eitaa logo
Mehrab110
10 دنبال‌کننده
389 عکس
232 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 🌺خاطرات شهید عبدالحسین برونسی 🌺سن شهادت: 42 سال 🌺اهل شهرستان تربت حیدریه 🌺قسمت 6⃣ 🌺چکه کردن سقف خانه 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃خانه مان کوچک بود. عبدالحسین هم همش سپاه بود. وقت نمی کرد خانه بخرد. بالاخره خودم دست بکار شدم این خانه را فروختم و یک خانه خریدم. داشتم اثاث را جا به جا می کردم که بعد از یه ماه دیدمش. خانه خشتی و دیوارش گلی بود. عبدالحسین راهی جبهه شد. اما مشکل از زمانی آغاز شد که باران آمد. یکدفعه دیدم سرم خیس شد. نگاه کردم دیدم از سقف چکه می کند. زیر آن قسمت قابلمه گذاشتم که متوجه شدم که از چندجا داره سقف چکه می کند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃منتظر بودم عبدالحسین از جبهه برگردد. برگشت اما مجروح. بچه های سپاه آمدند عیادتش. اتفاقا باران گرفت و چکه کردن سقف شروع شد. بچه هاب سپاه خداحافظی کردند و رفتند. بعد از یک ساعت یکی شان برگشت و گفت با عبدالحسین  کار ضروری داریم و باید ببریمش سپاه. از سپاه که برگشت. گفتم چکارت داشتن. گفت: "گفتند تا خانه را درست نکنید، حق نداری بیایی جبهه." بعدش گفت: "اگر از سپاه آمدند بگو این خونه را من خودم خریدم و دوست دارم همین جا بمانم. اصلا هم خونه خوب نمی خواهم." با ناراحتی گفتم: "برای چی این حرفها را بزنم؟" ناراحت تر از من گفت: "اینا می خوان به من پول بدهند که خونه را مدل حالا بسازم. من هم نمی خواهم اینکار را بکنم ." 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃وقتی از سپاه آمدند یک ساک پول اوردند و چند بسته اسکناس گذاشتن جلوی عبدالحسین. تا به حال آن همه پول ندیده بودم. عبدالحسین بسته های اسکناس را جمع کرد و دوباره ریخت داخل ساک. محکم و جدی گفت: "این پول بیت المال است، من یک سر سوزن هم راضی نیستم بچه هام بخوان با همچین پولی توی رفاه باشن." چند روز بعدش با اینکه هنوز حالش خوب نبود. یک طرف خانه را خراب کرد و دو اتاق ساخت. قرار شد دفعه بعد که از جبهه برگشت طرف دیگر خانه را درست کند. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب خاک های نرم کوشک ، صفحه 60 الی 64 جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🌸
💠ﺍﻟﺴَّﻠﺎﻡُ ﻋَﻠَﻴْﻚِ ﻳَﺎ ﻓَﺎﻃِﻤَﺔُ اَلْزَهرا💠 🌺خاطرات شهید عبدالحسین برونسی 🌺سن شهادت: 42 سال 🌺اهل شهرستان تربت حیدریه 🌺قسمت 4⃣ 🌺کار در سبزی فروشی و لبنیاتی 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 🍃رفت مشهد و بعد از یه مدت نامه زد به پدرم و گفت دخترتان بفرستین شهر. منم رفتم. وقتی رفتم گفتم کار داری. گفت: "تو یه سبزی فروشی کار می کنم." بعد از دو ماه گفت: "آنجا نمی روم چون با زنهای بی حجاب سر و کار دارم. سبزی فروشی هم سبزی ها را می ریزه تو آب که سنگین تر بشه. من از روستا آمدم که گرفتار مال حروم نشم." فردا صبح رفت لبنیاتی و ده پانزده روزی آنجا بود. یک روز زودتر آمد و دیدم بیل و کلنگ دستش هست. پرسیدم: "اینها را برای چی گرفتی؟" گفت: "از فردا میرم سر گذر." گفتم: "چرا از لبنیاتی آمدی بیرون؟" گفت: "این از اون سبزی فروشه بدتره. کم فروشی می کند جنس بد را قاطی جنس خوب می کند و به قیمت بالا می فروشه. تازه می خواد منم لنگه خودش کند. و گفت ای نونش از اون حرومتر." و رفت کمک دست یه بنا و کم کم خودش بنایی یاد گرفت و شد اوستا. 🌹✨🌹✨🌹✨🌹✨ 📚کتاب خاک های نرم کوشک ، صفحه 24 الی 27 جهت تعجیل در فرج و سلامتی آقا و شادی روح امام و ارواح طیبه شهدا صلوات 🌸اللهم صل علی محمد وآل محمد و عجل فرجهم 🌸
❇️کل قرآن با متن و صوت با صدای ۳استاد (پرهیزکار، شاطری، ماهر المعیقلی) با امکان _ افزایش سایز متن _افزایش سرعت صوت _انتخاب قاری http://www.f19.ir/tartil/
🌱پیکر پاره پاره شهید علم الهدی را از قرآنش شناختند. ما را به چه خواهند شناخت؟!...
