بهنام الله
روزی که ابونصر سلطاننیشابور وارد شهر شد، یک نفر قاری قرآن که صدای خوشی داشت؛
این آیه را با صدای رسا و خوش برای سلطان قرائت کرد:
و بگو خداوندا، صاحب مُلکِهَستی، توهستی
هرکه را خواهی مُلک و سلطنت میبخشی
و از هر که خواهی، سلطنت را پس میگیری
هرکه را خواهی عزت و اعتبار میبخشی
و هرکه را که خواهی خوار و ذلیل میگردانی
همه خیرها و نیکوییها به دست توست
و تنها تو بر هر چیز توانایی
#قرآن #سوره_آلعمران - آیه ۲۶
این آیه به قدری شاه را تکان داد و در او اثر کرد که همانجا از اسب پیاده شد و روی خاک به سجده افتاد
پس از آن که قاری قرآن از دنیا رفت، یکی از دوستانش او را در خواب دید که مقام عظیمی را در دنیای دیگر به دست آورده است
از او پرسید:
چگونه به این مقام و مرتبه رسیدی؟
قاری قرآن گفت:
من عمل خیری نداشتم
اما خداوند فرمود:
چون روزی در دنیا، پیش سلطانی، ما را به عظمت یاد کردی و سلطان را به یاد ما انداختی، حال ما نیز تو را یاد میکنیم
خداوند فرموده است:
مرا یاد کنید تا من نیز به یاد شما باشم
#سوره_بقره - آیه ۱۵۲
#معراج - صفحه ۱۸۲
#شهید_محراب_دستغیب