📖 برش هایی از #کتاب حاه, سین، نون
✍️ به قلم: سید علی شجاعی
(شهادت امام حسن مجتبی علیه السلام | #قسمت_اول)
▪️▫️▪️
... زانوهایم سست می شود و خم و بی اختیار، بر زمینم ...
سروری در قصر شام و همسری یزید...
چقدر دست نیافتنی می نماید ... تا همیشه که نمی توان تاوان یک اشتباه داد... بعد از آن که پدرم برابر علی شمشیر زد و به قتلش همت گمارد و ناکام ماند، گفتم شاید اکنون قدرت از آن خاندان على است و به همسری حسن در آمدم....
اما او قدرت نمی خواست و تمام این ده سال مدینه، پی عبادت بود و تعلیم و تفسیر و ...
تاوان آن اشتباه، همین ده سال زندگی ...
بیش از این روا نیست چنین بمانم...
بلاهت است بختِ آمده را راندن... سروری در شام از آن من است...
در این دقایق مانده به افطار، هزار بار بیش، سراغ ظرف کوچک زهر رفته ام و از بودنش مطمئن شده ام و پیاله شیر را هم هزار بار بیش در دست گرفته ام و خیالِ لباس های زربفت، بافته ام و رؤیای طلا و نقره، دیده ام و آرزوی تخت الماس اندود، پرورانده ام و...
صدای دور و گنگ اذان را که می شنوم، برمی خیزم.
(ادامه دارد...)
▪️▫️▪️
#حسن_منی_و_انا_من_حسن
#امام_حسنی_ام
▫️ هیات رزمندگان اسلام اراک
🏴 حسينيه عاشقان ثارالله
▪️▪️▪️
☑️ @Meheyat_ir
📖 برش هایی از کتاب فوق العاده جذاب
#کشتی_پهلو_گرفته
✍️ به قلم: سید مهدی شجاعی
(سفارش مکرر پیامبر بر ولایت | #قسمت_اول)
▪️▫️▪️
🔹پیامبر همیشه از پدرمان بسیار سخن گفته بود، روزي نبود که پیامبر پنجره اي تازه را رو به آفتاب علی نگشاید. یک روز در ملاء عام به پدر میفرمود:
یاعَلی! حُبُّکَ ایمانَ وَ بُغْضُ کَ نِفاق. اي علی! دوستی تو ایمان است و دشمنی با تو نفاق. روز دیگر در منظر عموم پدر را مخاطب می ساخت: یا عَلی اَنْتَ صِراطُ الْمُسْتَقیم اي علی صراط مستقیم توئی. یا عَلی اِنَّ الْحَقَ مَعَکَ وَالْحَقِّ عَلی لِسانِکَ وَفی قَلْبِکَ وَ بَیْنَ عَیْنَیْکَ . اي علی! حق همیشه با توست، بر زبان توست، در قلب توست و بین دیدگان توست.
🔸 روز دیگر در پیش چشم همگان به پدر می فرمود: یا عَلی اَنْتَ بِمَنْزِلَۀِ الْکَعْبَه . اي علی! تو به خانه ي خدا می مانی، تو هم شأن کعبه اي. یا علی انت قسیم الجنۀ و النار. اي علی! تو قسمت کننده بهشت و جهنمی. بهشتیان و جهنمیان به اشاره ي تو معلوم میشوند. گاهِ دیگري که پدر بود یا نبود، به مردم میفرمود: حِزْبُ علیٍّ حِزْبُ اللَّه وَ حِزْبُ اَعْدائِه حِزْبُ الشَّیْطان. حزب علی حزب الله است و حزب دشمنان او حزب شیطان. عِلیُّ حَبْلُ اللَّهِ الْمَتین. علی ریسمان محکم الهی است. عَلّیٌ رایَتُ الْهُدي علی پرچم هدایت است.
🔹 این ها پرچم هاي افتخاري بود که یکی پس از دیگري به دست مبارك پیامبر بر بام خانه مان نصب میشد. اما پیامبر باز هم می هراسید، پیامبر در همه عمرش فقط از یک چیز می ترسید و آن این بود که پس از مرگش آتشی بیاید و بخواهد این پرچم ها را بسوزاند.
🔸و غدیر برکه اي بود که پیامبر می خواست آتش هاي پیش بینی را با آن خاموش کند. و حجفه، جایی بود که خدا می خواست به مردم بفهماند که دین بی رهبري معصوم ناقص است و اسلام بی ولایت علی اسلام نیست...
(ادامه دارد...)
▪️▫️▪️
#ایام_فاطمیه_تسلیت.
#تو_اولین_شهید_ولایتی_بانو_در_هوای_امامت_جان_دادی.
◾️هیئت رزمندگان اسلام اراک
🚩حسینیه عاشقان ثارالله
◾️◾️◾️
📲@Meheyat_ir
📖 برش هایی از کتاب فوق العاده جذاب
#کشتی_پهلو_گرفته
✍️ به قلم: سید مهدی شجاعی
(هجوم به خانه وحی | #قسمت_اول)
▪️▫️▪️
🔹پدرت را می گفت، جدمان را، پیامبر را. داغت تازه می شود، اما این نسبت را به کسی می داد که وحی مطلق بود، خدا درباره ي او تصریح کرده بود: ما یَنْطِقُ عَنِ الْهَوي، اِنْ هُوَ اِلّا وَحْیٌ یوُحی. پیامبر جز به زبان وحی سخن نمی گوید، جز به دستور خدا حرف نمی زند و جز حرف خدا را منتقل نمی کند.