💌 بدانید برای چه خلق شده‌اید و برای چه زندگی می‌کنید و پایان کار شما کجاست؟! و این‌ را بدانید به‌خدا قسم شما فقط برای یک لقمه نان به‌دست آوردن خلق نشده‌اید .. بهای شما رضوان‌الله است به قطعه نانی و یا تکه زمینی خود را تباه نکنید. شما از آن خدایید .. خود را تا دیر نشده به او برسانید، فرصت کم است! شهید 🕊
💌 مردم‌! هروقت‌ کارتون‌ جایی‌ گیر‌ کرد امام زمانتون‌ رو صدا کنید یا خودش‌ میاد، یا یکی‌ رو می‌فرسته‌ که‌ کارتون‌ رو راه‌ بندازه. 🕊
✨ یادَت باشد خدا بنده‌هایَش را با آنچه بِدان دِل‌بَسته‌اند می‌آزمایَد . 🕊
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 تصویری | روایتی از گره‌گشایی شهدای کهف الشهدا که امروز در برنامه زندگی پس از زندگی روایت شد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️دیدن جایگاه برزخی شهید توسط تجربه گر زندگی پس از زندگی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹ماجرای فرشی که شهید برونسی اجازه نداد در منزلش پهن شود 🔹عبدالحسین برونسی، در سال ١٣٢٢ در توابع تربت حیدریه به‌دنیا آمد، او عبد صالح و عارف بالله بود و پس از چند بار تغییر شغل به علت شبهه‌ناک بودن کار و کم‌فروشی صاحبان مغازه، نهایتاً به شغل بنایی روی می‌آورد. با شروع جنگ او به سپاه پاسداران ملحق شده و فرماندهی تیپ جوادالائمه را برعهده می‌گیرد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💔هر کسی یک شهید پیدا کنه (زمان صدام ) یک گونی آرد بهش میدیم 🍃🌸عجب رزق دهنده ای🌸🍃 🌸🍃
دیپلمش را گرفته و ازدواج کرده بود و دنبال کار می گشت که سری هم به شهرداری زد، از پله ها که بالا می رفت، از یکی از کارمندان شهرداری پرسید که آیا می تواند آنجا مشغول کار شود و سپس شرایط خود را برایش توضیح داد. آن آقا کاغذی از جیبش در آورد و امضایی کرد و گفت برو بده اتاق فلان و آقای فلانی.. چند روز که گذشت متوجه شد آن آقا شهردار بوده است. چند ماهی کارآموزی کرد تا اینکه یکی از کارمندان بازنشسته و او جایگزینش شد. شش ماهی از این قضیه گذشت که شهردار برای رفتن به جبهه از شهرداری استعفا داد و راهی شد. وقتی شهردار شهید شد، یکی از کارمندان به او گفت: همه مدتی که کارآموز بودی از حقوق شهردار کسر و به حساب تو واریز می شد تا فردی بازنشسته شود و تو به جایش جایگزین شوی. این موضوع به درخواست شهردار انجام شده بود.[
شهردار فوراً دستور داد پمپ مکش آب بیاورند و خود نیز تا رسیدن پمپ، به کمک همکارانش سیل بند کوچکی جلوی در زیر زمین درست کرد. چند دقیقه بعد، آب زیر زمین خالی شد و پیرزن که حالش بهتر شده بود شروع کرد به دعا کردن مهدی باکری و گفت: خدا خیرت بدهد پسرم. آن شهردار فلان فلان شده کجاست تا کمی از غیرت تو یاد بگیرد؟! مهدی از او خواست که برای هدایت شهردار دعا کند و راهی ادامه عملیات امداد شد. مهدی باکری، نه تنها آن روز خبرنگار و عکاس و حتی کارمند روابط عمومی شهرداری را با خود نبرد، که حتی به آن پیر زن و هم محله ای هایش هم نگفت که شهردار، خود اوست. مهدی، عاشق بود و فقط برای خدا کار می کرد.
روز شهردار مبارک
🌺 "وقت ناهار رفتم پشت یه تپه و با تعجب دیدم کاظم روی خاک نشسته و لبه های نان رو از روی زمین بر میداره، تمیز میکنه و می خوره. 🌹اونقدر ناراحت شدم که به جای سلام گفتم: داداش! تو فرمانده تیپ هستی. این کارها چیه؟ مگه غذا نیست؟ خودم دیدم دارن غذا پخش می کنند. کاظم گفت: اون غذا مال بسیجی هاست این نان ها رو مردم با زحمت از خرج زندگیشون زدند و فرستادند. درست نیست اسراف کنیم."
🌹در ماه رمضان... در ماه مبارک رمضان متولد شد. در ماه مبارک رمضان طلـبه شـد. در ماه مبارک رمضان عازم جبهه شد. در عملیات رمضان شهید مفقودالجسد شد. در ماه مبارک رمضان پیکر مطهرش بازگشت. 🌷 میگفت: «خیلی باید نیت هایمان را خالص کنیم. نیت شهادت اگر برای خدا نباشد، آن وقت ما پیش مردم شهیدیم و نزد خدا شهید نیستیم. پـس حـواسـمان باشـد؛ نیـت و عمـل و رفتــار و گفتارمان فقط برای رضای خدا باشد تا شهید راه خدا محسوب شویم.»
