بعد از شهادت علی از طرف خیریهای در تهرانپارس با ما تماس گرفتند و با علی کار داشتند. به آنها خبر شهادت علی را دادیم. مسؤول کمیته امداد و خیریه و کودکانی که علی سرپرستیشان را به عهده گرفته بود، به منزلمان آمدند. آنها گفتند که علی امرایی به عنوان کمسن و سالترین حامی نمونه در تهران شناخته شده بود. حتی علی به یکی از بچههایی که چند سال حامیاش بود گفته بود، تو دعا کن من شهید شوم، برایت دوچرخه میخرم. آن پسر گفته بود اگر شهید شوی، چطور میخواهی برای من دوچرخه بخری؟ علی هم پاسخ داده بود که دوچرخه آسمانی برایت میخرم. همان سال عید کمیته امداد امام خمینی (ره) به خانواده آن پسر بچه یک منزل عیدی داد. مادر علی هم برای او یک دوچرخه خرید
Mehrab110
https://eitaa.com/mehrab110
#شهید_علی_امرایی
بعد از اینکه موشک به خودروی حامل علی و دوستانش شهیدان حمیدی و غفاری اصابت کرد، سردار شهید حاج قاسم سلیمانی در محل شهادت حاضر شد و دست شهید امرایی را از روی انگشترش شناسایی کرد. حاج قاسم با دستهای خود، پیکر قطعه قطعه شده علی را جمع کرد و حتی بخشی از پیکر در سوریه باقی ماند. شهید امرایی بعد از خاکسپاری بخشی از بدنش در قطعه ۲۶ گلزار شهدای بهشت زهرا (س) در عالم خواب به خانواده گفته بود: قرار نبود این دست هم برگردد، ولی برای نشانه یک دستم برگشت.
https://eitaa.com/mehrab110
#شهید_علی_امرایی