به اينجا آمده اي؟ حضرت در جواب فرمود:  "مردم كوفه مرا دعوت كرده اند و پيمان بسته اند، بسوي كوفه مي روم و اگر خوش نداريد بازمي گردم... ." ( تاريخ طبري، ج5، ص410.) 
روز چهارم - سخنراني عبيدالله بن زياد در مسجد کوفه  سلام بر تو اى حسين و بر ارواح پاکي که به درگاهت فرود آمدند سلام خدا براى هميشه، تا هستيم  و تا شب و روز باقى است شنبه چهارم محرم الحرام سال 61 هجري قمري در روز چهارم محرم، عبيداللّه‏ بن زياد مردم كوفه را در مسجد جمع كرد و سخنراني نمود و ضمن آن مردم را براي شركت در جنگ با امام حسين عليه‏السلام تشويق و ترغيب نمود و فتواي شريح قاضي را مبني بر مباح بودن خون امام حسين عليه السلام خواند و دستور داد تا همه راه هاي ورودي و خروجي کوفه را ببندند. ( الوقايع و الحوادث، ج 2، ص 123) به دنبال آن 13 هزار نفر در قالب 4 گروه كه عبارت بودند از:  1. شمر بن ذي الجوشن با چهار هزار نفر 2. يزيد بن ركاب كلبي با دو هزار نفر 3. حصين بن نمير با چهار هزار نفر 4. مضاير بن رهينه مازني با سه هزار نفر به سپاه عمر بن سعد پيوستند. بهم پيوستن نيروهاي فوق از اين روز تا روز عاشورا بوده است. 🏴 چند نفر به یک نفر😭
روز پنجم - ورود شبث‌ بن‌ ربعي‌ با چهار هزار نفر سپاه‌ به‌ كربلا  يا ابا عبد اللّه الحسين  مصيبت تو بر ما و بر همه اهل اسلام و آسمان بزرگ و سهمگين است خدا لعنت كند امّتى را كه بناى ستم و بيداد را بنيان‏ نهادند يکشنبه پنجم محرم الحرام سال 61 هجري قمري 1. در اين روز عبيداللّه‏ بن زياد، شخصي بنام "شبث بن ربعي" را به همراه يك هزار نفر به طرف كربلا گسيل داد. ( عوالم العلوم، ج17، ص237.) 2. عبيداللّه‏ بن زياد در اين روز دستور داد تا شخصي بنام "زجر بن قيس" بر سر راه كربلا بايستد و هر كسي را كه قصد ياري امام حسين عليه‏السلام داشته و بخواهد به سپاه امام عليه‏السلام ملحق شود، به قتل برساند. همراهان اين مرد 500 نفر بودند. ( مقتل الحسين(مقرّم)، ص199.) 3. در اين روز با توجه به تمام محدوديتهايي كه براي نپيوستن كسي به سپاه امام حسين عليه‏السلام صورت گرفت، مردي به نام "عامر بن ابي سلامه" خود را به امام عليه‏السلام رساند و سرانجام در كربلا در روز عاشورا به شهادت رسيد. شبث بن ربعي : او پيامبر را درك كرد، ولي مرتد شده و خود را به عنوان مؤذّن فردي بنام "سجاح" كه ادعاي نبوّت كرده بود قرار داد و سپس به اسلام بازگشت و سرانجام در صفّين بر عليه امام علي عليه‏السلام جنگيد و در كربلا نيز از لشكريان يزيد بود.
