عجاز وجودی علی علیه السلام
عمر فرّوخ، مورخ و تمدنپژوه معاصر، که شیفته ادب عربی فصیح بود، در کتابی که درباره نهج البلاغه نوشته، میگوید:
ارکان عظمت امام علی به نظر من چهار چیز است:
اول اینکه امامی عادل بود،
دوم اینکه حکیمی عالم بود،
سوم اینکه خطیبی بلیغ بود
چهارم اینکه در [اجرای عدالت و] حق، شجاع بود.
ممکن است کسی به من اعتراض کند که پس چرا "کندن دروازه خیبر" را به عنوان یکی از عناصر عظمت امام علی یاد نکردی؟
در پاسخ میگویم: آری، من نیز میدانم که علی دروازه قلعه را کنده است اما این را از عناصر عظمت علی ع نمیدانم چون کندن دروازه خیبر را که او یکنفره انجام داد، ممکن است ده نفر یا صدنفر یا هزار نفر اگر جمع شوند بتوانند با همکاری هم انجام دهند اما این چهار صفت (امام عادل، حکیم عالم، خطیب بلیغ و شجاع در اجرای عدالت و حق) امکان ندارد که همهی آنها با هم حتی در جمع کثیری از انسانها نیز تحقق یابد! یعنی اگر صدهزار نفر انسان را هم در کنار هم قرار بدهید این چهار صفت در میان آنها تحقق نخواهد یافت. پس، اینکه چنین صفاتی در وجود یک مرد جمع شده، آیا معجزه نیست؟
📚عمر فروخ، نهج البلاغه للامام علی، ص: 4 (بیروت: 1374ق، مكتبة منيمنة - بيروت. الطبعة الثانية 1372هـ - 1952م)
📤 @mahdavi_arfae
💠------------------------------------💠
🔹علل نابودی ملتها
♦️پس از ياد خدا و درود! همانا ملتهای پيش از شما به هلاكت رسيدند، بدان جهت كه حق مردم را نپرداختند، پس دنيا را با رشوه دادن به دست آوردند، و به راه باطلشان بردند و آنان اطاعت كردند.
#نامه79
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
💠-- @mehman_nahjolbalagheh --💠
💠------------------------------------💠
📜 #نامه78: جواب نامه ابوموسی اشعری پیرامون حکمیت
♦️همانا بسياری از مردم تغییر کردند، و از سعادت و رستگاری بیبهره ماندند، به دنياپرستی روی آورده، و از روی هوای نفس سخن گفتند، كردار اهل عراق مرا به شگفتی واداشته است، كه مردمی خودپسند در چيزی گرد آمدند، میخواستم زخم درون آنها را مداوا كنم، پيش از آنكه غير قابل علاج گردد.
♦️پس بدان در امت اسلام، هيچ كس همانند من وجود ندارد كه به وحدت امت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) از من حريصتر، و انس او از من بيشتر باشد، من در اين كار پاداش نيك و سرانجام شايسته را از خدا میطلبم، و به آنچه پيمان بستم وفا دارم، هر چند تو دگرگون شده، و همانند روزی كه از من جدا شدی نباشی. همانا بدبخت كسی است كه از عقل و تجربهای كه نصيب او شده است محروم ماند، و من از آن كس كه به باطل سخن گويد يا كاری را كه خدا اصلاح كرده برهم زند، بيزارم. آنچه را نمیدانی واگذار، زيرا مردان بدكردار، با سخنانی نادرست به سوی تو خواهند شتافت. با درود.
#ما_نهجالبلاغه_میخوانیم
💠-- @mehman_nahjolbalagheh --💠
💠------------------------------------💠
📜 #نامه77 (نامه به عبداللهبنعباس)
♦️به قرآن با خوارج به جدل مپرداز، زيرا قرآن دارای ديدگاه كلی بوده، و تفسيرهای گوناگونی دارد، تو چيزی میگویی ، و آنها چيز ديگر، لكن با سنت پيامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) با آنان به بحث و گفتگو بپرداز، كه در برابر آن راهی جز پذيرش ندارند.
💠-- @mehman_nahjolbalagheh --💠
💠------------------------------------💠
📜 #نامه76 (نامه به عبدالله بن عباس،هنگامی که او را در سال ٣٦ هجری به فرمانداری بصره منصوب فرمود)
♦️با مردم به هنگام ديدار، و در مجالس رسمی، و در مقام داوری، گشاده رو باش، و از خشم بپرهيز، كه سبك مغزی ، به تحريك شيطان است، و بدان! آن چه تو را به خدا نزديك میسازد، از آتش جهنم دور میكند، و آنچه تو را از خدا دور میسازد، به آتش جهنم نزديك میكند.
💠-- @mehman_nahjolbalagheh --💠
💠------------------------------------💠
📜 #نامه75 (نامه به معاويه در روزهای آغازین بیعت، در سال٣٦ هجری)
♦️از بنده خدا علی اميرمومنان، به معاويه بن ابی سفيان. پس از ياد خداو درود! میدانی كه من درباره شما معذور، و از آنچه در مدينه گذشت روی گردانم، تا شد آنچه كه بايد میشد، و بازداشتن آن ممكن نبود، داستان طولانی و سخن فراوان است. و گذشتهها گذشت، و آينده روی كرده است، تو و همراهانت بيعت كنيد، و با گروهی از يارانت نزد من بيا، با درود.
💠-- @mehman_nahjolbalagheh --💠