🔸پیامبر با شنیدن این حرف، دلش شکست و اشک در چشمانش نشست ولی ماجرا را پی نگرفت. پنجه ي انکاري که میتواند حنجره ي وحی را بفشرد، کاغذ را بهتر میتواند مچاله کند .
🔹مادر نگو که مصیبتی چون مصیبت تو نیست لا یَوْمَ کَیَوْمُکَ یا اَباعَبْدِاللَّه
قصه ي مصیبت من اگر چه در عاشورا به اوج میرسد اما از اینجا آغاز می شود. آن خطی که در عاشورا مقابل من قرار میگیرد، آغاز انشعابش از اینجاست.
🔸پیامبر در گوشت چیزي گفت که چون ابر بهاري گریستی و چیز دیگري گفت که چون غنچه سحري شکفته شدي. از خبر قطعی ارتحالش غم عالم بر دل تو نشست و خبر رفتن خودت، دلت را تسکین بخشید.
🔹همان دم که پیامبر سر بر بالش ارتحال گذاشت، همه فتنه هاي آتی از پیش چشم تو گذشت که تو آن چنان ضجه زدي و نواي وامحمداه را روانه آسمان کردي.
🔸دستهاي پدر هنوز در آب غسل پیامبر بود که
دستهاي فتنه در سقیفه ي بنی ساعده به هم گره خورد و گره در کار اسلام محمدي افکند. جسد مطهر پیامبر هنوز بر زمین بود که ابرهاي تیره در آسمان پدیدار شد و باران فتنه باریدن گرفت. دین در کنار پیامبر ماند و دنیا در سقیفه ي بنی ساعده متجلی شد.
(ادامه دارد...)
▪️▫️▪️
#ایام_فاطمیه_تسلیت.
#تو_اولین_شهید_ولایتی_بانو_در_هوای_امامت_جان_دادی.
◾️هیئت رزمندگان اسلام اراک
🚩حسینیه عاشقان ثارالله
◾️◾️◾️
📲@Meheyat_ir
📖 برش هایی از #کتاب_کشتی_پهلو_گرفته
✍️ به قلم: سید مهدی شجاعی
(غصب ولایت | #قسمت_اول)
▪️▫️▪️
🔹کاش کار به همین جا تمام می شد. تو را که تا مرز شهادت سوق دادند، تو را که از سر راه برداشتند، تازه به خانه ریختند. پدر که حال تو را دید، برق غیرت در چشمهاي خشمناکش درخشید، خندقوار حمله برد، عمر را بلند کرد و بر زمین کوبید، گردن و بینی اش را به خاك مالید و چون شیر غرید:
- اي پسر صحاك! قسم به خدایی که محمد را به پیامبري برانگیخت، اگر مأمور به صبر و سکوت نبودم، به تو می فهماندم که هتک حرمت پیامبر یعنی چه؟ و باز خندقوار از روي او بلند شد تا خشم، عنان حملش را تصاحب نکند.
🔸اما... اما... تداعی اش جگرم را خاکستر میکند. به خود نیامدند و از رو نرفتند، عمر و غلامش قنفذ و ابن خزائه و دیگران ریسمان در گردن پدر افکندند تا او را براي بیعت گرفتن به مسجد ببرند. ریسمان در گردن خورشید. طناب بر گلوي حق. مظلومیت محض....تو باز نتوانستی تاب بیاوري. خودت نمی توانستی به روي پا بایستی اما امامت را هم نمی توانستی در چنگال دشمنان تنها بگذاري.
🔹خود را با همه ي جراحت و نقاهت از جا کندي و به دامن علی آویختی.
- من نمیگذارم علی را ببرید. نمیدانم تازیانه بود، غلاف یا دسته ي شمشیر بود، چه بود؟ عمر آنقدر بر بازو و پهلوي مجروح تو زد که تو از حال رفتی و دستت رها شد. انگار نه بر بازو و پهلوي تو که بر قلب ما میزد، اما ما جز گریه چه می توانستیم بکنیم؟
🔸و پدر هم که خود در بند بود. تو از هوش رفتی و پدر را کشان کشان به مسجد بردند. در راه رو به سوي پیامبر برگرداند و گفت: یَا بْنَ اُمّ اِنَّ الْقَوم اسْتَضْعفونی و کادُوا یَقْتُلُونَنی. برادر! این قوم بر ما مسلط شده اند و دارند مرا می کشند. یعنی همان کلام هارون به برادرش موسی در مقابل یهود بنی اسرائیل. شاید می خواست علاوه بر درد دل با پیامبر، یهود و سامري را تداعی کند.
و شاید می خواست این حدیث پیامبر را به یاد مردم بیاورد که به او گفته بود: انت منی بمنزله هرون من موسی الا انه لانبی بعدي. تو براي من مثل هارون براي موسایی (که برادرش بود و وزیرش) با این تفاوت که نبوت به من ختم می شود (و وصایت با تو آغاز می شود).
(ادامه دارد...)
▪️▫️▪️
#ایام_فاطمیه_تسلیت.
#تو_اولین_شهید_ولایتی_بانو_در_هوای_امامت_جان_دادی.
◾️هیئت رزمندگان اسلام اراک
🚩حسینیه عاشقان ثارالله
◾️◾️◾️
📲@Meheyat_ir