۳۵سال بیخوابی جانباز دفاع مقدس
🔹غضنفر موسوی متولد ۱۳۳۴ در روستای رهیز از توابع شهرستان سمیرم در سال ۶۴ در عملیات والفجر ۸ شیمیایی و دچار مشکلات اعصاب و روان و طی درمانهای متعدد و با شوک برقی از تیرماه ۶۵ دچار بیخوابی شده و امروز ۳۵ سال است که شبانهروز بیدار است.
🔸او میگوید خلسه تنها راه درمان خستگیاش است. «در مکان خلوت و آرام که حالت خلسه بیشتر هست تسبیحات حضرت زهرا (س) را میخوانم که از گردن به پایین سبک میشود و احساسشان نمیکنم».
🔹خلسه حالت خاصی از آگاهی که بدن در وضعیت آرامش بوده و ذهن کاملاً آگاه و بیدار باشد. در این حالت امواج ذهنی در شرایط آلفا قرار میگیرند و تلقینپذیری انسان افزایش مییابد.
#جانباز_غضنفر_موسوی
#بی_خوابی
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 داستان غمبار جغد
#نیابت
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿امام حسین(ع):
محبت اهل بیت، سبب ریزش گناهان است؛ همانگونه که باد برگ درختان را میریزد.☘️
📚حیاة الامام حسین(ع)، جلد یک، ص ۱۵۶
#زیباترین_سخن
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
7.78M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 واکنش جالب مردم بعد از جریمه شدن پانصد هزارتومانی برای ماسک نزدن!
#سلامت
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥درد دل زیبا با امام زمان علیهالسلام
اگر دلتون تنگه برای عزیز زهرا ببینید
#اللّهُمَّعَجِّلْلِوَلِیِّکَالْفَرَجَوَالْعافِیَةَوَالنَّصْرَ
#امام_مهدی_علیه_السلام
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
⚜ ذکر صالحین ⚜
🔴کاغذهای برات از آتش برای اموات!
✅آقای حاج شیخ اسماعیل جاپلقی گفت: جوانی به عتبات رفته و شش ماه در آن جا بود.
🔆در ابتدای ورود، شبی در خواب دید در وادی السلام نجف است و کاغذهایی از آسمان میریزد و مردگان جمع میکنند؛ ولی یک نفر ایستاده و هیچ اعتنایی به آنها نمیکند!!
💠جوان گفت: نزدیک رفته، پرسیدم: این کاغذها چیست؟
جواب داد: دعای مسلمانان دنیا که میگویند: اللهم اغفر للمؤمنین والمؤمنات، به این صورت برای مردگان میآید؛
🌀این کاغذها، برات آزادی از آتش جهنم است.
❇️پرسیدم: چرا شما استفاده نمیکنید؟
♦️ گفت: من پسری دارم که شبهای جمعه یک کاسه آب برای من میفرستد، این کاغذها را برای کسانی که کسی را ندارند، میگذارم.
🔰 پرسیدم: اسم پسرت چیست؟
گفت: حسین و در نزدیکی صحن، بساط خرازی پهن میکند.
🔷 صبح که از خواب بیدار شدم، به نشانی ای که گفته بود رفتم و آن جوان را دیدم.
گفتم: شما پدر دارید؟
جواب داد: نه، مدتی است که از دنیا رفته است.
🔶 پرسیدم: برایش خیرات میفرستید؟ گفت: من چیزی ندارم، فقط شبهای جمعه یک کاسه آب به نیت او میدهم.
♻️پس از شش ماه، دوباره همان منظره را در خواب دیدم؛ ولی این بار، آن مرد که از آن کاغذها برنمیداشت، برمیداشت.
☘ پرسیدم: شما که گفتید این کاغذها را برای افرادی میگذارم که کسی برایشان خیرات نمیکند، پس چرا حالا برمیداری؟
❄️گفت: دو هفته است که آب برایم نیامده...
💥صبح که از خواب بیدار شده و از احوال آن جوان جویا شدم، گفتند: دو هفته قبل از دنیا رفته است.
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌻🍃🌼🍃🌸
#داستان_زیبای_آموزنده
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
AUD-20200904-WA0001.mp3
3.4M
#کربلایی_حسین_شریفی
🏴 زیر بارون؛
آسمون همیشه حرمت داره...
#مداحی
#زمزمه
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
🛑حجتالاسلام حسین انصاریان سخنران مذهبی و مفسر قرآن کریم به دلیل ابتلاء به بیماری کرونا در بیمارستان بستری شد.
🔹براساس اعلام دفتر این استاد اخلاق، حجتالاسلام انصاریان بعد از ضعف شدید و بررسی پزشکان، تست کرونایش مثبت اعلام شد و با تشخیص کادر درمان در بیمارستان بستری شد
🤲برای شفای عاجل این استاد بزرگوار و طلبهٔ پرکار و فعال صلوات...
#شفا
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
👤 توییت استاد #رائفی_پور
همینکه پس از ۱۴۰۰ سال هنوز به پیامبر توهین می کنند نشان می دهد جریان فکری که ایشان در تاریخ ایجاد کردند هنوز زنده و موثر است و ابوجهل ها و ابو لهب های مدرن ایشان را سد راه زیاده خواهی های خود می بینند
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda
✨﷽✨
گردنبند خانم ایتالیایی
يكي از اعضاء دفتر امام نقل كرد: يك خانم ايتاليائي كه شغلش معلمی و دينش مسيحيت بود، نامه ای پر مهر و ابراز علاقه شديد به امام خمينی (رحمةالله علیه) نوشته بود و همراه آن ، يك گردنبند طلا برای حضرت امام فرستاده بود. نوشته بود كه اين گردن بند، يادگار آغاز ازدواجم می باشد، از اين رو آن را بسيار دوست دارم، آنرا به نشان علاقه و اشتياقم نسبت به شما و راهتان، اهداء مي كنم.
مدتی آن را نگهداشتيم و سرانجام با ترديد به اينكه امام آن را می پذيرند يا نه ، همراه با ترجمه نامه ، خدمت امام برديم. نامه به عرض ايشان رسيد و گردنبند را نيز گرفتند و روي ميز كه در كنارشان بود گذاردند. دو سه روز بعد، اتفاقا دختر بچه دو يا سه ساله ای را آوردند و گفتند پدر اين دختر، در جبهه مفقودالاثر شده است. امام وقتی متوجه شدند، فرمودند: او را بياوريد. دخترك را به حضور امام بردند. امام او را روي زانوي خود نشاند و نوازش داد، و آهسته با او سخن گفتند.
با اينكه بچه افسرده بود، بالاخره در آغوش امام خنديد. آنگاه امام ، احساس نشاط و سبكي كرد، سپس ديديم امام ، همان گردنبند را كه خانم ايتاليايی فرستاده بود، بر گردن دختر بچه انداختند و در حالی كه دختر بچه از خوشحالي در پوست نمی گنجيد از خدمت امام بيرون رفت.
منبع 📚: داستان دوستان، محمد محمدی اشتهاردی
#داستان_زیبای_آموزنده
🌹مهمانی خدا🌹
@mehmani_khoda