💠 خاطره شهید عبدالحسین برونسی 🔹همسر شهید برونسی می گوید: ▫️يك روز با دو تا از همرزماش آمده بود خانه. آن وقت‌ها هنوز كوی طلاب می‌نشستيم. خانه كوچک بود و تا دلت بخواهد گرم. فصل تابستان بود و عرق همين‌طور شُرشُر از سرو رويمان می‌ريخت. رفتم آشپزخانه. يک پارچ آب يخ درست كردم و آوردم برايشان. یكی ‌از دوست‌های عبدالحسين گفت:"ببخشيد حاج آقا." اگر جسارت نباشد می‌خواستم بگويم كولری را كه داديد به آن بنده خدا، برای خانه خودتان واجب‌تر بود. يكی ديگر به تاييد حرف او گفت: آره بابا، بچه‌های شما اينجا خيلي بيشتر گرما می‌خورند. 🌹كنجكاو شدم. با خودم گفتم: پس شوهر ما كولر هم تقسيم می‌كند! منتظر بودم ببينم عبدالحسين چه می‌گويد. خنده‌ای كرد و گفت: اين حرف‌ها چيه شما می‌زنيد؟ رفيقش گفت: جدی می‌گويم حاج آقا. باز خنديد و گفت: شوخی نكن بابا جلوی اين زن‌ها! الان خانم ما باورش می‌شود و فكر می‌كند اجازه تقسيم كولرهای دنيا، دست ماست. انگار فهميدند عبدالحسين دوست ندارد راجع به اين موضوع صحبت شود؛ ديگر چيزی نگفتند. من هم خيال كولر را از سرم بيرون كردم. می‌دانستم كاری كه نبايد بكند، نمی‌كند. از اتاق آمدم بيرون. 🔺بعد از شهادتش، همان رفيقش می‌گفت: ▫️آن روزها وقتی شما از اتاق رفتيد بيرون، حاج آقا گفت: می‌شود آن خانواده‌ای كه شهيد دادند، آن مادر شهيدی كه جگرش داغ دار است، توی گرما باشد و بچه های من زير كولر؟! كولر سهم مادر شهيد است، خانواده من گرما را می‌توانند تحمل كنند شهید🕊🌹 📚منبع: کتاب خاک‌های نرم کوشک
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥مهدی؛ احمد؛ بهشت... 🔹️روایت حضرت آیت‌الله خامنه‌ای از ساعات قبل از شهادت شهید باکری و مکالمه بی‌سیم او با شهید کاظمی، به همراه صوت آخرین مکالمه بیسیم شهید باکری و شهید کاظمی 🕊سالروز شهادت شهید مهدی باکری گرامی باد.
🌹 هیچ وقت از روی ظاهر کسی رو قضاوت نکنید...خدا به ظاهر نگاه نمیکند.دل را بو می‌کند...و بهترین ها را با شهادت برای خود گلچین می‌کند... . ▪️ ویژه ۲۵ ▫️سردار شهید حاج حسین بصیر🥀 ▫️سردار شهید ذبیح اله عالی🥀 ▫️سردار شهید حاج جعفر شیرسوار
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شعار سال۱۴۰۳؛ « » 🔹پیام نوروزی رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳ 🌹شکر خدا که در دورانی زندگی میکنیم که سالمان را با نگاه به چهره رهبرالهی و شنیدن رهنمودهای حکیمانه این مرد الهی آغاز میکنیم 🍃اللهم عجل لولیک الفرج🍃
💐 عید نوروز بر ملت عزیز ایران مبارک ✏️رهبر انقلاب در پیام نوروزی به مناسبت آغاز سال ۱۴۰۳: تبریک عرض میکنم به همه‌ی ملّت عزیز ایران عید نوروز و سال جدید را که امسال با ماه مبارک رمضان و بهار دلها و بهار معنویّت همراه شده است. ۱۴۰۳/۱/۱ 🌷
هم فصل بهار و هم بهار دل ماست نوروز مــــزیّن به گل باغ خــــداست با پاقدم حسن (ع) رسیده ست بهار (سالی که نکوست از بهارش پیداست) تاجیک «ساده»
عصر بود که از شناسایی اومد. انگار با خاک حمام کرده بود! از غذا پرسید؛ نداشتیم! یکی از بچه‌ها تندی رفت از شهر چند سیخ کوبیده گرفت. کوبیده‌ها رو که دید، گفت: "این چیه؟" بشقاب رو زد کنار و گفت: "هر چی بسیجی‌ها خوردن از همون بیار. نیست؟ نون خشک بیار!"
این رزمنده نوشته: "حلال کنید امروز پای خاک ریز دوتا از گلوله های آرپی‌جی به هدف نخورد. حقوق این ماهم حلال نیست ؛ ببخشید." و فیش واریزی 4000 تومان پول توسط او به صندوق مالی سپاه پاسداران در دهه 60 و خلال جنگ تحمیلی ✍ دکتر محمد ذاکر