#سیره_شهدا
#نماز_اول_وقت
روستایی را از داعش پس گرفته بودیم ، اما درگیری هنوز هم ادامه داشت ، همه پشت خانهای سنگر گرفته بودیم ، از زمین و آسمان داشت سرمان گلوله و خمپاره و آتش میبارید ، نمیشد از جایمان یک لحظه جُم بخوریم ، باید حالا حالاها آنجا می ماندیم ، وقت نماز ظهر شد ، محسن بی خیال گلوله و خمپاره ایستاد به نماز ، دو تا از بچه های سپاه قدس گیر دادند بهش که ، الان وقتش نیست ، محسن اما عین خیالش نبود ، بِهشان گفت ،
می خوام نمازم رو اول وقت بخونم ، شما کاری به کار من نداشته باشید ، ایستاد به نماز ، توی همان معرکه و زیر آن باران گلوله و آتش.....
#شهیدمحسن_حججی
📕 کتاب حجت خدا
@mehr_avaran99💫💫