هدایت شده از پُرسانپُرسان تا آسمان🇮🇷الکوثر.وانحر.الابتر
✨ یَا مُقَلِّبَ ٱلقُلوبِ وَٱلأَبصارِ
✨ یَا مُدَبِّرَ ٱللَّیلِ وَٱلنَّهارِ
✨ یَا مُحَوِّلَ ٱلحَولِ وَٱلأَحوالِ
✨ حَوِّلْ حالَنا إِلیٰ أَحسَنِ ٱلحال
🌸
🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸🍃🌺
🌼🍃🌸🍃🌺🍃🌸🍃🌺
هدایت شده از پُرسانپُرسان تا آسمان🇮🇷الکوثر.وانحر.الابتر
🎋
به نام الله
یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ وَ الْأَبْصَارِ
یَا مُدَبِّرَ اللَّیْلِ وَ النَّهَارِ
یَا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الْأَحْوَالِ
حَوِّلْ حَالَنَا إِلَی أَحْسَنِ الْحَالِ
آغاز بهار طبیعت و سال نو بر همگان، مبارک
الهی زیر سایهی حضرت صاحبالزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف سال پر خیر و برکتی داشته باشید
خوش آن دمی که بهاران قرارمان باشد
ظهور مهدی زهرا بهارمان باشد
اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج
#سال_نو_مبارک
🌸🌸🌸
.
بسمربالشهداء و الصدیقین
ای شهیدان، عشق مدیون شماست
هرچه ما داریم از خون شماست
.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مسلمان کسی است که...
#شهیدمحراب_دستغیب
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
ناله مردگان در ماه رمضان...
#شهیدمحراب_دستغیب
•┈••✾🕊🕊🕊✾••┈•
ﺍﻟﻠّﻬُﻢَّ ﺍﺭْﺣَﻢ ﻣَﻮْﺗﺎﻧﺎ ﺑِﺎﻟْﻘُﺮﺁﻥ
خدایا؛
به حق قرآن اموات ما را مورد رحمتت قرار بده
•┈••✾🕊🕊🕊✾••┈•
هدایت شده از 📃دیوار احادیث📃
#امام_حسن مجتبی علیهالسلام
هَلاکُ الْمَرْءِ فی ثَلاثٍ: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ؛ فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ، وَبِهِ لُعِنَ إبْلیسُ. وَالْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ
هلاکت و نابودی دین و ایمان هر شخص در سه چیز است:
#تکبّر، #حرص، #حسد
تکبّر سبب نابودی دین و ایمان شخص است و به وسیله تکبّر شیطان - با آن همه عبادت ملعون شد
حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است،
همانطوری که #حضرت_آدم علیهالسلام به وسیله آن از بهشت خارج شد
#حسد سبب همه خلافها و زشتیهاست و بههمان دلیل قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند
#اعیان_شیعه - ج ۱ ص ۵۵۷
🍃🍃🍃
هدایت شده از پُرسانپُرسان تا آسمان🇮🇷الکوثر.وانحر.الابتر
🌿🌸🌿🌼🌿🌸🌿
🌸🌿🌼🌿🌸🌿
🌿🌼🌿🌸🌿
🌼🌿🌸🌿
🌿🌸🌿
🌸🌿
🌿
بهنام✨الله✨
ای ماه آسمانیِ ماه خدا حسن
خورشید، مستمند تو از ابتدا حسن
روز نخست نقش جمال تو را کشید
نقاش حُسن، با قلم ابتدا حَسن
میلاد با سعادت دومین اختر تابناک آسمان امامت و ولایت، کریم اهلبیت رسولالله صلواتاللهعلیه
امام حسن مجتبی علیهالسلام
بر همه مسلمانان جهان مبارک
و فرخنده باد
🌿
🌸🌿
🌿🌸🌿
🌼🌿🌸🌿
🌿🌼🌿🌸🌿
🌸🌿🌼🌿🌸🌿
🌿🌸🌿🌼🌿🌸🌿
هدایت شده از پُرسانپُرسان تا آسمان🇮🇷الکوثر.وانحر.الابتر
.
🍃
اللَّهُمَّ الْعَنْ قَتَلَةَ أَمِيرِالْمُؤْمِنِين
🍃
.
.
بهنام✨الله✨
جناب مولوى (قندهاری) نقل فرمود:
جوان خوش سيماى شانزده سالهاى به نام آقاى زبيرى در مدرسه پايينپا مشهدمقدس - كه حالا از بين رفته است نزد شيخ قنبر توسلى مىآمد، اين جوان زاهد عابد غالباً روزه بود جز عيد فطر و قربان.