روز ششم - گفت وگوي حبيب بن مظاهر با قبيله بني اسد  اى ابا عبد الله الحسين من به درگاه خدا تقرب مى ‏جويم  و به درگاه رسولش و بحضرت امير المؤمنين و حضرت فاطمه و حضرت حسن  و به حضرت تو قرب مى ‏طلبم  بواسطه محبت و دوستى تو دوشنبه ششم محرم الحرام سال 61 هجري قمري 1. در اين روز عبيداللّه‏ بن زياد نامه‏اي براي عمر بن سعد فرستاد كه: من از نظر نيروي نظامي اعم از سواره و پياده تو را تجهيز كرده‏ام. توجه داشته باش كه هر روز و هر شب گزارش كار تو را براي من مي‏فرستند. 2. در اين روز "حبيب بن مظاهر اسدي" به امام حسين عليه‏السلام عرض كرد: يابن رسول اللّه‏! در اين نزديكي طائفه‏اي از بني اسد سكونت دارند كه اگر اجازه دهي من به نزد آنها بروم و آنها را به سوي شما دعوت نمايم. امام عليه‏السلام اجازه دادند و حبيب بن مظاهر شبانگاه بيرون آمد و نزد آنها رفت و به آنان گفت: بهترين ارمغان را برايتان آورده‏ام، شما را به ياري پسر رسول خدا دعوت مي‏كنم، او ياراني دارد كه هر يك از آنها بهتر از هزار مرد جنگي است و هرگز او را تنها نخواهند گذاشت و به دشمن تسليم نخواهند نمود. عمر بن سعد او را با لشكري انبوه محاصره كرده است، چون شما قوم و عشيره من هستيد، شما را به اين راه خير دعوت مي‏نمايم... . در اين هنگام مردي از بني‏اسد كه او را "عبداللّه‏ بن بشير" مي‏ناميدند برخاست و گفت: من اولين كسي هستم كه اين دعوت را اجابت مي‏كنم و سپس رجزي حماسي خواند:  قَدْ عَلِمَ الْقَومُ اِذ تَواكلوُا وَاَحْجَمَ الْفُرْسانُ تَثاقَلُوا  اَنِّي شجاعٌ بَطَلٌ مُقاتِلٌ كَاَنَّنِي لَيثُ عَرِينٍ باسِلٌ "حقيقتا اين گروه آگاهند ـ در هنگامي كه آماده پيكار شوند و هنگامي كه سواران از سنگيني و شدت امر بهراسند، ـ كه من [رزمنده‏اي] شجاع، دلاور و جنگاورم، گويا همانند شير بيشه‏ام." سپس مردان قبيله كه تعدادشان به 90 نفر مي‏رسيد برخاستند و براي ياري امام حسين عليه‏السلام حركت كردند. در اين ميان مردي مخفيانه عمر بن سعد را آگاه كرد و او مردي بنام "ازْرَق" را با 400 سوار به سويشان فرستاد. آنان در ميان راه با يكديگر درگير شدند، در حالي كه فاصله چنداني با امام حسين عليه‏السلام نداشتند. هنگامي كه ياران بني‏اسد دانستند تاب مقاومت ندارند، در تاريكي شب پراكنده شدند و به قبيله خود بازگشتند و شبانه از محل خود كوچ كردند كه مبادا عمر بن سعد بر آنان بتازد.  حبيب بن مظاهر به خدمت امام عليه‏السلام آمد و جريان را بازگو كرد. امام عليه‏السلام فرمودند: "لاحَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّه‏ِ" (بحارالانوار، ج44،ص381. )
روزهفتم - رسيدن‌ دستور عبيدالله‌ بن‌ زياد مبني‌ بر بستن‌ آب‌برسپاه‌ امام‌  اي حسين (ع) پدر و مادرم (عزيزترين عزيزانم) به فدايت  سه شنبه هفتم حرم الحرام سال 61 هجري قمري 1.در روز هفتم محرم عبيد اللّه‏ بن زياد ضمن نامه‏اي به عمر بن سعد از وي خواست تا با سپاهيان خود بين امام حسين و ياران، و آب فرات فاصله ايجاد كرده و اجازه نوشيدن آب به آنها ندهد. ( انساب الاشراف، ج3، ص180.) عمر بن سعد نيز بدون فاصله "عمرو بن حجاج" را با 500 سوار در كنار شريعه فرات مستقر كرد و مانع دسترسي امام حسين عليه‏السلام و يارانش به آب شدند. 2. در اين روز مردي به نام "عبداللّه‏ بن حصين ازدي" ـ كه از قبيله "بجيله" بود ـ فرياد برآورد: اي حسين! اين آب را ديگر بسان رنگ آسماني نخواهي ديد! به خدا سوگند كه قطره‏اي از آن را نخواهي آشاميد، تا از عطش جان دهي!  امام عليه‏السلام فرمودند: خدايا! او را از تشنگي بكش و هرگز او را مشمول رحمت خود قرار نده. حميد بن مسلم مي‏گويد: به خدا سوگند كه پس از اين گفتگو به ديدار او رفتم در حالي كه بيمار بود، قسم به آن خدايي كه جز او پروردگاري نيست، ديدم كه عبداللّه‏ بن حصين آنقدر آب مي‏آشاميد تا شكمش بالا مي‏آمد و آن را بالا مي‏آورد و باز فرياد مي‏زد: العطش! باز آب مي‏خورد، ولي سيراب نمي‏شد. چنين بود تا به هلاكت رسيد. ( ارشاد شيخ مفيد، ج2، ص86.)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تا علمدار حرم از حال رفت یوسف زهرا سوی گودال رفت ▪️باسم کربلایی