خيلى به زيارت حضرت حجت - عجلاللّٰه تعالىفرجه - و زيارت اصحابكهف علاقمند بود براى رسيدن به مقصد زحمات زيادى را متحمل مىشد؛ از آن جمله گويد:
چهل شبانهروز غذا نمىخوردم مگر به وقت افطار آن هم به اندازۀ كف دست آرد نخود مىكوبيدم و مىخوردم، غذايم همين بود.
از صفات نيك او اين بود اگر پول مختصرى به دستش مىرسيد آن را به فقرا مىداد، از يتيمها دلجويى مىكرد، كچلها را حمام مىبرد و مواظبت مىكرد.
او را پس از سه چهار سال در كربلا ملاقات كردم، لطفالهى بود كه در ابتداى ورودش به نجفاشرف از پدرم سراغ گرفت و منزل پدرم ميرزا علىاكبر قندهارى نزد مسجد طوسى بود، آقاى زبيرى را در آنجا ملاقات كردم و قضيۀ خود را چنين تعريف كرد:
خداى را شكر كه به مراد خودم رسيدم پيش از آنكه به ملاقات اصحابكهف يا جزيرۀ خضراء بروم با مادرم از مشهدمقدس به مقصد عراق حركت كردم. مدت نُه روز پياده در راه بوديم تا به منظريۀ مرز عراق رسيدم.
آنجا ما را گرفتند و هفده روز در منظريه محبوس بوديم، مىگفتيم ما فقير هستيم، زاهديم، مشهد بوديم و به كربلا مىرويم ولى از ما نپذيرفتند.
به #امامزمان (عج) متوسل شديم. مىديديم نگهبانان كارهاى ناشايست مىكنند، فحشاء و منكر از آنان سرمىزد، قلبمان كدر مىشد.
گاهگاهى نان و خرما كه به ما مىدادند از روى اضطرار از ايشان مىگرفتيم.
روزى كه توسلم زيادتر و گريهام بيشتر شد.
يكمرتبه ديدم ماشينى آمد؛ پيش در ايستاد؛ سيدى خيلى نورانى كه نورش نتق مىكشيد (=نورش به اطراف پخش میشد ) جلب توجهم نمود، به كاركنها نگاه كردم ديدم همه حالت بهت و فروتنى برايشان پيدا شده است.
آن آقاى نورانى صدايمان زد، فرمود:
بياييد اينجا.
نزدش رفتم. فرمود:
شما چه مىكنيد؟
من عرض كردم:
اينك هفده روز است من و مادرم اينجا محبوس هستيم و مىخواهيم كربلا برويم.
فرمود:
برو مادرت را هم بياور، ميان ماشين بنشينيد.
مادرم را آوردم.
اول جا نبود ولى جاى دو نفر پيدا شد؛ بوى خوشى ساطع بود.
كاركنها را نگاه مىكردم هيچكدام ياراى سخن گفتن نداشتند.
به اندازه ده دقيقهاى از حركت ماشين نگذشته بود كه خود را نزد كاروانسراى فرمانفرما در كاظمين ديديم.
داستانهای شگفت
تالیف شهیدمحراب آیتالله دستغیب (ره))،
جلد ۱، صفحه ۲۶۵
#شهید_محراب_دستغیب
۰
بهنام✨الله✨
ابن بطوطه در سفرنامه خودش مینویسد سه روز در شیراز بودم
و این سه روز در مسجد جامع شیراز ماندم
مردم در این مسجد اعتکاف میکردند.
این مسجد مربوط به ششصد سال قبل است.
بعد از آنجا رفتم بازار شیراز چشمم به دکانی افتاد که یک فرد نورانی اهل تقوی ظاهر الصلاح در دکان نشسته بود و قرآن می خواند، رفتم نزدیک سلام کردم نشستم او هم پذیرایی کرد ، گفتم شما اینجا چه می کنی؟
گفت من تاجر فرش هستم
هرگاه مشتری نباشد قرآن میخوانم،
فرش ها را عقب زد و گفت نگاه کن،
دیدم قبر است!!!.
گفت این گور خودم است
کنار قبر خودم مینشینم برای خودم قرآن میخوانم
قبرم را در مغازه ام قرار دادهام تا گول دنیا را نخورم
#معارف_قرآن - صفحه ۲۸۷
#شهیدمحراب_دستغیب